محمدحسین نائینی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
میرزا محمدحسین غروی نائینی
شناسنامه
نام کامل محمدحسین غروی نائینی
لقب میرزای نائینی
محقق نائینی
زادروز ۲۶ خرداد ماه ۱۲۳۹ خورشیدی
زادگاه نائین، ایران
تاریخ مرگ ۲۳ مرداد ۱۳۱۵ خورشیدی
محل مرگ نجف، عراق
دین اسلام
مذهب شیعه
پیشه روحانی
اطلاعات سیاسی
پست‌ها مرجع تقلید
اطلاعات علمی و مذهبی
استادان محمدباقر نجفی
میرزای شیرازی
محمدکاظم خراسانی
شاگردان سید ابوالقاسم خویی
سید جواد تبریزی
سید محسن حکیم
سید محمدحسین طباطبایی
سید هدایت الله طباطبایی (فاضل عقدایی)
سیدمحمدهادی میلانی
محمدتقی بهجت
سید حسین شهشهانی
کتاب‌ها تنبیه‌الامة و تنزیه‌الملة

میرزا حسین نائینی , شیخ الاسلام محمدحسین غروی نائینی منوچهری اصفهانی (زاده ۲۷ ذیقعده ۱۲۷۶ (۲۶ خرداد ماه ۱۲۳۹ ش) در نائین[۱] ـ درگذشته ۲۶ جمادی‌الاول ۱۳۵۵ در نجف) مرجع تقلید شیعه بود. پدر او شیخ الاسلام میرزا عبدالرحیم، از خاندان بزرگ منوچهری بود که در شهر اصفهان پدرانش - پشت به پشت - لقب شیخ الاسلامی داشتند. خاندان نایینی در اصفهان به بهره‌مندی از خوبیها شهره عام و خاص و از نظر علم و دینداری زبانزد همگان بودند و خانه ایشان در زمان بروز مشکلات پناه مستمندان بود.

تحصیلات در اصفهان[ویرایش]

نائینی تحصیلات ابتدایی را در نائین گذراند. در ۱۷ سالگی به اصفهان رفت و علاوه بر فقه و اصول فقه و کلام و حکمت در ادبیات فارسی و عربی و ریاضی نیز دانش آموخت. وی در اصفهان از محضر محمد باقر نجفی بهره برد.[۲] وی در اصفهان در منزل حاج محمد باقر نجفی اصفهانی، سرپرست حوزه علمیه و دوست دیرین پدرش، اقامت داشت. در این حوزه با تلاش و پی گیری، دانش‌های مقدماتی را با دقّت هر چه تمام تر به پایان می‌برد. علم اصول را از حوزه درس ابوالمعالی کرباسی، مدرّس توانای اصول، و فلسفه و کلام را از محضر بزرگان دانش حکمت و معقول هم چون میرزا جهانگیرخان قشقائی، شیخ محمدحسن هزارجریبی و شیخ محمدتقی نجفی اصفهانی، معروف به آقا نجفی اصفهانی، و فقه را نزد شیخ محمدباقر نجفی اصفهانی فرا می‌گیرد.[۳]

تحصیلات در سامرا و نجف[ویرایش]

وی در سال ۱۳۰۳ قمری برای ادامه تحصیل و پیمودن مدارج عالی علمی راهی عتبات عالیات می‌شود و پس از توقف کوتاهی در نجف اشرف، به حوزه سامرا که در آن زمان با حضور میرزای بزرگ شیرازی حیات علمی تازه‌ای یافته بود، بار سفر می‌بندد و از حوزه درس اساتید بزرگ حوزه سامرا، چون سید مجدّد شیرازی، سید اسماعیل صدر و سید محمد فشارکی اصفهانی بهره می‌برد. او در تمام طول زمان انقلاب مشروطیت و زمان بعد از ان تا پایان جنگ جهانی اول در ایران نبوده است. نائینی در سال ۱۳۱۴ پس از مرگ استادش به نجف رفت و از شاگردان محمدکاظم خراسانی شد و سال‌ها در کنار او به فعالیت پرداخت[۴]. آقابزرگ تهرانی می‌نویسد: «میرزای نایینی در جلسه درس عمومی آخوند شرکت نمی‌کرد. چون او غنی از آن بود؛ و اگر هم شرکت می‌نمود به خاطر احترام و ادب شرکت می‌کرد نه برای تعلیم و تلمّذ»[۵]

او تدریس را در زمان حیات استادش (میرزای شیرازی) آغاز کرد[۶].

