محمدعلی رجایی
محمدعلی رجایی | |
---|---|
تصویری از رجایی (از پایگاه سازمان اسناد ایران) | |
دومین رئیسجمهور ایران | |
مشغول به کار ۱۱ مرداد، ۱۳۶۰ – ۸ شهریور، ۱۳۶۰ |
|
رهبر | سید روحالله خمینی |
نخستوزیر | محمدجواد باهنر |
پیش از او: | ابوالحسن بنیصدر |
بعد از او: | سید علی خامنهای |
نخستوزیر ایران | |
مشغول به کار ۲۱ مرداد، ۱۳۵۹ – ۱۳ مرداد، ۱۳۶۰ |
|
رئیس جمهور | ابوالحسن بنیصدر |
پیش از او: | مهدی بازرگان |
بعد از او: | محمدجواد باهنر |
وزیر امور خارجه (سرپرست) | |
مشغول به کار ۲۰ اسفند، ۱۳۵۹ – ۲۴ مرداد، ۱۳۶۰ |
|
رئیس جمهور | ابوالحسن بنیصدر |
نخست وزیر | خودش |
پیش از او: | محمدکریم خداپناهی (سرپرست) |
بعد از او: | میرحسین موسوی |
اطلاعات شخصی | |
تولد | ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ قزوین، ایران |
مرگ | ۸ شهریور ۱۳۶۰ |
حزب سیاسی | نهضت آزادی ایران مؤتلفهٔ اسلامی حزب جمهوری اسلامی |
همسر | عاتقه صدیقی |
دین | شیعه |
محمدعلی رجایی (زادهٔ ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ در قزوین - درگذشتهٔ ۸ شهریور ۱۳۶۰ در تهران) دومین رئیس جمهور ایران بود که در یک بمبگذاری ترور شد. وی دارای درجهٔ کارشناسی ارشد ریاضیات از دانشسرای عالی بوده و پیش از انقلاب، به حرفه معلمی اشتغال داشتهاست. پس از انقلاب در کابینه مهدی بازرگان وزیر آموزش و پرورش بود و با انتخاب ابوالحسن بنیصدر به عنوان رئیسجمهور، رجایی به عنوان نخستوزیر معرفی شد. وی از ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ تا ۸ شهریور همان سال، یعنی به مدت ۲۸ روز، رئیسجمهور منتخب مردم بود.[۱][۲][۳]
محتویات
زندگی[ویرایش]
محمدعلی رجایی سال ۱۳۱۲ در قزوین متولد شد. پدرش پیشهور بود و در بازار قزوین به کسب خرازی اشتغال داشت. ۴ سال پس از تولدش پدرش درگذشت و برادرش که ۱۰ سال بزرگتر از او بود بیرون از خانه کار میکرد و مادرش پنبه پاک میکرد و فندق و گردو و بادام میشکست تا هزینههای زندگی را تامین کند. ۱۳ ساله بود که کلاس ششم ابتدایی را تمام کرد و به خاطر اینکه قزوین از لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی نداشت راهی تهران شد. برادرش از مدتی پیش به تهران نقل مکان کرده بود. ابتدا در بازار آهن فروشان مشغول به کار شد و به علت سنگینی کار چندی بعد به دستفروشی روی آورد. محمدعلی بعد از دستفروشی دوباره به بازار تهران برگشت و در چند حجره به شاگردی پرداخت. در سال ۱۳۳۰ نیروی هوایی جوانانی را که مدرک ششم ابتدایی داشتند با درجه گروهبانی استخدام میکرد. رجایی داوطلب خدمت در این نیرو شد. سه ماه از دوره آموزشی گروهبانی را گذرانده بود که گروه فدائیان اسلام را شناخت و در جلسات این گروه شرکت کرد و همکاریاش با اعضای این گروه آغاز شد. در کلاسهای شبانهای که وابسته به «مرکز تعلیمات جامعهی اسلامی» بود شرکت میکرد. رجایی پس از طی دورهی آموزشی و دریافت درجه گروهبانی در کنار کار به تحصیل ادامه داد و درسال ۱۳۳۲ دیپلم گرفت. او چون در شهریور ماه دیپلم گرفته بود نمیتوانست