مهدی بازرگان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
مهدی بازرگان
رُخ‌نگاره‌ای از مهدی بازرگان
۷۵امین نخست‌وزیر ایران
اولین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران
مشغول به کار
۱۵ بهمن ۱۳۵۷ – ۱۵ آبان ۱۳۵۸
رئیس جمهور بدون رئیس جمهور (دورهٔ انتقال)
قائم مقام عباس امیرانتظام
پیش از او: شاپور بختیار (نخست‌وزیر حکومت پهلوی)
بعد از او: محمدعلی رجایی (نخست‌وزیر دولت ابوالحسن بنی‌صدر)
وزیر امور خارجه ایران
موقت
مشغول به کار
۱۲ فروردین ۱۳۵۸ – ۲۳ فروردین ۱۳۵۸
نخست وزیر خودش
پیش از او: کریم سنجابی
بعد از او: ابراهیم یزدی
عضو مجلس شورای اسلامی
مشغول به کار
۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۹ – ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۳
حوزه انتخاباتی تهران
اطلاعات شخصی
تولد ۱۰ شهریور ۱۲۸۶
۱ سپتامبر ۱۹۰۷(1907-09-01)[نیازمند منبع]
تهران[۱]
مرگ ۳۰ دی ۱۳۷۳

۲۰ ژانویه ۱۹۹۵ میلادی (۸۷ سال)
زوریخ، سوئیس[۱]

ملیت ایران
حزب سیاسی جبهه ملی ایران، نهضت آزادی ایران
فرزندان زهرا، عبدالعلی، فتانه، فرشته، محمدنوید[۲]
محل تحصیل اکول سانترال پاریس (École Centrale Paris)
دین شیعه
امضاء
وب‌گاه Official website

مهدی بازرگان (۱۲۸۶ در تهران۳۰ دی ۱۳۷۳ در زوریخ)[۱] معروف به مهندس بازرگان، سیاستمدار، عضو جبهه ملی ایران، مؤسس حزب نهضت آزادی ایران، استاد دانشگاه، پژوهشگر قرآن و مدتی نخست وزیر ایران بود. او نخستین دانشیار دانشگاه تهران و مدتی بعد استاد و رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران شد.[۳]

بازرگان در ابتدا مخالف دخالت در سیاست بود اما با تشکیل دولت محمد مصدق وارد فعالیت سیاسی شد. او در ابتدا به عنوان معاون وزیر فرهنگ کابینه اول مصدق برگزیده شد و سپس از طرف مصدق به عنوان رئیس هیئت خلع ید از شرکت نفت انگلیس انتخاب شد. وی در اواخر دولت دوم مصدق، اولین شبکه لوله کشی آب تهران را تأسیس کرد. پس از سقوط دولت مصدق در جریان کودتای ۲۸ مرداد، فعالیت‌های سیاسی بازرگان گسترش بیش تری یافت. مهدی بازرگان به همراه چهره‌هایی از جمله سید رضا زنجانی اقدام به تأسیس نهضت مقاومت ملی کردند[۴][۵] و در آن بسیاری از طرفداران مصدق نظیر داریوش فروهر و محمود طالقانی را برای مبارزه سیاسی سازمان دادند

بعد از شکست نهضت مقاومت ملی، بازرگان به همراه الله‌یار صالح، باقر کاظمی، غلام‌حسین صدیقی و کریم سنجابی، از مؤسسان جبهه ملی دوم بود[۶] و کمی بعد با تایید محمد مصدق[پانویس ۱] و با همراهی یدالله سحابی و محمود طالقانی اقدام به تأسیس حزب نهضت آزادی کرد. تشکیل نهضت آزادی به علت اختلافاتی بود که در جبهه ملی بین بازرگان و افرادی دیگر پیش آمده بود و مصدق نیز جانب بازرگان را گرفت.[۷] سران وقت جبهه ملی با عضویت نهضت آزادی به عنوان یک حزب مخالفت کردند اما بازرگان، سحابی و طالقانی هم‌چنان به صورت عضو منفرد در جبهه ملی ماندند و در کنگره جبهه ملی هم حضور داشتند. بعد از این که مصدق به مخالفت با سیاست‌های جبهه ملی برخاست و تصمیم گرفت جبهه ملی را مجدداً سازمان‌دهی کند، چهار حزب نهضت آزادی، جامعه سوسیالیست‌ها، حزب ملت ایران و حزب مردم ایران، جبهه ملی سوم را تحت رهبری مصدق تشکیل دادند اما جبهه ملی سوم توسط ساواک سرکوب شد و پس از آن نیز مصدق درگذشت.[۸]

مهدی بازرگان به عنوان اولین نخست‌وزیر ایران پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ (رئیس دولت موقت) معرفی شد و نه ماه بعد پس از اشغال سفارت آمریکا، به دلیل اختلاف‌هایی که با روح‌الله خمینی و حزب جمهوری اسلامی داشت،[۹] از این مقام استعفا کرد. یکی از این اختلافات سر مسئله ولایت فقیه بود که بازرگان و اعضای دولت او با آن مخالف بودند و برای جلوگیری از تصویب آن، دولت بازرگان قصد انحلال مجلس خبرگان نیز داشت.[۱۰] روح‌الله خمینی در مقابل انحلال مجلس برای جلوگیری از تصویب ولایت فقیه، واکنش نشان داد و مانع آن شد و نیروهای هوادار وی نیز او را همراهی کردند.[۱۱] اکثر وزرای دولت بازرگان را اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی تشکیل می‌دادند و این موضوع نیز یکی دیگر از اختلافات بود.

بازرگان از معدود سیاست‌مدارانی بود که پس از فتح خرمشهر، با ادامه جنگ ایران و عراق مخالفت کرده بود. وی در سال ۱۳۶۷ در یک نامه به روح‌الله خمینی، یادآور شد که نهضت آزادی از سال‌ها پیش مخالف ادامه جنگ بوده و سپس مشکلاتی که ادامه جنگ به وجود آورده را ذکر کرده بود و ادامه جنگ را عامل نابودی نامیده بود.[۱۲] در این فاصله، او برای ریاست جمهوری ایران (۱۳۶۴) ثبت نام کرد که این اقدام او از جانب مردم حمایت شد، اما شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد.[۱۳]

بازرگان از فعالان انجمن اسلامی دانشجویان در دانشکده فنی دانشگاه تهران بود.[۱۴][۱۵][۱۶] در زمان نخست وزیری خود نیز با وجود مخالفت با ولایت فقیه، خواستار جدایی دین از دولت نبود. اما در سال‌های آخر عمر خود تغییر عقیده داد و از جدایی دین از دولت حمایت کرد.[۱۷][۱۸]

دوران کودکی و جوانی[ویرایش]

مهدی بازرگان در جوانی

مهدی بازرگان در سال‌های انقلاب مشروطه، در خانواده‌ای مذهبی آذربایجانی بدنیا آمد. پدرش، حاج عباسقلی آقا تجارتی تبریزی، پس از چندی در تهران مقیم شد و به عنوان یکی از تاجران سرشناس بازار تهران مطرح گردید. وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه سلطانیه تهران و متوسطه را در دارالمعلمین مرکزی به پایان رساند و سپس در سال ۱۳۰۶ در میان نخستین گروه محصلان ممتاز اعزامی دولت پهلوی قرار گرفت و به کشور فرانسه رفت. او در مدرسه حرفه و فن شهر پاریس در رشتهٔ ترمودینامیک و نساجی تحصیل کرد و پس هفت سال در سال ۱۳۱۳ به ایران بازگشت. مهدی بازرگان جزو نخستین گروه از فارغ التحصیلانی است که در تاریخ ایران زیر عنوان بورسیه به تحصیل در کشور دیگری پرداخته‌است.[۱۹][نیازمند منبع]

نخست وزیری محمد مصدق و کودتای ۲۸ مرداد[ویرایش]

نهضت ملی‌شدن نفت

دربار

محمدرضاشاه پهلوی
ثریا اسفندیاری

نخست‌وزیران

احمد قوام
محمد ساعد
حاجیعلی رزم‌آرا
حسین علاء
محمد مصدق
فضل‌الله زاهدی
حسین علا
منوچهر اقبال
علی امینی

