مائو تسه‌تونگ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از مائو)
پرش به: ناوبری، جستجو
مائو تسه تونگ
Mao Zedong portrait.jpg
اولین رئیس کمیته مرکزی حزب کمونیست چین
مشغول به کار
۱۹ ژوئن ۱۹۴۶;– ۹ سپتامبر ۱۹۷۶
اولین معاون رئیس لیو شائوچی
لین بیائو
چو ان‌لای
هوآ گوئوفنگ
پس از خودش (به عنوان رئیس پلیتبوروی مرکزی)
پیش از هوآ گوئوفنگ
اولین رئیس پلیتبوروی حزب کمونیست چین
مشغول به کار
۲۰ مارس ۱۹۴۳ – ۲۴ آوریل ۱۹۶۹
پس از ژانگ ونتیان
(به عنوان دبیر کل حزب کمونیست چین)
پیش از خودش (به عنوان رئیس کمیته مرکزی)
رئیس کمیسیون مرکزی نظامی حزب کمونیست چین
مشغول به کار
August 23, 1945 – September 21, 1949
September 8, 1954 – ۹ سپتامبر ۱۹۷۶
پس از سمت ایجاد شد
پیش از هوآ گوئوفنگ
اولین رئیس کمیته ملی کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین
مشغول به کار
September 21, 1949 – December 25, 1954
رئیس افتخاری
December 25, 1954 – ۹ سپتامبر ۱۹۷۶
پس از سمت ایجاد شد
پیش از چو ان‌لای
اولین رئیس‌جمهور جمهوری خلق چین
مشغول به کار
۲۷ سپتامبر ۱۹۵۴ – ۲۷ آوریل ۱۹۵۹
اصلی چو ان‌لای
قائم مقام چو ته
پس از سمت ایجاد شد
پیش از لیو شائوچی
نماینده
کنگره ملی خلق
مشغول به کار
September 15, 1954 – April 18, 1959
December 21, 1964 – ۹ سپتامبر ۱۹۷۶
حوزه انتخاباتی کل پکن
اطلاعات شخص
زاده ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳(۱۸۹۳-12-۲۶)
شاوشان، ایالت هونان
درگذشت ۹ سپتامبر ۱۹۷۶ میلادی (۸۲ سال)
پکن
آرامگاه Chairman Mao Memorial Hall, Beijing, China
ملیت  چین
حزب سیاسی حزب کمونیست چین
سایر عضویت‌های سیاسی کومینتانگ (۱۹۲۵–۱۹۲۶)
همسر(ها) یانگ کای-هوی (۱۹۳۰–۱۹۲۰)
هوتزوچن (۱۹۳۷–۱۹۳۰)
جیانگ چینگ (۱۹۷۶–۱۹۳۹)
فرزندان ۱۰
محل
تحصیل
Hunan First Normal University
شغل ، سیاستمدار
مذهب آتئیست
امضاء

مائو تسه تونگ (مائو زدونگ، یا مائو تسه دون نیز تلفظ می‌شود) تئوریسین مارکسیسم لنینیسم و سیاست‌مدار انقلابی کمونیست بود. وی جمهوری خلق چین را در سال ۱۹۴۹ با شکست دادن نیروهای چیانگ کای شک، رئیس‌جمهور وقت چین بنیان گذاشت. او تا پایان عمر در راس حکومت جمهوری خلق چین قرار داشت و این کشور جهان چندمی را به یکی از مهم‌ترین کشورهای دنیا در عرصهٔ سیاست و اقتصاد تبدیل کرد گرچه روشهایی که وی در پیش گرفت مورد انتقاد برخی است. برداشت مائو از مارکسیسم که به نقش برجستهٔ دهقانان و روستائیان در انقلاب کارگری ایمان داشت و بر اهمیت فرهنگ به عنوان عنصری که می‌تواند بر اقتصاد سوسیالیستی تأثیر گذارد تأکید می‌کرد به مائوئیسم[۱] معروف است، از سوی بسیاری از نیروهای مبارز در دنیا از جمله در ایران و نپال و پرو پیروی می‌شد. از او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و مهم‌ترین شخصیت‌های سیاسی دنیا در قرن بیستم نام برده می‌شود.[نیازمند منبع]

دوران کودکی[ویرایش]