در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کند پس راهی بیجار شد و در دبیرستانی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. با تمام شدن سال تحصیلی، به تهران بازگشت و در دانشسرای عالی تربیت بدنی معلم به تحصیل پرداخت. بعد به دانشسرای عالی رفت. پس از ۲ سال لیسانس ریاضی گرفت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. ابتدا به ملایر رفت اما با رئیس آموزش و پرورش اختلاف پیدا کرد و بعد به خوانسار رفت و مشغول تدریس شد و یک سال را با موفقیت گذراند سال تحصیلی به پایان رسید و رجایی به تهران برگشت و در دوره فوقلیسانس در رشته آمار مشغول به تحصیل شد و همزمان در مدرسه کمال تدریس میکرد. در سال ۱۳۴۱ تصمیم گرفت با عاتقه صدیقی، دختر یکی از بستگانش ازدواج کند. اردیبهشت ماه ۱۳۴۲ توسط ساواک بازداشت شد و پس از ۵۰ روز آزاد شد. در سال ۱۳۴۶ به هیات موتلفه پیوست. در سال ۱۳۵۳ برای بار دوم بازداشت شد و به زندان منتقل شد. سرانجام در روز عید غدیر، آبان ماه ۱۳۵۷ پس از چهارسال از زندان آزاد شد. رجایی بلافاصله با تأسیس انحمن اسلامی معلمان، به مبارزه علیه رژیم پرداخت. عضو «کمیته استقبال» شد، و در کنار دیگر انقلابیون مهیای ورود آیتالله خمینی شد.[۴][۵]
پس از پیروزی انقلاب[ویرایش]
پس از گذشت چند ماه از انقلاب، در کابینه مهندس بازرگان به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد. ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ انتخابات دوره نخست مجلس شورای اسلامی برگزار شد و محمدعلی رجایی که نامش در لیست فهرست ائتلاف بزرگ، لیست مشترک جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی قرار داشت، با کسب یک میلیون و دویست و نه هزار و دوازده رأی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس اول راه یافت. مجلس شورای اسلامی که اکثریت آنرا اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل میداد، اولین شخصی که بنی صدر برای نخست وزیری انتخاب کرده بود را نپذیرفت.[۶] در ۲۹ تیر ۱۳۵۹ طی یک سخنرانی، آیتالله خمینی اعلام میکند که: «این اشخاصی که انقلابی نیستند باید در راس وزارتخانهها نباشند و آقای بنی صدر باید امثال اینها را معرفی به مجلس نکند و اگر کرد، مجلس رد بکند و هیچ اعتنایی نکند.»[۷]
این کشمکش حدود یک ماه ادامه یافت و مجلس مجدد کاندیداهای بنی صدر شامل حسن حبیبی، محمدعلی رجایی، علیاصغر غروی، موسی کلانتری و حتی مصطفی میرسلیم از اعضای حزب جمهوری اسلامی را برای احراز پست نخستوزیری نپذیرفت.[۸] بنی صدر که از عدم اقبال مجلس به این گزینهها آگاه بود، در اول مرداد از "احمد خمینی" به عنوان گزینه نخستوزیری نام برد و این موضوع با مخالفت آیتالله خمینی مواجه شد. پس از آن کمیتهای مشترک بین مجلس و دولت تشکیل شد و این هیئت ۳ نفر را به مجلس معرفی کرد. در جلسه غیر علنی هم با رایگیری محمدعلی رجایی به عنوان نخستوزیر معرفی شد. در ۱۸ مرداد، رجایی با ۱۵۳ رای موافق، ۲۴ مخالف و ۱۹ ممتنع نخست وزیر شد.[۸] حزب جمهوری اسلامی، رجایی را با حمایت آقای بهشتی معرفی نمود و بر آن پافشاری کرد.[۸][۹]
