حسینعلی منتظری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از حسین‌علی منتظری)
پرش به: ناوبری، جستجو
حسینعلی منتظری
Montazeri.jpg
شناسنامه
نام کامل حسینعلی منتظری
لقب آیت‌الله العظمی، فقیه عالیقدر، پدر معنوی جنبش سبز
زادروز ۱۳۰۱
زادگاه نجف‌آباد، اصفهان، ایران
تاریخ مرگ ۲۹ آذر ۱۳۸۸ (۸۷ سالگی)
آرامگاه حرم فاطمه معصومه
نام همسر ماه سلطان ربانی[۱]
فرزندان محمد، احمد، سعید
دین اسلام
مذهب شیعه دوازده امامی
اطلاعات سیاسی
پست‌ها ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی
عضو شورای انقلاب
قائم‌مقام رهبری
استادان سید حسین طباطبایی بروجردی
سید محمد محقق داماد
سید صدرالدین صدر
سید رضا بهاءالدینی
روح‌الله خمینی
عبدالرزاق قائینی
سید محمدحسین طباطبایی[۲]
شاگردان سید مصطفی خمینی
سید موسی صدر
محمدعلی گرامی
محمد فاضل لنکرانی
مهدی کروبی
هادی خامنه‌ای
سیدعلی خامنه‌ای
محمد موسوی خوئینی‌ها
اسدالله بیات زنجانی
یوسف صانعی
محمدعلی کوشا
محسن کدیور
محمود صلواتی
احمد قابل
سید محمود هاشمی شاهرودی
سید مصطفی محقق داماد
محمدتقی فاضل میبدی
سید حسین موسوی تبریزی
اکبر هاشمی رفسنجانی
وبگاه رسمی www.amontazeri.com
www.hmontazeri.com

عالم مسلمان
دوران معاصر
نام: حسینعلی منتظری
عنوان: آیت‌الله العظمی
زادروز: ۱۳۰۱
مرگ: ۱۳۸۸
مذهب: اسلام شیعه
زمینه‌های فعالیت: فقه، عرفان، فلسفه اسلامی، اخلاق اسلامی، حدیث، سیاست
ایده‌های قابل‌ذکر: ولایت فقیه، فقه پویا
تأثیرگذاران: سید حسین بروجردی، روح‌الله خمینی، سید محمدکاظم شریعتمداری
جمهوری اسلامی ایران
Emblem of Iran.svg

سیاست و حکومت ایران


حسینعلی منتظری (۱۳۰۱ در نجف‌آباد - ۲۹ آذر ۱۳۸۸ در قم) مرجع تقلید برجسته شیعه، از رهبران انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی و از ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸، قائم‌مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران، بود.

آیت الله منتظری از شاگردان آیت‌الله بروجردی و روح‌الله خمینی و نماینده تام‌الاختیار وی در ایران بود. او به دلیل مخالفت با حکومت پهلوی سال‌ها در زندان به سر برد. او پس از پیروزی انقلاب به ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی رسید و اصل ولایت فقیه به پیشنهاد وی وارد قانون اساسی ایران شد. منتظری که در سال ۱۳۶۴ از سوی مجلس خبرگان رهبری به قائم‌مقامی ولی فقیه انتخاب شده بود در فروردین ۱۳۶۸ از مقام خود استعفا داد. گرچه به نقل از خبرگزاری فارس، منتظری توسط سید روح‌الله خمینی از مقامش عزل شد.[۳] اختلاف اصلی وی با خمینی بر سر مسایل حقوق بشری به‌ویژه کشتار زندانیان سیاسی در شهریور ۱۳۶۷ بود. وی در دو دهه پایانی عمر خود به انتقاد از سیاست‌های حکومت ادامه داد و پس از انتقادی شدید از شاگرد سابقش سید علی خامنه‌ای در سال ۱۳۷۶ شش سال را در حبس خانگی بسر برد، مطالب دربارهٔ او در کتاب‌های درسی حذف شد، نام خیابان‌هایی که به نام او بود عوض شد و در رسانه‌های دولتی «شیخ ساده‌لوح» نامیده شد.[۴][۵]

منتظری که از مدافعان حکومت دینی و از مهمترین شارحان نظریهٔ ولایت فقیه بود در عین حال از جدی‌ترین منتقدان حکومت ایران به‌شمار می‌رفت. مهمترین اعتراضات او شامل وضعیت زندانیان، رابطهٔ پنهانی با آمریکا، ادامهٔ جنگ با عراق پس از آزادی خرمشهر، استقراض خارجی، رعایت حقوق بشر و دخالت حکومت در حوزه‌های علمیه می‌شد.

منتظری که یکی از مورد احترام‌ترین شخصیت‌های مذهبی شیعه و از نظر بسیاری اعلم فقهای ایران بود، در ماه‌های پایانی عمر خود با صدور فتوایی علیه برخورد حکومت با معترضان به انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ به رهبر معنوی جنبش سبز بدل شد.[۶] مراسم تشییع جنازهٔ او با حضور صدها هزار نفر برگزار شد، و مراسم ختم وی نیز به اجبار لغو شد.

آیت‌الله منتظری در قم

محتویات

زندگی شخصی[ویرایش]

او در سال ۱۳۰۱ خورشیدی (۱۹۲۲ میلادی) در نجف‌آباد، استان اصفهان در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد.

پدرش حاج علی کشاورز ساده‌ای بود که در کنار کار روزانه‌اش با کتاب و کتابخانه دمساز، و معلم اخلاق و مدرس قرآن بود. منتظری از هفت سالگی آموختن را با ادبیات فارسی و سپس صرف و نحو عربی آغاز کرد، و در سن ۱۲ سالگی به حوزه علمیه اصفهان وارد شده و در سن ۱۹ سالگی اصفهان را برای ادامهٔ تحصیل ترک کرد و به قم وارد شد.

تثبیت مرجعیت روح‌الله خمینی[ویرایش]

به همراه آقایان محمدتقی فلسفی، صهری و ابوطالب مصطفائی در نجف آباد سال ۱۳۴۰

پس از مرگ سید حسین طباطبایی بروجردی (در سال ۱۳۴۰ خورشیدی) نظر بسیاری از بزرگان و اساتید حوزهٔ علمیه متوجه چند نفر از علما از جمله سید محمدرضا گلپایگانی، محمدکاظم شریعتمداری، شهاب‌الدین مرعشی نجفی و روح‌الله خمینی گردید. از جمله منتظری و مطهری قائل به اعلمیت خمینی بوده و زعامت وی را به صلاح اسلام و مسلمین تشخیص داد.[۷]

بازداشت‌ها در جریان مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی[ویرایش]

بازداشت به همراه فرزند در عید نوروز سال ۱۳۴۵[ویرایش]

در عید نوروز سال ۱۳۴۵ به دنبال دستگیری محمد منتظری به دلیل پخش اعلامیه در حرم فاطمه معصومه ساواک بی درنگ به سراغ منتظری رفته و مجدداً وی را بازداشت نمود و بالاخره اعتراض علما و روحانیون حوزهٔ علمیه موجب شد تا او پس از هفت ماه از زندان آزاد گردد.

