کیخا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

طایفه کیخا در منطقه سیستان «که خواه. کاه خواه»، یکی از طوایف بزرگ سیستان و بلوچستان ایران به شمار می‌آید و زیر مجموعه قوم بزرگ کاشانی (کشانی) محسوب می‌شود و به مفهوم «کی خواه» یا کیانی خواه تعبیر می‌شود و دارای هفت تیره می‌باشد.

  • کیخای پلاسی
  • کیخای عسگری
  • کیخای عودی (سدکی)
  • کیخار چپتی
  • کیخای شاه بیگی
  • کیخای ته رودی
  • کیخای کندری

کیخای پلاسی[ویرایش]

براساس نوشته ملک شاه حسین در کتاب احیا الملوک، از کیخای پلاسی به عنوان تیره معتبر کیخا یاد شده، که در منطقه پشت منطقه زره(سیستان)سکونت اختیار کرده‌اند. یک سند تاریخی موجود که در سال ۱۱۵۳ هجری به رشته تحریر درآمده است محل این قریه را در جنوب اله آباد که به میرزایی مشهور بوده ذکر می‌کند برخی از معمرین تیره پلاسی بر این عقیده‌اند که فرزندان عبداله سیاه پلاس اند اما خیمه یا چادر سیاه که در اصطلاح محلی بنام پلاس مشهور است سر پناه و مسکن جماعت خاصی نبوده و نیست. وعبدا.. نیز در سرزمین حجاز می‌زیسته‌است. او مردی بادیه نشین بوده که روزی در غروب آفتاب شترش گم شده، و وی در جستجوی شترش رو به بیابان نهاده واز قضا در زیر روشنایی شفق، نور خیره کننده‌ای نظر اورا به خود جلب می‌نماید. چون نزدیک می‌شود با گنجینه‌ای از جواهرات روبرو شده و دامانش را از جواهرات پر کرده وبه برمی گردد. وچون روز دیگر به آنجا می‌رود اثری از گنج نمی‌بیند؛ لذا از بیم لو رفتن، با قبیله اش کوچ کرده وبه سیستان می‌رودو در آنجاهمه جزیره و نیزار بود و او کسی را نزد کیان روانه ساخت که مرا جایی ده تا با قبیله خویش سکونت گزینم و بخاطر جا دادن دانه‌ای جواهر به او می‌دهد؛ و اکنون در قریه پلاسی، در میان شیله زابل زندگی می‌کنند. از طایفه مذکور فامیل‌های شریعی، شریفی، خزاعی، عرفانی، شاکری، قائمی، خالصی، امامی، امام جمعه، توکلی، افشاری وکاظمی پدید آمده‌اند؛ که مهمترین آن کاظمی است.

کیخای عسکری[ویرایش]

این تیره بصورت پراکنده در گوشه وکنار سیستان روزگار می‌گذرانند. اینان خود را وابسته به عساکر افغانی می‌دانند که به منطقه سیستان مهاجرت کرده‌اند. احیاالملوک از آنان به عنوان نقیبان و جنگجویان پشت زره(زرنج یا سیستان) یاد می‌نماید. ضرورت در جابجایی لشکریان نیمروزی (سیستان) که موظف به ایجاد امنیت و دفاع در مقابل مهاجمین ازبک و مغول بوده‌اند، ایجاب می‌کرده تا این جماعت رزمنده، وضعیت متحرک وسیاری داشته باشند و در سیستان اقامت نمایند.

کیخای عودی[ویرایش]

این تیره که بیشتر در منطقه شیب آب زابل ساکن هستند و زمانی گروه متخصص طایفه کیخا را تشکیل می‌دادند. این تیره مهندسین اولیه آبیاری و زراعت در سیستان بودند که کارشان حفظ اصالت سیستم سنتی در رشته آبیاری و کشاورزی بود. تبحر و کاردانی شان بخصوص در امر بندبافی(سدسازی)، وجه اختصاصی و متمایزی بود که آنان را در مرتبه بالای نسبت به دیگر تیره‌ها وطوایف قرار می‌داد. بافتن بند یا سد گزی (چوبی) که در دل امواج خروشان رودخانه هیرمند، آن هم در مواقع طغیان وسیل انجام می‌گرفت، از عهده هیچ طایفه دیگر بر نمی‌آمد. این تیره که به کیخسرو پادشاه پیشدادی منتسب می‌باشند، روزگاری از بزرگان طایفه موبدان متعصبی بودند که در نگاهداشت آتش مقدس زرتشتیان زرنج (سیستان) در قبل از اسلام، نقش اصلی را عهده دار بودند.

کیخای چپتی[ویرایش]

ساکن روستای «قلعه چه» در مجاورت منطقه تاسوکی زندگی می‌کردند. قلعه مذکور در میان منطقه ریگزاز واقع بوده که حصار مستحکمی به نظر می‌آمده‌است. بدین گونه که رعایا از ترس مالیات وزورگویی خوانین، نمی‌توانستند فرار کنند. چون در صورت رفت وآمد، اثر پاه روی ماسه‌ها باقی می‌مانده و به این ترتیب قضیه لو می‌رفته‌است. بنا براین تعدادی از رعایا کفش‌های دست ساز به نام چپتی درست کرده و وارونه به پاهیشان می‌بندند وشب هنگام فرار می‌کنند. وبه این ترتیب به کیخاهای چپتی معروف شدند.

کیخای شاه بکو[ویرایش]

ویا جماعت مالدار، که خود را سردسته وسرسالار کیخاهای شیب آب زابل می‌دانند. جد بزرگ آنان کدخدا غلامعلی می‌باشد.

روستای رسول شیب آبی[ویرایش]

این قوم به علت اینکه خانه‌هایشان از رود هیرمند فاصله زیادی داشته به کیخای شیب آبی مشهور شدند اکنون جایگاه این قوم در روستای کیخا ۵ کیلومتری زابل واقع است.[۱]

کیخای کندری[ویرایش]

به این علت که خاستگاه اولیه شان منطقه کندر بوده، به کندر معروف شده‌اند. تعدادی ازاین تیره در قریه ورمال و تاسوکی وتعداد زیادی نیز در زاهدان ساکن هستند.

منابع[ویرایش]

  1. قومیت‌های سیستان، دکتر حمید رضا کیخا
  • غلامعلی رئیس الذاکرین. زادسروان سیستان. چاپ ۱۳۷۰ مشهد.