غزوه خندق

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
غزوه خندق
بخشی از جنگ‌های بین مسلمان و قریش
Combat between Ali ibn Abi Talib and Amr Ben Wad near Medina.JPG
نبرد تن به تن مابین علی بن ابی طالب (چپ) و عمرو بن عبدود (راست) در غزوه خندق
تاریخ ۳۱ مارس تا آوریل ۶۲۷ پس از میلاد
۵ ذیقعده سال ۵ هجری قمری
۱۰ فروردین ۶ خورشیدی
مکان اطراف مدینه
نتیجه بی‌نتیجه ماندن محاصره مدینه و پیروزی مهم و قطعی برای مسلمانان
طرفین درگیر
مسلمانان * کفار و بت‌پرستان قریش
فرماندهان و رهبران
محمد

علی ابن ابیطالب

عمر بن خطاب 

ابوبکر

عثمان بن عفان
ابوسفیان پسر حرب
قوا
۳٬۰۰۰ ۱۰٬۰۰۰
تلفات
۱~۵ ۱~۱۰

غزوه احزاب یا غزوه خندق که در ۱۷ شوال سال پنجم هجرت، برابر با سال ۶۲۷ میلادی در یثرب میان سپاهیان مسلمان پیرو محمد و سپاهیان مکه تحت رهبری ابوسفیان درگرفت. این نبرد سومین رویارویی مسلمانان و بت‌پرستان مکه و از نبردهای مهم تاریخ اسلام است. نبرد خندق که به نبرد احزاب نیز نامبردار است محاصره طولانی مدت شهر یثرب (مدینه امروزی) است که توسط اعراب و قبائل یهودی صورت گرفت. تعداد مردان جنگی در این غزوه به ۱۰ هزار نفر به همراه شش هزار و چندین شتر می‌رسیده است در حالیکه مدافعان مدینه تنها ۳۰۰۰ نفر بوده‌اند. این شکست باعث شد که اعراب مکه بسیاری از دارایی و اموال تجاری شام را از دست بدهند.[۱]

نام[ویرایش]

این غزوه بنام خندق نامبردار است.خَندَق (به فارسی سره: کَندَگ) نهر پرآب یا خشک و دست‌ساخت است که در قدیم گرداگرد شهر یا لشکرگاه می‌کندند تا از ورود دشمنان یا سیل جلوگیری شود. واژهٔ خندق عربی‌شدهٔ واژهٔ پارسی میانه کَندَگ و به معنی «کَنده» است. در زبان‌های کهن ایرانی چون اوستایی و فارسی باستان، ریشهٔ «کن» به معنی «کندن» امروزی به‌کار می‌رفته است و «فرکنتن» یعنی آغاز به ساختن ساختمان یا شهر.[۲]

پیش از جنگ[ویرایش]

محمد پیامبر اسلام، یهودیان بنی‌نضیر را از یثرب بیرون کرده بود؛ بنی‌نضیر به مکه رفتند و قریش را به نبرد با پیامبر واداشتند. قریش، پیشنهاد نمایندگان یهود را پذیرفت و به جنگ با پیامبر رهسپار شد. در این نبرد، هم‌پیمانان قریش بنی‌سلیم و غطفان و بنی‌اسد نیز به جنگ‌جویان سپاه مکه پیوستند. سپاهیان قریش، ده هزار تن و سه لشکر بودند که فرماندهی همه آن‌ها با ابوسفیان بود. بنی‌خزاعه، محمد را از برنامه قریش و جنبش ایشان آگاه کردند. حضرت محمد، برای جنگ یاران ویژه خود را گردآورد. برخی پیشنهاد کردند که به شیوه قلعه‌داری از یثرب، دفاع کنند و از بالای دژها و نقاط بلند با دشمن نبرد کنند. سلمان فارسی که با شیوه‌های جنگ ایرانیان آشنایی داشت، پیشنهاد کرد که گرداگرد شهر را خندق بکنند تا از پیشرفت دشمن به درون شهر جلوگیری شود و سپس با ساختن دژها و سنگرها در اطراف خندق، و یا پرتاب تیر و سنگ، از گذر یافتن دشمن از خندق به سوی شهر، جلوگیری شود و پیامبر اسلام پذیرفت. کار کندن خندق با شتاب آغاز شد؛ کندن هر ناحیه‌ای از خندق به یک گروه از مسلمانان واگذار گردید و هر فردی به کندن چهل ذراع واداشته شد. یهودیان بنی‌قریظه نیز در کندن خندق، به مسلمانان یاری رساندند. کار خندق در شش روز به پایان رسید و برای آن درهایی گذارده شد و نگهبانی هر در به قبیله‌ای واگذار گشت و زبیر بن عوام به سرپرستی پاسداران درهای قلعه گمارده شد.

پیمان‌شکنی بنی‌قریظه[ویرایش]

حیی بن اخطب، یهودیان بنی‌قریظه را به نبرد علیه سپاه اسلام فراخواند. سرانجام کعب بن اسد، درخواست حیی بن اخطب را پذیرفت و کعب پیمان خود را با محمد شکست.

نبردهای‌های تن‌به‌تن[ویرایش]

سرانجام، پنج تن از سپاه مکه به نام‌های عمرو بن عبدود، عکرمة بن ابوجهل، هبیرة بن وهب، نوفل بن عبدالله و ضرار بن خطاب موفق شدند از خندق بگذرند. در نبردهای تن به تن، عمرو بن عبدود به دست علی بن ابی‌طالب کشته شد. نوفل بن عبدالله پس از گذشت از خندق، سقوط کرد و سنگباران شد که در آن میان علی وارد خندق گشت و او را در آن میان کشت. ابوسفیان از ترس این‌که مسلمانان بدن نوفل را به انتقام حمزه، مثله کنند پیشنهاد کرد که پیکر مرده او را به ده هزار دینار بخرد؛ اما محمد دستور داد که جسد را به رایگان به سپاه مکه باز پس دهند.

پراکندگی سپاه عرب[ویرایش]

سپاه عرب پس از کشته شدن نوفل بن عبدالله و عمرو بن عبدود پراکنده شدند. محمد، حذیفه را مأمور کرد که از خندق گذشته از اوضاع دشمن اطلاعاتی به دست بیاورد. صبح، سپاه مکه آن‌جا را ترک گفته و کسی باقی نمانده بود.

منابع[ویرایش]

  • تاریخ اسلام، دکتر علی اکبر فیاض، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، سال ۱۳۷۸
  • تاریخ تحلیلی اسلام، سید جعفر شهیدی، مرکز نشر دانشگاه تهران، ۱۳۶۲
  • تاریخ سیاسی اسلام، رسول جعفریان، انتشارات دلیل، سال ۱۳۸۰
  1. ,1974 ,Muhammad: Prophet and Statesman, William Montgomery Watt
  2. Nomani, Sirat al-Nabi, p. 368-370.