شاگردان[ویرایش]

شناخته‌شده‌ترین شاگردان او عبارتند از:

نظرات[ویرایش]

گرایش سیاسی نائینی نزدیک به میرزای شیرازی و همچنین سید جمال‌الدین اسدآبادی بود که از دوستان دوران جوانی او به شمار می‌رفت.[۷]

دولت اسلامی[ویرایش]

نائینی از نخستین اندیشمندانی‌ست که به صراحت از لزوم وجود قانون اساسی در دولت اسلامی سخن گفته است. به اعتقاد او در دوران غیبت و در غیاب «ملکه عصمت» نخستین چیزی که می‌تواند حافظ عدالت و مانع طغیان حکومت‌گران باشد، قوای قانونی و قانون اساسی است.[۸]

او قانون اساسی را «در ابواب سیاسیه و نظامات نوعیه» به رساله‌های عملیه تقلیدیه «در ابواب عبادات و معاملات و نحوهما» تشبیه می‌کند.[۹]

ولایت فقیه[ویرایش]

مسئله ولایت فقیه یکی از اختلافات عمیق نظری خراسانی و نائینی است. برعکس خراسانی که مطلقاً منکر ولایت فقیه است وحتی فقیهان را در رأی متأخرش قدر متیقن در جواز تصرف در امر و حسبیه نمی‌داند و در مجموع هر نوع حق ویژه‌ای را در حوزه عمومی برای فقها منکر است٬ نائینی به ولایت فقیه قائل است. در آثار به جامانده از نائینی در مجموع دو قـول در بـاره قـلمرو ولایت فقیه از وی به یادگار مانده است. قول اول نیابت فقیه در امـور حسـبیه. نـائینی در کـتاب تنبیه الامه می نویسد:

از جمله قطعیات مذهب ما طایفه امامیه این است که در این عـصر غـیبت عـلی مغیبه السلام٬ آنچه از ولایات نوعیه را که عدم رضاء شارع مقدس بـه اهـمال آن حتی ـ در این زمینه ـ معلوم باشد٬ وظایف حسبیه نامیده و نیابت فقهای عصر غیبت را در آن قدر متیقن و ثابت دانستم٬ حتی با عدم ثبوت نیابت عامه در جمیع مناصب٬ و چون عدم رضاء شارع مقدس به اختلال نظام و ذهاب بیضه اسلام بلکه اهمیت وظایف راجع به حفظ و نظم ممالک اسلامیه از تمام امور حسبیه از اوضح قطعیات است٬ لذا ثبوت نیابت فقها و نواب عام عصر غیبت در اقامه وظایف مذکوره از قطعیات مذهب خواهد بود...[۱۰] [۱۱] [۱۲]

و نیز در موارد زیر: «بنابر اصول ما طایفه امامیه این گونه امور نوعیه و سیاسیت امور امت را از وظایف بررسی مبانی فکری و اجتماعی مشروطیت ایران نواب عام عصر غیبت علی مغیبه السلام می دانیم»[۱۳]

جهاد در جریان جنگ جهانی اول[ویرایش]

