افراد سرشناس استان فارس

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از مشاهیر استان فارس)
پرش به: ناوبری، جستجو

قرن اول، دوم و سوم هجری[ویرایش]

علما و دانشمندان ایرانی در نخستین قرون تمدن اسلامی همان تربیت‌یافتگان مکتب پیش از اسلام هستند که به علت عدم توجه خلفا و شاید گریزی که از نزدیک شدن به ارباب قدرت داشتند گمنام زیسته و ذکری از آنها در تاریخ نیامده‌است. به تدریج در قرن اول هجری کسانی که مایل به کسب شهرت و قدرت بودند به فراگرفتن زبان عربی پرداختند و به علت نیاز شدید خلفا به مشاور و حسابدار و سیاستمدار ایرانیانی که در این فنون تبحر و تخصص داشتند، جذب دربار خلفا و امرا شدند. از استان فارس در نخستین قرون تمدن اسلامی تنها کسی‌ که نامش در تاریخ آمده‌است عبدالحمید یحیی فارسی است که در فنون حسابداری تخصص داشت و در زمان امویان به علت توانائی خاصی که در نوشتن مراسلات دولتی داشت به مقام عالی وزارت نایل شد و سرانجام سر در راه وزارت نهاد.[۱] در همین دوران عالمی از فارس به نوشتن کتابی دست یازید که تاکنون یکی از مهم‌ترین کتاب‌های نحوی زبان عربی به شمار می‌رود. این دانشمند سیبویه فارسی صاحب الکتاب در نحو است. در ادبیات عرب خاصه قرن دوم کسی که مایهٔ افتخار فارس بوده ابن مقفع است. در تصوف علمای ایرانی و از جمله فارسیان با ذوق و ابتکاری که خاص آنهاست موجب ایجاد و بسط ادبیات صوفیانه شدند و حسین بن منصور حلاج نمونهٔ بارز این مکتب صوفیانه است. در طب پزشکان نام‌آوری چون ابو ماهر موسی بن یوسف سیار شیرازی که در قرن سوم در شیراز می‌زیست وجود داشتند که با ایجاد مکتبی خاص در طب و جراحی و تربیت شاگردان ناموری چون علی بن عباس مجوسی اهوازی و ابن مندویه اصفهانی موجب ارتقای طب شده و با کوشش و مجاهدت دانش طب را گسترش دادند و به علمای قرون بعد سپردند. در ریاضیات و نجوم نیز با آنکه این علوم در صدر اسلام مورد توجه نبودند، علمای برجسته‌ای مانند ابوالعباس فضل بن حاتم نیریزی، ابوسهل بن نوبخت فارسی و ابواسحاق ابراهیم فزاری از آن جمله‌اند.[۲]

قرن چهارم هجری[ویرایش]

در این قرن در علم لغت و نحو علمای مشهوری از پارس برخاسته و در شناساندن زبان عربی به نحو صحیح به مسلمین گام‌های بلندی برداشتند. ابن درستویه و ابوعلی نحوی فارسی از نحو‌دانان نا‌م‌آور این قرن هستند. همچنین در این قرن علما و فقهاء و محدثین که اغلب در علوم قرآنی و تفسیر و عرفان و تصوف هم قوی دست بوده و پاره‌ای از آنها در زمرهٔ عرفای نام‌آور عالم اسلام به شمار می‌روند در شیراز می‌زیسته‌اند که از آن جمله می‌توان از بیطار، ابوبکر شیرازی و باکویه شیرازی و عارف نامدار فارس ابو عبدالله خفیف شیرازی نام برد. ابن مقله در ادب و خاصه خط سرآمد اقران در قرون و اعصار است. در شاخه‌های دیگر علوم اسلامی عالم و ادیب و متفکر بزرگ ابوحیان توحیدی و ابواسحاق اصطخری محقق و عالم به علم جغرافیا صاحب کتاب مسالک‌الممالک و صورالاقالیم نیز در این قرن می‌زیسته‌اند. از جمله پزشکان نیز از ابوالعلاء فارسی که احتمالاً از پروردگان مکتب طبی شیراز و از شاگردان ابوماهر فارسی بوده و ابن عجیم فارسی که علاوه بر طب در نجوم نیز مهارت داشته‌است قابل ذکر هستند.[۳]

قرن پنجم هجری[ویرایش]