بازداشت در سال ۱۳۴۶[ویرایش]

حسین علی منتظری چند ماه پس از آزادی از زندان جهت توسعه‌بخشی و تداوم جریان مبارزه ضرورتاً به طور مخفیانه برای زیارت عتبات در عراق و ملاقات با روح‌الله خمینی راهی عراق شد، اما حکومت که از این سفر مطلع شده بود هنگام بازگشت از عراق او را در منطقهٔ مرزی دستگیر و روانهٔ زندان کرد، که پس از تحمل حدود پنج ماه زندان آزاد گردید.[۸]

تبعید به مسجد سلیمان در سال ۱۳۴۶[ویرایش]

ساواک در خارج از زندان نیز همیشه او را تحت نظر داشته و در زمان برگزاری جشنهای تاجگذاری به عنوان راهکاری جدید تصمیم به تبعید وی به مسجد سلیمان گرفت، که این تبعید سه ماه به طول انجامید. پس از آن در مسجد سلیمان به منتظری ابلاغ کردند که نباید به قم برود، ولی او به قم مراجعت نمود و با وجود ممانعت شدید ساواک عدهٔ زیادی از علما، اساتید و طلاب حوزهٔ علمیه با او دیدار کردند؛ تا اینکه از ناحیهٔ ساواک او را به نجف‌آباد منتقل نموده و در آنجا تحت مراقبت شدید قرار دادند.[۹]

بازداشت در سال ۱۳۴۷[ویرایش]

هنوز چند ماهی از پایان تبعید به مسجد سلیمان و انتقال به نجف‌آباد نگذشته بود که به دلیل ادامهٔ فعالیت‌های سیاسی حسین‌علی منتظری - بویژه در خطبه‌های نماز جمعه که او آن را در نجف‌آباد پایه‌گذاری کرده بود - ساواک مجدداً او را دستگیر و پس از محاکمه به سه سال زندان و در دادگاه تجدید نظر به یک سال ونیم زندان محکوم کرد و به زندان قصر انتقال داد.

تبعید دوباره به نجف‌آباد در سال ۱۳۴۹[ویرایش]

منتظری پس از سپری کردن دوران محکومیت، در اردیبهشت ۱۳۴۹ آزاد و راهی قم گردید؛ ولی حکومت مایل به حضور او در میان طلاب و علمای حوزهٔ علمیهٔ قم نبود و دوباره وی را به زادگاه خود تبعید نمود. او در نجف‌آباد به فعالیت‌های خود ادامه داده و در ضمن ایراد خطبه‌های نماز جمعه و سخنرانی‌های خود از حکومت شاهنشاهی انتقاد می‌نمود. هجوم جمعیت در روزهای جمعه از شهرهای دور و نزدیک به نجف‌آباد به اندازه‌ای بود که این شهر به عنوان دومین پایگاه انقلاب بعد از قم درآمده بود و گزارش ساواک اصفهان در مورد آن چنین بود: «نماز جمعهٔ منتظری یک پایگاه سیاسی برای مبارزه با رژیم است.» مدت تبعید به نجف‌آباد مجموعاً حدود سه سال به طول انجامید.

تبعید به شهر کویری طبس در سال ۱۳۵۲[ویرایش]

بار دیگر رژیم حضور حسین علی منتظری در زادگاه خود را تحمل نکرد و او را به سه سال تبعید در طبس محکوم نمود. حضور او در طبس باعث اجتماع مبارزین گردید. طبق گفتهٔ مقامات امنیتی شهر طبس، در طول اقامت منتظری علاوه بر مردم شهر، نزدیک به پنجاه هزار نفر از مردم شهرهای دیگر ایران برای دیدار با او وارد طبس شدند؛ که همین رقم بزرگ دیدارکننده موجب نگرانی ساواک و انتقال او از طبس پس از گذشت یک سال گردید. از جمله اقدامات مهم منتظری در طبس، نامهٔ سرگشاده به علما و مردم ایران در مورد اتحاد علیه «امپریالیسم و صهیونیسم» (آمریکا و اسرائیل) بود، که خشم رژیم را برانگیخت و طبق اسناد به جای مانده از ساواک عدهٔ زیادی - از جمله رهبر کنونی جمهوری اسلامی آیت‌الله علی خامنه‌ای - به جرم توزیع این اعلامیه دستگیر و یا تحت تعقیب قرار گرفتند.

تبعید به خلخال در سال ۱۳۵۳[ویرایش]

تسلیم ناپذیری منتظری و پافشاری وی در فعالیت‌های سیاسی چنان شد که در اواسط سال ۱۳۵۳ رژیم به تبعید مجدد وی تصمیم گرفت و او را از طبس به خلخال تبعید نمود. از آنجا که زبان مردم آن سامان آذربایجانی بود نفوذ منتظری در آغاز سرعت چندانی نیافت، اما اختلاف زبان نیز منجر به سکوت و سکون وی نشد، و بالاخره یکی از امام جماعت‌های آن شهر مسجد خود را در اختیار او قرار داد. این مسجد نوساز که توسط هیئت امنا اداره می‌شد، مکان مناسبی برای بسط و گسترش اندیشه‌های اسلام‌گرائی گردید. منتظری نماز در آن مسجد را آغاز کرد و همچون سایر تبعیدگاه‌های خویش در بین نماز تفسیر قرآن می‌گفت. به تدریج تعداد نمازگزاران بیشتر و فضای مسجد برای تبلیغ نهضت اسلامی آماده‌تر می‌شد. مأموران رژیم از بی‌باکی غیرمنتظرهٔ تبعیدی به نگرانی افتاده و از راه‌های مختلف در جهت تضعیف منتظری کوشیدند و در نهایت پس از گذشت حدود چهار ماه او را به تبعیدگاه سقز منتقل نمودند.

سقز آخرین تبعیدگاه[ویرایش]

در تبعیدگاه سقز - با وجود زمستانی بسیار سخت و حداقل امکانات شهری - منتظری آخرین دوران تبعید خویش را گذراند. با وجود دوری از شاگردان و دوستان و اختلاف با مردم بومی منطقه از نظر مذهب و زبان، ساواک از دیدار مردم با وی دچار نگرانی شده و از مرکز خواستار تصمیم‌گیری در این زمینه شد؛ از طرف دیگر در ارتباط با برگزاری مراسم سالگرد پانزده خرداد در مدرسهٔ فیضیهٔ قم که ده‌ها نفر از دوستان و شاگردان او دستگیر شده و ساواک به ارتباط دستگیرشدگان با منتظری پی برده بود، تصمیم به بازداشت و انتقال او به تهران گرفت.

بازداشت از تبعیدگاه سقز و انتقال به زندان اوین در سال ۱۳۵۴[ویرایش]

در تیرماه ۱۳۵۴ منتظری را از تبعیدگاه سقز روانهٔ زندان نمودند. ابتدا او را به بازداشتگاه کمیتهٔ مشترک تهران بردند و فردای آن روز روانهٔ زندان اوین کردند. در اوین مدت شش ماه را در سلول انفرادی گذراند. در این بازداشتگاه‌ها با فشارهای روحی و جسمی روبرو گردید. در زیر همین فشارها و شکنجه‌ها بود که شکنجه‌گر «ازغندی» به او گفته بود: «علت این که تو را از حوزه دور نگه می‌داریم و از این طرف به آن طرف می‌فرستیم این است که یک خمینی دیگر به وجود نیاید».

در کاخ ورسای پاریس به همراه آقایان ابراهیم امینی و محمدعلی هادی دی ماه ۱۳۵۷

پس از شش ماه بلاتکلیفی در زندان اوین بالاخره در یک دادگاه نظامی به اتهام کمک به جنبش اسلامی و خانوادهٔ زندانیان سیاسی و اقدام برای تشکیل حکومت اسلامی، به ده سال زندان محکوم گردید؛ اما در زندان نیز همراه رهبرانی همچون آیت‌الله طالقانی به فعالیت‌های جنبش اسلامی و سیاسی ادامه داد. با اینکه در زندان از بیماریهای مختلف رنج می‌برد، خارج بحث «خمس» و متن «اسفار» و کتاب طهارت را برای زندانیان تدریس نمود و شخصیت‌های اسلامی زندانی همچون آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله مهدوی کنی در مجالس بحث او حاضر می‌شدند. منتظری در زندان اوین نیز نماز جمعه را اقامه نمود و بسیاری از زندانیان سیاسی مسلمان از جمله آقایان طالقانی، مهدی کروبی، مهدوی کنی، هاشمی رفسنجانی، لاهوتی و دیگران در نماز جمعه حاضر می‌شدند؛ هرچند ساواک پس از مدتی مانع اقامهٔ آن شد. سرانجام با اوجگیری مبارزات و عقب‌نشینی‌های پی درپی حکومت پهلوی، منتظری پس از گذراندن حدود سه سال ونیم از دوران محکومیت به همراه آیت‌الله طالقانی در هشتم آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و مورد استقبال چشمگیر مردم قرار گرفت.

