میرزا حسن فرزند میرزا یوسف آشتیانی بود. خاندان او بیش از یک قرن مقام و لقب مستوفیالممالکی (وزیر دارایی) داشتند.[۳] تحصیلات را در خانه و زیر نظر معلمان خصوصی آغاز کرد. در سال ۱۳۰۱ از طرف شاه لقبمستوفیالممالک گرفت و دو سال بعد، پس از درگذشت پدرش، تمام مشاغل میرزا یوسف را به ارث برد. میرزا هدایتالله وزیر دفتر (پسر عموی پدرش) پیشکاری او را در اداره امور برعهده داشت.[۳] مستوفی در هنگام درگذشت میرزا یوسف بیش از دوازده سال نداشت، ولی شاه به احترام پدرش او را «آقا» خطاب میکرد.[۴]
مستوفیالممالک نخستین بار در مرداد سال ۱۲۸۹ رئیسالوزرای ایران شد و تا دی ماه همین سال سه کابینه تشکیل داد.
پنجمین و آخرین دوره نخستوزیری او در دوران قاجاریه، از ۲۵ بهمن۱۳۰۱، در حدود دو سال بعد از کودتای ۱۲۹۹ آغاز شد. رضاخان که در کابینههای بعد از کودتا وزیر جنگ بود در دولت مستوفیالممالک نیز همین سمت را داشت. با قدرت یافتن رضاخان که خود داوطلب مقام نخست وزیری بود، مستوفیالممالک در خرداد۱۳۰۲ استیضاح مدرس را از وزیر خارجه (محمدعلی فروغی) بهانه کرد و استعفا داد. بخشی از سخنرانی او در پاسخ مدرس مشهور است:
... میدانم فترت در پیش است و ایام فترت دوره برهکشی است و داوطلب صدارت زیاد. آقایان میدانند معده ضعیف من تحمل خوردن گوشت ندارد. وانگهی در این ایام کسی باید سر کار بیاید که آجیل بگیرد و آجیل بدهد. من که آجیلگیر نیستم ناچار به کسی آجیل نمیدهم...
مستوفی در انتخابات مجلس ششم نماینده مجلس شد ولی با شروع جریان تغییر سلطنت قاجار در مجلس حضور نیافت. رضاشاه کمی بعد از تاجگذاری در اردیبهشت۱۳۰۵ مستوفیالممالک را به نخستوزیری انتخاب کرد. مستوفیالممالک روز ۲۲ خرداد۱۳۰۵ اعضای کابینه خود را به رضاشاه معرفی کرد.
ششمین و آخرین دوره نخستوزیری مستوفیالممالک قریب یک سال به طول انجامید. ایجاد تشکیلات نوین دادگستری، الغای کاپیتولاسیون و مقدمات احداث راه آهن سرتاسری ایران در دوران زمامداری او انجام گرفت.
مستوفی به شکار علاقه بسیار داشت و بخش زیادی از ثروت موروثی خود را در این راه خرج کرد. بخش دیگر ثروت وی خرج سفر هفت سالهاش به اروپا شد.[۷] مستوفی بخش بزرگی از املاک پدری خود را وقف کرد و از جمله باغهایی را در ونک برای احداث دانشگاه برای دختران اختصاص داد. «مدرسه عالی دختران» که بعدها دانشگاه الزهرا نام گرفت، در این زمینها ساخته شد.[۸] مستوفی زبان فرانسه را به خوبی میدانست و مانند پدرش درویش مسلک بود. رفتار بزرگمنشانه و گرایشهای ملی او را نزد عموم طبقات مردم محبوب ساخته بود.[۳][۶]
مستوفی در جوانی با عصمتالملوک معیری دختر دوستمحمدخان معیرالممالک و عصمتالدوله (دختر ناصرالدینشاه) ازدواج کرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. پسران میرزا کاظم، میرزا یوسف، میرزا علی و دختران، عفتالملوک و عزتالملوک نام داشتند. عفتالملوک و میرزا یوسف در هنگام حیات پدر درگذشتهاند. مستوفی پس از بازگشت از اروپا همسران متعدد اختیار کرد و از یازده تن از آنان صاحب نوزده فرزند شد. دو تن از دختران او با دو تن از پسران دوستعلی معیری (معیرالممالک) ازدواج کردند.[۹][۱۰]در دوران رضاشاه فرزندان مستوفی نام خانوادگی «مستوفیالممالکی» را برگزیدند.[۱۱]
حسن مستوفی (اولین نفر، ایستاده از سمت راست) به همراه خانوادهاش در فرودگاه شخصی در دوشان تپه
↑ ۳٫۰۳٫۱۳٫۲۳٫۳۳٫۴«میرزا حسنخان مستوفیالممالک» (فارسی). موسسه مطالعات تاریخ معاصر. بازبینیشده در ۶ خرداد ۱۳۹۰.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام "iichs" چندین بار با محتوی متفاوت تعریف شدهاستخطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام "iichs" چندین بار با محتوی متفاوت تعریف شدهاستخطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام "iichs" چندین بار با محتوی متفاوت تعریف شدهاست