کانون عرفای فارس در قرن پنجم با وجود عارف بزرگی مانند ابواسحاق کازرونی رونق بسیاری داشت. قضات و علمای این عصر نیز از مفاخر ایران هستند ابواسحاق شیرازی نخستین رئیس مدرسه نظامیه بغداد و دانشمند سرشناس مؤید شیرازی از جمله قضات بزرگ فارس در این قرن می‌باشند. در این دوره علم نحو نیز همچنان در فارس مورد توجهٔ خاص بوده و نحو‌دانانی چون ابوالحسین فارسی، ابوالقاسم شیرازی و زید فسایی در این سده می‌زیسته‌اند. در این سده با وجودیکه علوم پزشکی رونق پیشین خود را از دست داد اما پزشکانی چون ابوالمجد بیضاوی که در علم تشریح صاحب تألیف است و ابوسهل ارجانی که جراح نام‌آوری بود، در این قرن از معروفیت خاصی برخوردار بوده‌اند. سایر علوم نیز کمابیش رونق خود را حفظ کردند، مثلاً هبه‌الله شیرازی متوفی در سال ۴۸۵ هجری قمری یکی از مورخین این عصر است.[۴]

قرن ششم هجری[ویرایش]

در این قرن نیز دانشمندان تألیفات نقیسی از خود برجا گذاشتند. رکن‌الدین یحیی الحسینی شیرازی در حکمت، ریاضی، ادب و خوشنویسی تبحر داشت. در فقه و حدیث و تفسیر ابی‌الخیر نیریزی، ابن ابی مریم شیرازی و ابی علی فارسی سرآمد دیگرانند. در ادبیات دو نفر به شهرت کامل رسیدند. یکی ابونصر ابزری و دیگری ادیب دانشمند و نویسندهٔ معروف ابوالمعالی نصرالله منشی مترجم کتاب کلیله و دمنه بهرامشاهی است که اثرش فناناپذیر است و چاپ‌های مکرری از آن شده‌است. وزرای مشهوری چون ابوالفتح تاج‌الدین دارست شیرازی و خواجه امین‌الدین بنجیر کازرونی نیز از سرشناسان این سده هستند. در سدهٔ ششم عرفان فارسی با ظهور عارف نامدار روزبهان بقلی فسایی شیرازی از خشکی و زهد خارج و عشق عرفانی جایگزین عبادات راهدانه شد. سماع به وسیلهٔ این عارف بزرگوار جزء آداب متصوفین زمان شد و سپس در قرن هفتم به وسیلهٔ مولوی رواج کامل یافت. عرفای این عصر نیز همه در جرگهٔ علما و مولفین بنام بودند. فقیه ارشدالدین نیریزی و همچنین مفسر و عارف نامی زین‌الدین مظفر بن روز بهان از دیگر عرفای بزرگ این سده هستند.[۵]

قرن هفتم هجری[ویرایش]

قرن هفتم هجری از درخشان‌ترین ادوار علمی و ادبی فارس است. شعرای بزرگی مانند سعدی شیرازی از شیراز برخاستند و مشعل علم و ادب را در جهان فروزانتر کردند. ادیب نام‌آور شرف‌الدین عبدالله شیرازی معروف به وصاف‌الحضره صاحب کتاب معروف تاریخ وصاف نیز در این عصر می‌زیست. در علوم دینی خاصه تفسیر قاضی ناصرالدین عبدالله بیضاوی صاحب تفسیر انوارالتنزیل و اسرارالتاویل معروف به تفسیر بیضاوی و در عرفان شیوخ عالیقدری مانند نجیب‌الدین علی بن بزغش شیرازی که عارفی مانند شیخ صفی‌الدین اردبیلی جد اعلای سلاطین صفوی با شوق بسیار به قصد دیدار و کسب فیض او عازم شیراز شد و دانیال خنجی که پس از گذشت قرن‌ها هنوز مرقد او زیارتگاه مردم است، مظفر شیرازی و بالاخره عارف نامدار شیخ اوحدالدین عبدالله بلیانی کازرونی از برجستگان عارف قرن هفتم فارس هستند. در طب پزشکان نامداری ظهور کردند که دارای تألیفات مفیدی بوده‌اند، سرآمد آنها قطب‌الدین شیرازی صاحب کتاب معروف تحفة السعدیه است همچنین شرف‌الدین زکی بوشکانی، شمس‌الدین کیشی، افضل‌الدین خنجی صاحب شرح بر قانون بوعلی از جمله علمای نامی و پزشکان عالیمقام این دوره و عصرند. در زمرهٔ علمای نجوم و ریاضی باید از قطب‌الدین شیرازی که بزرگترین شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی است و شاگرد نام‌آورش کمال‌الدین فارسی نام برد که هر دو در دانش نجوم و فیزیک و ریاضی استاد بودند. این سده از وزرای دانشمند که بعضی از آنها در خوشنویسی نیز دستی قوی داشتند، خالی نبود. امیر مقرب‌الدین مسعود وزیر اتابک سعد زنگی، مجدالدین فارسی و شرف‌الدین خطاط شیرازی از جمله خوشنویسان این سده هستند.[۶]