منتظری در دیدار با آیت‌الله سید محمدکاظم شریعتمداری

در پیامی که خمینی خطاب به منتظری به مناسبت آزادی وی صادر کرد اینچنین آمده: «هیچ از دستگاه جبار جنایتکار تعجب نیست که مثل جنابعالی شخصیت بزرگوار خدمتگزار به اسلام و ملت را سال‌ها از آزادی، ابتدایی‌ترین حقوق بشر محروم، و با شکنجه‌های قرون‌وسطایی با او و سایر علمای مذهب و رجال آزادیخواه رفتار کند. خیانتکاران به کشور و ملت از سایهٔ مثل شما رجال عدالتخواه می‌ترسند. باید رجال دین و سیاست در بند باشند تا برای اجانب و بستگان آنان هرچه بیشتر راه چپاول بیت المال و ذخائر کشور باز باشد.»

میزان مقبولیت و محوریت منتظری در مبارزه و انقلاب تا آنجا بود که خمینی در زمان تبعید، او را به عنوان نمایندهٔ تام‌الاختیار خویش در ایران منصوب کرد و در نامه‌ای از وی خواست که بر جریانات بیت او در قم اشراف داشته باشد؛ و دربارهٔ او با تعابیری همچون «فقیه عالیقدر»، «مجاهد بزرگوار»، «حاصل عمر من»، «ذخیرهٔ انقلاب» و «برج بلند اسلام» یاد می‌کرد و حیثیت او را «واجب المراعات» دانسته و پس از پیروزی انقلاب بسیاری از مسائل فقهی و سیاسی مربوط به قوهٔ قضائیه و وزارتخانه‌ها را به او ارجاع می‌داد. در پائیز سال ۱۳۵۷ زمانی که روح‌الله خمینی در نوفل لوشاتو در پاریس به سر می‌برد، حسین‌علی منتظری به پاریس سفر کرد و در خصوص جنبش انقلاب و شکل‌گیری حکومت اسلامی در ایران با خمینی مشورت نموده و دستورها و نظرات رهبر انقلاب را دریافت کرد.

پس از انقلاب ۵۷[ویرایش]

تدوین قانون اساسی[ویرایش]

منتظری ریاست خبرگان قانون اساسی را به عهده داشت و در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی را ایفا کرد. وی از عوامل کلیدی در گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی به شمار می‌رود. او هم چنین از اعضای شورای انقلاب بود.[۱۰]

مقام «قائم‌مقامی» روح‌الله خمینی[ویرایش]

انتصاب[ویرایش]

از بعد از پیروزی انقلاب، مسئله انتخاب وی به عنوان جانشین آیت‌الله خمینی به عنوان ولی فقیه آینده ایران مطرح گردید.[۱۱]

در سال ۱۳۶۴ مجلس خبرگان رهبری با نظر به ادامهٔ رهبری پس از فوت سید روح‌الله خمینی و با در نظر داشتن اقبال عمومی مردم به سمت حسین‌علی منتظری تصمیم گرفت حسین‌علی منتظری را به عنوان قائم‌مقام روح‌الله خمینی معرفی و اعلام کند.[نیازمند منبع]

وی در طول دوران قائم مقامی رهبری از سوی مخالفان گربه نره لقب داده شده بود. وی سالها بعد گفت از این امر مطلع بوده ولیکن از آن احساس ناراحتی نمی‌کرده‌است.[۱۲][۱۳][۱۴][پیوند مرده]

استعفا[ویرایش]

در ۷ فروردین ۱۳۶۸ آیت‌الله حسینعلی منتظری کمی پیش از نوشتن نامه‌ای محرمانه به آیت‌الله خمینی و اعتراض به اعدام دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ و همچنین بدرفتاری با زندانیان، در نامه‌ای به آیت‌الله خمینی از قائم مقامی رهبری استعفا کرد.[۱۵]

آقای منتظری خواسته بود که برای تدریس به حوزه علمیه برگردد و آرزو کرده بود در اداره امور کشور اگر «اشتباهات و ضعفهایی که لازمهٔ طبیعت انسان است» وجود داشته، با رهبری آیت‌الله خمینی برطرف شود.

او نوشته بود: «از همه برادران و خواهران عزیز و علاقه‌مند تقاضا می‌کنم مبادا در مورد تصمیم مقام معظم رهبری و خبرگان محترم، به بهانهٔ حمایت از من، کاری انجام دهند و یا کلمه‌ای بر زبان جاری نمایند؛ زیرا مقام معظم رهبری و خبرگان جز خیر و مصلحت اسلام و انقلاب را نمی‌خواهند.»[۱۵]

برکناری[ویرایش]

آیت‌الله منتظری پس از بازداشت مهدی هاشمی، وی که مهدی هاشمی را بی‌گناه می‌دانست به نشانهٔ اعتراض درس‌های خود را تعطیل کرد.[۱۶] مهدی هاشمی که در افشای ماجرای مک فارلین نقش مهمی داشت به دلیل یک سری اتهامات مجرم شناخته شده و در سال ۱۳۶۶ اعدام شد. تلاش‌های منتظری برای نجات او، که برادر داماد او بود، بی‌ثمر ماند. اعتراض منتظری به قضیه اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷) از دیگر کانون‌های اختلاف وی با خمینی بود.

خمینی در ششم فروردین در نامه‌ای به منتظری نوشت: «... صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید.» منتظری یک روز پس از این نامه درخواست استعفا نمود و نوشت: «خود من از اول جدا مخالف بودم، و با توجه به مشکلات زیاد و سنگینی بار مسئولیت، همان وقت به مجلس خبرگان نوشتم که تعیین اینجانب به مصلحت نبوده است و اکنون نیز عدم آمادگی خود را صریحاً اعلام می‌کنم» آیت‌الله خمینی یک روز پس از درخواست استعفای آیت‌الله منتظری با پذیرش این استعفا نوشت: «برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید؛ و از رفت‌وآمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند، جداً جلوگیری کنید... از پخش دروغهای رادیو بیگانه متأثر نباشید. مردم ما شما را خوب می‌شناسند، و حیله‌های دشمن را هم خوب درک کرده‌اند.»[۱۵]

پس از بروز اختلافات و نیز به دلیل اعتراض آگاهانه و عامدانهٔ منتظری به اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷)[۱۷] خمینی نوشت: «شما پس از این وکیل من نمی‌باشید.» منتظری نیز با نوشتن نامه‌ای خطاب به خمینی نسبت به اعدام‌های گسترده و شکنجه‌های جنسی در زندان‌های ایران اعتراض کرده بود. منتظری در قسمت‌هایی از این نامه می‌گوید:

آیا می‌دانید که جنایاتی در زندان‌های جمهوری اسلامی بنام اسلام در حال وقوعند که شبیه آن در رژیم منحوس شاه هرگز دیده نشد؟ آیا می‌دانید که تعداد زیادی از زندانی‌ها تحت شکنجه توسط بازجویانشان کشته شده‌اند؟ آیا می‌دانید که در زندان (شهر) مشهد، حدود ۲۵ دختر بخاطر آنچه بر آنها رفته بود. مجبور به درآوردن تخمدان یا رحم شدند؟ آیا می‌دانید که در برخی زندان‌های جمهوری اسلامی دختران جوان به زور مورد تجاوز قرار می‌گیرند.[۱۸]

