خنج

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
خنج
خنج
کشور  ایران
استان فارس
شهرستان خنج
بخش مرکزی
نام(های) دیگر خنجبال
نام(های) قدیمی هُنگ
مردم
جمعیت

40929

[۱]
جغرافیای طبیعی
مساحت ۵۰۰۰ کیلومترمربع
ارتفاع از سطح دریا ۶۷۰ متر
آب‌وهوا
میانگین دمای سالانه ۸ (زمستان)
۲۸ (تابستان)
میانگین بارش سالانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلی‌متر
روزهای یخبندان سالانه ۱۵ تا ۲۰
اطلاعات شهری
شهردار سیّد عبدالحمید مظفری نیاپور
پیش‌شماره تلفنی ۰۷۱
تابلوی خوش‌آمد به شهر
نمایی از دریاچه فصلی خنج

خنج از شهرهای استان فارس و مرکز شهرستان خنج می‌باشد. خنج شهری باستانی که نام آن در روزگار باستان «هُنگ» یا «خُنگ» بوده‌است که همان واژه در گذر زمان تبدیل به خُنج گشته‌است.

مرکز شهر خنج (میدان پاسداران) در ۲۷٫۸۹۰۷۸۷ درجه عرض شرقی و ۵۳٫۴۳۷۴۵۷ درجه طول شمالی [۱] قرار دارد. این شهر بر اساس آمار ۱۳۸۵ دارای ۲۰۰۱۲ نفر جمعیت (۳۳۶۲ خانوار) است. از امکانات آن شرکت نوشابه سازی خنج نوشینه و دو شرکت در دست احداث کشتارگاه مرغ با ظرفیت ۳۰۰۰ قظعه در ساعت، و کارخانه تولید لبنیات با ظرفیت ۴۰ تن در روز و کارخانه‌های کوچکتر امثال موزائیک سازی، ۲ کارخانه سنگ‌شکن، سده گاز خنج، کارخانه خوراک دام، کارخانه قند خنج، نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی در دست ساخت و ۲۵۰۰ هکتار نخیلات، ۳۰۰هکتار مرکبات و ۱۸رشته قنات، بیش از۱۱۰۰ حلقه چاه در جنوب ایران و استان فارس قرار دارد که از منابع عظیم گاز برخوردار است. این شهر ۲۶ شهید دارد.

ارتفاع شهر خنج از سطح دریا ۶۷۰ متر است. فاصله‌اش با خلیج فارس ۱۱۰ کیلومتر، با شیراز ۲۰۰ کیلومتر می‌باشد. شهرهای فیروزآباد و قیر بین خنج و شیراز قرار دارند و فاصله خنج تا شیراز بر حسب راه (محور خنج_قیر_فیروزآباد_شیراز) ۲۷۰ کیلومتر است.

پیشینهٔ تاریخی[ویرایش]

خنج دارای بیش از ۲۰۰۰ سال دیرینگی و ده‌ها اثر گرانسنگ باستانی از روزگار هخامنشی و ساسانی است. هُنگ در فارسی باستان به معنای گوشه و بیغوله بوده‌است. این نام در این موضوع بازتاب می‌یابد که خنج همواره دارای خانقاه‌ها و گوشه نشینان زیادی بوده‌است. «ناحیه خنج» از قریه بیغرد تا کوره پانزده فرسخ، و عرض آن از تنگ باد تا چاه مینا ۹ فرسخ است. بلوک گرمشت از ناحیه خنج به لطافت هوا و فراوانی شکار مشهور است. خنج را در اصل «خُنگ» یا «هُنگ» به ضم خاء وسکون نون کاف فارسی به معنی کُنج و گوشه نوشته شده‌است. در قدیم شهر خنج دارای شش هزار خانه مسکونی بوده‌است. همچنین دارای مساجد، کاروانسرا، مدارس، حمام‌ها، عمارت خیریه بوده‌است. از صحن جامعش و گچ بری رواق آن توصیف زیادی شده‌است. خنج در حدود ۱ یا ۲ قرن پیش حدود ۲۰۰۰۰۰نفر جمعیت داشته که متأسفانه این جمعیت در پی بیماریهایی که در نظر مردم آن زمان (دَردهِ) به معنای دردی مبهم که درواقع همان سرخک امروزی است و عواملی از جمله جنگ‌ها و نا امنیها از ۲۰۰۰۰۰ به ۲۰۰ نفر می‌رسد، تعداد انبوه گورستانهای بسیار قدیمی و قبرهایی که فقط چند سنگ به دور آن قرار دارد گویای این موضوع می‌باشد، تعداد زیادی از این جمعیت که در صد زیادی از آنان کودکان و نوجوانان بوده‌اند بر اثر بیماری مذکور از جمعیت خنج کاسته شده و تعداد اندکی از آنان به منظور دور شدن از جنگ و درگیری به چند کیلومتری جنوب مشهد نقل مکان کرده‌اند که امروزه ده کوچکی به نام خنح و با همان لهجه خنجی در آن جا قرار دارد.

