سلیمانمیرزا اسکندری
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای استفادهشده در ویکیپدیا نیست. |
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد. |
سلیمان میرزا اسکندری (۱۲۵۵-۱۳۲۲) فراماسون لژ فرانسه و از بنیانگذاران حزب توده ایران و یک دوره وزیر فرهنگ.
محتویات
زندگی[ویرایش]
سلیمان میرزا اسکندری فرزند محسن میرزا کفیلالدوله و او فرزند محمدطاهر میرزا، از نامدارترین مترجمان ایران در عهد قاجار بود. تحصیلات خود را در تهران به پایان رساند و سپس وارد ادارهٔ نظمیه شد. پس از آن سمتهای مختلفی را عهدهدار بود و چند بار نیز وکیل مجلس شد. مدتی هم سمت وزارت فرهنگ را داشت. او همراه کسانی چون سید حسن تقیزاده و محمدامین رسول زاده و سیدمحمدرضا مساوات حزب دموکرات را بنیان نهاد و روزنامه ایران نو را انتشار داد. سلیمان میرزا اسکندری پایه گذار سوسیالیسم در ایران است،[نیازمند منبع] آنگاه که اجتماعیون عامیون معنای سوسیالیسم مردمسالار را میداد و ترجمهای بود از «سوسیال دموکراتها». برای او مهم نبود که طرفداران سوسیالیسم نماز میخوانند یا نمیخوانند؛ مهم تر از ایمان مذهبی، ایمان به مساوات سوسیالیستی در جامعه بود.
بحث اتحاد سوسیالیستهای جهان از سال ۱۸۶۴ میلادی با تأسیس "بینالملل اول" آغاز شد. این انجمن تحت تأثیر عقاید کارل مارکس بود و پس از بروز اختلاف بین افراد تأثیرگذار در سال ۱۸۷۶ فروپاشید. بینالملل دوم در سال های بعد با تفکرات سوسیال دموکراسی تجدید حیات یافت. بینالملل سوم (کمینترن) در مقابل آن به یک مجمع انترناسیونالیستی تمام عیار بدل گشت.
در ایران نیز مارکسیستهای ایرانی تحت تأثیر انقلاب در کشور همسایه خود حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) را در سال ۱۲۹۹ هجری شمسی تأسیس کردند. هدف این حزب مبارزه با استبداد ایران در تمامی زمینهها بود. مارکسیستهای ایرانی به جای الگوی سوسیال دموکراسی، الگوی انقلاب اکتبر را برگزیده بودند. و همین امر شاید این حزب را از جانشینان تحصیل کرده اروپایی خود متمایز میکرد.[نیازمند منبع]
شرکت مرتضی علوی و احمد اسدی از طرف فرقه جمهوری انقلابی ایران، همراه سلیمان میرزا اسکندری، رهبر حزب سوسیالیست ایران در کنگره بروکسل سوسیال دموکراتها (بینالملل دوم) در زمان حملات کمینترن (بینالملل سوم) به این کنگره ثابت میکند که فرقه جمهوری انقلابی ایران با سوسیال دموکراتها قرابت فکری دارد.
سلیمان میرزا اسکندری با زخمی که چپرویها از یک سو و ارتجاع مذهبی از سوی دیگر به جمهوری شوروی گیلان زده بود آشنایی کامل داشت و از آن بسیار آموخته بود. دیکتاتوری رضاخانی را تجربه کرده بود. در برابر گرایش به فاشیسم هیتلری در حاکمیت رژیم رضاشاه ایستاده و چوبش را هم خورده بود.[نیازمند منبع]
حزب توده[ویرایش]
پس از سقوط رژیم رضاشاه، سلیمان میرزا اسکندری به جمع بنیانگذاران حزب توده ایران پیوست (۱۳۲۰). برنامه و اساسنامه حزب توده ایران چنان سمت گیری عام، ملی و سوسیالیستی در عرصه داخلی و فاشیسم ستیزی و استعمارستیزی در عرصه داخلی و خارجی داشت که شخصیتی چون او را گزیری از قبول رهبری این حزب نبود.[نیازمند منبع] این مسئولیت را زمانی پذیرفت که آفتابش بر لب بام بود.
سلیمان میرزا اسکندری در روز ۱۷ دی ماه سال ۱۳۲۲ درگذشت.[۱] و در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد. [۲]
آثار[ویرایش]
نگارش آثاری چون جنگ اول، توطئههای دولت عثمانی، هفترنگی روحانیون، انقلاب گیلان، حکومت گیلان، دیکتاتوری رضاخان و... در کارنامه سیاسی این سوسیالیست بود.
منابع[ویرایش]
۱. ابراهیم صفایی، نمایندگان ملت: بیوگرافی اول سلیمان میرزا ([بی جا]: انتشارات رهبران مشروطه، ۱۳۴۹)، ص ۵.
۲. سلیمان امینزاده، «اسکندری، سلیمان میرزا»، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج۲، ص ۵۲۶ - ۵۲۷.
۳. اقبال یغمایی، وزیران علوم و معارف و فرهنگ ایران (تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۵۷)، ص ۲۴۶.
۴. اقبال یغمایی، «سلیمان میرزا»، آموزش و پرورش، ۴۲ (فروردین ۱۳۵۲): ص ۴۱۴.
|
|
این یک مقالهٔ خرد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |