درونمایه
درونمایه یا مضمون دیدگاهی است که از خواندن داستان دریافت میشود.
در داستان کوتاه[ویرایش]
درونمایه در داستان کوتاه اهمیت ویژهای دارد. داستان کوتاه باید درونمایه واحدی داشته باشد. درونمایه هماهنگ کننده سایر عناصر داستان است. جمال میرصادفی درباره تعریف درونمایه مینویسد:
درونمایه، مضمون یا تم، فکر اصلی و مسلط هر اثر ادبی است. خط یا رشتهای که در خلال اثر کشیده میشود و وضعیت و موقعیتهای داستان را به هم پیوند میدهد. به بیانی دیگر، درونمایه را به عنوان فکر و اندیشه حاکمی تعریف کردهاند که نویسنده در داستان اعمال میکند؛ و به همین جهت است که میگویند درونمایه هر اثری جهت فکری و ادراکی نویسندهاش را نشان میدهد.
تشخیص درونمایه در یک داستان کوتاه پیچیده است. نویسندگان غالباً ترجیح میدهند که درونمایه را واضح به خواننده تحمیل نکنند و خواننده باید با خواندن داستان درونمایه را درک کند، گاهی اندیشهٔ مسلط بر داستان، در قالب سخنان شخصیتهای داستان (به ویژه قهرمان-شخصیت اول-) نقل میشود. پیرنگ، زاویهی دید، توصیفها، عنوان داستان، لحظات کلیدی و تأکیدهای نمادین معمولاً شواهد خوبی برای یافتن معنای داستان به شمار میرود. درونمایه، یکی از عناصر اصلی داستان کوتاه است، اما برخی از داستانها فاقد این عنصر هستند، مانند داستانهای جنایی و پلیسی یا داستانهای ترسناک که هدف آنها صرفاً سرگرمی مخاطب است.[۱]
منابع[ویرایش]
- ↑ * میرصادقی، جمال؛ عناصر داستان، تهران، سخن، ۱۳۸۵، چاپ پنجم
- میرصادقی، جمال؛ عناصر داستان،
- مستور، مصطفی؛ مبانی داستان کوتاه، تهران، مرکز، ۱۳۷۹، چاپ اول،