چهره های مهم

محمد مصدق
سید ابوالقاسم کاشانی
مهدی بازرگان
محسن پزشکپور
محمدرضا عاملی تهرانی
مجتبی نواب صفوی
کریم سنجابی
علی شایگان
حسین مکی
عباس خلیلی
اللهیار صالح
سرتیپ افشارطوس
حسین فاطمی
احمد زیرک‌زاده

کاترین لمبتون
تیمور بختیار
خلیل ملکی
مظفر بقائی
اسدالله رشیدیان
اسکندر آزموده
شعبان جعفری
نعمت‌الله نصیری
شاپور ریپورتر
کرمیت روزولت
نورمن شوارتسکف
سیدضیاءالدین طباطبائی

احزاب و گروه‌ها

سیا
ام آی ۶
جبهه ملی ایران
حزب پان ایرانیست
حزب توده ایران
حزب ملت ایران
حزب ایران
حزب سومکا
حزب دموکرات
فدائیان اسلام
شرکت نفت ایران و انگلیس

وقایع مهم

صنعت نفت ایران
ایران جنگ جهانی دوم
کمیسیون مخصوص نفت
ملی شدن صنعت نفت
قرارداد دارسی
قرارداد ۱۹۳۳
قرارداد گس-گلشائیان
قرارداد کنسرسیوم
رویداد ۳۰ تیر ۱۳۳۱
رویداد ۹ اسفند ۱۳۳۱
انحلال مجلس
کودتای ۲۸ مرداد

با روی کار آمدن محمد مصدق، وی کریم سنجابی را به عنوان وزیر فرهنگ انتخاب کرد. بعد از این که سنجابی، بازرگان را به عنوان معاون خود معرفی کرد، فعالیت سیاسی بازرگان شروع شد.[۲۰] اما معاونت وزارت فرهنگ برای بازرگان زیاد طول نکشید و کمی بعد مصدق، او را به عنوان رئیس هیئت مدیره خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس به آبادان فرستاد تا این تأسیسات را در کنترل بگیرد. بازرگان تا مدتی در این سمت بود اما بعد از مدتی به دلیل اختلافاتی که با حسین مکی داشت، استعفا داد.[۲۱] وی پس از استعفا از ریاست هیئت خلع ید از شرکت نفت انگلیس، ریاست شرکت آب و فاضلاب تهران را بر عهده گرفت و و موفق شد نخستین شبکه لوله‌کشی آب را در تهران احداث کند.[۲۲]

پس از این که کودتای ۲۸ مرداد پیش آمد و دولت مصدق، سقوط کرد، مهدی بازرگان به همراه شاپور بختیار و سید رضا زنجانی اولین افرادی بودند که به مخالفت با آن پرداختند و اقدام به تأسیس نهضت مقاومت ملی کردند. شاپور بختیار در مصاحبه با پروژه تاریخ شفاهی ایران در پاسخ به سؤالی دربارهٔ نهضت مقاومت ملی گفت:

بنده گمان می‌کنم که با مهندس بازرگان و مرحوم آیت الله زنجانی که فوت کرده، سه نفر اول بودیم... آقای بازرگان به من تلفن کرد که من می‌آیم به منزل شما و می‌رویم خیابان فرهنگ... رفتیم منزل آیت لله زنجانی. گفتم من یک دفعه ایشان را در اتاق دکتر مصدق دیدم. گفت خودشه. پایه نهضت مقاومت ملی در آن جا ریخته شد

— شاپور بختیار، مصاحبه با تاریخ شفاهی ایران[۵]

اما حسین شاه حسینی تأسیس نهضت مقاومت ملی توسط بختیار و بازرگان را رد کرده است. او در روایت خود از نهضت مقاومت ملی می‌گوید که بازرگان تا مدتها بعد از کودتا با مجموعه نهضت مقاومت ملی همکاری نمی‌کرده زیرا به عنوان رئیس شرکت آب و فاضلاب تهران فعالیت می‌کرد و عضویتش نیز به پیشنهاد طریق ناصر صدرالحفاظی مطرح گردید.[۲۳][۲۴] و نیز درباه بختیار می‌گوید که او بعدها به نهضت مقاومت پیوست.[۲۵]