پس از دو سال ادامه این روند با ارسال نامه‌ای از بیت رهبر در تاریخ ۱۳۶۸/۱/۶ به منتظری وارد مرحلهٔ تازه‌ای شد، و سپس جواب او در جهت واگذاری رهبری به انتخاب مجلس خبرگان به وسیلهٔ نامه‌ای در تاریخ ۱۳۶۸/۱/۷ و نهایتاً اعلام برکناری منتظری از قائم‌مقامی رهبری (تحت عنوان استعفای او) توسط رسانه‌های جمعی همزمان با نامهٔ خمینی در تاریخ ۱۳۶۸/۱/۸ منتشر شد.[۱۹][۲۰] خمینی در نامه عزل منتظری نوشت:

از آنجا که روشن شده‌است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آن‌ها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آن‌ها نمی‌دیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند ومی بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید.[۲۱]

به دنبال این مسئله بلافاصله ادامهٔ اقدامات به شکل تخریب دیوار و حصار اطراف بیت، محو و حذف نام و عکس‌های منتظری از کتب درسی، ادارات دولتی و معابر عمومی، تغییر نام خیابان‌ها و اماکنی که به نام منتظری نام‌گذاری شده بود و جمع‌آوری رساله و تألیفات او و مزاحمت نسبت به بسیاری از شاگردان و علاقه‌مندان او ادامه یافت. حذف عکس های منتظری از ادارات به دستور کتبی میرحسین موسوی،نخست وزیر وقت صورت گرفت. احمد خمینیبا نوشتن «رنجنامه» و ری شهری با نوشتن «خاطرات سیاسی» به نقد وی پرداختند. مقالاتی در روزنامه‌ها، سخنرانی‌ها و بیانیه‌هایی در نقدش از طریق رادیو و تلویزیون و در مجالس و خطبه‌های نماز جمعه به طور مکرر صورت می‌گرفت؛[۲۰]

مطرح شدن مسئلهٔ استقراض خارجی[ویرایش]

در اواخر سال ۱۳۶۸ با مطرح شدن مسئلهٔ استقراض خارجی، منتظری در سخنرانی اعتراضی این مطلب را عنوان کرد که «استقراض خارجی به ضرر مملکت است و به استقلال سیاسی و اجتماعی ما لطمه می‌زند». این انتقاد موجب شد که عده‌ای به سوی بیت او هجوم آورند و پس از دادن شعارهای توهین‌آمیز و کندن تابلوی دفتر وی محل را ترک کنند.

سخنرانی سال ۱۳۷۱[ویرایش]

در ۲۱ بهمن ۱۳۷۱ در سخنرانی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در اعتراض به جو ارعاب و خفقانی که برای برخی از نیروهای انقلابی پیش آورده و عده‌ای (از جمله فرمانده داوود کریمی) را دستگیر و زندانی نموده بودند، منتظری در دفاع از آنان اظهاراتی را در حدود یک ربع ساعت گفت. دو روز بعد عده‌ای در برابر بیت تجمع کرده و با سنگ‌پرانی و شعار ایجاد اغتشاش نمودند، و سپس صبح روز بعد به محل درس حمله کرده و عده‌ای از شاگردان او را مضروب و دستگیر کردند، و شب هنگام در ساعت ده شب حدود هزار نفر نیروی نظامی با قطع برق و تلفن‌ها و با محاصرهٔ کامل منطقه با کندن درب‌ها به وسیلهٔ جرثقیل و شکستن شیشه‌ها به دفتر و حسینیهٔ وی حمله کرده و پس از این تهاجم آرشیو دفتر و اموال زیادی را به غارت بردند.

مطرح شدن دوباره مسئلهٔ مرجعیت حسینعلی منتظری در سال ۱۳۷۳[ویرایش]

در سال ۱۳۷۳ پس از درگذشت آیت‌الله اراکی بار دیگر مسئلهٔ مرجعیت آیت‌الله منتظری توسط عده‌ای از علمای حوزه عنوان گردید؛ پس از سخنرانی سیدعلی خامنه‌ای که در آن سخنرانی فردی را منفور و خائن نام برده بود که از سخن او منتظری برداشت شد. بعد از آن حملهٔ گروه‌های فشار به بیت آیت‌الله منتظری صورت گرفت، و فردای آن روز مورخه سوم دی ماه ۱۳۷۳ یورش مجدد به محل درس و شکستن تریبون و لوازم حسینیه و تهدید شاگردان انجام شد.[۲۲]

سخنرانی آبان سال ۱۳۷۶ و حصر[ویرایش]

در روز ۲۳ آبان سال ۱۳۷۶ - به دلیل احساس خطر در رابطه با مسئلهٔ مرجعیت شیعه و حکومتی شدن مرجعیت و دخالت ارگان‌های دولتی در آن - او در طی سخنرانی راجع به استقلال کامل قوای سه‌گانه، مسئول بودن کلیهٔ افراد در برابر قانون و رد فراقانونی بودن رهبری و تأکید بر محدود بودن قدرت آن طبق قانون اساسی، آزادی عمل در انتخاب مرجعیت شیعه، و آزادی تشکل‌های حزبی و گروهی مطالبی را بیان کرد. این بار مخالفین با قدرت‌نمایی و اعزام نیروهایی از سپاه، اطلاعات و بسیج شهرستان‌های مختلف ضمن حمله به حسینیه و تخریب و اشغال آن، به منزل مسکونی و دفتر منتظری نیز یورش برده و با شکستن اثاثیه و پاره کردن اوراق و غارت مدارک خسارت زیادی وارد کردند. در حمله به منزل و محل سکونت وی، تعدادی از مسئولین سپاه پاسداران اصرار داشتند منتظری را به بهانهٔ حفظ جان به مکان نامعلومی انتقال دهند که با مخالفت وی روبرو شدند. در نوشته‌ای که پس از درگذشت او توسط فرزندش سعید انتشار یافت از قول آقای موسوی اردبیلی نقل شده‌است که

در آن روز قصد داشتند که آقای منتظری را بکشند و من با تهران تماس گرفتم و تهدید کردم که اگر بر این امر اصرار داشته باشید بدانید که آقای منتظری تنها نیست؛ و در نهایت از این تصمیم منصرف شدند.[۲۳]

حسینیه پس از چند روز که محل استقرار و مانور دادن اشغالگران بود، در حالی که به شکل مخروبه‌ای درآمده و هنوز هم به همان صورت باقی است به حکم دادگاه ویژهٔ روحانیت پلمب گردید؛ و پس از چند روز در یورشی مجدد و باز بنا به حکم دادگاه ویژه روحانیت -در زمان دادستانی آقای ری شهری- درب‌های ورودی به منزل منتظری مسدود و جوش داده شد و تنها درب ورودی به قسمت داخلی منزل او را باز گذاشتند که این درب نیز به وسیلهٔ قرار دادن کیوسک و گماردن نیروهای سپاه پاسداران در جلوی آن به طور شبانه‌روزی کنترل می‌شد و بیش از پنج سال ایشان جز با فرزندان و خواهر و برادران و نوه‌های خویش با شخص دیگری اجازهٔ ملاقات نداشت.[۲۴]

