لاکها
کل جمعیت | |
---|---|
200,000 | |
مناطق با جمعیت قابل توجه | |
روسیه | 178,630 (2010) |
داغستان | 161,300 (2010) |
اوکراین | 1,019 (2001) |
قزاقستان | 382 (2009) |
بلاروس | 64 (2009) |
زبانها | |
زبان لاکی، زبان روسی | |
دین | |
سنی |
لکها[۱][۲] یا لاکها مردم قومی در داغستان در قفقاز شمالی روسیه می باشند. آنها به زبان لاکی صحبت می کنند. لکها بطور تاریخی در دو بخش لاکسکی و کولنیسکی داغستان زندگی می کنند. این منطقه قومی فرهنگی به عنوان لکیه شناخته می شود که جمعیتی حدود ۱۸۰۰۰۰ نفر دارد.
محتویات
سرزمین[ویرایش]
سرزمین تاریخی لکها در میان کوههای داغستان است و خود آن را لکیه مینامند.
منطقهٔ زندگی لکها از نظر تاریخی بخش مرکزی داغستان کوهستانی (منطقهٔ لاک و کول) است و یکی از قومهای بومی داغستان به شمار میآیند. مرکزیت اداری لکها دهستان قمق است.
تاریخچه[ویرایش]
تاریخچه اولیه لاکها نامشخص است. آنطور که مشخص شدهاست لاکها از پیش از عصر برنز در داغستان حضور داشتهاند. با اینکه مسیحیت توسط ارامنه و گرجیها به لاکها معرفی شده بود اما با فتح سرزمینشان توسط مسلم بن عبدالملک از سرداران خلیفهٔ عباسی اسلام به آنجا راه یافتهاست.
ریشه شناسی نامهای لِگ و لِک[ویرایش]
نام لگ در منابع باستانی به دست آمده دربارهٔ قومهای جنوب داغستان دیده میشود که در این منابع نام لگ در پیوند با قوم آلبان آمده است.[۳] یکی از متخصصان برجسته تاریخ آلبانیای قفقاز، کامیلا تریویر میگوید:
- "به نظر من لگها در منطقههای کوهستانی حوزهٔ رودخانه سامور، شمال منطقهٔ سکونت اودینها و آلبانها زندگی میکردند. این موضوع که استرابون لگها و گِلها را از اقوام سکا می داند این تفاوت اساسی را آشکار میکند که قوم کوه نشین لگ با اودیان و آلبانها تفاوت داشتهاند."[۳]
ام.گ گاجیف، اُ.ام. داویدف و آ.آر شیخ سعیدف نام لگ باستانی را با لک گرجی مرتبط می دانند:
- "از نظر هویت و مکان واژهٔ لک دارای چند معنی است. به یک معنی میتواند به همهٔ قومهایی که در داغستان زندگی میکنند اطلاق شود. به معنایی دیگر و بنابر نظر تاریخ نگار گرجی لئونتی مروویلی این واژه به بخش بزرگی از قومهای داغستان در سدههای میانه دلالت می کرده است. به معنای دیگر معنای این واژه گسترش یافته و برای بخش بزرگی از قلمرو داغستان به کار میرود، ولی نه به همهٔ بخشهای داغستان. به طور کلی نام لاک ریشه در واژهٔ باستانی لگ و واژه گرجی لک دارد."[۴]
نیکولای تروبتسکوی میگوید:
- "چچنها، لاک ها(کوموخها)، اودیان گروهی را تشکیل میدهند که از نسل لگوی(لگای)های باستانی هستند."
پژوهشگران و خاورشناسان سرشناسی چون پیوتر اوسلار و لاورف نام لگی را با نامهای داغستانی لاک، لک، لکزی و لزگی دارای یک تعریف می دانند، ولی مشخص نیست که این تعریف مربوط به نیاکان لاکها می شده یا این که مربوط به همهٔ ساکنان کوهستانهای داغستان می شده است.[۵]
رمضانف و شیخ سعیدف تاکید میکنند که نمیتوان ریشهٔ گِلها و لگها را در یک قوم به خصوصی دانست. پیش از هر چیزی آن چه که از این نامها استنباط میشود به طور کلی مردمان داغستان، از جمله مردمانی که زبان آنها لزگی و یا با لزگی هم خانواده بوده است میباشد.[۶]
ریشه شناسی نامهای لاک و کازیکوماخ(غازی قمق)[ویرایش]
در روسیهٔ پیش از انقلاب اکتبر لاکها خود را کازیکوماخ، کازیکوموک و یا لاک مینامیدند. نخستین کاربرد مستند نام کازی-کوموک که به معنای مبارز در راه عقیده است، بر میگردد به سدهٔ چهاردهم میلادی در منابع نوشتاری نظام الدین شامی و شرف الدین یزدی. بنا بر نوشتههای تاریخ نگار و خاورشناس بزرگ واسیلی بارتلد، تیمور لنگ در اواخر سدهٔ چهاردهم وارد داغستان شد:
- لشگرکشی تیمور به داغستان نشان داد که تا چه اندازه اندک اسلام در آن منطقه گسترش یافته است. موضوع گسترش اندک اسلام در این منطقه در سدهٔ دهم به خوبی نمود پیدا میکرد. در این زمان کوموکها که اکنون مسلمان بودند و کازی کوموک نامیده میشدند(کازی از واژهٔ عربی غزا به معنی جنگ در راه عقیده میآید) از این رو به این نام خوانده میشدند که به عنوان مبارز در راه اسلام در برابر غیر مسلمانان میجنگیدند. پس از لشگرکشی تیمور به آن منطقه در اواخر سدهٔ چهاردهم کازی کوموکها تیمور را دشمن خود میدانستند و از همسایگان غیر مسلمان خود در بخش جنوبی داغستان که قیطاقها و آکوشینها بودند پشتیبانی کردند. از این رو تیمور آنان را سرزنش کرد که نام کازی کوموک را آلوده کردهاند.[۷][۸]
