سید جمالالدین اسدآبادی
سید جمالالدّین اسدآبادی | |
---|---|
سید جمالالدّین اسدآبادی
|
|
زادروز | ۱۲۱۷ خورشیدی |
درگذشت | ۱۲۷۵ خورشیدی استانبول |
علت مرگ | سرطان فک |
آرامگاه | کابل |
ملیت | ایرانی |
نامهای دیگر | جمالالدین اسدآبادی افغانی |
تحصیلات | حوزوی |
پیشه | اندیشمند سیاسی و مبلغ اندیشه اتحاد اسلام |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
آثار | رساله نیچریه مقالات در روزنامه «عروةالوثقی» مقاله در رد خطابه ارنست رنان مقالات در نشریه «ضیاءالخافقین» تتمة البیان فی تاریخ الافغان |
سید جمالالدّین اسدآبادی (۱۲۱۷ خورشیدی در روستای اسدآباد استان همدان ایران - ۱۲۷۵ خورشیدی استانبول) که از او با نامهای جمالالدین افغانی و سید محمد بن صفدر الحسین نیز نام برده میشود. اندیشمند سیاسی و مبلغ اندیشه اتحاد اسلام بود. وی همچنین از اولین نظریه پردازان بنیادگرایی اسلامی محسوب میشود.[۱][۲][۳][۴] سید جمالالدین اسدآبادی اولین متفکر مدرن و فعال اجتماعی بود که نسبت به بیماریهای اجتماعی جوامع مسلمان و ضعفهای موجود در آن هشدار داد؛ و در مقابل قدرتهای غربی اسلام گرائی را تبلیغ نمود. تأثیر او بر کشورهای اسلامی، مخصوصاً ایران و مصر شایان توجه است.[۵]
محتویات
- ۱ ملیت
- ۲ کودکی و نوجوانی
- ۳ جوانی
- ۴ در هندوستان
- ۵ در مصر
- ۶ سفر به اروپا، بازگشت به ایران و اخراج توسط ناصرالدینشاه
- ۷ در عثمانی
- ۸ همفکران و مریدان
- ۹ ترور ناصرالدین شاه
- ۱۰ مرگ
- ۱۱ اتهام جاسوس بودن و جنجالها پیرامون ماهیت سیدجمال
- ۱۲ در بوتهٔ نقد خودش
- ۱۳ آثار
- ۱۴ جستارهای وابسته
- ۱۵ پیوند به بیرون
- ۱۶ پانویس
- ۱۷ برای مطالعه بیشتر
ملیت[ویرایش]
گلدزیهر و جُمیِر مینویسند: «بنابر گزارش خودش، او متولد اسعدآباد نزدیک کُنَر، در شرق ناحیه کابل افغانستان از خانوادهای حنفی مذهب بود.[۶] نیکی کدی معتقد است که او در روستای اسدآباد، نزدیک همدان، در خانواده محلی سادات به دنیا آمده است. به استناد بهترین مدرک، او ابتدا در خانه آموزش یافت، سپس توسط پدرش برای تحصیل بیشتر به قزوین، سپس تهران و در حالی که جوان بود، به عتبات، شهرهای زیارتگاه شیعیان در عراق فرستاده شد. به استناد رهبران شیعی، او تحت تأثیر مکتب شیعه قرار گرفته بود. اسدآبادی تحت تأثیر افکار فیلسوفهای مسلمان، به ویژه ایرانی قرار گرفت: ابنسینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا.[۱][۷] الی دکوری در دانشنامه بریتانیکا (ذیل جمالالدین افغانی)، با ذکر ایرانیتبار بودن وی، محل تولدش را روستای اسدآباد استان همدان ذکر میکند.[۲] محمد عبده شاگرد سید جمال الدین و مترجم کتاب نیچریه وی به زبان عربی، در مقدمه ترجمه کتاب مینویسد، سید جمال الدین ایرانی بود ولی به دو علت خود را افغانی معرفی مینمود: اول اینکه بتواند در کشورهای عربی خود را سنی معرفی کند و به هدفهایش برسد. دوم اینکه خود را از دست مقررات سختی که دولت ایران برای اتباعش در خارج قرار داده بود برهاند.[۸] یرواند آبراهامیان نیز معتقد است وی پس از مهاجرت به استانبول برای مخفی کردن زمینه شیعه خود، نام افغان را برگزید.[۹]