مائو در ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳ در شاوشان از ایالت هونان به دنیا آمد. خانواده‌اش از طبقهٔ کشاورز بودند، اما نسبت به دیگر هم محلی‌هایشان وضع مالی خوب و مناسبی داشتند. مائو از همان دوران کودکی در مزرعه کار می‌کرد. خانواده‌اش او را در مدرسه‌ای نزدیک خانه‌شان ثبت نام کردند. در آن مدرسه که یک مدرسه معمولی و محلی بود، علوم و عقاید کنفسیوس، فیلسوف چینی را آموزش می‌دادند. پدرش مردی سختگیر و دقیق بود و می‌خواست پسرش نیز فردی منظم و با انضباط باشد. مائو نیز در مدرسه موفق بود، زیرا در خانه تحت تعلیم چنین پدر موشکافی بزرگ می‌شد. همچنین مادرش زنی مذهبی، پارسا و آرام بود او به طور دقیق آداب و احکام دین بودا را اجرا می‌کرد. در ضمن از همان دوران کودکی پسرش را به دینداری و اجرای احکام دینی تشویق می‌نمود.

دوران جوانی[ویرایش]

در اوایل سال ۱۹۱۱ هنگامی که مائو ۱۸ ساله شده بود، نیروهای انقلابی حزب ملی جین (کومین تانگ) به رهبری سون یات سن بر امپراتوری منچو پیروز شدند. مائو به مدت ۱۰ سال به چانگ‌شا پایتخت ایالت یون نان رفت. او در این مدت تلاش‌های زیادی برای تغییرات سیاسی در جامعه و ایجاد یک فرهنگ جدید کرد. مائو مدت کوتاهی وارد ارتش جمهوری‌خواهان شد و سپس به مدت شش ماه بدون وقفه به مطالعه در کتابخانه بزرگ شهر پرداخت.

دوران دانشجویی[ویرایش]

در سال ۱۹۱۸ مائو از مدرسه حقوق و اقتصاد چانگشا فارغ‌التحصیل شد و به پکن، پایتخت چین سفر کرد تا تحصیلاتش را تکمیل کند. او به سرعت توانست وارد دانشگاه پکن شود. به طور نیمه وقت در کتابخانه دانشگاه، یک کار دانشجویی گرفت تا بتواند خرج و هزینهٔ دانشگاه و زندگی در شهر بزرگ پکن را فراهم سازد. بسیاری از همکلاسی‌های او وضعیت مالی خوبی داشتند و به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی و آلمانی مسلط بودند، در حالیکه مائو در یک شهر کوچک بزرگ شده و دهقانزاده‌ای بیش نبود. مائو به دلیل اختلاف سطح شدید مالی با دیگر همکلاسی‌ها از رفاقت با آنان پرهیز می‌کرد و حتی از زندگی‌اش برای آنان چیزی نمی‌گفت. او در این زمان با تعدادی از روشنفکران و جوانان هم‌کیش خود گروهی تشکیل داد که بعدها به بنیان‌گذاری حزب کمونیست چین توسط آنان منجر شد.

دوران کار در مدرسه و ازدواج[ویرایش]

در سال ۱۹۱۹ مائو به هونان بازگشت. در آن‌جا فعالیت‌های سیاسی‌اش را گسترش داده، تشکیلات سازمان یافته‌ای ایجاد کرد و به انتشار کتب و مقالات سیاسی پرداخت. او همچنین مدیر مدرسه ابتدایی در هونان شد و تنها سرمایه مالی‌اش همین حقوق ناچیز بود.

مائو در سال ۱۹۲۰ برای بار دوم با یانگ کای‌های، دختر یکی از معلمان مدرسه ازدواج کرد. یانگ کای‌های در سال ۱۹۳۰ در سازمان ملی‌گرایان چین استخدام شد. او با عقاید مائو کاملاً مخالف بود، لذا مائو تصمیم به ازدواج مجدد گرفت و از یانگ کای‌های به طور رسمی جدا شد و با هوتزوچن پیمان زناشویی بست. همسر سوم مائو زن فداکار و مهربانی بود و مائو را در رسیدن به اهدافش حمایت نمود. اما مائو زندگی با او را هم ادامه نداد و در سال ۱۹۳۷ او را طلاق داد. مائو بار دیگر در سال ۱۹۳۹ تصمیم به ازدواج گرفت و این بار جیانگ چینگ را به همسری برگزید.

پایه‌ریزی حزب کمونیست چین[ویرایش]

در سال ۱۹۲۱ حزب کمونیست چین در شانگ‌های سازمان‌دهی شد، مائو عضو اصلی آن حزب شد و در هونان رهبری طرفداران این حزب را به عهده گرفت. حزب جدید در یک بخش پیشرو شکل گرفت. مائو در بخش پیشرو در شانگهای، هونان و کانتون و سازمان‌های کارگری و رعیتی فعالیت‌های زیادی انجام داد و یک مؤسسه آموزشی برای کارگران و کشاورزان تأسیس کرد.