جبهه ملی و نهضت آزادی[ویرایش]

در سال ۱۳۳۴ و درپی شناسایی چاپخانه مخفی نهضت مقاومت ملی توسط فرمانداری نظامی تهران، همراه چندی دیگر از سران نهضت دستگیر شد و به زندان افتاد. مهندس بازرگان از هیئت مؤسسین جبهه ملی دوم بود. جبهه ملی دوم در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۳۹ توسط یک هیئت مؤسس ۳۵ نفری شامل سید باقر کاظمی، اللهیار صالح، غلامحسین صدیقی، دکتر کریم سنجابی، دکتر سجادی، دکتر مهدی آذر، اصغر پارسا، ادیب برومند، مهدی بازرگان، کاظم حسیبی، احمد زیرک‌زاده و محمود طالقانی تشکیل شد و روز سی‌ام تیرماه ۱۳۳۹ اعلامیه تشکیل جبهه ملی دوم (جبهه ملی ایران) به طور گسترده انتشار یافت. مهندس بازرگان در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی نیز از سوی اعضای کنگره به همراه طالقانی به صورت منفرد (به دلیل عدم تصویب عضویت نهضت آزادی) به سمت عضو شورای مرکزی جبهه ملی انتخاب شدند. در این دوره بازرگان و نزدیکان او در جبهه ملی موفق به دست یابی به خواسته‌های خود نبودند و شرایط جبهه ملی به طوری شده بود که احزاب مختلف در تصمیمات جبهه ملی دخیل نبودند. این اختلافات باعث شد تا بازرگان تصمیم گرفت مستقل از جبهه ملی عمل کند. وی در سال ۱۳۴۰ به همراه محمود طالقانی و یدالله سحابی، نهضت آزادی ایران را پایه‌گذاری کرد. محمد مصدق در پاسخ به بازرگان دربارهٔ تأسیس نهضت آزادی در یک نامه نوشت:

جناب آقای مهندس مهدی بازرگان قربانت شوم. مرقومه محترم، مورخ ۲۱ جاری، مبشر تشکیل جمعیتی به نام نهضت آزادی ایران، عز وصول ارزانی بخشید و موجب امتنان و خوش‌وقتی گردید. تبریکات صمیمانه خود را تقدیم می‌دارم و تردید ندارم که این جمعیت تحت رهبری شخص شخیص جناب‌عالی موفق به خدمات بزرگی نسبت به مملکت خواهد شد و بنده توفیق جناب‌عالی و همکاران محترمتان را در این راه از خداوند مسئلت دارم.

— امضا: دکتر محمد مصدق، [۲۶]

مصدق بعدها دربارهٔ جدا شدن نهضت آزادی از جبهه ملی در یک نامه، علت آن را عملکرد اشتباه جبهه ملی و تلاش برای غالب کردن یک حزب بر جبهه ملی دانست و نوشت:

جبهه را به صورتی درآوردند که قادر به هیچ عملی نیست و این انشعابی که به وقوع پیوست (نهضت آزادی) و سبب گردید عده‌ای تحت تعقیب قرار گرفتند، نتیجه عملیات جبهه است. چنانچه نسبت به احزاب به یک طریق عمل می‌کردند و از هر حزبی یک نماینده می‌پذیرفتند، حزب مزبور (نهضت آزادی) هم یک نماینده می‌فرستاد و این اختلافات روی نمی‌داد

— امضا: دکتر محمد مصدق، [۲۷]

در سوم بهمن ۱۳۴۱ نهضت آزادی اقدام به انتشار اعلامیه‌ای در اعتراض به انقلاب سفید نمود که با واکنش تند حکومت همراه شد و باعث دستگیری سران نهضت و عده دیگری از فعالان نهضت شد. محاکمه بازرگان و سران و فعالان نهضت آزادی در سال‌های ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ به اتهام اقدام بر ضد امنیت کشور، ضدیت با سلطنت مشروطه و اهانت‌های گستاخانه به مقام شامخ سلطنت در دادگاه نظامی برگزار شد. این دادگاه پس از ۳۱ جلسه رای به محکومیت متهمان داد و اکثر افراد به حبس‌های طولانی مدت محکوم شدند. بازرگان نیز به ۱۰ سال زندان محکوم شد. او پس از دوره کوتاهی در زندان قصر به زندان برازجان در استان بوشهر تبعید شد و در سال ۱۳۴۶، پس از پنج سال زندان و تبعید آزاد شد و فعالیتهای علمی، مذهبی و اجتماعی خود را از سر گرفت.