کودکی و نوجوانی[ویرایش]
او از پنج سالگی به فراگیری دانش نزد پدر خود پرداخت. بسیاری از پژوهشگران مانند حسن یوسفی اشکوری و محمد مسعود نوروزی، سید جمال را بنیانگذار و آغازگر روشنفکری دینی یا نوگرایی دینی در جهان اسلام میدانند. نوگرایان دینی معتقد به دینی عقلانی و سازگار با مدرنیته و علم جدید هستند؛ بنابراین این پندار غلط که برخی سید جمال را در حوزه بنیادگرایان دینی معرفی میکنند، ناشی از ضعف دانش و فقدان تحلیل درست آنهاست.[نیازمند منبع]
جوانی[ویرایش]
سید جمال الدین در سن ۱۸ سالگی در اکثر علوم رایج در آن زمان به مقام عالی رسید. بعد به هندوستان و حجاز و مکه سفرهایی کرد و سرانجام به افغانستان مراجعت نمود. ودر آنجا شریک اسرار دوست محمد خان امیر افغانستان شد. در جنگ هرات نیز همراه او بود. سپس به مصر رفت و با دانشمندان آنجا همنشین شد. او در مصر به خاطر دانش و کمالاتش بسیار معروف شد و در جامع ازهر منطق و فلسفه درس میداد. شیخ محمد عبده و گروهی از فضلای مصر در کلاس او حضور داشتند.[۸]
در هندوستان[ویرایش]
سید جمال در ۱۲۵۴ هجری قمری، بنا به دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید، سعی کرد تا مردم و خصوصاً مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند.[۱۰]
در مصر[ویرایش]
در مصر با استقبال برخی مقامات دولتی روبرو شد و شروع به تدریس و تبلیغ کرد. بسیاری از نویسندگان و روشنفکران مصر از او بهره بردند و شیخ محمد عبده مفتی بزرگ مصر او را همچون استاد خود میدانست. در تحولات سیاسی مصر نقش مؤثر داشت و به همین دلیل پس از مدتی به کوشش نمایندگان خارجی که منافع خود در مصر را در خطر میدیدند او را از مصر بیرون کردند و به هند رفت. مدتی او را در کلکته زیر نظر حکومت انگلیسی هند نگاه داشتند و بعد که اجازه یافت از راه دریای سرخ به اروپا رفت.
سفر به اروپا، بازگشت به ایران و اخراج توسط ناصرالدینشاه[ویرایش]
در لندن و پاریس مورد توجه مقامات سیاسی اروپا بود. در پاریس با همکاری شیخ محمد عبده به انتشار روزنامه عروه الوثقی مبادرت نمود؛ که فقط ۱۸ شماره از آن منتشر شد. با نشر مقالات اندیشههای خود در مورد اتحاد اسلام را میپراکند. بالاخره به حجاز سفر کرد و از بوشهر به ایران وارد شد و به تهران رفت و در خانه حاجی محمد حسن امینالضرب ساکن شد.
چند بار با ناصرالدینشاه ملاقات کرد و از ضرورت قانون گفت ولی شاه سخنان او را نپسندید و پس از مدتی امر به اخراج او از ایران کرد. از راه مازندران به قفقاز و بعد به مسکو و پترزبورگ رفت. در سفری که به مونیخ رفت با ناصرالدینشاه و امینالسلطان ملاقات داشت و به دعوت آنان دوباره به ایران بازگشت. مدتی در شاهعبدالعظیم بود که باز به دستور شاه با افتضاح او را بیرون کردند. به بغداد و بصره سپس به اروپا رفت.
در عثمانی[ویرایش]
سلطان عبدالحمید او را به استانبول دعوت کرد و امیدوار بود از نفوذ او برای اداره کشورهای اسلامی امپراتوری عثمانی بهره گیرد.