سرانجام دو ماه پس از انتخابات مجلس، بنی صدر از سر اجبار، رجایی را که مورد تأیید او نبود در مرداد ۱۳۵۹ به سمت نخست وزیری دولت خویش انتخاب کرد اما بنی صدر با سه نفر که توسط رجایی برای کابینه نامزد شده بودند شامل میرحسین موسوی به عنوان وزیر امور خارجه به دلیل «خودسر» بودن، دکتر محسن نوربخش به عنوان وزیر اقتصاد و بهزاد نبوی به عنوان وزیر امور اجرایی به دلیل چپگرایی و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بودن که امروزه گروه اصلاح طلبان را هدایت میکند مخالفت کرد. پس از مذاکرههای بسیار، نهایتاً بهزاد نبوی توسط بنی صدر پذیرفته شد و محسن نوربخش به عنوان قائم مقام وزیر اقتصاد منصوب شد.[۱۰] با عدم پذیرش نامزدهای منتخب رجایی برای کابینه دولت توسط بنی صدر، روابط این دو به تیرگی گرایید. در این باره بنیصدر نامهای به آیتالله خمینی نوشته بود و کابینه دوباره معرفی شده رجایی را شامل افرادی که صلاحیت ندارند معرفی کرده بود شامل کسی که گزارش دروغ دربارهٔ اطرافیان بنیصدر به آیتالله خمینی داده بود. آیتالله خمینی پاسخ میدهد که: «اینجانب دخالتی در امور نمیکنم، موازین همان بود که کراراً گفتهام و سفارش من آن است که آقایان تفاهم کنند و اشخاص مومن به انقلاب و مدیر و مدبر و فعال انتخاب نمایند.»[۱۱][۱۲] دولت بنی صدر اما عمر چندانی نداشت، از ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ فرایند بررسی کفایت سیاسی رئیس جمهور در غیاب وی آغاز شد و تا ۳۱ خرداد همان سال به طول انجامید.در این روز مجلس شورای اسلامی با اکثریت ۱۷۷ نفر در مقابل ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف رأی بر عدم کفایت بنیصدر داد. حکم مجلس یک روز بعد به امضای آیتالله خمینی که از همراهی بنیصدر با مجاهدین خلق برآشفته بود، رسید.[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶]
پس از عزل بنی صدر، دومین انتخابات ریاست جمهوری، در ۲ مرداد ۱۳۶۰ برگزار شد و رجایی در رقابت با سیداکبر پرورش، عباس شیبانی، حبیبالله عسگراولادی مسلمان موفق شد با کسب ۱۲ میلیون و ۷۷۰ هزار و ۵۰ رای (۹۰٪) از مجموع ۱۴ میلیون و ۵۷۳ هزار و ۸۰۳ رای ماخوذه رئیس جمهور ایران شود. میزان مشارکت در این دوره ۶۴٫۲ درصد بود.[۱۷][۱۸][۱۹] و ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ مراسم تنفیذش توسط آیتالله خمینی برگزار شد. ساعت ۱۴:۳۰ روز ۸ شهریور از اتاق کارش خارج شد و به محل جلسه فوقالعاده دولت رفت. ساعت ۱۵:۰۰ صدای انفجار مهیبی از ساختمان نخستوزیری برخاست. در این حمله تروریستی محمدعلی رجایی رئیسجمهور وقت و محمدجواد باهنر، نخستوزیر وقت جان باختند.[۴][۵][۲۰]
مصادره رجایی به نفع یک جریان خاص[ویرایش]