منتظری در تابستان ۱۳۷۹ وب‌گاه اینترنتی خود را تأسیس کرد و اولین مرجع تقلید شیعه بود که نظرات و فتاوای خود را از طریق اینترنت به اطلاع پیروانش رساند. تأسیس پایگاه اینترنتی منتظری شگفتی زیادی را در جامعه برانگیخت چرا که او چندین سال در حبس خانگی به‌سر می‌برد.[۲۵] تمامی آثار منتظری بر روی این پایگاه اینترنتی قرار گرفته بود. او بگفته نزدیکانش مثل یک آدم امروزی خبرهای سایت‌های مختلف را دنبال می‌کرد و در مورد مطالب سایتش صحبت می‌کرد.[۲۶] پس از مرگ منتظری واحد سایبری سپاه پاسداران این سایت را برای مدتی بطور کامل مسدود کرد.[۲۷]

کیوسک حصر در تاریکی شب پنج‌شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۱ برداشته شد که از حضور خبرنگاران و تصویربرداران جلوگیری شد.[۲۸] گرچه وی پس از چندی از تداوم مزاحمت‌ها و شنود از سوی سپاه شکوه کرد.[۲۹]

واکنش به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ ایران[ویرایش]

حسین‌علی منتظری در واکنش حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) از مسئولان خواست نسبت به «اشتباهات انجام شده در رویدادهای اخیر»، از مردم عذرخواهی کنند و گفت: «اینکه عده‌ای نسبت به حکومت خودی بوده و بتوانند دست به هر جنایتی بزنند، به خوابگاه دانشجویان حمله کرده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و از طبقه بالا به پایین پرتاب کنند، قتل‌های زنجیره‌ای را انجام دهند و فرهیختگان این ملت را وحشیانه ترور کنند و از مجازات مصون باشند، با هیچ دین و آئینی سازگار نیست.»[۳۰]

پس از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه تهران در ۲۹ خرداد ماه ۸۸، تظاهرات و اعتراضات خیابانی مردم به نتیجه انتخابات همچنان ادامه داشت. در پی کشته و زخمی شدن برخی از مردم در روزهای پایانی خرداد ماه ۸۸ آیت‌الله منتظری بیانیه‌ای صادر کرد، وی در بیانیه خود نوشت: «با حمایت قاطع خود از حرکتهای غیر خشونت بار ملت مسلمان برای دفاع از حقوق حقهٔ خود در چارچوب قانون متقن اساسی جمهوری اسلامی که جمهوریت را رکن اصلی نظام می‌داند، هرگونه اقدامی که منجر به ضرر غیرقابل جبران به جمهوریت نظام گردد را جایز نمی‌دانم. هر یک از برادران و خواهران دینی ما موظف است ملت را در دستیابی به حقوق حقهٔ خود یاری دهد. بر این اساس، هرگونه مقاومت در این راستا، به‌خصوص ضرب و شتم و کشتار ملت را مصداق بارز مخالفت با اصول اساسی اسلام مبنی بر حاکمیت ملت بر سرنوشت خود دانسته و حرام شرعی اعلام می‌کنم.»[۳۱]

مهدی کروبی نیز با نگارش نامه‌ای به حسینعلی منتظری از حمایت‌های ایشان از خویش در حوادث پس از انتخابات تقدیر کرد. در این نامه آمده‌است: «از این‌که به‌خاطر برخی حوادث و تعرضات پیش آمده بعد از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری برای اینجانب از این حقیر تفقد نمودید و طی نامه‌ها و بیاناتی اظهار تأسف فرمودید لازم دانستم بدین وسیله تشکر و قدردانی خود را اعلام دارم.»[۳۲]

منتظری در این دوران رهبر معنوی جنبش سبز ایران[۳۳] و نیز مرجع سبز[۳۴] نامیده شد.

مرگ[ویرایش]

پیکر بی‌جان حسین‌علی منتظری، ۳۰ آذر ۱۳۸۸، قم

حسین‌علی منتظری ساعت ۱ بامداد روز یک‌شنبه ۲۹ آذر سال ۱۳۸۸ درگذشت.[۳۵][۳۶] ناصر منتظری یکی از نوادگان منتظری در گفتگو با آسوشیتدپرس گفت که وی در خواب فوت کرده‌است.[۳۷] به‌گفتهٔ یکی از فرزندانش او به مرگ طبیعی مرده‌است.[۳۸] سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در روز درگذشت منتظری، پیام تسلیتی به‌مناسبت فوت وی صادر کرد.[۳۹]

مراسم تشییع پیکر و رخدادهای آن[ویرایش]

حسینیهٔ شهدا پس از مرگ منتظری به‌طور کامل بسته شد.

این مراسم با حضور صدها هزار نفر از مردم که از سراسر ایران به قم آمده بودند برگزار شد.[۴۰] برآوردهای اولیه حکایت از حضور صدها هزار نفر در این آیین را داشت؛ هر چند که برخی آن را میلیونی نامیدند.[۴۱]

بعد از دفن منتظری جمعیت در خیابان‌های اطراف به ویژه خیابان ارم مشغول راهپیمایی و سردادن شعارهای تند سیاسی شد.[۴۲] مردم شعار می‌دادند «تسلیت کینه‌ای نمی‌خوایم، نمی‌خوایم»، «منتظری نستوه راهت ادامه دارد، حتی اگر دیکتاتور بر ما گلوله بارد»، «منتظری مظلوم، آزادیت مبارک»، «منتظری نمرده، این دولته که مرده»، «دیکتاتور دیکتاتور، منتظری راهش ادامه دارد»، «موسوی کروبی تسلیت تسلیت».[۴۳]

نیروهای «امنیتی و انتظامی» پس از پایان مراسم تشییع پیکر منتظری «با مردم درگیر» شدند. ساعتی پس از دفن، «گروه‌های از بسیجیان و طلاب» با شعارهایی در حمایت از رهبری و علیه معترضین به سمت بیت منتظری حرکت کردند. از سوی دیگر معترضین و هواداران منتظری متقابلاً شعارهایی دادند. در این میان طرفین «اقدام به پرتاب اشیا به سوی یکدیگر» کرده که با دخالت پلیس به قصد جدا کردن، دو طرف آرام شده و به شعارهای خود ادامه دادند.[۴۴]

فرزند منتظری از جمعیت حاضر «موکداً خواست تا آرامش را حفظ» کنند این شعارها در ساعت ۱۱:۱۵ پیش از ظهر رو به آرامی رفت.[۴۲] البته ماجرا به همین‌جا ختم نشد. بعد از نماز مغرب طلاب و انقلابیون با حمله به مسجد اعظم حرم فاطمه معصومه از برگزاری مراسم ختم منتظری جلوگیری کردند. این افراد ساعتی بعد با یورش به سمت بیت و دفتر ایشان و همچنین آیت‌الله یوسف صانعی (دیگر مرجع تقلید طرفدار جنبش سبز در قم)، با سنگ‌پرانی اقدام به شکستن شیشه‌های بیت آیت‌الله منتظری و آیت‌الله صانعی کردند.[۴۵]

مراسم چهلمین روز درگذشت[ویرایش]

آرامگاه آیت‌الله منتظری در حرم فاطمه معصومه

در آستانهٔ چهلمین روز درگذشت منتظری، بیت او در ۴ بهمن با انتشار اطلاعیه‌ای از برگزاری مراسم چهلم در روز ۹ بهمن در بیت او خبر داد.[۴۶] همچنین در روز پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۸، بازار شهر نجف آباد به نشانهٔ احترام به منتظری تعطیل شد.[۴۷] در روز جمعه ۹ بهمن مراسم چهلم با حضور گستردهٔ مردم در قم تحت تدابیر امنیتی برگزار شد که در آن جمعی از علمای سرشناس، روحانیون مشهور و فعالان سیاسی نیز حضور داشتند، طی این مراسم بیش از ۴۰ نفر بازداشت شدند.[۴۸][۴۹]

حمله به دفتر[ویرایش]