در استانبول میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی و خبیرالملک به تشویق او به نشر مطالب علیه شاه و اتابک پرداختند. پس از کشته شدن ناصرالدینشاه به دست میرزا رضای کرمانی که از مریدان او بود، دولت ایران خواستار تحویل او شد ولی مقامات عثمانی نپذیرفتند.
همفکران و مریدان[ویرایش]
یاران و همراهان سید جمال الدین و میرزا ملکم خان، در ایران و عثمانی، بیشتر از فعالان بابی ازلی ضد قاجار بودند. علی محمد فره وشی خود و میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی، میرزا حسن خان خبیرالملک، میرزا رضای کرمانی، شیخ ابوالقاسم روحی رااز یاران و مریدان او نام برده است.[۱۱]
ترور ناصرالدین شاه[ویرایش]
شیخ ابوالقاسم روحی، میرزا رضای کرمانی با دستور سید جمال الدین و حوزه اتحاد اسلام اسلامبول، به قصد کشتن ناصرالدین شاه حرکت کرده بودند.[۱۲][۱۳]
مرگ[ویرایش]
او پس از مدتی از چشم سلطان افتاد و مواجب او را قطع کردند و با فقر زندگی میکرد تا اینکه به سرطان فک مبتلا شد و او را جراحی کردند و در ۱۲۷۵ هجری شمسی (۹ مارس ۱۸۹۷ میلادی) در استانبول درگذشت و در گورستان شیوخ دفن گردید. علاوه بر دیدگاه شماری از پژوهشگران، برخی از یاران سید هم عقیده دارند که سید توسط اعوان سلطنت قاجاری- در تلافی ضدیت با نظام قاجار و قتل ناصر الدین شاه -مسموم شده و به قتل رسیدهاست.
بنا به درخواست دولت افغانستان مبنی بر انتقال کالبد او، این درخواست از سوی دولت عثمانی مورد قبول واقع شد و درسال ۱۲۸۴ پیکر سید جمالالدین از استانبول به کابل منتقل شد و در دانشگاه کابل دفن گردید که با دفن تابوت او در این محل، نام دارالفنون به آنجا گذاشته شد و در زمان سلطنت محمدظاهرشاه درسال ۱۳۱۱ سازه بلندی از سنگ آبنوس سیاه بالای آن ایجاد گردید.
-
مقبره سید جمال الدین اسدآبادی در دانشگاه کابل
-
مقبره سید جمال الدین اسدآبادی در دانشگاه کابل
-
مقبره سید جمال الدین اسدآبادی در دانشگاه کابل
-
مقبره سید جمال الدین اسدآبادی در دانشگاه کابل
-
مقبره سید جمال الدین اسدآبادی در دانشگاه کابل
سلفیگری |
---|
چهرههای اصلی |
نهادها |
جریانها |
|
افراد مرتبط |
|
ایدئولوژیهای مرتبط |
اتهام جاسوس بودن و جنجالها پیرامون ماهیت سیدجمال[ویرایش]
در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. خواهشمندیم در روشنشدن اعتبار منابع مورد اختلاف کمک کنید. بحثهای مرتبط را میتوانید در صفحهٔ بحث ببینید. |
همه یا برخی از منابع فهرستشده در این مقاله، ممکن است معتبر نباشند. (ژوئن ۲۰۱۵) |
در بعضی منابع سیدجمال الدین مأمور دولت انگلیس[۱۴] و فراماسون و در خدمت منافع انگلیس معرفی شدهاست.[نیازمند منبع] در نقطه مقابل مراجع دیگری او را حامی منافع و یا مأمور دولت روسیه و بر ضد منافع بریتانیا معرفی کردهاند.[۷][۱۵]