محمدعلی رجایی از جمله شخصیت هایی است که تاریخ سازی رسمی درباره او مسیرهای مختلفی را طی کرده است. رجایی بعد از انتخاب به ریاست جمهوری طی سخنانی به سوابق سیاسی خود اشاره کرده و می گوید: "[در سال ۱۳۴۰] مهندس بازرگان در ماه رمضان ما را دعوت کرد به افطار و نهضت آزادی ایران را اعلام کرد که ما جزء نفرات اولی بودیم که در نهضت ثبت نام کردیم. سپس کمکم به عنوان عضو نهضت آزادی در دبیرستان کمال مشغول تدریس بودم." او درباره ارتباط با مجاهدین خلق نیز می گوید:"با اکثر بنیانگذاران سازمان مجاهدین از دوره دانشگاه و بعدها هم در جلسات مسجد هدایت که پای تفسیر آقای طالقانی بودیم آشنا شده بودم. در سال ۱۳۴۷ یک بار سعید محسن برای عضوگیری به من مراجعه کرد، ولی به علت اختلافاتی که در برداشتمان نسبت به مبارزه داشتیم، من موافقت نکردم به عضویت این سازمان درآیم، منتهی شرعاً تعهد کرده بودم که تماس را به هیچکس نگویم." سال ۱۳۸۵ خبرگزاری فارس روایتی پرغلط از این متن را با عنوان "من محمدعلی رجایی هستم" منتشر کرده است. اما ارتباط رجایی با مجاهدین گسترده تر بود. وی حتی رابط سازمان با بخشی از نیروهای آن شد و بخشی از جلسات این نیروها در خانه او تشکیل می شد. همسر رجایی نیز در فعالیت ها سیاسی او همراه بود و برنامه ریزی و زمان بندی این اقدامات با او بود. محمدعلی رجایی به دلیل ارتباط نزدیک با سازمان مجاهدین در سال ۱۳۵۳ دستگیر شد و به گفته خودش هفته ها تحت شکنجه قرار گرفت. ارتباط رجایی با بخشی از جریانهای حذف شده در انقلاب ایران گرچه از سال ها قبل آغاز شد اما حتی پس از رسیدن به نخست وزیری و بعدها ریاست جمهوری نیز ادامه داشت. لطفالله میثمی از دوستان رجایی در جایی گفته است: "آقای رجایی در دوران نخست وزیری به منزل ما میآمد. [...] در اولین سخنرانی ریاست جمهوری نیز به نام من اشاره کرد و گفت این آقای میثمی که چشمهایش را در مبارزه از دست داده است دوست ماست و من به همراه او و مهندس توسلی با هم جلسات بحث و تحلیل داشتیم اما آن زمان روزنامهها این سخنان رجایی را منعکس نکردند. بعدها هم صداوسیما این سخنرانی را پخش نکرد." به گفته میثمی: "رجایی یک بار که به منزل ما میآمد ماشین را چند خیابان قبلتر در آبشار پارک میکند و به گونهای به منزل ما میآید تا مبادا محافظین خودش، او را ببینند. البته محافظین او را به طرز جالبی تعقیب کرده بودند و به منزل ما آمده و پلاک را هم یادداشت کرده بودند. آن موقع که رجایی میآمد ما تعدادی از بچهها را مامور حفاظت از او میکردیم که در کوچه و بر روی بام نگهبانی میدادند. " (شهروند امروز - شهریور ماه ۱۳۸۷- شماره ۶۱) پس از مرگ آیتالله خمینی حذف نیروهای چپ مذهبی از حکومت آغاز شد. در حالی که تریبون های رسمی سالی یک بار یادی از رجایی می کردند، نزدیکان او از جمله همسرش عاتقه صدیقی و دوست نزدیکش بهزاد نبوی اجازه شرکت در انتخابات مجلس را نیافتند و تصاویر و سخنان آنها از تریبون های رسمی حذف شد. تلاش این نیروها در سالهای پایانی دهه هفتاد و آغاز دهه هشتاد برای تغییر توازن قدرت در ایران ناکام ماند و نهایتاً بار دیگر و این بار به صورتی غیرمحترمانه حذف شدند. در سال ۱۳۸۸ و با دستگیری و محاکمه بخش بزرگی از بدنه مدیریتی چپ جمهوری اسلامی به اتهام براندازی و صدور احکام زندان های طولانی برای مدیران سابق، بهزاد نبوی علناً در برخی رسانه ها متهم به مشارکت در قتل محمد علی