جرج کرزن
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | لرد جورج ناتانیل کرزن |
زادروز | ۱۱ ژانویه ۱۸۵۹ |
زادگاه | دربی شر، بریتانیا |
تاریخ مرگ | ۲۰ مارس ۱۹۲۵ (۶۶ سالگی) |
محل مرگ | لندن، بریتانیا |
همسر(ان) | مری کرزن (۱۹۰۶-۱۸۹۵) گریس کرزن (۱۹۲۵-۱۹۱۷) |
اطلاعات سیاسی | |
حزب سیاسی | حزب محافظهکار |
سمت | نایب السلطنه و فرماندار کل هند (۱۹۰۵-۱۸۹۹) |
سمتهای پیشین | وزیر امور خارجه بریتانیا (۱۹۲۴-۱۹۱۹) ریاست مجلس اعیان (۱۹۲۵-۱۹۲۴) و (۱۹۲۴-۱۹۱۶) |
لرد جورج ناتانیل کرزن (به انگلیسی: Lord George Nathaniel Curzon)، از سیاستمداران و رجال معروف بیست و پنج سال اول قرن بیستم در بریتانیا و ایرانشناس بود.
زندگی نامه[ویرایش]
در سال ۱۸۵۹ در دربی شر انگلستان متولد شد. پدرش اسقف نامداری بود.
جورج دوران کودکی اش را زیر نظر دایه ای سختگیر و آموزگاری بسیار منضبط طی کرد و به همین علت از آغاز زندگی به رعایت انضباط و انجام تکالیف و قیود اخلاقی خو گرفت. در مدرسه ابتدایی نبوغ ذاتی خود را نشان داد و به جوایز لیاقت بسیاری دست یافت و در نامهنگاری و مقالهنویسی متبحر گردید.
در ۱۹ سالگی عازم آکسفورد شد. دوران پنج سال تحصیل در آکسفورد جورج را با بسیاری از مسائل مهم روز و سیاستمداران زمانش آشنا کرد. نطق هایی که در «انجمن ادبی آکسفورد» ایراد میکرد و همچنین مقالاتی که برای روزنامه های لندن می نوشت به شناساندن او در محافل ذینفوذ کمک شایانی کرد و همین شهرت موجب شد تا در سال ۱۸۸۶ اولین بار نماینده مجلس گردد و یک سال بعد سفر به دور دنیا را آغاز کرد و شیفته آسیا شد.
آنچه کرزن با دیدی محققانه و ژرف در اثنای این جهانگردی به رشته تحریر درآورد به شکل مقالاتی در روزنامه تایمز لندن به چاپ رسید و همین مقاله ها بود که استخوانبندی سه کتاب معروف وی، روسیه در آسیای مرکزی (۱۸۸۹)، ایران و قضیه ایران (۱۸۹۲) که نامآورترین اثر او بود و مشکلات خاور دور (۱۸۹۴) را تشکیل داد.
در سال ۱۸۹۱ با قبول مقام معاونت وزارت امور هندوستان اولین گام خود را در نردبان سیاست برداشت و سال ۱۸۹۹ نایب السلطنه هندوستان گردید و مدت هفت سال فرمان فرمایی و نیابت سلطنت در هندوستان را عهدهدار بود. در خلال این مدت به کامیابی های بزرگ دست یافت، ولی به علت اختلاف نظر با وزارت جنگ انگلیس مجبور به استعفا گردید و در سال ۱۹۰۵ به انگلستان بازگشت و به ریاست دانشگاه آکسفورد برگزیده شد و تا مدتی به مطالعه و تحقیق و تألیف و اصلاح اوضاع دانشگاه پرداخت.[۱]
در سال ۱۹۱۵ مجدداً وارد عرصه سیاست شد و به دولت ائتلافی هربرت هنری اسکویت پیوست و هنگامی که لوید جورج بر سر کار آمد، او به عنوان لرد به ریاست مجلس اعیان رسید. و از آن پس یکی از اعضای هیئت دولت بود که به سیاست و امور جنگ جهانی اول پرداخت و در دولت پس از جنگ به عنوان وزیر خارجه انتخاب شد.[۲] لرد کرزن یک سال پس از پایان جنگ جهانی اول (۱۹۱۹) در زمان وزارتش در امور خارجه سیاستی را اجرا کرد که بر اثر آن نزد ایرانیان منفور شد. در آن تاریخ به اشاره او میان وثوقالدوله نخستوزیر ایران و سِر پِرسی کاکس نماینده دولت بریتانیا قرارداد ۱۹۱۹ به امضا رسید که مقامات انگلیسی را ناظر بر سازمان های ارتشی و دارایی ایران می کرد. مسلماً انگیزه عقد چنین پیمانی ترس کرزن از ناحیه روس ها و تدبیرش برای ایجاد موانعی بر سر راه توسعهطلبی رژیم جدید شوروی و تحکیم سلطه انگلستان بر ایران بود.[۳] او طی یادداشتی در خصوص قرارداد مذکور چنین نوشت:
«غرض... آن نیست که ما اختیار ایران را به دست گرفته یا خواهیم گرفت، بلکه مقصود آن است که حکومت ایران دریابد که ما تنها قدرت بزرگ در همسایگی آن هستیم که به سرنوشت ایران سخت علاقهمندیم، می توانیم و مایل ایم... ایران را در احیای ثروت هایش یاری کنیم.» «وی با رضامندی آن را شاهکاری دیپلماتیک به شمار می آورد و این گونه مینویسد: «پیروزی بزرگی است و من به تنهایی آن را به انجام رسانده ام».[۴]
لرد کرزن پس از پنج سال خدمت در پست وزارت امور خارجه سرانجام در بیستم مارس ۱۹۲۵ بر اثر بیماری در ۶۶ سالگی درگذشت.