نیکی کدی در دانشنامه ایرانیکا مینویسد که سیدجمال در زمانی که به افغانستان میرود خود را سید رومی یا استانبولی و اهل استانبول معرفی میکردهاست. جمالالدین در کابل با احترام توسط امیر کابل پذیرفته میشود و به سمت مشاور امیر برگزیده میشود. بگفته نیکی کدی این احتمالاً به سبب نامه محرمانهای بوده که او به امیر نشان دادهاست. این مسئله سبب شدهبود که نمایندگان بریتانیا در افغانستان او را مأمور دولت روسیه بپندارند. او در آنجا سعی کرد که امیر را به اتحاد با روسیه و مخالفت با بریتانیاییها وادارد.[۷] گزارشهای دولت استعماری هند و مجموعه منابع چنین مینمایاند که سید در افغانستان به مانند غریبهای بودهاست و فارسی را با لهجه ایرانی صحبت میکردهاست.[۷] بگفته آسانته، استاد آفریقاشناسی دانشگاه تمپل، در سال ۱۸۵۸ یک جاسوس بریتانیایی در گزارشی سیدجمال را مشکوک به بودن مأمور روسیه گزارش میکند. این مأمور بریتانیا نوشتهاست که جمال الدین به شیوه ترکان نوغایی در آسیای میانه لباس میپوشیدهاست.[۱۵] گزارشهای دولت افغانستان مینویسند که سیدجمال بیشتر شیوه زندگی یک غربی را داشتهاست تا یک شرقی، او شخصی لیبرال بوده و مقید به اجرای فرایض دینی نبودهاست. مثلاً فرایض ماه رمضان را به جا نمیآوردهاست.[۱۵] به گفته آسانته، سید جمال در قاهره از نوشیدن کنیاک لذت میبردهاست. او یکبار در سال ۱۸۷۹ از لژ ماسونی در قاهره بیرون انداختهشد زیرا در ملاعام وجود خدا را انکار کرده بود.[۱۵]
در نقطه مقابل منابع دیگری سید جمال الدین اسدآبادی را فراماسون و حامی غیر مستقیم منافع انگلستان دانستهاند.[۱۴] روبرت دریفوس در کتاب «بازی شیطانی» در مورد سید جمالالدین اسدآبادی مینویسد:
«مردی که در ۱۸۸۵ متشکل ساختن جنبشی پان اسلامیستی با هدایت بریتانیا را پیشنهاد داد کسی نبود جز «سید جمال الدین اسدآبادی». از دههٔ ۱۸۷۰ تا دههٔ ۱۸۹۰ سید جمال الدین از سوی بریتانیا حمایت شد. دست کم یکجا در اسناد رسمی و پروندههای محرمانه سرویس جاسوسی دولت هند، پیشنهاد سید جمال الدین اسدآبادی در ۱۸۸۲ در هند مبنی بر این که به عنوان جاسوس بریتانیا در هند به خدمت درآید، آمدهاست.[نیازمند منبع]
همچنین اسماعیل رائین در کتاب مشهور خود فراموشخانه و فراماسونری در ایران مینویسد:
«سید جمال الدین اسدآبادی معروف به افغانی، یکی از فراماسونهای اولیه ایران است که در ۹ لژ ماسونی عضویت داشت. او در لژ فراموشخانه ملکم رئیس لژ و ویزیتور بودهاست...[۱۶]
در بوتهٔ نقد خودش[ویرایش]
از نقدهای وارد بر فعالیتهای سید جمال، بیتوجهی به جایگاه و نقش تودههای مردم در مبارزه و تمرکز بر روابط با سران حکومتها و نخبگان سیاسی در بسیاری از مقاطع است، که موجب ابتر ماندن و ناکامی بخش زیادی از تلاشهای وی گردید.
وی در این رابطه اظهار میدارد:
افسوس میخورم از اینکه کشتههای خود را ندرویدم... ای کاش من تمام افکار خود را در مزرعه مستعد افکار ملت کاشته بودم. چه خوش بود تخمهای بارور و مفید خود را در زمین شوره زار سلطنت فاسد نمینمودم. آنچه در آن مزرعه [مردم] کاشتم به ثمر رسید و هر چه در این کویر [سلاطین و نخبگان حکومتی] غرس نمودم فاسد گردید.
