در دورهٔ خلافت عباسیان منطقهٔ خراسان (شرقایران) یکی از مهم ترین مراکز علوم اسلامی و علوم پایه بودهاست.نیشابور، به عنوان یکی از شهرهای بزرگ فتح شده توسط مسلمانان، یکی از مراکز گسترش این علوم بود.
حوزهٔ علمی این شهر در دوران طلایی اسلام یکی از بزرگترین مراکز و موطن بسیاری از دانشمندان، شاعران، صوفیان و دیگر بزرگان بودهاست، از این شهر همواره به عنوان یکی از مهمترین و بزرگترین مراکز و شهرهای تمدن و فرهنگ اسلامی یاد میشود. در این دوران نیشابور از شهرهای شرق اسلامی به شمار میرفته که در دورههایی از تاریخ اسلامی در علوم و توسعه آن جایگاهی ممتاز داشت. در این دوران نیشابور در عین حال که مأمن ایرانیتباران بودهاست مهاجرانی از بیشتر نقاط جهان اسلام پذیرفته بود. این مهاجرت از فتح نیشابور تا حمله غزها و حمله مغول به نیشابور ادامه داشتهاست. اهمیت نیشابور به اندازهای بوده که در این سدهها پایتخت فرهنگی ایران شناخته شدهاست.[۱] در اوائل دوره تمدن اسلامی مرکز خراسان و قدیمترین پایگاه علوم اسلامی در ایران نیشابور بودهاست.[۲]. این ویژگیها و اهمیت آن باعث شده بود که در این شهر مراکز آموزشی و مدرسههای گوناگونی تاسیس شود. معروف ترین این مدارس نظامیه نیشابور بوده هرچند که پیش از تاسیس نظامیه نیشابور و به طور کلی نظامیه، در نیشابور مدرسههای بسیاری تاسیس شده بود. در سدههای سوم و چهارم به سبب اینکه منطقه خراسان یکی از امن ترین مناطق خلافت اسلامی بود گسترش مدارس به حدی بود که مهاجرت دانشمندان از مناطق دیگر به خراسان و نیشابور را سبب میشد. این مهاجرتها تقریباً از تمام سرزمینهای اسلامی به نیشابور و شهرهای دیگر ایران انجام میگرفت و سبب شد که شهر نیشابور به یکی از «کانونهای تبادل و اشاعهٔ اندیشهها و قطب علمی دنیای اسلامی» تبدیل شود.[۳] یکی از دلایل گسترش مدرسهها در گذشتهٔ در نیشابور همین مسئلهاست.
با حمله مغول به نیشابور، که ویرانی کامل این شهر را در پی داشت، طبیعتاً دلیل نابودی کانون و حوزه علمی نیشابور است.
↑رجبعلی لباف خانیکی. «اثبات فرضیات مربوط به پایتخت فرهنگی ایران در دوره اسلامی». . پارسه. پایگاه خبرگزاری میراث فرهنگی، ۱۱ آبان ۱۳۸۳.
↑عبدالحمید مولوی. نیشابور، مرکز خراسان، قدیمترین پایگاه علوم اسلامی در ایران. . نشریه دانشکده علوم معقول و منقول مشهد (فصلنامه دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه مشهد. فصلنامه مطالعات اسلامی)، ش. ۱ (اسفند ۱۳۴۷): ص ۱۸۲-۲۲۶.