مصدق در سال ۱۳۴۴ در نامه‌ای به عبدالعلی بازرگان (فرزند مهدی بازرگان) راجع به بازرگان نوشت:

دیگر عرضی ندارم، مگر این که بخواهم سلام و ارادت خالصانه‌ام را خدمت پدر بزرگوار تقدیم فرمایید. الحق که در راه خدمت به وطن رنج بسیار کشیده‌اند و صدمات ناگواری را تحمل فرموده‌اند. توفیق و سعادت آن یگانه مرد وطن پرست و دوستان وفادارشان را از خداوند مسئلت دارم.

— امضا: دکتر محمد مصدق، [۲۸]

انقلاب ۱۳۵۷ خورشیدی[ویرایش]

وی در این دوران در تشکیل کمیسیون ایرانی دفاع از حقوق بشر و زندانیان سیاسی نقش مؤثری ایفا کرد. طبق سخنان کریم سنجابی[۲۹] و نیز شاپور بختیار،[۳۰] نامه به شاه که توسط جبهه ملی با امضای سنجابی، بختیار و داریوش فروهر منتشر شد، توسط مهدی بازرگان نوشته شده بود.

وی در جریان انقلاب ۱۳۵۷ تلاش زیادی برای تغییر حکومت به صورتی آرام و با همه‌پرسی داشت و حتی شاپور بختیار از طریق وی (به علت سابقه آشنایی در جبهه ملی) و عباس امیرانتظام حاضر به نوشتن استعفاء نامه شد[نیازمند منبع] و متن آن به تأیید سید محمد حسینی بهشتی و سید محمود طالقانی رسید و قرار شد که شخصاً با روح‌الله خمینی دیدار کند اما در نهایت قضیه بی‌نتیجه ماند.[۳۱][۳۲] شاپور بختیار در یک مصاحبه و هم‌چنین در کتاب خاطرات خود (یک‌رنگی) یادآور شد که در روزهای انقلاب در منزل علی‌اکبر سیاسی با بازرگان دیدار کرده است.

با پیروزی انقلاب، خمینی حکم نخست وزیری دولت موقت را به نام بازرگان صادر کرد. وی از همان ابتدا با روح‌الله خمینی اختلاف داشت. اولین اختلاف دولت موقت، سر مسئله همه پرسی بود. ابتدا دولت موقت مطرح کرد که جمهوری دموکراتیک باید به رفراندوم گذاشته شود. بعد از این که با این حرکت، مخالفت‌هایی صورت گرفت، بازرگان آن را تصحیح کرد و از عنوان جمهوری دموکراتیک اسلامی حمایت کرد. اما روح‌الله خمینی اظهار داشت: فقط «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم[۳۳]

روی جلد مجله امید ایران در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۳۵۸: بازرگان «رای آری به جمهوری اسلامی» را در صندوق می‌اندازد، در حالی که در اندیشه «جمهوری دموکراتیک» است.[۳۴]

اکثر وزرای دولت بازرگان را اعضای جبهه ملی ایران و نهضت آزادی ایران تشکیل می‌دادند. از جبهه ملی، افرادی نظیر کریم سنجابی، داریوش فروهر، حسین شاه‌حسینی و غیره در کابینه او حضور داشتند

دولت موقت، برای جلوگیری از تصویب ولایت فقیه، طرح انحلال مجلس خبرگان را ارائه داد اما به واکنش شدید روح‌الله خمینی مواجه شد.