آثار[ویرایش]
- رساله نیچریه
- مقالات در روزنامه «عروةالوثقی»
- مقاله در رد خطابه ارنست رنان
- نامهها
- مقالات در نشریه «ضیاءالخافقین»
- تتمة البیان فی تاریخ الافغان
تاریخ مختصر ایران از ابتدا تا زمان سید جمال،
و نیز کتابها و رسائلی دیگر که منقحترین و کاملترین چاپ آنها توسط سید هادی خسروشاهی صورت گرفتهاست.
جستارهای وابسته[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
- وبگاه خسروشاهی، دارای مجموعهای از آثار سید جمال الدین اسدآبادی
- محمد عبده
- احمد صبحی منصور
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ N. R. Keddie, «Sayyid Jamal ad-Din “al-Afghani”: A Political Biography», Berkeley, 1972
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Kedourie, Elie. “Jamāl al-Dīn al-Afghānī”. Encyclopædia Britannica, 2012. Retrieved 6/30/2015.
- ↑ «سید جمال الدین اسدآبادی بیدار کنندة ملل شرق». مصلح شرق.
- ↑ «وحدت خواهی و توجه به مشکلات مسلمانان توسط سید جمال کلید خورد». مهر.
- ↑ Yarshater, Ehsan. Richard G Hovannisian and Georges Sabagh. eds. "The Persian Presence in the Islamic World". New York: Cambridge University Press, 1999 , p. 104
- ↑ Goldziher, I. ; Jomier, J.. "D̲j̲amāl al-Dīn al-Afg̲h̲ānī." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel, W.P. Heinrichs, vol.2, p.417
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ Nikki R. Keddi, "AFḠĀNĪ, JAMĀL-AL-DĪN" in Encyclopædia Iranica, Vol. I, Fasc. 5, pp. 481-486
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ لغتنامه دهخدا، ذیل «جمال الدین اسدآبادی»
- ↑ Abrahamian، Ervand. Iran Between Two Revolutions. Princeton University Press, 1982, p. 65
- ↑ «شهادت سید جمال الدین اسدآبادی». مرکز اسناد انقلاب اسلامی. بازبینیشده در ۸ آوریل ۲۰۰۸.
- ↑ نبوی رضوی, سید مقداد. «فروزندگان مشعل مشروطیت». در تاریخ مکتوم. تهران: پردیس دانش, 1393. 333.
- ↑ نبوی رضوی, سید مقداد. «فروزندگان مشعل مشروطیت». در تاریخ مکتوم. تهران: پردیس دانش, 1393. 333.
- ↑ فره وشی, علیمحمد. آزاد مردانی که مشعل مشروطیت را برافروختند. 16 و 17.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ابراهیم صادقی نیا. فراماسونری و جمعیتهای سری در ایران. ص. ۲۲–۲۴
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ Molefi K. Asante, Culture and customs of Egypt, Published by Greenwood Publishing Group, 2002, ISBN 0-313-31740-2, 9780313317408, Page 137
- ↑ فراموشخانه و فراماسونری در ایران٫اسماعیل رائین ٫ ۱۳۵۷ ٫ امیرکبیر ٫ جلد اول٫صفحهٔ ۳۶۵
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به سید جمالالدین اسدآبادی در ویکیگفتاورد موجود است. |
برای مطالعه بیشتر[ویرایش]
- (ترجمهٔ مقالهٔ از عروةالوثقی)دعوة الفرس الی الاتحاد مع الافغان
|
|
- Pages using ISBN magic links
- اصلاحگران دینی مسلمان
- افراد در انقلاب مشروطه
- اهالی اسدآباد
- تقریبگرایان مذاهب اسلامی
- درگذشتگان ۱۸۹۷ (میلادی)
- زادگان ۱۸۳۸ (میلادی)
- فراماسونهای اهل ایران
- فعالان اجتماعی اهل ایران
- فعالان مسلمان
- فقهای هوادار مشروطیت
- مجتهدان درگذشته
- نواندیشان دینی اهل ایران
- هاشمیان
- ضد ملیگرایان
- ایرانیهای مهاجرتکرده به امپراتور عثمانی