رجایی شد. این اتهام پس از واقعه هشتم شهریور از سوی عده ای از منسوبان جناح راست سنتی مطرح و اتهام با دخالت مستقیم آیتالله خمینی بررسی و رد شده بود. در زمان رهبری آیتالله خامنهای، هر از گاه عدهای از منتقدان سر سخت بهزاد نبوی همین اتهام را تکرار کرده بودند و همین منتقدان بعد از انتخابات ۱۳۸۸، به گونهای بی سابقه به تاکید بر اتهام خود پرداختند. به نظر می رسد قابل انکار نبودن روابط نزدیک محمدعلی رجایی با محذوفان حکومت ایران، در مواردی حتی برخی از سخنگویان جناح محافظه کار را به نوعی تعیین تکلیف با شخص او هم متمایل کرده است. در همین ارتباط، مهدی طائب رئیس قرارگاه عمار چندی پیش گفته است: "رجایی دو تا ویژگی داشت، که اگر شهادت به کمکش نمی آمد، جلوی امام میآمد به میدان. یکی اینکه اعتماد به نفسش بالا بود، دیگر اینکه بهزاد [نبوی] را خیلی قبول داشت. بهزاد رو ایشون آورد در گردونه اجرا." وی افزوده است: "من معاون اطلاعات نخستوزیر بودم، وقتی ایشون بهزاد رو آورد، ما پروندهی بهزاد رو دیدیم، عجب چیز خطرناکی بود. وقتی به رجایی گفتیم، قبول نکرد، گفت من بهزاد رو میشناسم... شدت اعتقاد رجایی به بهزاد، اگر شهادت به کمکش نمیآمد، باعث میشد که رجایی بهزاد رو جلوی امام به میدان بیاره." (پارسینه – ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۲)[۲۱]
سالشمار زندگی[ویرایش]
- ۱۳۱۲ تولد در قزوین
- ۱۳۱۹ ورود به دبستان
- ۱۳۲۷ اخذ مدرک ششم ابتدایی، کار در بازار قزوین
- ۱۳۲۸ عزیمت به تهران، شاگردی در بازار، دستفروشی در سبزه میدان
- ۱۳۳۰ استخدام در نیروی هوایی
- ۱۳۳۴ اخذ مدرک دیپلم، استعفا از نیروی هوایی، تدریس در شهرستان بیجار
- ۱۳۳۵ ورود به دانشسرای عالی تربیت معلم
- ۱۳۳۸ اخذ لیسانس ریاضی از دانشسرای عالی، تدریس در شهرستان خوانسار
- ۱۳۳۹ بازگشت به تهران، تدریس در مدرسهی کمال
- ۱۳۴۱ ازدواج با خانم عاتقه صدیقی (رجایی)
- ۱۳۴۲ دستگیری توسط ساواک، آزادی پس از ۵۰ روز، تدریس در مدارس مختلف تهران
- ۱۳۴۶ همکاری با جمعیت هیئتهای مؤتلفه
- ۱۳۵۰ مسافرت به فرانسه، ترکیه و سوریه
- ۱۳۵۳ دستگیری توسط ساواک
- ۱۳۵۷ آزادی از زندان پس از چهار سال اسارت، پیوستن به صفوف مبارزان
- ۱۳۵۸ تصدی کفالت آموزش و پرورش و سپس وزارت آموزش و پرورش
- ۱۳۵۹ انتخاب به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران
- ۱۳۶۰ انتخاب شدن از سوی مردم ایران به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران
- ۱۳۶۰/۶/۸ کشته شدن بر اثر انفجار بمب در ساختمان نخستوزیری توسط مجاهدین خلق.[۱][۲][۳]
کابینه[ویرایش]
نخست وزیر: مهدی بازرگان | |||||||||||
وزیران | |||||||||||
ر. | وزیر | وزارتخانه | ر. | وزیر | وزارتخانه | ||||||
۱ | شکوهی← رجایی | آموزش و پرورش | ۱۱ | طاهری | راه و ترابری | ||||||
۲ | اسلامی | پست | ۱۲ | احمدزاده | صنایع و معادن | ||||||
۳ | اردلان←بنیصدر | اقتصاد | ۱۳ | شریعتمداری | آموزش عالی | ||||||
۴ | سنجابی←یزدی | امور خارجه | ۱۴ | فروهر | کار | ||||||
۵ | صدر | بازرگانی | ۱۵ | حاجسیدجوادی←صباغیان | کشور | ||||||