پس از شروع جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ م) بخش وسیعی از خاک کشور عراق به دست نیروهای انگلیسی اشغال شد. در پی این امر علمای شیعه وارد صحنه شده، علیه آنان حکم جهاد دادند. در این میان آیت‌الله نایینی نقش خویش را به طور فعال ایفا کرد و همگام با دیگر علما علیه قوای خارجی دست به قیام زدند. [۱۴] بعد از شکست دولت عثمانی، دولت انگلیس در صدد روی کار آوردن حکومتی دست نشانده و انگلیسی بر عراق برآمد و از مردم عراق دعوت شد تا در یک انتخابات عمومی برای تعیین یک حاکم انگلیسی برای خود شرکت جویند. علما و روحانیان طراز اول عراق نیز مجدداً به مخالفت با انگلیسیان برخاسته، با صدور فتوا، انتخاب فردی کافر را برای حکومت بر مسلمانان حرام دانستند. دولت انگلیس که خود را در مخمصه دید قراردادی با ملک فیصل بست و او را در سال ۱۳۴۰ قمری پادشاه عراق گردانید. [۱۵]فتوای علما چنان تأثیری در مردم گذاشت که امکان انتخابات را در شهرهایی چون نجف و کوفه سلب کرد. بعد از این رخدادها بود که استعمار پیر زمینه تبعید مراجع دینی را تدارک دید و آیت‌الله نایینی و آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت‌الله میرزا محمدعلی شهرستانی را به ایران تبعید کرد. [۱۶] [۱۷] آن سه مرجع بزرگوار با استقبال پرشور مردم مذهبی ایران و علما و روحانیون شهرهای مختلف مخصوصاً علمای قم قرار گرفتند و سپس به برپایی جلسه درس و اقامه نماز جماعت پرداختند. سرانجام ملک فیصل در اثر فشار مردم و علما، مجبور به عذرخواهی از مراجع تبعید شده گردید و آن سه فرزانه دهر پس از یک سال دوری از حوزه علمیه نجف در سال ۱۳۴۲ ق. بازگشتند. او در جریان جنگ جهانی اول از جمله روحانیونی بود که علیه انگلیس اعلام جهاد کردند و پس از به قدرت رسیدن ملک فیصل نیز با او مخالفت کرده و انتخابات عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان را تحریم کرد و در اعتراض به تبعید شیخ مهدی خالصی (در ۱۱ مارس ۱۹۲۲م (۲۱ اسفند ۱۳۰۰ش)) از رهبران مخالفان ملک فیصل به حجاز به همراه تعداد دیگری از روحانیون به ایران مهاجرت کرد که پس از یکسال به نجف بازگشت[۱۸].

در مرحله آخر زندگی نائینی، سندی در مبارزه با دو دولت ایران و عراق در دست نیست بلکه بی علاقگی اش به سیاست و دوستی با قدرت مندان دیده می‌شود. [۱۹]

آثار[ویرایش]

یکی از مهمترین آثار منسوب به او که منعکس کننده نظرات سیاسی اوست گفتگوی محمدکاظم خراسانی بامیرزای نائینی پیرامون حکومت دینی می‌باشد. در صحت این اثر تشکیک وجود دارد. اکبر ثبوت معتقد است این گفتگو روی داده است ولی برخی دیگر چون عبدالکریم موسوی اردبیلی، آیت الله سیستانی، ذبیح‌الله نعیمیان، محمدعلی نجفی کرمانشاهی، محمدصادق مزینانی و ... آن را جعلی می‌دانند. همچنین محسن کدیور نیز در مقالات خویش به این گفتگو استناد می‌کند. اصل این گفتگو چاپ نشده و گزیده‌هایی از آن در کتاب محسن دریابیگی (چاپ اول ۱۳۸۶ و دوم ۱۳۸۷) آمده است.

تنبیه‌الامة و تنزیه‌الملة معروف‌ترین اثر نائینی است که آن را در ربیع‌الاول ۱۳۲۷ (پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و پیش از فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان) نوشت و در همان سال در بغداد به چاپ رساند.[۲۰]

فارسی[ویرایش]

عربی[ویرایش]

  • وسیلةالنجات
  • حواشی علی العروةالوثقی
  • رساله الصلاة فی اللباس مشکوک
  • رسالة فی احکام الخلل فی الصلاة
  • رسالة فی نفی الضرر
  • رسالة فی التعبدی و التوصلی
  • اجوبة مسائل المستفتین
  • رسالة فی مسائل الحج و مناسکه
  • فهرست الحواشی علی العروة الوثقی