در همان سال چیانگ کای شک بعد از مرگ سون یات سن سیاست‌مدار و رهبرانقلابی حکومت چین کنترل حکومت را به دست گرفت. عقاید چیانگ کای شک با خط مشی سون یات سن مغایرت کامل داشت و سال بعد کنترل ارتش ناسیونالیستی را به عهده گرفت. در سال ۱۹۲۷ چیانگ کای شک حکومت و عوامل آن را از کمونیست‌ها پاک کرد و افرادی که جزء حزب کمونیست بودند اخراج و زندانی شدند.

او مائو را نیز به کوه‌های جنوب چین تبعید کرد، حزب کمونیست چین دست از فعالیت نکشید و یک ارتش پارتیزانی را تشکیل داد. سال ۱۹۲۷ مائو حرکت و جنبش کشاورزان را که خودش باعث آن بود، در هونان رهبری کرده و عقاید بالقوه‌اش را به بالفعل تبدیل کرد.

جنگ داخلی چین[ویرایش]

جنگ داخلی چین تخاصمی نظامی در کشور چین بین کومینتانگ (حزب ناسیونالیست چین) و حزب کمونیست چین بود. این جنگ در ۱۹۲۷ با تصفیهٔ کومینتانگ از اعضای چپ و کمونیست توسط رهبر وقت آن، چیانگ کای شک، آغاز شد، کشاورزان و کارگران حزب کمونیست چین را حمایت می‌کردند و به این ترتیب کم‌کم حزب کمونیست چین به رهبری کشاورزان و کارگران رسید. حزب کمونیست چین در سال ۱۹۳۰ نیروی تقریباً عظیمی را فراهم کرد و به سوی شهرهای بزرگ پیش رفت و توانست چند شهر را به تسلط خود درآورد.

در پی تلاشهای حزب کمونیست چین، ایالت کیانگسی نیز تحت کنترل مائو قرار گرفت و کم‌کم نیروهای حزب کمونیست چین قدرتمندتر شد.

در اکتبر ۱۹۳۵ مائو دستور راهپیمایی طولانی داد و پیرو دستور مائو، پارتیزان‌ها مسافت هزاران کیلومتر را پیاده‌روی کردند.[۲] به این وسیله مائو توانست تا حدی به منظورش برسد و یک حزب جدید در «ین‌آن» برقرار کند.

حمله ژاپن به چین[ویرایش]

در سال ۱۹۳۷ ژاپن به چین حمله کرد ولی نیروهای کمونیست در برابر ژاپن ایستادگی کرده و قدرت خود را به اثبات رسانیدند.

مائو در مدتی که به مبارزه مشغول بود دست به نگارش برد و چندین مقاله و کتاب به رشته تحریر درآورد. در سال ۱۹۳۷ مقاله‌ای با نام «تناقض و تمرین» را نوشت. این مقاله براساس نظریات مارکس بود. در سال ۱۹۴۰ مقالهٔ دیگری با نام «دمکراسی جدید» را نوشت که در چین یک نظریه منحصربه‌فرد معرفی شد.

در سال ۱۹۴۲ مقالهٔ «سخنرانی‌هایی در زمینهٔ ادبیات و هنر «ین‌آن»» را نگاشت. با ارائه مقالات، تعداد طرفداران او بیشتر و بیشتر شد، به طوری که در سال ۱۹۳۷ که طرفداران او ۴۰۰۰۰ نفر بودند، در سال ۱۹۴۵ به ۱۲۰۰۰۰ نفر رسید.

جنگ میان ناسیونالیست‌ها و کمونیست‌ها به این نحو به پایان رسید که مرز میان این دو فرقه شکسته شد. کمونیست‌ها حتی در آمریکا نیز نفوذ پیدا کردند و در سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۴۹ رشد سریع پیروان کمونیسم نه تنها در چین، بلکه در گوشه و کنار جهان به وضوح دیده می‌شد.

تأسیس جمهوری خلق چین[ویرایش]

بعد از حمله ژاپن به چین حزب کمونیست چین، با ژاپنی‌ها و چیانگ کای شک مبارزات زیادی داشت و با پایان جنگ جهانی دوم توانست جمهوری خلق چین[۳] را در سال ۱۹۴۹ تأسیس و تثبیت نماید.

