احمد مشیرالسلطنه
احمد مشیرالسلطنه | |
---|---|
مشیرالسلطنه | |
رئیسالوزرا (نخستوزیر) | |
مشغول به کار ۱۷ خرداد ۱۲۸۷ – ۱۲ اردیبهشت ۱۲۸۸ |
|
حکمران | محمدعلیشاه قاجار |
مشغول به کار ۲۴ شهریور ۱۲۸۶ – ۴ آبان ۱۲۸۶ |
|
حکمران | محمدعلیشاه قاجار |
اطلاعات شخصی | |
تولد | میرزا احمدخان ۱۲۶۰ (قمری) آمل، مازندران |
مرگ | ۱۳۳۷ (قمری) (۷۷ سال) ، |
ملیت | ایران |
پیشه | سیاستمدار |
دین | اسلام |
کنیه(ها) | مشیرالسلطنه |
میرزا احمدخان مشیرالسلطنه از نخستوزیران ایران در دوران مشروطه در دوران پادشاهی محمدعلیشاه قاجار بود. او نزدیک به دو ماه در این مقام ماند و پس از او ناصرالملک به مقام ریاست وزرا رسید.[۱]
محتویات
زندگینامه[ویرایش]
جوانی[ویرایش]
احمد مشیرالسلطنه در ۱۲۶۰ هجری قمری در مازندران، آمل به دنیا آمد. او مانند دیگران تحصیلات معمول زمان را فرا گرفت، و برای یادگیری خط و نگارش وقت گذاشت وی همچنین مقدماتی از فقه و اصول را نیز آموخت.[۲] او در سال ۱۲۸۰ هـ. ق به دعوت برادرش مشیرنظام که در دربار ولیعهد (مظفرالدین میرزا) در آذربایجان خدمت میکرد به دربار آمد و آنجا مشغول به کار شد و چون خط و روش نگارش او مورد پسند بود کارهای نوشتاری دربار را دردست گرفت و پس از مدتی کوتاهی منشی و رئیس دفتر ولیعهد شد و لقب منشی باشی را بدست آورد.[۳] جدیت میرزا احمد خان منشی باشی در کارها و صداقت و علاقهمندی وی باعث شد که مورد علاقهٔ ولیعد قرار گیرد درنتیجه از این پس او علاوه بر انجام کارهای نوشتاری ولیعهد به حکمرانی چند شهر آذربایجان نیز میپرداخت و روز به روز بر اعتماد و صمیمیت او و ولیعهد افزوده میشد تا اینکه در ۱۲۹۷ هـ. ق وزیر و پیشکار کل آذربایجان شد.
دوران پیشکاری و پس از آن[ویرایش]
در سال ۱۳۰۲ حکومت گیلان و طوالش به عباس میرزا ملک آراء پیشنهاد شد و چون او نپذیرفت میرزا احمد خان مشیرالسلطنه با پرداخت سی هزار تومان پیشکشی به این مأموریت رفت و مدت یکسال در آنجا باقی ماند و از این رهگذر سود قابل توجهی بدست آورد. وی پس از بازگشت از گیلان مدتها بی کار بود و تنها بنا به درخواست میرزا علی اصغر خان امین السلطان، سالیانه مبلغی به عنوان حقوق از دربار اعظم دریافت میکرد و در وزارت داخله عنوان منشی باشی داشت.[۴]
خزانهداری[ویرایش]
احمد مشیرالسلطنه در سال ۱۳۰۹ دوباره از طرف کامران میرزا نایب السلطنه که حکومت مرکزی با وی بود به حکومت گیلان رفت و مدت سه سال در آن جایگاه باقی ماند. در ۱۳۱۴ هـ. ق مشیرالسلطنه به وزارت خزانه منصوب شد. تا آن تاریخ وزیر خزانه محمد ولی خان نصرالسلطنه (محمد ولی خان سپهسالار) بود و بر اساس اختلافی که بین وی و امین الدوله بر سر عیار مسکوکات بوجود آمد از وزارت خزانه برکنار شد و مشیرالسلطنه به جای وی به این سمت رسید.