۶ | سامی | بهداری | ۱۶ | کتیرایی | مسکن | ||||||
۷ | میناچی | ارشاد | ۱۷ | معینفر | نفت | ||||||
۸ | ایزدی | کشاورزی | ۱۸ | تاج | نیرو | ||||||
۹ | مبشری←حاجسیدجوادی | دادگستری | ۱۹ | مدنی←ریاحی←چمران | دفاع | ||||||
معاونان نخست وزیری | |||||||||||
ر. | معاون | معاونت | ر. | معاون | معاونت | ||||||
۱ | یدالله سحابی | وزیرمشاور | ۳ | سمیعی | محیط زیست | ||||||
۲ | عزتالله سحابی | برنامه و بودجه | ۴ | شاهحسینی | تربیت بدنی |
نخست وزیر: محمدعلی رجایی | |||||||||||
رئیسجمهور: ابوالحسن بنیصدر | |||||||||||
وزیران | |||||||||||
ر. | وزیر | وزارتخانه | ر. | وزیر | وزارتخانه | ||||||
۱ | باهنر | آموزش و پرورش | ۱۰ | کلانتری | راه و ترابری | ||||||
۲ | قندی | پست | ۱۱ | نعمت زاده | صنایع و معادن | ||||||
۳ | نمازی | اقتصاد | ۱۲ | عارفی | آموزش عالی | ||||||
۴ | موسوی | امور خارجه | ۱۳ | دوزدوزانی | ارشاد | ||||||
۵ | اردبیلی | بازرگانی | ۱۴ | میرمحمدصادقی | کار | ||||||
۶ | منافی | بهداری | ۱۵ | مهدوی کنی | کشور | ||||||
۷ | سلامتی | کشاورزی | ۱۶ | گنابادی | مسکن | ||||||
۸ | احدی | دادگستری | ۱۷ | تندگویان | نفت | ||||||
۹ | فکوری | دفاع | ۱۸ | عباسپور | نیرو | ||||||
معاونان نخست وزیری | |||||||||||
ر. | معاون | معاونت | ر. | معاون | معاونت | ||||||
۱ | بهزاد نبوی | وزیرمشاور | ۳ | تقی ابتکار | محیط زیست | ||||||
۲ | بانکی | برنامه وبودجه | ۴ | داوودی | تربیت بدنی |
نخست وزیر: محمدجواد باهنر | |||||||||||
رئیس جمهور: محمدعلی رجایی | |||||||||||
وزیران | |||||||||||
ر. | وزیر | وزارتخانه | ر. | وزیر | وزارتخانه | ||||||
۱ | پرورش | آموزش و پرورش | ۱۱ | هاشمیطبا | صنایع سنگین | ||||||
۲ | مرتضی نبوی | پست | ۱۲ | موسویانی | معادن و فلزات | ||||||
۳ | نمازی | اقتصاد | ۱۳ | نجفی | آموزش عالی | ||||||
۴ | موسوی | امور خارجه | ۱۴ | معادیخواه | ارشاد | ||||||
۵ | عسگراولادی | بازرگانی | ۱۵ | میرمحمدصادقی | کار | ||||||
۶ | منافی | بهداری | ۱۶ | مهدوی کنی | کشور | ||||||
۷ | سلامتی | کشاورزی | ۱۷ | گنابادی | مسکن | ||||||
۸ | اصغری | دادگستری | ۱۸ | غرضی | نفت | ||||||
۹ | نامجو | دفاع | ۱۹ | غفوری فرد | نیرو | ||||||
۱۰ | امری | راه و ترابری | |||||||||
معاونان نخست وزیری | |||||||||||
ر. | معاون | معاونت | ر. | معاون | معاونت | ||||||
بهزاد نبوی | وزیرمشاور | بانکی | برنامه و بودجه |
درگذشت[ویرایش]
رجایی در ۸ شهریور ۱۳۶۰ خورشیدی، پس از این که کمتر از یک ماه رئیسجمهور بود، بههمراه محمدجواد باهنر در انفجار ۸ شهریور ۱۳۶۰ ترور شد. رژیم حاکم، این ترور را مانند موارد مشابه دیگر به سازمان مجاهدین خلق نسبت داد، اما پروندهٔ این ترور همچنان در پردهای از ابهام قرار دارد و برخی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را عامل این ترور معرفی میکنند.[۲۲][۲۳] پس از او با برگزاری انتخابات مجدد (انتخابات ریاست جمهوری دورهٔ سوم) سید علی خامنهای به ریاست جمهوری برگزیده شد.[نیازمند منبع]