از اوایل سال ۱۹۵۰ مائو رهبر اصلی حزب شد و کنترل کمیسیون نظامی حزب کمونیست چین را به عهده گرفت. در سال ۱۹۵۳ بعد از مرگ استالین، موقعیت مائو به عنوان رهبر کمونیست‌ها پررنگ‌تر و برجسته‌تر شد.

جنبش صدها گل[ویرایش]

در آن زمان از لحاظ فرهنگی جامعه چین نیاز به تغییر و دگرگونی داشت، مائو در سال ۱۹۵۷ کتابی با نام «تناقض صحیح میان مردم» را نوشت. در همین سال یک جنبش به نام «صدها گل» را بر پا کرد که بزرگ‌ترین ابداع و اساسی‌ترین مسئله در کشمکش‌های ایدئولوژیک قدرت بود. روشنفکران چینی در این جنبش سرکوب شدند.

جهش بزرگ به پیش[ویرایش]

مائو در سال ۱۹۵۸ با هدف تغییر سریع اقتصاد و صنعتی کردن چین طرح «جهش بزرگ به پیش» را مطرح کرد. بر اساس این طرح کلیه زمین‌های کشاورزی چین مصادره و به ۲۶ هزار واحد اشتراکی تقسیم شدند. در آن سالها مائو اکثر محصولات زراعی چین را در مقابل دریافت کمکهای نظامی و سیاسی به اروپای شرقی صادر کرد. او همچنین مواد غذایی و پول به نهضت‌های کمونیستی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین فرستاد.

در جریان اجرای این طرح که ۴ سال طول کشید حدود ۳۸٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر در اثر قحطی و کمبود مواد غذایی جان خود را از دست دادند. به تبع آن مبارزه قدرت (انقلاب فرهنگی چین) در سال‌های ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ در حزب کمونیست چین شروع شد.

انقلاب فرهنگی چین[ویرایش]

مائو در سال ۱۹۶۶ انقلاب فرهنگی چین را که بزرگ‌ترین و اساسی‌ترین کشمکش قدرت در حزب کمونیست چین بود به رهبری همسر مائو جیانگ چینگ را برپا کرد و ارتشی به نام گاردهای سرخ را برای حمایت از مائو از دانشجویان و دانش‌آموزان بر پا کرد. مائو در سال ۱۹۶۸ کتابی به نام کتاب سرخ نوشت. چهره‌های میانه‌رو حزب اخراج شدند. در سال ۱۹۶۸ مائو نام مرد برتر چین را از آن خود کرد. گاردهای سرخ در سال ۱۹۶۹ به دست ارتش چین سرکوب شد. انقلاب فرهنگی چین اشتباهی استراتژیک محسوب می‌شود. پس از پایان انقلاب فرهنگی چین در اکتبر سال ۱۹۷۶، چین به دوره نوین توسعه تاریخی وارد شد.

مائو سرانجام در ۹ سپتامبر ۱۹۷۶ در سن ۸۲ سالگی چشم از جهان فروبست.

رخدادهای بعد از مرگ مائو[ویرایش]

حکومت چین پس از گذشت سال‌ها از مرگ مائو او را بنیان‌گذار و پدر حکومت خود می‌داند و عکس او بر اسکناس‌ها و مراکز اداری و دولتی تمام چین درج شده است. اما بسیاری از مائوئیست‌ها و احزاب مائوئیستی، دولت چین پس از مرگ مائو را قبول ندارند. بعد از مرگ مائو حزب کمونیست به ماندگاری خود در چین ادامه داد و در سال ۱۹۸۱ یک سری تغییرات در چین روی داد.[۴] البته اکثر کارگران و کشاورزان بر این تصور که با طرفداری از مائو حقوق از دست رفته خود را به دست می‌آورند، پیرو مائو بودند. بعد از مرگ مائو قوانین بنا شده توسط مائو نادیده گرفته شد،[۵] اما تا به امروز عده بسیار زیادی در چین پیرو مائو هستند و تصویرش در اکثر خیابان‌ها نمایان است و هنوز او را رهبر خود می‌دانند.[نیازمند منبع]

پانویس[ویرایش]

  1. مائو و مائوییست‌ها (بخش اول)
  2. پیاده‌روی طولانی و حقیقت
  3. جمهوری خلق چین و ارزیابی تاریخی سوسیالیسم
  4. مقایسه روسیه با چین
  5. همان

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

پیوند به بیرون[ویرایش]