بناهای تاریخی[ویرایش]

بناهای زیر ازجمله بناهای ثبت شده در آثار باستانی استان فارس می‌باشد که قدمت آنها به قرن هفتم هجری می‌رسد (بیش از۷۰۰سال)

۱_مقبره شیخ حاجی محمد.

۲_مقبره کاکا مخرالدین (واقع در مسجد کاکا فخر الدین).

۳_مقبره شیخ شعیب خنجی.

۴_مقبره شیخ عفیف الدین و شیخ قاضی حسن که در یک مکان هستند.

۵_سر درمسجد جامع ساخته شده از سنگ و ملات آن زمان که الان به صورت دو ستون بزرگ و بلند در مسجد جامع قرار دارد.

۶_منار دانیال که نیمی از آن طی سالهای اخیر فرو ریخته‌است و قدمت آن به بیش از ۸۰۰ سال نیز می‌رسد.

۷_آتشکده محلچه (قبل از ورود اسلام).

۸_آتشکده کاریان (قبل از ورود اسلام).

در مقبره شیخ حاجی محمد سنگهایی قدمتی در ابعاد مختلف وجود دارد که بر روی آنها آیاتی از قرآن با خطی که با خط امروزی متفاوت و به راحتی قابل خواندن نیست اما بسیار مرتب، حک شده‌است.

خنج در سفرنامهٔ ابن بطوطه[ویرایش]

ابن بطوطه مراکشی در سال ۷۴۸ هجری قمری عبور نموده‌است وبه «خنج» رفته‌است. وی شرح این رحله در سفرنامه خود که به زبان عربی نوشته شده‌است و به سفرنامه ابن بطوطه معروف است چنین بیان نموده‌است: در این بیابان رهسپردیم تا به کهورستان رسیدیم به (فتح کاف، واو و را) و آن شهری است کوچک، در آن جویها وبستانها وجود دارد و بسیار گرم است، سپس از آنجا گذشته و سه روز در بیابان رهسپردیم و به لار رسیدیم که آخرش (ر) است. از لار به شهر (خنج بال) مسافرت کردیم وضبط نام آن به ضم خاء معجم است. گاهی به جای خاء، ها گویند و (هنج بال) بانون ساکن وجیم است و باالف ولام بسته‌است.

«بال» همان (فال) است که بلوکی بزرگ در حوالی بلوک معروف اسیر قدیم است؛ و امروزه جزء «بیخه فال و گله دار» می‌باشد. به نظر می‌آید که در قدیم «خنج» جزء منطقهٔ اسیر بوده‌است و چون ابن بطوطه (خنج و بال) با واو عاطفه ذکر کرده‌است چنین تصور می‌رود که نامهای «خنج» و «فال» که دومنطقهٔ آباد آن روزگار در همسایگی هم واقع بوده‌اند، باهم ذکر می‌کرده‌اند چنان‌که فال و اسیر را هم در کنار هم ذکر می‌کردند. آیت‌الله سید علی اکبر فال اسیری نمونه‌ای از این هماهنگی است و به تدریج کثرت استعمال آنرا به صورت یک کلمه درآورده بوده‌است.

تاریخ مختصری از خنج با نگاهی به شواهد و مکتوبات[ویرایش]

