خمر (طایفه)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

طایفه خِمَّریاخَمْبَر، یکی از طوایف بزرگ سیستان و بلوچستان است.

تاریخچه[ویرایش]

براساس دست نوشته‌های فامیلی و گفتار مطلعین طایفه، به هنگام شکست اشرف افغان و فرار وی به جانب سیستان وبلوچستان، جماعتی از ایران به لحاظ تعصبات عمیق میهنی، راه را بر اشرف بسته و جمیع همراهان او را قتل‌عام کردند و گروهی را به اسارت گرفتند؛ و به روایتی خود اشرف افغان نیز در این درگیری و نبرد به دست این گروه کشته شد. این ایرانیان متعصب تحت فرماندهی میر احمد قنبرانی به حوالی سیستان و در مسیر گذرگاه اشرف به کمین نشسته وکار او راع یکسره نمودند. میراحمدخان، بزرگ طایفه قنبرانی بود.

نام قنبرانی یا کنبرانی به مرور زمان به کمبر سپس به خمبر تغییر حالت داده واکنون تبدیل به خمر شده است. محل سکونت میر احمدخان را کلات (منطقه‌ای در بلوچستان پاکستان) ذکر می‌کنند.

نادر شاه خدمتی را که میراحمد خان در خصوص در گیری و شکست اشرف انجام داد را مد نظر قرار داده و وی را در زمره ملتزمین رکاب و سران لشکر خویش در جنگ قندهار و هند قرار داد و سپس حکومت بلوچستان را به وی تفویض نمود.

در مسیر حرکت طایفه قنبرانی (خمر) که پس از فتح دهلی توسط نادر شاه از طریق سیستان عازم کلات بلوچستان بودند، امام دادخان قنبرانی با جماعتی از افراد طایفه خود در سیستان باقی ماند وآنگاه به عمران قریه لف و پلگی خمر، همت گماشت. توسعه و گسترش تعداد افراد طایفه -مشکل عمده طوایف سیستان- که طبیعتاً نیاز به علفچر (چراگاه) بیشتری را جهت دام‌های شان، ایجاب می‌نمود، آنان در مناطق طلفک، ابراهیم‌آباد شیب آب، نیزار ده سرخ میانکنگی وتپه خمک، پراکنده شوند و این مناطق همچنان در دست شان باقی‌مانده است.

هنگامی که استقلال خان کلات، بر اثرنفوذ انگلیسی‌ها خاتمه یافت، میر خداداد خان (خان کلات) نوه نصیرخان ابن میرعبدا.. خان ابن میرسمندرخان ابن میراحمدخان قنبرانی شدیداً با انگلیسی‌ها درگیر شد. در همین زمان بود که جماعتی از قنبرانی‌ها مقیم سیستان (خمرها) به قصد تصرف املاک موروثی خود به کلات بلوچستان مهاجرت نمودند.

براساس مدارک موجود، میر خدادادخان به هنگام احساس شکست به جمیع بزرگان طایفه خمر از قبیل کدخدا درویش، کدخدا علی اصغر، کدخدا میربیک و کدخدا علی، نامه نوشته و ضمن آنکه، آنان را از وضع و موقعیت خویش مطلع ساخت، ضرورت اقدام تصرف املاک موروثی را به آنان گوشزد نموده است. بزرگان طایفه مدعی اند که خدمت نامه (حکم) نادرشاه و یک قبضه شمشیر اهدایی در دست ایشان می‌باشد. همچنین آنان معتقدند که ناصرالدین شاه به موجب یک فرمان نامه الطفاتی به کدخدا درویش خمر، از زحمات وی قدر دانی کرده است. البته گلمحمد خان فرزندنوه ایشان درزابل زندگی می‌کند

از مشهورترین مردان این طایفه دادا.. خمر است که به هنگام عزیمت سردار علیخان سربندی به تهران، از همراهان وی بوده و هم‌زمان با کهندل خان و فتحلی خان سربندی به اخذ درجه سرتیپی نائل آمده است.

ویژگی طایفه[ویرایش]

یکی از خصایل مهم مردان طایفه خمر ستیزه گری آنان است که حکایت از روحیه سلحشوری و جنگاوری آنان را دارد. یک شعر مصطلح و عامیانه و رایج در سیستان به شرح حال مختصر این طایفه اشاره دارد.

سون لُف خِمَّرو مَرو بی تیر و بی کَمو مَرو

یعنی به طرف طایفه خمبرها نروید و اگر می‌روید بدون تیر وکمان (ابزارجنگی) نروید. به استناد همین شعر است که می‌توان به خصلت ذاتی این طایفه که، روح جنگاوری و سلحشوری است، اعتقاد پیدا نمود.

تیره‌های خمر[ویرایش]

محمدنبی خان ابن کدخدامحمدامیر وفرزندایشان گل محمدخان درقریه لف

  • امیرجنگی در خمک میانکنگی
  • حاجی علی اکبر درقریه طفلک
  • کدخدا رضاقلی در دولت‌آباد میانکنگی
  • کدخدا غلامحسین خمر در زابل ومشهد
  • کدخدا عباس (خوشرو) دربالاخانه زابل
  • کدخدا حسین خمرفرزند حاجی در قریه سیادک
  • کدخدا سلطانعلی خمر از قریه طلفک و فرزندان ایشان علیرضا و محمدرضا خمر در زاهدان

محل سکونت[ویرایش]

محل سکونت طایفه خمر در سیستان، روستاه‌های دادی، قوام آباد، شندک، بالاخانه، سیادک، تپه کخا، دولت‌آباد، تپه خمک (نیزار سدکی واقع در میانکنگی)، طلفک، قلعه نو، جزینک، کلوخی، پلکی، لف و کود می‌باشد. آنان با طوایف نارویی، سارانی، سربندی، خوشرو، سنجرانی مواصلت ریشه دارند.

منابع[ویرایش]