امین الدوله در کتاب خاطرات خود دربارهٔ انتصاب صاحب ترجمه به وزارت خزانه چنین مینویسد:
میرزا احمدخان مشیرالسلطنه که در بیفهمی و نادانی معروف و چند سال در تبریز پیشکار شخصی مظفرالدین شاه بود و فتنه شیخ عبیدالله کرد را که داستان آن محتاج به تکرار نیست و آذربایجان را دچار آن بدبختی و قشونکشی و غارت کرد و به همت مرحوم سپهسالار حاج میرزا حسین خان قزوینی آرام گرفت، از سوءسیاست و نادانی مشیرالسلطنه میدانستند و به همین جهت درخدمت ناصرالدین شاه سخت مقصر و چند سال خانهنشین شد، به اصرار مظفرالدین شاه وزیر خزانه شد.
مشیرالسلطنه در وزارت خزانه جلوی سوءاستفاده و تقلب در عیار مسکوکات را گرفت و مقدار زیادی از بروات معوقه را که از زمان ناصرالدین شاه در دست مردم بود پرداخت نمود.
امین الدوله این اقدام مشیرالسلطنه را با دیدهٔ انتقاد نگریست و از اینکه میدید مظفرالدین شاه مبالغی از وام دریافتی از روسیه را برای واریز بدهیهای پدر خود اختصاص دادهاست انتقاد میکرد و آن را نوعی سوءاستفاده تلقی مینمود در حالیکه مشیرالسلطنه به علت داشتن احساسات شدید مذهبی و ملی هرگز اهل سوءاستفاده و دغلکاری نبود.
پس از عزل امینالدوله همچنان وزارت خزانه با مشیرالسلطنه بود و با روابطی که با اتابک داشت در کار خزانه استقلال کامل پیدا کرد. وزارت خزانه او تا دوران صدارت عینالدوله طول کشید.
در سفر سوم مظفرالدین شاه به فرنگ مشیرالسلطنه دارای سه شغل مهم بود که عبارت بودند از: وزارت خزانه، وزارت داخله و رئیس شورای سلطنتی. چند ماه پس از بازگشت مظفرالدین شاه از اروپا بین عینالدوله صدراعظم و مشیرالسلطنه وزیر خزانه و داخله اختلاف نظر ایجاد شد. عینالدوله با خوی استبدادی و خشونت خود میخواست تمام وزراء را تحت سلطه خود قرار دهد ولی مشیرالسلطنه به علت اینکه سالها وزیر و پیشکار ولیعهد در آذربایجان بود و عینالدوله زیردست او کار میکرد از صدراعظم تمکین نمینمود و البته شاه به هر دوی آنها محبت و عنایت داشت. کار اختلاف و دعوای عینالدوله و مشیرالسلطنه بالا گرفت و بالاخره صدراعظم پیروز شد و مشیرالسلطنه به خراسان اعزام شد (به عنوان تبعید).
پس از استعفای عین الدوله و تبعید وی به فریمان خراسان، مشیرالسلطنه به تهران بازگشت ولی شغلی نپذیرفت و یا به وی پیشنهاد نشد و در تمام مدت صدارت مشیرالدوله (مشیر السلطنه با مشیرالدوله میانهای نداشت و او را لایق صدراعظمی نمیدانست و غالباً از انتصاب او به صدارت انتقاد مینمود) او بیکار بود. پس از صدور فرمان مشروطیت در کابینهٔ میرزا نصرالله خان مشیرالدوله به وزارت عدلیه منصوب شد، ولی این کابینه دوام زیادی نداشت و با ورود میرزا علی اصغرخان امین السلطان (اتابک) و انتصاب وی به ریاست وزرائی بار دیگر مشیرالسلطنه از کار کنار رفت.
در ۲۱ رجب ۱۳۲۵ هـ. ق اتابک کشته شد و برای تعیین جانشین وی بین محمدعلی میرزا و مجلس اختلاف نظر حاصل شد. مجلس تمایل به ناصرالملک وزیر دارائی کابینه قبل داشت، ولی محمد علی میرزا مایل به زمامداری مشیرالسلطنه بود. سرانجام شاه پیروز شد و فرمان نخستوزیری به نام مشیرالسلطنه صادر گردید و او کابینه خود را در ۱۶ شهریور ماه ۱۲۸۶ ش به مجلس معرفی کرد. در این کابینه وزارت کشور را خود بر عهده گرفت ولی تحریکاتی از طرف بعضی از نمایندگان مجلس به عمل میآمد و با در نظر گرفتن این نکته که محمدعلی شاه قصد آشتی و سازش با مشروطه و مجلس را داشت مشیرالسلطنه را وادار به استعفا نمود و به جای او ناصرالملک همدانی به ریاست دولت رسید.
