سوغات
رهآورد یا سوغات کالایی است که از یک شهر، روستا یا منطقهای توسط معمولاً مسافران و گردشگران خریداری میگردد تا پس از بازگشت مسافر به نزدیکان، دوستان و آشنایان هدیه داده شود. رهآوردها به طور معمول جزء صنایع دستی، محصولات صنعتی و مواد غذایی ساخته شده در نواحی مختلف جغرافیایی هستند.[نیازمند منبع]
محتویات
واژه شناسی و ادبیات[ویرایش]
سوغات واژهای ترکیمغولی است و به معنای تحفه و هدیه است. [۱]
سوغات[ویرایش]
سعدی شاعر قرن هفتم قمری سروده است:
گر نسیم سحر از زلف تو بویی آرد
جان فشانیم بسوغات نسیم تو نه سیم.[۱]
رهآورد[ویرایش]
راهآورد به معنای سوغات و ارمغان و هر چیزی که چون شخصی از جایی بیاید برای کسی بیاورد اگر چه حتی چند بیت از نظم و نثر باشد. رهآورد کنایه از چیزی است که چون کسی از جایی آید به طریق تحفه آورد و سوغات نیز گویند. راه آورد را با نامهای عراضه، سوقات، سوغاتی، سوقاتی، لهنه، ارمغان و هدیه نیز میشناسند.
مولوی در این باره سروده است:
چون سفر کردم مرا راه آزمود
زین سفر کردن ره آوردم چه بود.[۲]
ره آورد شهرهای ایران[ویرایش]
شهر ملایر: انگور، کشمش، شیره انگور، باسلق، عسل، خشکبار، گردو، بادام، فتیر، مبل و منبت، فرش و قالی
- شهر شیراز: عرقیات٬ آبلیمو٬ مسقطی٬ نان یوخه و خاتم و]معرق و فرش و صنایع دستی و فالوده و بستنی و گلیم و گبه و انگور و..
- شهر تبریز:نوقا،قرابیه،اریس،باسلوق،پشمک،خشکبار،آجیل،فرش،صنایع دستی و غیره .
- شهر اصفهان: گز و صنایع دستی
- شهر نیشابور: ریواس و فیروزه
- شهر کرمان: زیره
- شهر دزفول: قلم دزفولی، مرکبات و کلوچههای دزفولی است.
- شهر زابل (سیستان): کلوچه های محلی، آچار (نوعی ادویه)، فلفل سیاه
- شهر قم: سوهان (شیرینی)
- شهر همدان:کشمش،گردو،سفال،انگشت پیچ.
معانی دیگر[ویرایش]
در ادبیات و عرفان به یادگاریهای معنوِی و مکاشفات نیز رهآورد گفتهاند.
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- علی اکیر دهخدا. «صفحه اصلی». لغتنامه دهخدا. بازبینیشده در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۰.