واج
واج[۱] در زبانشناسی کوچکترین جزء مشخص کلام است که جایگزینی آن با جزئی دیگر تفاوت معنایی ایجاد میکند. واجها کوچکترین واحدهای آوایی مستقلی هستند که به کمک آنها تکواژها ساخته میشود (یک یا چند تکواژ تشکیل یک واژه میدهند). مثلاً کلمهٔ «ما» از دو واج «م» (/m/) و «ا» (/ɒ/) تشکیل شدهاست.
نقش عمده واج «جداسازی واحدهای گفتاری از یکدیگر و ایجاد تمایز بین معانی واحدهای گفتاری است» و میتوان گفت از ترکیب واجها، به عبارت دیگر «از ترکیب واحدهای و قالبهای صوتی با واحدهای و قالبهای معنائی، سامانه ارتباط یعنی زبان بوجود میآید.[۲]
هر اجتماع زبانی خواه صورت نوشتاری برای زبان خود داشته باشد یا نه از شمار معدودی از واجها استفاده میکند که الزاماً مشابه واجهای زبانهای دیگر نیستند. باصطلاح زبانشناسی همه زبانها واجی هستند یعنی واجهای هر زبان قابل تجزیه و توصیف میباشند و از تجزیه و تشخیص آنها تعداد واقعی واجهای آن زبان در یک مقطع زمانی مشخص، تعیین و روشن میشود. تا امروز معلوم شدهاست که «زبان هاوایی ۱۳ یعنی کمترین واجها و گونهای از زبانهای قفقازی ۷۵ یا بیشترین واجهای زبانهای شناخته شده را دارا هستند».[۳]
واجنویسهها در داخل / / نوشته میشوند و این سبک برگرفته از سبک واجنویسی جونز دنیل[۴] است.[۳]
تلفظ واجها نزد همهٔ گویشوران یک زبان لزوماً یکسان نیست، با این حال این تفاوتهای تلفظی به معنی وجود دو واج نیست. مثلاً [w] و [v] در زبان فارسی از لحاظ واجشناختی معادلاند، چرا که هیچ دو واژهای را (مسلماً با معنای متفاوت) نمیتوان یافت که در آنها تفاوت تنها در [w] و [v] باشد. در بعضی لهجههای فارسی «و» را [w] و در بقیه [v] تلفظ میکنند. اما همین دو صامت در زبان انگلیسی دو واج متفاوتاند چرا که جایگزینی یکی با دیگری در معنای کلمه تغییر ایجاد میکند. به جفتی حداقلی که تمایز دو واج را نشان میدهد جفت کمینه میگویند. با حسابی مشابه دو واج «م» و «ب» دو واج متفاوتاند چرا که در جفت کمینهٔ «ما» و «با» تنها با تغییر «م» به «ب» معنی تکواژ تغییر کردهاست.
باید توجه شود که واج با حرف متفاوت است. حرف صورت مکتوب واج است و واج صورت ملفوظ حرف. علاوه بر این رابطهٔ این دو لزوماً یکبهیک نیست. ممکن است بعضی واجها صورت مکتوب ندارند. مثلاً برای مصوتهای کوتاه در خط فارسی حرف جداگانهای وجود ندارد، اگرچه میتوان واجهای ـَـِـُ را در خط به کمک نشانههایی مشخص کرد. از طرف دیگر در فارسی تنها یک واج با صدای «ت» وجود میدارد در حالی که در الفبای فارسی دو حرف ت و ط یکسان (به صورت ت) تلفظ میشوند. از همین روست که تنها با تکیه بر صورت ملفوظ کلمه و بیتوجه به زمینهٔ سخن دو کلمهٔ «حیات» و «حیاط» را باز نمیتوان دانست؛ ولی در زبان عربی ت و ط نشانهٔ دو واج متفاوتاند از این روست که عربیگویان «حیاط» و «حیات» را متفاوت تلفظ میکنند.
شاخهای از زبانشناسی که بررسی واجها میپردازد واجشناسی نام دارد.
در زبان فارسی ۲۹ واج وجود دارد که به دو دسته مصوت (۶ واج) و صامت (۲۳ واج) تقسیم میشوند.[۵]
- واکهها: /-َ/، /-ِ/، /-ُ و و/، /آ/، /ای/، /و و او/
- همخوانها: /ء و ع/، /ب/، /پ/، /ت و ط/، /ث، س و ص/، /ج/، /چ/، /ح و ه/، /خ/، /د/، /ذ، ز، ض و ظ/، /ر/، /ژ/، /ش/، /غ و ق/، /ف/، /ک/، /گ/، /ل/، /م/، /ن/، /و/، /ی/.[۳]
پانویس[ویرایش]
- ↑ خانلری واژهٔ «واک» را بهجای «واج» به کار میبُرد، اما امروزه واژهٔ «واج» رایجتر است و واژههای «واکه» و «همخوان» برای اشاره به «واج مصوت» (vowel) و «واج صامت» (Consonant) به کار میرود.
- ↑ سرهنگیان، حمید: شرحی کوتاه دربارهٔ واکههای فارسی (Vowels). مجله «دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز» زمستان ۱۳۵۶ - شماره ۱۲۴. (از صفحه ۴۵۱ تا ۴۶۱).
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ همان.
- ↑ Jones Daneil
- ↑ کمالیپناه (پزش)، غلامرضا: تأملی در واج. در: مجله «رشد آموزش زبان و ادب فارسی»، پاییز ۱۳۸۲ - شماره ۶۷. (از صفحه ۵۸ تا ۶۰).
تعداد مصوتها برابر است با تعداد هجاها این یه نکتهٔ کنکوری هست امیدوارم استفاده کنید عزیزان نوشته شده توسط علی بنایی
منابع[ویرایش]
- خانلری، پرویز. تاریخ زبان فارسی ج ۱. ویرایش ۲. چاپ هفتم. تهران: فرهنگ نشر نو، ۱۳۸۲. شابک ۹۶۴-۷۴۴-۳۲۱-۸.
- نجفی، ابوالحسن. مبانی زبانشناسی و کاربرد آن در زبان فارسی. چاپ نهم. تهران: نیلوفر، تابستان ۱۳۸۵. شابک ۹۶۴-۴۴۸-۰۲۰-۱.
|
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ واج موجود است. |