قرن هشتم هجری[ویرایش]

در میان عرفای این سده دو نفر از دیگران شاخصترند یکی امین‌الدین بلیانی ممدوح شاعر معروف خواجوی کرمانی و در بین علما و مفسرین این زمان قطب‌الدین فالی و مجدالدین اسماعیل بن علی خنجی و قوام‌الدین ابوالبقاء عبدالله که یکی از استادان حافظ است، از دیگران نام‌آورترند. از قضات نامی این عصر قاضی مجدالدین اسماعیل بن یحیی و بهاءالدین ابوالمحاسن سرآمد دیگران بوده‌اند. از زمرهٔ شعرا سر آمد شاعران و خورشید تابان آسمان تصوف و عرفان حافظ شیرازی در این برهه از زمان می‌زیست. جز او معین‌الدین ابوالقاسم جنید شیرازی صاحب کتاب معروف شدالازار و ابوالعباس معین‌الدین احمد شیرازی صاحب کتاب معروف شیرازنامه، حیدر شیرازی و مولانا شاهین شیرازی را باید نام برد. از نظر لغت و علوم نحو لغت‌شناس و نحوی بزرگ ابوطاهر مجدالدین محمد فیروزآبادی افتخار این عصر است. علما و دانشمندانی که شغل دیوانی داشتند قوام‌الدین محمد صاحب عیار و قوام‌الدین حسن شیرازی و جلال‌الدین تورانشاه سرشناسان این عهدند. رکن‌الدین صائن وزیر و ابونصر فتح‌الله از وزرای دانشمند و دانش پرور این سده هستند. یکی از اطبا و داروشناسان معروف ایران یعنی زین‌الدین علی بن حسین انصاری صاحب کتاب معروف اختیارات بدیعی نیز در این سده می‌زیسته‌است.[۷]

قرن نهم هجری[ویرایش]

اگر چه فارس در این سده از حیث شعرای نامی و بزرگان دینی و عرفای معروف عقب تر از سده‌های گذشته بود اما در این دوره نیز نامدارانی پرچم علم را فروزان نگاهداشتند. تنها مزیت این سده ظهور حکمای بزرگی چون علامه علامه دوانی و صدرالدین دشتکی در شیراز است که باب حکمت الهی را باز و زمینه را برای پیدایش علمای قرون بعد آماده کردند. عارف نام آور این سده شمس‌الدین محمد نوربخشی است که مورد تکریم شاه اسمعیل صفوی بود. شاه داعی شیرازی شاعر و عارف معروف شیراز نیز در این سده می‌زیست. از جمله شعرای نام آور ابواسحاق شیرازی معروف به بسحق اطعمه و مکتبی شیرازی گویندهٔ توانا و سرایندهٔ لیلی و مجنون از دیگران مشهورترند. از وزرای دانشمند یا به تعبیری دانشمندانی که مدتی نیز شغل وزارت را پذیرفته‌اند علاوه بر دو حکیم بزرگ علامه دوانی و صدر‌الدین دشتکی، باید از میر شریف شیرازی وزیر شاه اسمعیل و غیاث‌الدین شیرازی وزیر شاهرخ نام برد. در میان پزشکان خیرالدین خضربن الفقیه الیاس و علی ابزری شهرت بیشتری داشتند. از معماران نامی نیز استاد قوام‌الدین معمار شیرازی و از خطاطان جمال‌الدین حسین فخار شیرازی و معروف شیرازی صاحب نام هستند.[۸]

قرن دهم هجری[ویرایش]

قرن یازدهم هجری[ویرایش]


قرن دوازهم هجری[ویرایش]

قرن سیزدهم هجری[ویرایش]

قرن چهاردهم هجری[ویرایش]

مشاهیر زنده[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. بزرگان نامی پارس، جلد اول، ص ۱
  2. بزرگان نامی پارس، جلد اول، ص ۲ و ۳
  3. بزرگان نامی پارس، جلد اول، ص ۷۵ و ۷۶
  4. بزرگان نامی پارس، جلد اول، ص ۱۶۹
  5. بزرگان نامی پارس، جلد اول، ص ۲۱۹
  6. بزرگان نامی پارس، جلد اول، ص ۲۶۱
  7. بزرگان نامی پارس، جلد اول، ص ۳۷۳
  8. بزرگان نامی پارس، جلد اول، ص ۵۰۷

منابع[ویرایش]

میر، محمد تقی. بزرگان نامی پارس، جلد اول. چاپ اول. شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز، ۱۳۶۸.