قدیم‌ترین متون تاریخی نام این شهر را «هنگ» [Hong]ضبط کرده‌اند. بعدها به اشکال گوناگون: «هونج» [Hunj] «خنگ» [Xong] «خوانج» [Xowanj] و «خنج» [Xonj] درآمده‌است. با توجه به شواهد تاریخی که از این پس مورد بررسی قرار خواهد گرفت، نام اولیه این شهر «هُنگ» بوده، که در زبان پارسی به معنای «گوشه» و «بیغوله» می‌باشد و علت نامگذاری آن، نمایانگر نوعی بافت فرهنگی و معنوی بوده که از طریق ایجاد «خانقاه» و «زاویه» های گوناگون، به ویژه پس از قرن ششم هجری، خود را نشان داده‌است. با این تعبیر ساختار اصلی شهر بر بنیاد فرهنگی و معنوی پایه‌گذاری شده و به همین جهت آن را «هنگ» که به معنای عمومی جایگاه گوشه نشینان و عبّاد و زهّاد است، نامیده‌اند. در محدودهٔ فرهنگی لارستانِ کنونی دو روستا یکی در منطقه «گوده» [Gowdeh] واقع در بخش بستک [Bastak] با نام «ده هنگ» [Dehhong] و دیگری در چند کیلومتری «خنج» با نام «هنگ نو» [Hongonu] وجود دارد که وجه تسمیهٔ اولی به خاطر استقرار یکی از روحانیان معروف تیرهٔ «قتالی» و ایجاد خانقاه و زاویه در آن دیار به این نام معروف شده و دیگری پس از تخریب «خنج» در دوران سلطنت نادرشاه افشار و مهاجرت کلیهٔ اهالی «خنج» به یادبود جایگاه قدیمی شان، «هنگ نو» به معنای «هنگ کوچک» نامگذاری گردید و هم اکنون روستایی شیعه نشین است. نام اصلی این شهر در طول تاریخ دگرگون شده و شکل کنونی «خنج» را یافته‌است. تعبیر «کنج خنج» که در تذکره‌های قدیمی به کار رفته‌است، خود دلیل دیگری بر وجه تسمیه آن می‌باشد. اصولاً در زبان محلی رایج در منطقه کنج، به معنای «زاویه» و «خانقاه» به کار برده می‌شود. هم اکنون روستایی در منطقه «گوده» با نام «کُنجی» [Kongi] وجود دارد که بنیانگذار آن یکی از سادات معروف «قتالی» است که حدود یک صد و اندی سال پیش، از مقر اصلی خانوادگی اش در «چاه بنارد» وجود دارد که بنیانگذار آن یکی از سادات معروف «قتالی» است که حدود یک صد و اندی سال پیش، از مقر اصلی خانوادگی اش در «چاه بنارد» [Cahbonard] به این محل کوچ نموده و در آن جا به عبادت و ریاضت مشغول می‌گردد و مردم آن دیار به همین دلیل آن جا را «کنچی» به معنای زاویه و خانقاه نامیده‌اند و سادات «کنچی» در لارستان معروف می‌باشند و هم اکنون نیز روزانه زوّار بسیاری جهت ادای نذر و نیاز و حاجات خویش به آن دیار دور افتاده سفر می‌نمایند با این شواهد می‌توان پی برد که اساس و بنیان شهری «خنج» بر مبنای استقرار «خانقاه» و «زاویه» مشایخ طریقت بوده و به همین دلیل «هنگ» نامگذاری گردیده‌است و احتمالاً قبل از استقرار مجامع فرهنگی اسلامی، به نام دیگری مشهور بوده‌است. هنوز هم در روایات محلی نام قدیم «خنج» را «کوشک» می‌دانند که احتمالاً متعلق به دوره‌ای پیش از رونق فرهنگی آن، طی قرون اولیهٔ اسلامی تا قرن چهارم می‌باشد.

وضعیت زمین‌شناسی[ویرایش]

از جمله پدیده‌های ساختاری می‌توان به گسله‌های اساسی در سامانه گسیختگی‌های گستره نامبرده که در زیربه آنها اشاره می‌کنیم.

پهنه گسلی خنج[ویرایش]

این پهنه (zone) گسلی با روندی نزدیک به ۷۰ درجه شمالی باختری دامنة شمالی کوه قره قزلی را متأثر ساخته و پس از شهر خنج دردشت خنج و دامنه جنوبی این دشت ادامه می‌یابد. این پهنه (zone) گسلی شامل دسته‌ای از گسل‌های باراستای نزدیک به ۷۰ درجه شمال باختر است که بخش‌های شمالی شهر خنج رادربرمی گیرد. چنان‌که دربرش ساختاری زیرنقشه نمود دارد این پهنة گسلی درگروه گسله‌های طولی با مولفة اصلی راندگی همراه با حرکات راست بر قرارگرفته‌است. شیب سطحة گسله‌های این پهنه گسلی بگونه‌ای معمول روبه شمال خاور است.

دسته گسلی خنج[ویرایش]

این دستة گسلی دارای خمش‌های ناگهانی درراستای خود می‌باشند، بگونه‌ای که بخش‌هایی از آن دارای روند ۷۰ درجه شمال خاوری، بخش‌هایی دارای روند خاوری – باختری و بخش‌هایی ۵۵ درجه شمال باختری می‌باشد. گسل هفت وان جنوب تاقدیس کوه سیاه و بخش‌هایی جنوبی تر آن رامتأثر ساخته‌است دسته گسلی محمله: این گسیختگی‌ها باسازوکار راستالغز تا مورب لغز درگروه گسله‌های مایل تاقدیس کوه تنگ خور را متأثر (درجنوب محمله) ساخته‌است. درشمار بهم ریختگی‌های ساختاری و تغییرات پی آمده از جنبش این گسیختگی درتاقدیس کوه تنگ خور می‌توان به انحراف و جابجائی افقی همراه با حرکات راست بر درمحور تاقدیس یادشده اشاره کرد. پایان‌نامه زمین‌شناسی خنج- یزد تابستان ۱۳۸۹-مهندس فردین شهریاری کارشناسی ارشد پترولوژی