در تاریخ ۲۳ خرداد ۸۹ عده‌ای افراد در قم در کنار دفتر حسینعلی منتظری و یوسف صانعی دیگر مرجع تقلید منتقد تحصن کردند و خواستار صحبت با ایشان بودند.[۵۰] احمد منتظری رئیس دفتر منتظری در بیانیه‌ای این حمله را در حضور نیروی انتظامی و با آگاهی آنان ولی بدون جلوگیری از حمله کنندگان دانسته و گفته‌است فردای آن روز با حکم دادگاه ویژهٔ روحانیت دفتر منتظری پلمب شد. سایت این دفتر نیز فیلتر شده‌است.[۵۱]

سالگرد[ویرایش]

در آستانه سالگرد درگذشت، خانواده او طی مصاحبه و همچنین با صدور اعلامیه اعلام کردند که مراسم بزرگداشت برگزار نخواهد شد. دلیل این امر فقدان امنیت برای شرکت کنندگان و نداشتن مکان مناسب اعلام شد.[۵۲][۵۳]

مستند والعصر[ویرایش]

یک‌سال پس از مرگ آیت‌الله منتظری، علی فاتحی کارگردان ایرانی مقیم فرانسه مستند والعصر (قسم به زمان...) را پیرامون زندگی مذهبی و سیاسی این مرجع تقلید ساخت. این مستند برای اولین بار در سالروز وفات آیت‌الله منتظری در مراسم یادبود ایشان در مالزی اکران شد[۵۴] و پس از آن از تلویزیون رسا و چندین تلویزیون دیگر پخش شد.[۵۵]

آثار[ویرایش]

  • نهایة الاصول (تقریر درس اصول آیت‌الله بروجردی)
  • البدرالزاهر فی صلاة الجمعة و المسافر (تقریر درس فقه آیت‌الله بروجردی)
  • دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة در چهار جلد. این کتاب توسط برخی شاگردان او به فارسی ترجمه شده و ترجمه فارسی آن با نام «مبانی فقهی حکومت اسلامی»منتشر گردیده‌است، و دو جلد آن هم به اردو ترجمه و چاپ شده‌است؛ همچنین خلاصه این اثر تحت عنوان «نظام الحکم فی الاسلام» در یک جلد به چاپ رسیده‌است.
  • کتاب الزکوة در چهار جلد
  • کتاب الخمس و الانفال
  • کتاب الحدود
  • دراسات فی المکاسب المحرمة در سه جلد
  • التعلیقة علی العروة الوثقی
  • مباحث فقهی الصلوة، الغصب، الاجارة و الوصیة (تقریر درسهای آیت‌الله بروجردی)
  • مباحث استصحاب، تعادل و تراجیح (تقریر درسهای آیت‌الله خمینی)
  • درسهایی از نهج البلاغه در ده جلد که شش جلد آن تاکنون چاپ شده[۵۶]
  • درسهایی از اصول کافی
  • مناظره مسلمان و بهایی
  • شرح خطبه فاطمه زهرا(س) به زبان فارسی و اردو
  • از آغاز تا انجام (در گفتگوی دو دانشجو) به زبان فارسی و عربی
  • رساله توضیح المسائل به زبانهای فارسی و عربی و اردو
  • رساله استفتائات در دو جلد
  • استفتائات مسائل ضمان
  • رساله حقوق
  • احکام پزشکی
  • معارف و احکام نوجوان
  • معارف و احکام بانوان
  • احکام و مناسک حج
  • اسلام، دین فطرت
  • کتاب خاطرات در دو جلد
  • کتاب دیدگاه‌ها در دو جلد
  • کتاب خاطرات
  • کتاب واقعیت‌ها و قضاوت‌ها
  • کتاب سفیر حق و صفیر وحی
  • مجموعه سخنرانی‌ها، پیام‌ها، مصاحبه‌ها، خطبه‌های نمازجمعه تهران و قم، که تاکنون ده جلد آن منتشر شده‌است.
  • مجموعه از سخنرانی‌ها که در دیدار با مردم و به مناسبت‌های مختلف ایراد شده‌است.

برخی فتواها و مواضع مهم[ویرایش]

آیا می‌دانید در زندان‌های جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس نشده‌است؟ آیا می‌دانید از بس دزدی و اختلاس مخصوصاً با لباس پاسدار و کمیته زیاد شده مردم احساس امنیت جانی نمی‌کنند؟ آیا می‌دانید در جمهوری اسلامی بر خلاف آنچه در فقه خواندیم نه جان مسلمان محترم است نه مال او و افراد شورای عالی قضایی از ترس یکدیگر و یا ترس از تلفن‌های مقامات و یا جوسازی‌های غلط بر این همه خلاف شرعی‌ها به وسیلهٔ سکوت صحّه می‌گذارند؟ آیا می‌دانید در داخل زندان‌ها جنایت می‌شود و شورای عالی قضایی که وظیفه دارد، یا نمی‌داند و یا جرأت اقدام ندارد؟[۵۷]

  • جواز مصافحه (دست دادن) با زنان غیر مسلمان و زنان مسلمان نامحرمی که عدم مصافحه را بی‌احترامی به خود می‌دانند.[۵۸]
  • وی در پاسخ به استفتایی گفت که بهائیان را دارای حقوق شهروندی همچون سایرین در ایران می‌داند.[۵۹][۶۰]
  • در پی اعلام نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران و اعتراضات گسترده به آن، آقای منتظری مسئولی را که از «عدالت، امانتداری یا برخورداری از رأی اکثریّت» ساقط شده باشد، فاقد مشروعیت دانسته و نوشته‌است: «اگر چنین مسئولی به زور یا فریب و تقلّب بر آن منصب بماند مردم باید عدم مشروعیّت و مقبولیّت آنها را در نزد خود و برکناری آنان از منصب را با رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منکر... و انتخاب مفیدترین و کم هزینه‌ترین راه ممکن ابراز داشته و بخواهند». بر این اساس، آقای منتظری ابراز چنین خواسته‌ای را وظیفه‌ای همگانی دانسته‌است که کسی نمی‌تواند به بهانه‌ای از آن شانه خالی کند. در ادامه منتظری «ترس از مخلوق» را شرک به خداوند دانسته‌است. همچنین وی گفته‌است «متولّی امور جامعه» که «با احکام شرع، موازین عقل و میثاق‌های ملّی» عمداً مخالفت کند جائر و ولایتش جائرانه‌است.[۶۱][۶۲]
  • به فتوای منتظری آمر و متصدّی و مباشر اعترافات و مصاحبه‌های ساختگی تلویزیونی - با زور و شکنجه و تهدید - گناهکار و مجرمند و شرعاً و قانوناً مستحقّ تعزیر خواهند بود. [۶۳]
  • او در آستانهٔ سی‌امین سالگرد اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام گفت اشغال سفارت آمریکا کار درستی نبوده‌است.[۶۴][۶۵]
  • ولایت مطلقه فقیه از جمله مصادیق بارز شرک است.[۶۶]

برخی ابتکارات[ویرایش]