وی در طول دوران خدمت خود در امور خارجه نقش بزرگی در سیاستگذاری بریتانیا ایفا کرد و در محافل سیاسی صاحب نظر در امور ایران و هندوستان شناخته می شد؛ هرچند خاطره تلخ پافشاری او در عقد قرارداد ۱۹۱۹ با ایران طبعاً داوری هر دانشپژوه ایرانی را درباره او متأثر می سازد.
کنایه رهبر ایران[ویرایش]
رهبر ایران در ۱۲ شهریور سال ۹۴ با اشاره به ادبیات نامناسب دولتمردان آمریکایی در قبال جمهوری اسلامی ایران، این مواضع را شبیه ادبیات «لرد کرزن» انگلیسی خواند. او گفت:
«آقایان و خانمها در مجموعه هیئت حاکمه آمریکا مثل انگلیسیهای قرن نوزدهم حرف میزنند؛ یعنی از دنیا و از تاریخ، واقعاً دو قرن عقبند! یک جوری حرف میزنند که فرض کنید «لرد کرزن» در یک زمانی در خلیج فارس نسبت به ایران یا نسبت به به منطقه حرف میزد؛ حرف زدنشان اینجوری است؛ دنیا فرق کرده. امروز ابرقدرتها چنین قدرتی ندارند، چنین تواناییای ندارند، عرضه یک چنین کاری را ندارند؛ بعد هم طرف، جمهوری اسلامی است؛ طرف، فلان کشور عقبافتاده فلان قاره نیست که شما هرچه دلتان بخواهد بگویید.»
کرزن در سال ۱۸۹۸ در کتاب خود با توهین به ایرانیها نوشته است:
«برتری و تسلط نفوذ روسیه در شمال ایران باید با تفوق و تسلط بریتانیا در جنوب کشور ایران در حال تعادل و توازن باشد. الزامی وجود ندارد که به تقسیم ارضی کشور ایران بین دو قدرت بیندیشیم و به نظر میرسد که هیچکدام از دو قدرت بریتانیا و روسیه تمایلی ندارند تا باری دیگر بر مسئولیتهای خود بیفزایند. اما تقسیم ایران به مناطق نفوذ و کنترل و نظارت بر آن مسئلهای است که با وجود چنین ملت وامانده و فرسوده و حکومتی رو به زوال در آینده غیرقابل اجتناب به نظر میرسد.»
منابع[ویرایش]
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ جرج کرزن موجود است. |
|
- اعضای انجمن سلطنتی
- اعضای شورای خصوصی بریتانیا
- افراد دوره ویکتوریا
- افراد عصر ادواردی
- جهانگردان و مکتشفان آسیای مرکزی
- خاکسپاری در دربیشر
- دانشآموختگان دانشگاه آیتون
- درگذشتگان ۱۹۲۵ (میلادی)
- دور از وطنهای اهل انگلستان در ایران
- دیپلماتهای اهل بریتانیا
- رهبران سازمان حزب محافظهکار (بریتانیا)
- زادگان ۱۸۵۹ (میلادی)
- سیاستمداران اهل بریتانیا
- شوالیههای نشانبند جوراب
- غیرایرانیان ساکن ایران
- وزیران امور خارجه بریتانیا
- هند بریتانیا در دهه ۱۸۹۰ (میلادی)
- هند بریتانیا در دهه ۱۹۰۰ (میلادی)