نورالله نجفی اصفهانی
محمدمهدی نجفی اصفهانی (۱۲۳۸ خورشیدی برابر با 1287 قمری - ۱۳۰۶ خورشیدی قم)[۱] معروف به نورالله نجفی اصفهانی ملقب به ثقةالاسلام نویسنده رساله مقیم و مسافر است.
محتویات
خانواده[ویرایش]
وی فرزند چهارم حاج شیخ محمد باقر نجفی[۲] فرزند شیخ محمدتقی رازی صاحب هدایةالمسترشدین از مراجع تقلید و آزادیخواهان دوره مشروطهاست. مادر وی زمزم بیگم دختر سید سید صدرالدین عاملی است و چون شیخ محمد تقی نجفی صاحب حاشیه بر معالم و سید صدر الدین عاملی هر دو داماد شیخ بزرگ شیخ جعفر کاشفالغطا بودند، حاج آقا نورالله از طرف پدر و مادر به کاشف الغطاء میرسد.
تحصیلات[ویرایش]
آیتالله نجفی اصفهانی مقدمات علوم (ادبیات، صرف و نحو و عربی و بخشی از فقه و اصول) را نزد پدرش و دیگر اساتید اصفهان آموخت و بعد به عتبات رفت و در شهرهای نجف و سامرا در محضر علمای بزرگی چون میرزا حبیبالله رشتی، میرزای شیرازی تحصیلات خود را تکمیل کرد و بعد از اینکه به اجتهاد رسید به اصفهان برگشت. وی در اصفهان حوزه درسی برقرار کرد و به تربیت شاگردان پرداخت، گویند که حدود هزار طلبه علم، در مجلس درس او حاضر میشدند. او از طریق پدرش، از محمدباقر شفتی، عالم بزرگ، روایت میکرد و بزرگانی از جمله سید شهابالدین مرعشی نجفی از او روایت میکردند.
مبارزات سیاسی[ویرایش]
در سال ۱۳۰۸ قمری که مردم اصفهان به رهبری آقا محمدتقی نجفی معروف به آقا نجفی اصفهانی، برادر بزرگ حاج آقا نورالله، به مبارزه با عقد قرارداد رژی پرداختند، حاج آقا نورالله نیز با قیام تنباکو و جنبش مشروطیت هم صدا شد و مانند برادرش، از فتوای مراجع ثلاث، پشتیبانی کرد. وی زمانی که محمدعلی شاه قاجار، مجلس شورای ملی را به توپ بست و عدهای از آزادی خواهان را در باغ شاه تهران، کشت، وی سپاهی از جوانان مشروطه خواه را در اصفهان بسیج کرد و آنها را برای فتح تهران به یاری ایل بختیاری فرستاد و با صدور فتوایی، دولت مشروطه را واجب و مخالفت با آن را حرام اعلام کرد. وی در سال ۱۳۲۹ قمری در اعتراض به تندرویهای برخی رهبران مشروطه، مجدداً به عتبات عراق رفت و تا سال ۱۳۳۳ قمری آنجا ماند، با درگیری جنگ جهانی اول، از آلمان و دولت مسلمان عثمانی حمایت کرد و عدهای را بسیج کرد و برای کمک به نیروهای عثمانی به همدان فرستاد، با نزدیک شدن نیروهای روسی به اصفهان از راه بختیاری به کرمانشاه رفت و بعداً به قم هجرت کرد. در قم به فعالیت علیه حکومت استبدادی رضاخان ادامه داد. پس از کودتای ۱۲۹۹ رضاخان در صدد برآمد تا با اعلام جمهوری، خود را اولین رئیس جمهوری ایران معرفی کند. مدرس در تهران با استفاده از نفوذ و قاطعیت خود در برابر این حرکت ایستاد و طی نامهای از علمای اصفهان کمک و همراهی خواست، علمای اصفهان و در رأس آنها حاج آقا نورالله طی نامهای برای همراهی با مدرس اعلام آمادگی کردند، پایمردی و مخالفت مدرس و دیگران باعث شد تا جمهوری خواهان عقبنشینی کنند.[۳]
اقدامات[ویرایش]
- مبارزه با سلطه اقتصادی بیگانگان
آیتالله نورالله نجفی اصفهانی طی یک اقدام بدیع در اواسط جمادیالاول ۱۳۲۴ و در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم (مهاجرت کبری)،[۴] به همراهی ۱۳نفر از علمای طراز اول اصفهان[۵] از جمله آقا نجفی اصفهانی، آیتالله محمدحسین فشارکی،ابوالقاسم دهکردی،شیخ مرتضی ریزی، میرزا محمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویبارهای،میرزا ابوالقاسم زنجانی، آقامحمدجواد قزوینی و رکنالملک شیرازی موارد زیر را متعهد شدند:
این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلاً ۵ فقرهاست:
- اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
- ثانیاً: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچههای دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
- ثالثاً: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت میشود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیرایرانی را، اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
- رابعاً: مهمانیها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی مینماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
- خامساً: وافوری اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم زیرا که آیات باهره:«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، بهنظر توهین و خفت مینگریم.[۶]
- تشکیل انجمن مقدس ملی اصفهان
- تأسیس مدارس عام.(همچون مدرسه باقریه، حقائق، معرفت، ایمانیه، اسلامیه و… که در این مدارس به توسط علوم متداول و فنون روز، یتیمان و درماندگان اطفال، از خاک مذّلت، به اوج سعادت و علوم مجّهز میشدند)
- مدرسه خاص ایتام.