  1. منتظری نخستین فقیه شیعی است که به حقوق پایه انسان قائل شد و به «حقوق انسان از آن حیث که انسان است» فتوا داد. وی در «رساله حقوق» به این حق پایه فطری اذعان کرد؛ و از کلیه ظرفیتهای فقه سنتی برای استیفای حقوق بشر استفاده کرد. حقوق زندانی، حقوق مخالف سیاسی و حقوق شهروندی بهائیان بهترین نمونه‌های فتاوای حقوق بشری ایشان است.[۶۷]
  2. وی ماهیّت حکومت را عقد و معاهده بین مردم و کارگزاران خدمات عمومی می‌داند. حال آنکه در نظریّهٔ «ولایت انتصابی مطلقهٔ فقیه» ولایت نه عقد است نه ایقاع؛ بلکه حکمی وضعی است که ازسوی شارع وضع شده است. مبنای چنین بینشی به‌رسمیّت شناختن حقّ مردم در زندگی اجتماعی است. مردم در برابر خداوند مکلّف‌ند امّا نسبت به یکدیگر ذی‌حقّ هستند. حقّ‌الناس در حوزهٔ عمومی سنگ اوّل تفکر سیاسی وی است.
  3. از دیدگاه وی، نصب عام فقیهان ازسوی شارع به ولایت بر مردم فاقد دلیل است. منتظری نخستین فقیه شیعی است که با ابطال انتصاب، به لزوم انتخابِ فقیه ازسوی مردم قائل شده و پایه‌های استواری برای حکومت انتخابی در فقه استدلالی تدارک دیده است.
  4. وی ولایت مطلقه را مردود دانسته و باتوجّه به مبنای خاصش دربارهٔ ماهیت حکومت، به ولایت مقیّده معتقد است. تقیّد به قانون اساسی به‌عنوان شرط ضمن عقد برای حاکم لازم‌العمل است؛ لذا حاکمِ فراقانون، از دیدگاه وی نامشروع است.
  5. برخلاف نظریّهٔ رسمی ولایت انتصابی مطلقهٔ فقیه که زمامداری در آن مادام‌العمر است، ایشان موقّت بودن دوران خدمتگزاری تمامی مقامات حکومتی را لازم می‌داند و تمرکز قدرت مادام‌العمر را عین استبداد می‌شمارد.
  6. از دیدگاه منتظری رضایت مردم شرط مشروعیّت حکومت است. این رضایت شرطی مستقل از لزوم عدالت حاکم است. هیچ‌کس حق ندارد بدون رضایت مردمِ جامعه‌ای، حکومت آن جامعه را به‌دست بگیرد. رضایت مردم نه فقط شرط ابتدایی، بلکه شرط استمراری مشروعیّت حکومت است. رضایت مردم از طُرق عُقلاییِ انتخابات، در مقاطع مشخصِ زمانی و همه پرسی در موارد حسّاس، سنجیده می‌شود. به نظر وی یکی از مصادیق ولایت جائر، حکومت با زور و بدون رضایت مردم است.
  7. از دیدگاه اخیر منتظری، وظیفهٔ فقیه متناسب با تخصّص وی نظارت عالیه بر امور جامعه است نه دخالت در امور ریز و درشت کشور. به نظر اخیر وی مسئول ادارهٔ کشور، رئیس جمهور منتخب مردم است نه رهبر. وی حاکمیّت دوگانه را سمّ مهلک دانسته و معضل را ناشی از تصوّر غلط از ولایت فقیه و مستغنی دانستن فقه از همهٔ علوم می‌شناسد. ادارهٔ یک جامعهٔ سالم براساس تجارب بشری و شیوه‌های علمی ممکن است و هرگز از فقه و حقوق، نمی‌توان انتظار برنامه‌ریزی داشت.
  8. از دیدگاه منتظری، آزادی مخالف، مادامی که دست به اسلحه نبرده از لوازم حکومت دینی است. حکومت علوی با «عدالت» و «آزادی مخالف» از حاکمیّت اموی تمایز می‌یابد. ایشان به تبع نائینی «استبداد دینی» را بدترین نوع استبداد می‌داند. او نظارت و انتقاد از حکومت را خدمت و وظیفهٔ دینی همگانی می‌داند و دین و فقه و شریعت را نردبان قدرت دنیوی کردن حرام می‌داند. او معتقد است قضاوت را نباید سیاسی کرد. قضاوت عادلانه را شاغول سلامت حکومت می‌داند و قضّات تحت امر حاکم را در شفیر جهنم.[۶۸]

درنگاه دیگران[ویرایش]

  • رضا معینی، مسوول میز ایران، افغانستان و تاجیکستان سازمان گزارشگران بدون مرز، که خود زندان‌های دهه ۶۰ ایران را تجربه کرده است، می‌گوید: آقای منتظری بدون شک بنیان‌گذار اخلاق در سیاست در ایران است. چرا که او در زمانی که امکان دست‌یابی به قدرت را داشت سکوت نکرد و در یک اقدام معین که در حمایت از افرادی بود که حقوقشان پایمال شده بود از قدرت کناره گرفت. به گفته او، اعتراض آیت‌الله منتظری به کشتار زندانیان در دهه ۶۰ و «نه گفتن به قدرت» برای ماندگاری ایشان در ذهن عمومی جامعه کفایت می‌کند.[۶۹]
  • ایرج مصداقی می‌گوید: آیت‌الله منتظری از همان سال‌های نخست بعد از انقلاب برای بهبود وضعیت زندان‌ها و زندانیان سیاسی تلاش کرده و نمایندگانی در زندان‌ها داشته که با زندانیان ملاقات کرده و برای ایشان گزارش تهیه می‌کردند. او می‌گوید: ایشان از ابتدای دهه ۶۰ در زندان نماینده داشتند و تذکرهایی هم دادند، اما آنقدر فعال نبودند ولی از سال ۶۳ به بعد اقدام عملی کردند. نامه سال ۶۴ ایشان خطاب به آقای خمینی و بیان اینکه اطلاعات شما روی ساواک را سفید کرده است و همین‌طور نامه سال ۶۵ ایشان نشان می‌دهد که نسبت به مسائل زندان حساس بودند و روی نکات حساسیت برانگیزی انگشت می‌گذاشتند.[۷۰]

جستارهای وابسته[ویرایش]

