مسعود بختیاری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
بهمن علاءالدین
Masoud-bakhtiari.jpg
مسعود بختیاری
زادروز ۲۰ مهر ۱۳۱۹ خورشیدی
مسجدسلیمان
درگذشت ۱۲ آبان ۱۳۸۵، (۶۶ سالگی)
کرج
محل زندگی لالی، مسجد سلیمان، اهواز، کرج، ایذه
پیشه معلم، شاعر، خواننده
سال‌های فعالیت ۱۳۸۵-۱۳۱۹
لقب مسعود بختیاری
والدین میرزا محمد کریم
حاجیه لیمو خانم
وبگاه
در وب گاه بییپ تونز


بهمن علاءالدین ناموَر به مسعود بختیاری (۲۰ مهر ۱۳۱۹ - ۱۲ آبان ۱۳۸۵ خورشیدی) خواننده، ترانه‌سرا و آهنگساز مشهور موسیقی بختیاری بود.

زندگی[ویرایش]

بهمن علاءالدین بیستم مهرماه سال ۱۳۱۹ خورشیدی در شهرستان مسجدسلیمان و در خانواده‌ای پرجمعیت و سنتی زاده شد. وی از تیره " زیلایی"، طایفه بهداروند از زیرشاخه‌های هفت لنگ بختیاری بود.

بهمن علاءالدین در سال ۱۳۲۴ به علت تغییر محل خدمت پدر خود که در آن زمان در شرکت نفت مسجد سلیمان مشغول خدمت بود، به همراه خانواده به لالی نقل مکان نمود و در سال ۱۳۲۸ که اولین مدرسه ابتدایی به نام «دبستان فردوسی» در این شهر راه‌اندازی شد؛ شروع به تحصیل نمود و سپس سالهای اول و دوم دبیر ستان را در «اَمبَل» و در «دبیرستان هنر» به پایان رساند و در سال ۱۳۳۶ و به دنبال بازنشسته شدن پدر از خدمت شرکت نفت؛ مجدداً به مسجد سلیمان بازگشت و تا سال ۱۳۴۰ در «دبیرستان امیر کبیر» این شهر دوره تحصیلات دبیرستانی خود را به پایان رساند.

پدیده هنری مسعود بختیاری در زمانی موسوم به دوره رادیو اتفاق افتاد. از ویژگی‌های این دوره، فاصله گرفتن جامعه هنری از برخی عناصر اصلی فرهنگ موسیقی ایرانی چه در حوزه سنتی و چه بومی است.

برنامه‌های رادیویی گلها نمونه‌ای این رویکرد در حوزه موسیقی سنتی بودند و به همین نسبت، هنرمندان نواحی مختلف ایران که پایشان به رادیو باز می‌شد، تحت تأثیر همین فضا نمی‌توانستند یک موسیقی ناب از خاستگاه فرهنگی خود ارائه بدهند.[نیازمند منبع]

نتیجه چیزی بود که شاید بتوان همان برچسب گلها را بر آن چسباند. یعنی موسیقی بومی با شمایل شهری و آن هم از نوع گلهایی.[نیازمند منبع] نمونه ضبط‌های موسیقی محلی از شمال ایران، خراسان، بختیاری، شیرازی و کردی در این دوره به خوبی نشان می‌دهند که موسیقی‌های یاد شده تا چه اندازه با مختصات موسیقی شهری رایج در رادیو و گاه کافه‌ها نسبت داشتند.[نیازمند منبع]

تا پیش از انقلاب با همراهی منصور قنادپور، نوازنده سنتور که شیوه نوازندگی و تنظیم ارکستری اش بسیار متأثر از استاد پایور بود، آثاری را به دو گویش فارسی و بختیاری با حال و هوای موسیقی شهری ارائه داد.

علاءالدین، پس از تکمیل تحصیلات متوسطه آن زمان به خدمت آموزش و پرورش درآمد و تا سن بازنشستگی در کسوت معلمی انجام وظیفه می‌کرد. از سال ۱۳۵۰ در کنار شغل معلمی، همکاری خود را با رادیو اهواز و منصور قنادپور آغاز کرد.

پس از انقلاب، مدتی در سکوت به سر برد تا این که به واسطه دوست کرد زبانش محمد حسین سیفی زاده (آهنگساز)، به عطا جنگوک معرفی شد. جنگوک بختیاری نبود ولی زادگاهش لار واقع در جنوب استان فارس از نظر فرهنگی خیلی به بختیاری‌ها نزدیک بود و او با اتکاء به پشتوانه فرهنگی و آموزشی اش می‌توانست در خدمت خلق یک موسیقی متفاوت از آثار مشابه قرار بگیرد.

همکاری با عطا جنگوک[ویرایش]

بدین ترتیب «مال‌کَنون» به عنوان نخستین نوار رسمی وی در سال ۱۳۶۵ وارد بازار موسیقی شد و توفیق باور نکردنی یافت. [۱] به عقیده بعضی از کارشناسان موسیقی، آلبوم مال کنون، از موفق‌ترین آثار موسیقی محلی در ایران است.[۱] دومین و آخرین همکاری بهمن علاءالدین با عطا جنگوک، شش سال بعد منجر به «هِی‌جار» شد. «هی‌جار» نیز محبوبیت و مقبولیت فراوانی یافت ولی به پای «مال‌کنون» نرسید.