ریشهٔ این نام بنابر گفتهٔ نیکلای دوبروین:
- قومی که نزد ما به نام کازی کوموخ نامیده میشوند خود را لاک مینامند و سرزمینشان را لاکرال-کانو. پیدایش نام کازی کوموخ که نزد ما به لاک معروف است، این حقیقت را توضیح میدهد که این قوم این نام را به عنوان یک لقب افتخاری از نخستین آموزههای اسلام گرفته است که به معنای مبارز در راه عقیده میباشد. به این ترتیب که نام دهکدهٔ اصلی این قوم کوموخ (گوموک) بوده است که این دهکده دارای حاکم بوده است. از به هم پیوستن نام این دهکده با واژهٔ گازی که از غزای عربی می اید نام کازی-کوموخ پدید آمده است.[۹]
دین[ویرایش]
لاکها پیرو مذهب شافعی هستند. مسلمان شدن لاکها اتحاد آنها را حفظ کردهاست و همچنین در طول تاریخ آنها را در مقابل دولتهای مسلمان محافظت کردهاست. روستا نشینان لاک همچنین باورهای پیش از اسلام خویش را در کنار اسلام حفظ کردهاند.
زبان[ویرایش]
زبان اصلی تمامی لاکها لاکی نام دارد. این زبان عضوی از خانواده بسیار متنوع زبانهای شمال شرقی قفقازی است. بحثهای زیادی درباره ریشههای این زبان و رده بندی اش وجود دارد. بیشتر این باور وجود دارد که این زبان به صورت منزوی از یک نقطه آغازین تحول یافته و یا اگر ارتباطی با دیگر زبانها داشته در طول زمان آن ارتباط را از دست دادهاست.
هویت ایرانی[ویرایش]
در زمان صفویه شمخالات غازی قمق حکومت تاریخی لاکها با نام تازه خانات غازی قمق بخشی از حکومت ایران شد و خانهایش مرزهای شمالی ایران را پاسداری میکردند. پس از سقوط صفویه اما سرخای خان (سهراب خان) فرمانروای غازی قمق علم خودمختاری برافراشت و در برابر سپاه نادرشاه ایستادگی کرد که البته شکست خورد اما بعدها مورد لطف نادرشاه قرار گرفت. بعدها سرخای خان لکزی نواده سرخای خان (خان غاز قمق و لاکها) از طرف حکومت قاجار والی داغستان شد وی به همراه شیخعلی خان قبهای زیر پرچم ایران در سپاه عباس میرزا سالها با روسها جنگید. حتی پس از عهدنامه ترکمانچای از پای ننشت و همراه شیخعلی خان قبهای به جنگ و گریز با روسها ادامه داد تا در ۱۲۳۵ پس از جنگ خونین با سپاه یرملوف به دربار عباس میرزا پناهنده شد.[۱۰]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Lak people (Dagestan)»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۶ می۲۰۱۲).
- ↑ آوارها و سرزمین سریردار
- ↑ پیشینه تاریخی سرزمین داغستان
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ К. В. Тревер. Очерки по истории и культуре Кавказской Албании IV в. до н.э.-VII в. н.э —  Изд-во Академии наук СССР, ۱۹۵۹. — С. ۴۷.
- ↑ М. Г. Гаджиев, О. М. Давудов, А. Р. Шихсаидов. История Дагестана с древнейших времён до конца XV в. —  Институт истории, археологии и этнографии Дагестанского научного центра РАН. Махачкала: ДНЦ РАН, ۱۹۹۶. — С. ۱۵۶, ۱۶۲, ۱۹۰.
- ↑ Агеева, Р.А. Какого мы роду-племени? Народы России: имена и судьбы. Словарь-справочник —  Academia, ۲۰۰۰. — С. ۱۹۳. — ISBN ۵-۸۷۴۴۴-۰۳۳-Х.
- ↑ Х. Х. Рамазанов, А. Р. Шихсаидов. Очерки истории Южного Дагестана. — Махачкала: Дагестанский филиал Академии наук СССР, ۱۹۶۴. — С. ۲۰.
- ↑ Магомед Гасанов. Бартольд и Дагестан — творческое наследие. Дагестанская Правда. ۲۰۱۳.
- ↑ В. В. Бартольд. Место прикаспийских областей в истории мусульманского мира Баку. ۱۹۲۴, с. ۹۳.
- ↑ Н.Ф. Дубровин История войны и владычество русских на Кавказе. Очерк Кавказа и народов его населяющих: Кавказ —  الگو:СПб., ۱۸۷۱ Т. ۱, книга ۱. — С. ۵۰۵.
- ↑ نامه عباس میرزا به شیخعلی خان بیگلربیگی قبه و دربند، محمد امین ریاحی، مجله بررسیهای تاریخی، مرداد و شهریور ۱۳۵۳، شماره ۵۲
پیوند به بیرون[ویرایش]
|
|