ناصرالملک نیز مدتی کوتاه نخستوزیر بود تا اینکه واقعه توپخانه پیش آمد و ناصرالملک معزول به اروپا تبعید شد و نظام السلطنه به زمامداری رسید و او نیز پس از پنج ماه نخستوزیری چون نتوانست بین شاه و مجلس را التیام دهد کنار رفت و مشیرالسلطنه بلافاصله نخستوزیر و کابینه خود را تشکیل داد و وزارت کشور را نیز عهدهدار شد و در تهران حکومت نظامی برقرار گردید. حادثه به توپ بستن مجلس و تشکیل محکمه باغشاه و اعدام عدهای از مشروطهخواهان در این دوره صورت گرفت.
فتح تهران[ویرایش]
مشیرالسلطنه در مجموع یازده ماه بر سر کار بود و سه کابینه تشکیل داد که در هر سه کابینه وزارت کشور با او بود. در کابینه مشیرالسلطنه افراد موجهی مانند مستوفی و مؤتمن الملک و مشیرالدوله و محتشم السلطنه هم عضویت داشتند. دوران یازده ماههٔ صدارت مشیرالسلطنه در تاریخ مشروطیت ایران به استبداد صغیر تعبیر شدهاست.
دومین دورهٔ جنبش آزادیخواهان، در آذربایجان، فارس و اصفهان بنیاد گرفت که منجر به فتح تهران و خلع محمدعلی شاه شد. سه ماه پیش از اینکه قوای مجاهدین، تهران را فتح کند مشیرالسلطنه کنار رفت و ناصرالملک برای زمامداری از لندن احضار شد، ولی ناصرالملک در تردید بود و در غیاب او سعدالدوله کابینه را سرپرستی میکرد. این کابینه چون پیشرفت مجاهدین را دید به هیأت اجتماع استعفا داد و کشور بدون نخستوزیر و هیئت دولت بوسیله محمدعلی میرزا و چند تن از همکاران نزدیک او اداره میشد.
پس از فتح تهران محمدعلی شاه به سفارت روس پناهنده شد. عده زیادی از رجال به سفارت انگلیس رفتند ولی مشیرالسلطنه سفارت عثمانی را برای پناهندگی انتخاب کرد و در آنجا متحصن شد. در عفو عمومی که برای پناهندگان از طرف فاتحین تهران صادر شد مشیرالسلطنه یکی از سه استثناء بود و دولت مشروطه عقیده به تعقیب و مجازات او داشت.
ادوارد براون، در کتاب انقلاب ایران با تردید نوشتهاست که مشیرالسلطنه ۶۰ هزار تومان به اردوی ملی کمک مالی کرد تا مورد عفو قرار گرفت ولی ابراهیم صفائی در کتاب رهبران مشروطه قاطعاً متذکر شدهاست که وی یک صد هزار تومان به مجاهدین داد تا آزادی خود را بازخرید کند. دقیقاً نمیتوان گفت کدام یک از این دو درست است.
مرگ[ویرایش]
مشیرالسلطنه پس از خروج از سفارت عثمانی به زندگانی شخصی خود پرداخت و غالباً وقت خود را به عبادت و رسیدگی به کار مسجد و مدرسه خود میگذرانید. در ۱۳۲۸ هـ. ق به او سوءقصد شد و هنگامی که قصد خروج از کالسکه خود را داشت چند تیر بسویش شلیک شد. گلولهها به پای او اصابت کرد و مدتها تحت درمان و معالجه بود تا سرانجام در ۱۳۳۷ هـ. ق در ۷۷ سالگی درگذشت و در مقبره شخصی خود واقع در صحن نوی قم به خاک سپرده شد. مشیرالسلطنه یکی ازچند رجالی است که در تاریخ مشروطیت به عنوان نماد استبداد دانسته شدهاست، در حالی که او احساسات ملی و مذهبی شدید داشت و تحت تأثیر دوست خود حاج شیخ فضلالله نوری موافق با مشروطهٔ مشروعه بود.[۵]
ویژگیها[ویرایش]
مشیرالسلطنه سواد متوسطی داشت و به اصول مذهبی سخت پایبند بود به همین دلیل مدرسه و مسجدی در خیابان مولوی ساخت که هماکنون پابرجاست و به نام مسجد مشیرالسلطنه شناخته میشود و موقوفاتی نیز برای آن اختصاص داده شدهاست. غالب تاریخ نویسان مشروطه در حالی که از استبداد و خودسری مشیرالسلطنه مطالبی نوشتهاند ولی هیچکدام نتوانستهاند منکر سادگی، نجابت و انساندوستی وی شوند.