مسعود بختیاری پس از این دو اثر شاخص خود، سه اثر دیگر به نام‌های «آستارَه»، «بَراَفتَو» و تاراز را به علاقه‌مندان موسیقی بختیاری ارائه داد. همپای همیشگی وی در غالب نوارها و کنسرت‌ها، علی حافظی نوازنده توانای نی بختیاری بود.

طبیعت گرایی[ویرایش]

طبیعت گرایی در آثار بهمن علاءالدین موج می‌زند. او پیش از آن که با مظاهر زندگی نوین ماشینی روبرو شود، شب و روزش در واژگانی چون مه (ماه)، افتو (آفتاب)، آستاره (ستاره)، کَوگ (کبک)، اَور (ابر)، بارون، تَش (آتش)، کُه (کوه) و .. خلاصه می‌شد. به همین دلیل در غالب آوازهایش که معمولاً اشعارش را خود می‌سرود و طرح آوازی اش را به انجام می‌رساند، چنین واژگانی بسیارند.

نوآوری و بازآوری‌ها[ویرایش]

از این مهم تر، رویکرد آگاهانه وی به احیای آوازهای بومی با اشعاری جدید است. چه این که برخی از آوازهای کهن، یا اشعار مناسب روز نداشتند و یا این که اصولاً برای مناسبت خاصی به وجود آمده بودند. مانند بهره‌گیری از آواز «برزگری» و یا «صیادی» که اولی آواز کشاورزان و دومی آواز شکارچیان بوده است. او حتی از آوازهای سوگ موسوم به «گاگریو» نیز با اشعار دیگر بهره می‌برد و همچنین قادر بود تلفیقی از این آوازها را ارائه دهد. یعنی بخشی از جمله آوازی اش با بخشی دیگر از آن، ریشه‌ای متفاوت داشته باشد. نمونه اش، آواز «آستاره» در آلبومی به همین نام است. علاءالدین در این لحن برگرفته از آوازهای سوگ و همچنین یکی از آوازهای کار، روایتی عاشقانه و لطیف تری از نمونه اصلی ارائه می‌کند که همانند آوازهای سوگ خشن و اندوه بار نیست.

دقت نظر وی یکی از عوامل توفیق او در جذب مخاطبانش بود. به جای این که در فرهنگ‌های دیگر به دنبال ملودی بگردد و یا خود به ساختن ملودی‌های ضعیف بپردازند، از آبشخور نغمات بومی نهفته در صدای ساز توشمال‌های بختیاری بهره می‌برد. خود می‌گفت: «اگر در کار کرنانوازان دقیق شویم نغمه‌های بسیار بسیار زیبایی پیدا می‌کنیم که در نگاه اول ممکن است به چشم نیایند.»[نیازمند منبع]

تسلطش بر ادبیات فارسی و بختیاری و همین‌طور برخورداری از ذوق شعری به او امکان داده بود تا کلام بسیاری از ترانه‌هایش را خود بسراید. مانند ترانه «تنک بلور» که در سال ۱۳۵۱ با همراهی ارکستر رادیو اهواز به سرپرستی منصور قنادپور خواند.

زندگی شخصی[ویرایش]

مسعود بختیاری در طول عمر خود هیچ‌گاه زنی اختیار نکرد و ازدواج نکرد[نیازمند منبع] و پس از بازنشستگی نیز در جمع خانوادگی خواهرش در کرج می‌زیست. وی همچنین از حضور در تجمعات و مجالس چندان لذت نمی‌برد.

درگذشت[ویرایش]

بهمن علاءالدین در سال ۱۳۷۹ به شهرستان کرج نقل مکان نمود و پس از طی یک دوره بیماری کلیوی و عمل جراحی مثانه در صبحگاه جمعه، دوازدهم آبانماه ۱۳۸۵ پس از ۶۶ سال زندگی به علت نارسایی قلبی در بیمارستان کسری جهانشهر این شهر درگذشت. وقتی خبر درگذشتش منتشر شد، بختیاری‌های داخل و خارج از کشور، سیلی از پیام و اظهار همدردی به راه انداختند.

پیکر بهمن علاالدین درجوار برخی از هنرمندان برجسته ایران نظیر غلامحسین بنان، حبیب‌الله بدیعی، مرتضی حنانه،نعمت‌الله آغاسی، دلکش، هوشنگ گلشیری در بقعه امامزاده طاهر کرج به‌خاک سپرده شد.[۲]

آثار[ویرایش]

جُستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «عطا جنگوک، نوازنده تار و پژوهشگر موسیقی محلی درگذشت»(فارسی)‎. خبرگزاری بی‌بی‌سی فارسی، ۱ اردیبهشت ۱۳۸۹. بازبینی‌شده در اردیبهشت ۱۳۸۹. 
  2. به‌خاطر درگذشت مسعود بختیاری، روزنامه سرمایه

پیوند به بیرون[ویرایش]