نگارخانه[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. تشییع جنازه همسر آیت‌الله منتظری «در فضایی امنیتی»، بی‌بی‌سی فارسی
  2. خدمت - گذری بر زندگینامه مرحوم آیت‌الله منتظری
  3. خبرگزاری فارس. «بازخوانی نامه تاریخی 68/1/6 امام(ره) به منتظری». 
  4. Iran's dissident Grand Ayatollah Montazeri dies بی‌بی‌سی انگلیسی
  5. Proپرونده: Iran's dissident ayatollah بی‌بی‌سی انگلیسی
  6. Cleric Wields Religion to Challenge Iran’s Theocracy نیویورک تایمز، ۲۱ نوامبر ۲۰۰۹
  7. تثبیت مرجعیت امام توسط بنیان گذاران جامعه مدرسین
  8. «دفتر حسین‌علی منتظری». بازبینی‌شده در ۱۷ مهر ۸۸. 
  9. %5Chtml%5C0219.htm «دفتر حسین‌علی منتظری». بازبینی‌شده در ۱۷ مهر ۸۸. 
  10. نمایش عضو مجلس تدوین: حسینعلی منتظری نجف آبادی
  11. By JOHN KIFNER. «Montazeri, Partner of Khomeini, Emerging as Heir to His Position; Strong Line Echoes Khomeini's Montazeri, a Partner of Khomeini, Is Emerging as His Likely Successor Theological School Backs Him»(انگلیسی)‎. وب‌گاه نیویرک تایمز. ۲۳ مارس ۱۹۸۰. ۱. بازبینی‌شده در ۲۸ مارس ۲۰۱۰. 
  12. مصاحبه با بی‌بی‌سی
  13. بازگشت گربه نره! سیامک مهر
  14. [۱]
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ فرزین منصوری. «استعفاهای تاریخی در جمهوری اسلامی». بی‌بی‌سی فارسی، ۱۳ مه ۲۰۱۶–۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ۱۳ مه ۲۰۱۶. 
  16. خاطرات ناطق نوری
  17. اجتهاد و مرجعیت پس از آیت‌الله منتظری
  18. «موضع گیری مقامات وقت دربارهٔ اعدامهای دهه ۶۰». بی‌بی‌سی. 
  19. درباره حسینعلی منتظری (مازیار رادمنش) وب‌گاه روزآنلاین، دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۸
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ آیت‌الله منتظری از مشروعیت‌بخشی به نظام تا سلب مشروعیت از ولایت مطلقه
  21. صحیفه نور
  22. نگاهی دیگر: ۳۰ سال جنگ قدرت در ایران- بخش دوم
  23. سایت دفتر آیت‌الله العظمی منتظری-"انتقاد از خود"، صص. ۵-۱۴۴
  24. منتظری از عزل تا پس از غائله ۲۳ آبان
  25. Genevieve Abdo, “[This Aging Ayatollah Could Rewrite Iran's Future, http://www.iran.ru/eng/iran_news.php?act=news_by_id&news_id=1725]” The. Washington Post, 10 February 2003
  26. خداحافظ آقا سید مرتضی ابطحی، تورجان
  27. Iran: Reformists Establish Headquarters For Organizing Ayatollah Montazeri's Services Radio Zamaneh, 24 December 2009
  28. (تصاویر)
  29. «منتظری: رفع حصر من کامل نشده‌است». عصر نو، ۱۱ اسفند ۱۳۸۱. 
  30. رادیو زمانه. «منتظری: از مردم عذرخواهی کنید». رادیو زمانه - ۴ تیر ۱۳۸۸. بازبینی‌شده در ۴ تیر ۱۳۸۸. 
  31. «پیام منتظری پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن». سایت رسمی منتظری. 
  32. اعتماد ملی
  33. بی‌بی‌سی
  34. حضور کروبی بر پیکر مرجع سبز ایران آیت‌الله منتظری
  35. آیت‌الله منتظری درگذشت؛ مراسم تشییع: ۹ صبح دوشنبه
  36. BBC فارسی - ایران - آیت‌الله منتظری درگذشت
  37. «حسینعلی منتظری درگذشت»(فارسی)‎. وب‌گاه رسمی رادیو زمانه. بازبینی‌شده در ۲۰ دسامبر ۲۰۰۹. 
  38. «Iran's dissident Grand Ayatollah Montazeri dies»(انگلیسی)‎. وب‌گاه خبر گزاری BBC. بازبینی‌شده در ۲۰ دسامبر ۲۰۰۹. 
  39. «پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت منتظری». فرارو، ۲۹ آذر۸۸. بازبینی‌شده در ۲۹ آذر۸۸. 
  40. «پیکر منتظری به خاک سپرده شد»(فارسی)‎. کلمه. بازبینی‌شده در ۳۰ آذر ۱۳۸۸. 
  41. «درگیری محدود بعد از مراسم و مداخله پلیس برای برقراری آرامش»(فارسی)‎. عصرایران. بازبینی‌شده در ۳۰ آذر ۱۳۸۸. 
  42. ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ «گزارش تشییع و تدفین منتظری+عکس»(فارسی)‎. آینده. بازبینی‌شده در ۳۰ آذر ۱۳۸۸. 
  43. «تشییع با شکوه رهبر معنوی جنبش سبز»(فارسی)‎. جرس. بازبینی‌شده در ۳۰ آذر ۱۳۸۸. 
  44. «درگیری میان مردم و نیروهای لباس شخصی در برابر بیت منتظری»(فارسی)‎. جرس. بازبینی‌شده در ۳۰ آذر ۱۳۸۸. 
  45. و دویچه وله - حمله به دفتر آیت‌الله صانعی
  46. «اطلاعیه بیت آیت‌الله العظمی منتظری دربارهٔ برگزاری مراسم چهلم»(فارسی)‎. وبگاه کلمه. بازبینی‌شده در ۹ بهمن ۱۳۸۸. 
  47. [/http://rahesabz.net/story/8987 «بازار نجف آباد تعطیل شد»] ‎(فارسی)‎. جرس. بازبینی‌شده در ۹ بهمن ۱۳۸۸. 
  48. [/http://www.rahesabz.net/story/9017 «چهلمین روز درگذشت رهبر معنوی جنبش سبز در سایه چکمه پوشان امنیتی»] ‎(فارسی)‎. جرس، ۱۰ بهمن ۱۳۸۸. بازبینی‌شده در ۱۰ بهمن ۱۳۸۸. 
  49. [/http://www.rahesabz.net/story/9117 «بازداشت بیش از ۴۰ نفر در مراسم اربعین آیت‌الله»] ‎(فارسی)‎. جرس، ۱۰ بهمن ۱۳۸۸. بازبینی‌شده در ۱۰ بهمن ۱۳۸۸. 
  50. «حمله به دفاتر آیت‌الله صانعی و منتظری در قم». بی‌بی‌سی، ۲۴ خرداد ۱۳۸۹. 
  51. «گزارش تهاجم نیروهای لباس شخصی به دفتر آیت‌الله العظمی منتظری، و پلمب دفتر». 
  52. «مراسم سالگرد آیت‌الله منتظری برگزار نمی‌شود»(فارسی)‎. BBC. بازبینی‌شده در ۱۳ آذر ۱۳۸۹. 
  53. «عدم برگزاری مراسم سالگرد آیت‌الله منتظری»(فارسی)‎. دویچه وله. بازبینی‌شده در ۱۳ آذر ۱۳۸۹. 
  54. «۹۰ سال پس از مرگ آیت‌الله». راه دیگر. 
  55. «فیلم مستند والعصر، دربارهٔ زندگی آیت‌الله منتظری». شهروندیار. 
  56. درس هائی از نهج البلاغه
  57. رو، خبرگزاری فارس
  58. مقاله‌ای تحقیقی از دکتر محسن کدیور با نام «مصافحه با اجنبیه» (تحلیل یک فتوای جدید) وب‌گاه منتظری، ۱۳۸۲/۹/۱۸
  59. BBCPersian.com | ایران | منتظری و بهائیان: مخالفت سرسخت و حقوق شهروندی
  60. منتظری: بهائیان ایران از حقوق شهروندی برخوردار می‌باشند (رادیو فردا، ۴خرداد۱۳۸۷)
  61. BBC فارسی - ایران - منتظری: ولایت کسی که با شرع و عقل و میثاق‌های ملی مخالفت کند جائرانه‌است
  62. http://www.kadivar.com/Index.asp?DocId=2329&AC=1&AF=1&ASB=1&AGM=1&AL=1&DT=dtv
  63. http://www.kadivar.com/Index.asp?DocId=2329&AC=1&AF=1&ASB=1&AGM=1&AL=1&DT=dtv
  64. «اشغال سفارت آمریکا کار درستی نبود»(فارسی)‎. وب‌گاه رادیو زمانه. بازبینی‌شده در ۴ نوامبر ۲۰۰۹. 
  65. «منتظری: اشغال سفارت آمریکا اشتباه بود»(فارسی)‎. وب‌گاه رسمی بی‌بی‌سی. بازبینی‌شده در ۴ نوامبر ۲۰۰۹. 
  66. «آیت‌الله منتظری: ولایت مطلقه فقیه شرک است»(فارسی)‎. وب‌گاه ایرانیان انگلستان. بازبینی‌شده در ۴ نوامبر ۲۰۰۹. 
  67. محسن کدیور، سوگ نامه فقیه پاکباز، بخش سوم، آیت‌الله منتظری و حقوق بشر
  68. محسن کدیور، در محضر فقیه آزاده، پنج سال در جستجوی عدالت گم‌شده
  69. «آیت‌الله حسین‌علی منتظری و راز ماندگاری». رادیو زمانه. بازبینی‌شده در ۰۱ فوریه ۲۰۱۴. 
  70. «آیت‌الله حسین‌علی منتظری و راز ماندگاری». همان. بازبینی‌شده در ۰۱ فوریه ۲۰۱۴. 

پیوند به بیرون[ویرایش]