- تأسیس مریض خانه اسلامی.
- تأسیس قرائت خانه.(به منظور نشر معارف و آگاهی مردم از اخبار ساخته شد.)
- امنیت طرق
- تاسیس شرکت اسلامیه[۷]
خانه مشروطیت[ویرایش]
منزل وی در سالهای اخیر بازسازی و تبدیل به خانه مشروطیت اصفهان گردیدهاست.
آثار[ویرایش]
- تقریظ بر کتاب «حقائق الحق للقائم بالحق»
- خصال الشیعه
- دیوان اشعار، سرودههای فارسی و عربی
- رساله در فواید مشروطه
- مقیم و مسافر به فارسی
- شرح حال برادرش شیخ محمدحسین
درگذشت[ویرایش]
وی در سال ۱۳۰۶ خورشیدی (مطابق با ۱۳۴۶ هجری قمری) مبارزه با استبداد نوین رضاشاه پهلوی که به نام مشروطیت، حکومت مستبدانه خود را گسترش داده بود؛ را آغاز نمود.[۸][۹]وی به قم مهاجرت نمود و گروهی به نام هیئت علمیه و روحانیه مهاجرین قم را تشکیل داد. تلگرافهایی از طرف وی به مجلس شورای ملی و رئیسالوزراء مخابره شد. سید حسن مدرس که در این زمان جزء نمایندگان اقلیت مجلس و از مخالفان سرسخت رضاخان بود طی تلگرافی به حاج آقا نورالله، اقدام او را تأیید کردند.[۱۰]پس از اینکه تحصن وی در قم با مستاصل شدن حکومت رضاشاهی مصادف بود در نهایت با دسیسه اعلم الدوله پزشک مخصوص رضاشاه وی در قم با تزریق آمپول هوا کشته شد.[۱۱]جنازه وی به نجف منتقل و در مقبره جدش آیتالله شیخ محمد جعفر کاشف الغطا به خاک سپرده شد.
جستارهای وابسته[ویرایش]
|
|
|
شیخ جعفر کاشفالغطا |
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
؟ |
|
|
|
محمدتقی رازی نجفی اصفهانی |
|
|||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||
|
|
سید صدرالدین عاملی |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||
|
|
زمزم بیگم |
|
محمدباقر نجفی اصفهانی |
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||||||||||||||||||
آقا نجفی اصفهانی | نورالله نجفی اصفهانی | محمدحسین نجفی اصفهانی | جمالالدین نجفی اصفهانی | اسماعیل نجفی اصفهانی | محمدعلی نجفی اصفهانی |
|
|||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||
موسی نجفی |
|
|
|
محمدرضا نجفی اصفهانی |
|
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||
پانویس[ویرایش]
- ↑ 10موسی نجفی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، چاپ چهارم، 1391، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، صص 434-466
- ↑ عباس عبیری، گلشن ابرار، جلد ۲، صفحه ۵۲۱
- ↑ مجموعه مقالات همایش تبیین آراء و بزرگداشت هشتادمین سالگرد نهضت آیتالله حاج آقا نورالله اصفهانی، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۴، صفحه ۱۷ـ۱۹.
- ↑ موسی نجفی، حکم نافذآقانجفی، صفحه ۱۸۴
- ↑ عبدالمهدی رجایی، تاریخ مشروطیت اصفهان، صفحه۲۱۷
- ↑ روزنامه حبل المتین کلکته، سال ۱۴، ش۲،۱۹جمادیالثانی ۱۳۲۴
- ↑ موسی نجفی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، چاپ چهارم، 1391، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، صص 110-45
- ↑ سید مصلح الدین مهدوی، تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج ۲، صفحه ۱۵۶
- ↑ علیرضا اسماعیلی، فرازی از زندگانی سیاسی حاج آقا نورالله اصفهانی به روایت اسناد
- ↑ محمدحسن رجبی، علمای مجاهد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، صفحه ۶۲ـ ۶۳.
- ↑ سید اسدالله رسا، قیام آیتالله حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی
منابع[ویرایش]
|
- آیتاللههای اهل ایران
- انقلابهای سده ۲۰ (میلادی)
- ایران در ۱۹۰۵ (میلادی)
- ایران در ۱۹۰۶ (میلادی)
- ایران در ۱۹۱۱ (میلادی)
- درگذشتگان ۱۳۰۶
- درگذشتگان ۱۳۴۶ (قمری)
- خاندان نجفی
- روحانیان اهل ایران
- روحانیان شیعه
- زادگان ۱۲۳۸
- عالمان شیعه
- روحانیان شیعه اهل اصفهان
- فقهای هوادار مشروطیت
- فعالان سیاسی کشتهشده اهل ایران
- مدفونان در صحن حرم علی بن ابی طالب
- مراجع تقلید (درگذشته)
- افراد در انقلاب مشروطه