مسجد مشیرالسلطنه در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۸۳ با شماره ۱۱۲۰۸ در فهرست آثار ملی ثبت شد.[۶]
دربارهٔ مشیرالسلطنه چنین نوشتهاند:
میرزا احمد منشی باشی مشیرالسلطنه... ابتدا منشی مخصوص ولیعهد مظفرالدین میرزا بود، بر اثر بیکفایتی و تعدی فراوان او و عمالش به مردم و غائله شیخ عبیدالله و تصرف میاندوآب و قتل مردم آن سامان از پیشکاری ولیعهد معزول شد و به تهران آمد ولی از آنجا که امنای دولت ناصری هم هیچ یک از مشیرالسلطنه (لقبی است که مظفرالدین میرزا ولیعهد به او داده) با کفایتتر نبودند، وی بزودی توانست دوباره در سلک معاریف رجال ایران قرار گیرد تا اینکه در زمان مظفرالدین شاه به سمت وزیر داخله انتخاب شد.
ر. | وزیر | وزارتخانه | ر. | وزیر | وزارتخانه |
۱ | علاءالملک، میرزا حسنخان مشیرالدوله | عدلیه | ۵ | میرزا محمدعلیخان قوامالدوله | مالیه |
۲ | میرزا جوادخان سعدالدوله، میرزا محمدعلیخان علاءالسلطنه | خارجه | ۶ | میرزا جعفرقلیخان نیرالملک | علوم |
۳ | مشیرالسلطنه | داخله | ۷ | میرزا تقیخان مجدالملک | تجارت |
۴ | میرزا حسنخان مستوفیالممالک | جنگ | ۸ | میرزا نظامالدین کاشی مهندسالممالک | فوائد عامه |
ر. | وزیر | وزارتخانه | ر. | وزیر | وزارتخانه |
۱ | میرزا حسنخان محتشمالسلطنه | عدلیه | ۵ | میرزا مرتضیقلیخان صنیعالدوله، میرزا محمدعلیخان قوامالدوله | مالیه |
۲ | میرزا محمدعلیخان علاءالسلطنه، میرزا جوادخان سعدالدوله | خارجه | ۶ | میرزا حسنخان مشیرالدوله | علوم |
۳ | مشیرالسلطنه | داخله | ۷ | میرزا حسینخان مخبرالدوله | تجارت |
۴ | میرزا حسنخان مستوفیالممالک، امیربهادر جنگ | جنگ | ۸ | میرزا حسنخان مؤیدالملک | فوائد عامه |
منابع[ویرایش]
- ↑ هدایت، مهدی قلی؛ گزارش ایران(قاجار و مشروطیت)، به اهتمام محمدعلی صوتی، تهران، سکه، چاپ دوم،۱۳۶۳، ج۲، ص۲۰۱.
- ↑ ذاکرحسین، عبدالرحیم، ادبیات سیاسی ایران در عصر مشروطیت، نشر علم، چاپ اول، ۱۳۷۷ سایت راسخون
- ↑ بامداد، مهدی؛ شرح حال رجال ایران، ج۱، ص۱۰۳
- ↑ خدمت رسانیرجال سیاسی مشیرالسلطنه
- ↑ شیخ فضلالله نوری از علمای عصر مشروطه، پس از فتح تهران توسط فاتحان به دار آویخته شد.
- ↑ خانه تیمورتاش، خانه رقیب عشقی شهریار نیست، خبرگزاری میراث فرهنگی
|