جمعیت شهری[ویرایش]

نمایی از میدان بسیج خنج

شهر خنج، بر اساس سرشماری رسمی سال ۱۳۸۵، تعداد ۲۰۰۱۲ نفر و کل شهرستان خنج، ۴۰۲۹۶ جمعیت داشته‌است.[۱]

زبان مردم خنج اچمی(لارستانی) با لهجه خنجی است و دین مردم خنج اسلام و مذهب مردم خنج اهل سنت از شاخه شافعی می‌باشد یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی هستند. ورود اسلام به خنج، تا جائی که شواهد تاریخی نشان می‌دهد به قرن پنجم هجری برمی‌گردد.

مؤسسات شهری[ویرایش]

تقریباً همهٔ مؤسسات شهری از قبیل دانشگاه و بیمارستان و راه‌های عمومی را خود مردم خنج ساخته‌اند و هزینه‌هایش توسط خنجی‌های شیخ نشینهای خلیج فارس پرداخته شده‌است.

مجتمع علمی فرهنگی هنری صابرین شهرستان خنج نیز یکی از موسساتی بشمار می‌آید که دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، این مؤسسه در چهار بخش علمی، فرهنگی، هنری و آموزشی فعالیت می‌کند.

آتشکده معروف کاریان در فاصلهٔ نه چندان دوری از خنج در شهر کاریان واقع شده‌است؛ و یک آتشکده (موسوم به چهارطاقی) هم در کنار خنج هست که هنوز دیواره‌هایش برپا است.

دانشگاه‌ها[ویرایش]

در حال حاضر دانشگاه‌های پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی در خنج فعال هستند که د ر دانشگاه آزاد رشته‌های زیر تدریس می‌شود:

کارشناسی پیوسته:

۱- مهندسی عمران - عمران

۲- مهندسی عمران - آب

۳- مهندسی معماری

۴- مدیریت بازرگانی

۵-مهندسی برق_قدرت

۶-حقوق

کارشناسی ناپیوسته:

۱- مهندسی تکنولوژی برق - قدرت

۲- مهندسی تکنولوژی عمران - عمران

۳- مهندسی تکنولوژی نرم‌افزار کامپیوتر

کاردانی ناپیوسته:

۱- کارهای عمومی ساختمان

۲- نرم‌افزار کامپیوتر

۳- دامپزشکی

۴ - معماری

۵ - تکنولوژی تولیدات دامی

کاردانی پیوسته:

۱- حسابداری

۲ - کامپیوتر

۳- نقشه‌کشی معماری

۴- الکتروتکنیک - برق صنعتی

۵- ساختمان

بزرگان خنج[ویرایش]

از برخی از بزرگمردان تاریخی خنج می‌توان به شرح زیر نام برد:

و در دوران معاصر نیز می‌توان به حاج محمدطیب خنجی و حاج عبدالعزیز لطفعلی خنجی که منشاء و بانی امور عام‌المنفعه در خنج و بحرین بودند و یوسف لطفعلی خنجی (بنیانگذار صنایع مدرن در جنوب به ویژه بندرعباس)، محمدامین خنجی ادیب و فارس شناس معاصر، دکترمحمدعلی خنجی اقتصاد دان و پژوهشگر معاصر، عبدالواحد خنجی جغرافیدان و پیشکسوت کوهنوردی ،لطفعلی خنجی مؤلف و مترجم معاصر و مجری بخش فارسی رادیو بی‌بی‌سی و داریوش خنجی هنرمند برجسته دنیای سینما و ملا حسینعلی حافظ. عارف و شاعر معاصر و حافظ و مفسر قرآن و همچنین مفتی اعظم جنوب ایران مرحوم شیخ حاج عبدالرزاق ابونجمی خنجی اشاره نمود.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵، جمعیت تا سطح آبادی‌ها بر حسب سواد»(فارسی)‎. مرکز آمار ایران، ۱۳۸۵. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۲. 
  • ابن بطوطه، بن عبدالله، محمد، (تحفة النظار فی غرائب الأمصار و عجائب الأسفار) ، دار احیار العلوم، بیروت، چاپ سال ۱۹۸۷ مبلادی به (عربی).
  • اقتداری، احمد. ج۱. چاپ اول، شرکت انتشارات جهان معاصر، تهران چاپ اول، سال ۱۳۷۱ خورشیدی.
  • [ http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=658788&IdZone=3 خبر گزاری مهر]