قضیه طرح آنکه مجلس خبرگان منحل بشود که در زمان دولت موقت این طرح شد و بعد هم معلوم شد که اساسش از امیر انتظام بوده و آن مسائل. آن وقت آمدند آقایان پیش ما؛ همه این آقایانی که، آقای بازرگان و رفقایش گفتند: ما خیال داریم این مجلس را منحلش کنیم. من گفتم: شما چه کاره هستید اصلش که می‌خواهید این کار را بکنید! شما چه سمتی دارید که بتوانید مجلس منحل کنید؟ پا شوید بروید سراغ کارتان. وقتی دیدند محکم است مسئله، کنار رفتند

— روح‌الله خمینی، [۱۱]

محسن رضایی، از فرماندهان سپاه پاسداران و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد انتخاب بازرگان اظهار می‌دارد:[۳۵]

اگر امام در اوایل انقلاب بازرگان را بر سر کار نمی‌گذاشت شاید انقلاب به ثمر نمی‌رسید، بازرگان بزرگترین کلاهی بود که امام بر سر آمریکا گذاشت، ایشان نیرویی را به کار گرفت که آمریکا احساس خطر نکند.

کابینه بازرگان


دولت نخست موقت جمهوری اسلامی ایران
نخست وزیر: مهدی بازرگان
وزیران
ر. وزیر وزارت‌خانه ر. وزیر وزارت‌خانه
۱ شکوهیرجایی آموزش‌ و پرورش ۱۱ طاهری راه و ترابری
۲ اسلامی پست ۱۲ احمدزاده صنایع و معادن
۳ اردلانبنی‌صدر اقتصاد ۱۳ شریعتمداری آموزش عالی
۴ سنجابییزدی امور خارجه ۱۴ فروهر کار
۵ صدر بازرگانی ۱۵ حاج‌سیدجوادیصباغیان کشور
۶ سامی بهداری ۱۶ کتیرایی‌‏‎ مسکن
۷ میناچی ارشاد ۱۷ معین‌فر نفت
۸ ایزدی کشاورزی ۱۸ تاج نیرو
۹ مبشریحاج‌سیدجوادی دادگستری ۱۹ مدنیریاحیچمران دفاع
معاونان نخست وزیری
ر. معاون معاونت ر. معاون معاونت
۱ یدالله سحابی وزیرمشاور ۳ سمیعی محیط زیست
۲ عزت‌الله سحابی برنامه و بودجه ۴ شاه‌حسینی تربیت بدنی

استعفاء[ویرایش]

دیدگاه بازرگان نسب به «انقلابی» بودن با دیدگاه آن‌هایی که سفارت آمریکا را اشغال کردند، متفاوت بود.

او به مدت ۹ ماه (۲۷۵ روز) سمت نخست وزیری موقت را بر عهده داشت. پس از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ هیئت دولت به ریاست مهندس بازرگان تشکیل جلسه داد وبرای بار سوم استعفاء نمود و از سوی جریان حاکم تلاش شد تا استعفای وی در نتیجهٔ اشغال سفارت آمریکا وانمود شود.

در ۱۴ آبان ۱۳۵۸ و درست یک روز بعد از آن که گروهی به نام «دانشجویان پیرو خط امام» سفارت آمریکا در تهران را اشغال کردند و دیپلمات‌ها و کارکنان را گروگان گرفتند، دولت موقت به نخست‌وزیری مهدی بازرگان استعفا داد. دولت موقت پیش از گروگانگیری هم با نزدیکان روح‌الله خمینی و حزب جمهوری اسلامی اختلاف نظر داشت. در ۲۶ فروردین ۵۸ کریم سنجابی، در اعتراض به «حکومت‌هایی که در حکومت به وجود آمده» از وزارت خارجه استعفا داد. به گفته هاشم صباغیان، وزیر کشور در دولت موقت، این دولت سه بار تقاضای استعفا داده بود که استعفاهای قبلی با مخالفت روح‌الله خمینی مواجه شد.

مهدی بازرگان در استعفانامه دولت موقت نوشت: «پیرو توضیحات مکرر و نظر به اینکه دخالت‌ها، مزاحمت‌ها، مخالفت‌ها و اختلاف نظرها، انجام وظایف محوله و ادامه مسئولیت را برای همکاران و اینجانب مدتی است غیرممکن ساخته و در شرایط تاریخی حساس حاضر نجات مملکت و به ثمر رساندن انقلاب بدون وحدت کلمه و وحدت مدیریت میسر نمی‌باشد، بدین وسیله استعفای خود را تقدیم می‌دارد.»