پیوند به بیرون[ویرایش]

https://en.wikipedia.org/wiki/Ayatollah_Mirza_Hussein_Naini

پانویس[ویرایش]

  1. تولد او را در ۱۲۷۳ و ۱۲۷۷ (۱۲۴۰ ش) نیز نوشته‌اند. ببینید: ورعی، سیدجواد. پژوهشی در اندیشه سیاسی نائینی، دبیرخانه مجلس خبرگان، ص ۱۷
  2. موسی نجفی، حکم نافذ آقانجفی، صفحه 27
  3. مهدی نایینی، گذری بر شخصیت علمی، اخلاقی و سیاسی میرزای نائینی، آموزه، پاییز 1383، شماره 5، صفحه375 تا 394
  4. محمدحسین نائینی. تنبیه الامة و تنزیه الملة. تصحیح سید جواد ورعی. چاپ اول. قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۲. صفحه ۱۱–۱۲. ISBN 964-371-348-2. 
  5. . ↑ نقباء البشر، ج ۲، ۵۹۴.
  6. سید محسن امین. اعیان الشیعه. تحقیق سید حسن امین. چاپ اول. بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶. ج ۶، صفحهٔ ۵۵. (ارجاع دست دوم به نقل از مقدمه تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله)
  7. ماهنامه حوزه، مصاحبه با آیت‌الله نجفی همدانی، بهمن و اسفند ۱۳۶۷. ش ۳۰، ص ۴۰
  8. داوود فیرحی. «تحولات نظریه‌های نظام سیاسی در اسلام». در نظام سیاسی و دولت در اسلام. چاپ اول. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، بهار ۱۳۸۲. ص ۶۱. ISBN 964-459-701-X. 
  9. محمدحسین نائینی. تنبیه الامة و تنزیه الملة. تصحیح سید جواد ورعی. چاپ اول. قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۲. صفحهٔ ۴۷. ISBN 964-371-348-2. 
  10. ميرزا محمدحسين نائيني٬ تنبيه المه و تنزيه المله ٬ فصل دوم٬ مقدمه دوم٬ ص ٤٦
  11. محسن کدیور، اندیشه سیاسی آخوند خراسانی، همایش یکصدمین سالگرد مشروطیت دانشگاه تهران، برگ ۲۴۳
  12. http://www.ensani.ir/storage/Files/20100915154049-اندیشه%20سیاسی%20آخوند%20خراسانی.pdf
  13. ميرزا محمدحسين نائيني٬ تنبيه الامه و تنزيه المله، ص ١٥
  14. تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۶۹.
  15. تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۷۳.
  16. تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۷۳.
  17. اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۵۵.
  18. عبدالهادی حائری. تشیع و مشروطیت. تحقیق سید حسن امین. چاپ اول. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۰. ص ۱۷۵–۱۷۸. (ارجاع دست دوم به نقل از مقدمه تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله)
  19. عبد الهادی حائری، تشییع و مشروطیت (تهران:امیرکبیر، 1364) ص197-193.
  20. ناظم‌الاسلام کرمانی. تاریخ بیداری ایرانیان. چاپ اول. تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۷. ج ۲ صفحهٔ ۵۳۵. (ارجاع دست دوم به نقل از مقدمه تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله)
جنبش مشروطه
Constitutional forces in Tabriz.jpg
عده‌ای از اعضای گروه فوج نجات تبریز.
سال ۱۹۰۹ میلادی.
شاهان قاجار
نام

دورهٔ پادشاهی

آقامحمد خان

فتحعلی شاه
محمدشاه
ناصرالدین شاه
مظفرالدین شاه
محمدعلی شاه

احمدشاه

۱۱۷۵–۱۱۶۱
۱۲۱۳–۱۱۷۶
۱۲۲۶–۱۲۱۳
۱۲۷۵–۱۲۲۶
۱۲۸۵–۱۲۷۵
۱۲۸۸–۱۲۸۵

۱۳۰۴–۱۲۸۸