پس از درگذشت رجایی و باهنر، شورای موقت ریاستجمهوری متشکل از اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای ملی و عبدالکریم موسوی اردبیلی رئیس دیوان عالی کشور تشکیل شد و به پیشنهاد این شورا و تصویب مجلس در ۱۱ شهریور محمدرضا مهدوی کنی به نخستوزیری رسید[۲۴] تا اینکه با برگزاری انتخابات مجدد (انتخابات ریاستجمهوری دورهٔ سوم) سید علی خامنهای به ریاست جمهوری برگزیده شد.[نیازمند منبع]
پانویس[ویرایش]
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به محمدعلی رجایی در ویکیگفتاورد موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ محمدعلی رجایی موجود است. |
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ شصت و پنجمین وزیر آموزش و پرورش ایران کیست؟ آموزشنیوز
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ زندگینامه محمدعلی رجایی شبکه ملی مدارس
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ زندگینامه شهید رجایی راسخون
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ زندگینامه محمدعلی رجایی (شبکه ملی مدارس)
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ زندگینامه شهید رجایی (راسخون)
- ↑ «The Cornell Daily Sun, Volume XCVII, Number 3, 29 August 1980 PDF».
- ↑ همان، ص51
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ چگونگی رسیدن شهید رجایی به مسند ریاستجمهوری ایران اکونومیست
- ↑ انتخابات ریاست جمهوری (اول و هفتم) در وبگاه روزنامه ایران، شماره ۲۱۴۷ - سال هشتم - دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۱
- ↑ «The Political Evolution of Mousavi». کالج اجتماعیها هیوستن (en).
- ↑ صحیفه امام، ج13، ص 175
- ↑ «معرفی اعضای کابینه توسط آقای رجایی». وبگاه امام خمینی، 11 شهریور 1359. بازبینیشده در 16 آبان 1394. «نامه بنیصدر به خمینی: بسمهتعالی. بعرض میرساند، امروز بعدازظهر آقای رجائی آمد فهرست وزرا را آورد غیر از یکی ـ دو تغییر غیراساسی همان فهرست قبلی است حتی دو مورد وزارت بازرگانی و کشور را نیز دو نفر گذاشته که مجلس رأی بدهد نامهای هم نوشته شده است که به نظر میرسانم به این ترتیب بنابر همان فهرست است و در آن فهرست اسامی که در جلوی آنها علامت گذاشتهام همانها هستند که صلاحیتشان برای اینجانب محرز نیست برای اینکه نمونهای معروض کرده باشم به عنوان وزیر، همان کسی معرفی شده است که گزارش کذایی را دربارهٔ اطرافیان من تهیه و به خدمت شما آورده است و تقاضای مصرانه کرده بودم رسیدگی و دروغ و راستش معلوم شود با آقای رجائی بسیار صحبت کردم و فرمایشات صبح شما را که باید با هم تفاهم کنید و همه خدمتگزار اسلام باشید و تضعیف هیچ ارگانی نه رئیس جمهوری و نه مجلس به سود کشور نیست را گفتم معلوم شد اعضای هیئت وزیران مثل خود نخستوزیر لایتغیرند با هم در متن نامهٔ ضمیمه موافقت کردیم که به مجلس بنویسم میفرستم هر طور میفرمایید عمل میکنم خود مصلحت کشور و ثبات کشور را در اجرا شدن تام و تمام قانون اساسی میدانم اما همانطور که صبح عرض کردم و همواره نشان دادهام تصمیم شما هر چه باشد اجرا میکنم. ابوالحسن بنی صدر»