فردای استعفای دولت موقت روح‌الله خمینی در حکمی گفت «با اعتماد به دیانت و امانت و حسن نیت» آقای بازرگان استعفای او را قبول می‌کند. او شورای انقلاب را مأمور اداره کشور کرد و از این شورا خواست مقدمات لازم را برای همه‌پرسی قانون اساسی، انتخابات مجلس و تعیین رئیس جمهور انجام دهد.[۳۶]

دوران پس از برکناری[ویرایش]

بازرگان بعد از استعفاء از نخست وزیری در دوره اول مجلس شورای اسلامی به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد. وی در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» دلیل اصلی استعفایش را دخالتهای روحانیون در امور مملکت داری و سیاسی بیان می‌کند و درست شبِ قبل از گروگانگیری سفارت آمریکا استعفای خود را اعلام می‌نماید و قویا در کتاب یادشده عنوان می‌نماید استعفایش بخاطر حمله به سفارت نبوده است و حتی سه ماه قبل از استعفای نهایی، سران کشور از این تصمیم آگاه بوده‌اند. مهندس بازرگان از جمله حامیان منتظری بود.

او تا پایان عمر خود در تمام دوره‌های انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ثبت نام کرد اما پس از دوره اول مجلس همواره از سوی حاکمیت رد صلاحیت می‌شد.

رد صلاحیت او در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۶۴) منجر به آن شد که برخی روحانیون انتخابات را تحریم کردند[۳۷]

همچنین در نتیجه فشارهای مختلف و بازداشت مکرر اعضای نهضت آزادی ایران، فعالیت‌های نهضت آزادی که وی یکی از مؤسسان آن بود نیز تا حدود زیادی محدود گردید. نهضت آزادی در دوران جنگ ایران و عراق، مخالفت خود را با ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر اعلام کرد که این امر بر فشارها افزود.[۳۸][۳۹]

درگذشت[ویرایش]

مهدی بازرگان در ۳۰ دی ۱۳۷۳ خورشیدی در ضمن سفر درمانی، در ژنو درگذشت و بعد از انتقال پیکر او به تهران و تشییع از مقابل حسینیه ارشاد، در قم دفن شد. بنا به وصیت بازرگان، پیکرش در مقبره بیات در نزدیکی آرامگاه فاطمه معصومه و در کنار والدین و برخی از اقوامش به خاک سپرده شد.[۴۰]

پس از درگذشت وی، بنیاد فرهنگی مهدی بازرگان متولی امور مربوط به آثار و افکار او است. از مهندس بازرگان ۱۰۵ عنوان کتاب منتشر شده‌است.[۴۱]

آثار[ویرایش]

کتاب‌ها[ویرایش]

کتاب‌های چاپ شده از مهدی بازرگان:[۴۲]

نگارخانه[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. مهدی بازرگان در یک نامه تأسیس نهضت آزادی را به اطلاع محمد مصدق رساند (متن نامه در کتاب مدافعات آمده) و مصدق در جواب از این کار او تشکر کرد (متن نامه مصدق به بازرگان به همراه تصویر اصل نامه در کتاب نامه‌های دکتر مصدق آمده)
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ حدّاد عادل، دانشنامه جهان اسلام.
  2. «همسر مهدی بازرگان: ناسزاگویان ابراز ندامت کردند». مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی انتخاب، ۱ بهمن ۱۳۹۰. بازبینی‌شده در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۴. 
  3. بی‌بی‌سی
  4. کاتوزیان، همایون. مصدق و نبرد قدرت.  - ترجمه احمد تدین
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ Iranian Oral History Project. «Shapour Bakhtiar». Harvard University. 
  6. کاتوزیان، همایون. مصدق و نبرد قدرت.  - ترجمه احمد تدین
  7. مصدق، محمد. نامه‌های دکتر مصدق.  - گردآوری محمد ترکمان - نامه مصدق به هیئت اجرایی سازمان‌های اروپایی جبهه ملی (3 فروردین 1343)
  8. «نهضت آزادی» تشکل «دموکرات مسلمان» ایران و پنج دهه کوشش سیاسی، نوشته همایون کاتوزیان
  9. کاتوزیان، همایون. مصدق و نبرد قدرت.  - ترجمه احمد تدین
  10. «چه کسانی مخالف اصل «ولایت فقیه» در قانون اساسی بودند؟». mashreghnews، ۱۱ مرداد ۱۳۹۴. 
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ خمینی، روح‌الله. صحیفه امام، جلد چهارده.  - صفحه 438
  12. «نامه محرمانه بازرگان به امام خمینی/ 1367». parsine.com - کد خبر: ۱۸۹۸۰۶، تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۳. بازبینی‌شده در 29 دی 1394. 
  13. یوسفی اشکوری، حسین. در تکاپوی آزادی، جلد دوم. شرکت سهامی انتشارات قلم، 1379. 
  14. ۱ در یوتیوب
  15. ۲ در یوتیوب
  16. ۳ در یوتیوب
  17. سخن رانی خدا و آخرت، تنها هدف بعثت انبیاء
  18. بازرگان، مهدی. بعثت و آفات رسالت. بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان. 
  19. بر گرفته از کهن دیارا، فرح پهلوی
  20. سنجابی، کریم. امیدها و ناامیدی‌ها. 
  21. مصاحبه با عزت‌الله سحابی در مستند نقشی به یاد
  22. مصاحبه عت الله سحابی با مستند نقشی به یاد
  23. * هفتاد سال پایداری- نشر چاپخش - به کوشش امیر طیرانی - ۱۳۹۴ 213ص
  24. تداوم حیات سیاسی در اختناق - وحید میرزاده-انتشارات سلک- ص89 الی117 -سال نشر 1383
  25. یوسفی اشکوری، حسین. در تکاپوی آزادی، جلد اول.  - متن مصاحبه حسین شاه حسینی در صفحه 199 این کتاب، و نیز در: ایران فردا، شماره 20، صفحه 30
  26. مصدق، محمد. نامه‌های دکتر مصدق.  - گردآوری محمد ترکمان، تصویر اصل این نامه در انتهای کتاب نیز ضمیمه شده است
  27. مصدق، محمد. نامه‌های دکتر مصدق.  - گردآوری محمد ترکمان، صفحه 318
  28. مصدق، محمد. نامه‌های دکتر مصدق.  - گردآوری محمد ترکمان، جلد اول، نامهٔ شمارهٔ 482، در پایان کتاب اصل تصویر نامه نیز ضمیمه شده است
  29. سنجابی، کریم. امیدها و ناامیدی‌ها. 
  30. مصاحبه با تاریخ شفاهی ایران (دانشگاه هاروارد)، جلسه دوم مصاحبه
  31. یزدی، ابراهیم - آخرین تلاشها در آخرین روزها - انتشارات قلم
  32. یکرنگی - خاطرات شاپور بختیار در گفتگو با مهشید جهانشاهی - پاریس
  33. «روند برگزاری رفراندوم نظام جمهوری اسلامی». مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 
  34. ایران
  35. «وب‌گاه تاریخ ایران». بازبینی‌شده در ۲۶ دسامبر ۲۰۱۲. 
  36. فرزین منصوری. «استعفاهای تاریخی در جمهوری اسلامی». بی‌بی‌سی فارسی، ۱۳ مه ۲۰۱۶–۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ۱۳ مه ۲۰۱۶. 
  37. . کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی، (امید و دلواپسی) خاطرات سال ۱۳۶۴ صفحه ۲۳۵ و ۲۳۶
  38. خاطرات رفسنجانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۹
  39. انقلاب ایران در دو حرکت - مهدی بازرگان - نهضت آزادی - ۱۳۶۲
  40. در. آخرین. روزهای. حیات.html «بازرگان در آخرین روزهای حیات»(فارسی)‎. تاریخ ایرانی، ۱ بهمن ۱۳۸۹. 
  41. «فهرست آثار بازرگان - وبگاه رسمی مهندس مهدی بازرگان». بازبینی‌شده در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۸. 
  42. فهرست آثار مهندس بازرگان که تا کنون در قالب مجموعه‌های آثار چاپ شده‌است

پیوند به بیرون[ویرایش]