- ↑ عدم کفایت سیاسی بنیصدر در قاب تصویر
- ↑ چهارده دلیل برای اثبات عدم کفایت بنیصدر،نطق در مجلس شورای اسلامی در جلسه بررسی کفایت سیاسی بنیصدر
- ↑ خبرآنلاین - کدام یک از نمایندگان در جلسه عدم کفایت رئیس جمهور جضور نیافتند؟
- ↑ خبرآنلاین - سخنان عزتالله سحابی در جلسه بررسی عدم کفایت بنی صدر و پاسخ صریح آیتالله خامنهای
- ↑ بررسی آماری ۹ دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران ،فرارو
- ↑ نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری ایران ،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
- ↑ نامزدهای ریاست جمهوری در ۳۰ سال گذشته ،بیبیسی فارسی
- ↑ چگونگی رسیدن شهید رجایی به مسند ریاستجمهوری ایران اکومونیست
- ↑ رجایی اگر میماند جلوی آیتالله خمینی میایستاد (بیبیسی فارسی)
- ↑ . http://ir.voanews.com/content/rajaei-second-president/1655347.html. بازبینیشده در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۴.
- ↑ مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «[۱]»، ویکیپدیای فارسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۴).
- ↑ «رجایی و باهنر در انفجار دفتر نخستوزیری به شهادت رسیدند» (فارسی). تاریخ ایرانی. بازبینیشده در ۸ شهریور ۱۳۹۱.
پیوند به بیرون[ویرایش]
پیشین: مهدی بازرگان |
نخست وزیر ایران ۱۳۵۹ - ۱۳۶۰ |
پسین: محمدجواد باهنر |
پیشین: کریم خداپناهی (سرپرست) |
وزیر امورخارجه ایران (سرپرست) ۱۳۶۰ |
پسین: میرحسین موسوی |
پیشین: ابوالحسن بنی صدر |
رئیسجمهور ایران ۱۳۶۰ |
پسین: علی خامنهای |
|
|
|
|
|
- وزیران دولت موقت مهدی بازرگان
- جعبههای ناوبری رهبر سیاسی خاورمیانه
- آموزگاران اهل ایران
- اسیران جنگی اهل ایران
- اعضای حزب جمهوری اسلامی
- اعضای نهضت آزادی ایران
- افراد مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ ایران
- انقلابیون اهل ایران
- اهالی قزوین
- ترورشدگان اهل ایران
- ترورشدگان توسط سازمان مجاهدین خلق
- دانشآموختگان دانشسرای عالی
- درگذشتگان ۱۳۶۰
- درگذشتگان ۱۹۸۱ (میلادی)
- رهبران حکومت ترورشده
- رؤسای بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
- رئیسجمهورهای ایران
- زادگان ۱۳۱۲
- زادگان ۱۹۳۳ (میلادی)
- زندانیان کمیته مشترک ضدخرابکاری
- سیاستمداران ترورشده اهل ایران
- سیاستمداران کشتهشده
- شکنجهشدگان اهل ایران
- فارسیزبانان
- کشتهشدگان با مواد منفجره
- کشتهشدگان در ایران
- مدفونان در قطعه ۲۴ بهشت زهرا
- نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران (مرداد ۱۳۶۰)
- نخستوزیران جمهوری اسلامی ایران
- نمایندگان دوره اول مجلس شورای اسلامی
- وزیران آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران
- وزیران امور خارجه ایران
- ایرانیهای قربانی تروریسم
- مدفونان در بهشت زهرا
- وزیران ایران
- نمایندگان مجلس ایران
- نخستوزیران ایران