اَرَس(در ترکی آذربایجانی:آراز و Araz - در زبان ارمنی:آراکس، Արաքս) نام رودخانهای نسبتاً پرآب و خروشان است که از کوههای بینگول منطقه آناتولیترکیه سرچشمه گرفته، و در مرز ترکیه و ارمنستان به رود آرپا چای پیوسته و سپس مرز مشترک نخجوان را بطول ۱۱ کیلومتر ترسیم کرده و پس از گذر از مرز ایران و نخجوان، از مرز میان ایران و ارمنستان عبور کرده و دوباره مرز مشترک میان ایران و جمهوری آذربایجان را شکل داده و در منتهیالیه شمالی استان اردبیل (شهرستان پارسآباد) وارد جمهوری آذربایجان گشته و به رودخانه کورا میریزد. این رود ۱۰۷۲ کیلومتر طول دارد و از طولانیترین رود داخلی ایران، یعنی کارون طولانیتر است.[۱]
رودخانه ارس در سال ۱۸۱۳ میلادی در پی عهدنامه ترکمنچای به عنوان مرز ایران و امپراطوری روسیه برگزیده شد و تمامی مناطق شمال این رود از ایران جدا و به خاک روسیه افزوده شد. بعدها ایران و اتحاد شوروی با هم سدی در ناحیه پلدشت به نام سدارس بنا نمودند. در حال حاضر سد خداآفرین و سد قیزقعلهسی به صورت مشترک با جمهوری آذربایجان بر روی ارس احداث میشود. بر روی ارس تا کنون پنج پل ساخته شدهاست که عبارتنداز: پل آهن جلفا، شوسه جلفا، پل پلدشت در شهرستان پلدشت، پل خداآفرین در قره داغ، پل نوردوز در مرز ارمنستان.
ریشهٔ واژهٔ فارسی «ارس» و واژههای یونانی و ارمنی مربوطه احتمالاً از مادی «اَرَخس» *Araxs است که برگرفته است از نیاایرانی *Raxša- که یعنی «تیزرو»، «آنچه به سرعت جریان دارد».
در سنن ارمنی این رودخانه به نام آراست نوه بزرگ خاندان افسانهای ارمنی هایک گذاشته شده است.[۲]این نام بعداً یونانی شده و به Araxes دگرگون شد و برای فرهنگ کورا-ارسی استفاده شد. تمدنی پیش از تاریخ که در دره کورا و ارس شکوفا شده بود؛ ولی در بسیاری از زمانها این رود ولگا بوده که به نام Araxes نامیده شده به ویژه در تاریخ هرودوت. همچنین این رود در آخرین فصل آننید هشتم اثر ویرجیل به نام خشم در پل ثبت شده است پس از آنکه رومیها با ساختن یک پل بر روی آن توانستند بر دشمن پیروز شوند. برخی بر این باورند که ارس با دو رودخانه پیشون و گیهون که در فصل دوم کتاب مقدس به آن اشاره شده مرتبط است. در قرآن کریم از قومی بنام اصحاب رس یاد شده که طبق کتاب عیون اخبار الرضا و روایتی از امام علی اصحاب رس قومی بودند که در حاشیه رود ارس زندگی میکرده و درخت صنوبر را عبادت مینمودند. اصحاب رس جزو اقوامی بودند که بر آنان عذاب نازل شد.[۳]
در بستر رودخانهٔ ارس ۸۰۵ جزیرهٔ کوچک و بزرگ خالی از سکنه وجود دارد که به زبان محلی به آن «شام» میگویند. بر پایهٔ قرارداد مرزی، ۴۲۷ جزیره به ایران و ۳۸۲ جزیره به شوروی (و اکنون به جمهوری آذربایجان) تعلق دارند. این جزیرهها تنها برای چرای حیوانات پیرامون رودخانه قابل استفادهاند.[۴]
تنها معدودی از این جزایر دارای نام میباشند و بیشتر این جزیرهها با شمارهگذاری نامیده میشوند. اسامی برخی از جزایر عبارتند از: خُرامه، بویدوز، پیرواتلر، قرهقباح و کثیری. چند جزیرهٔ نامبرده دارای چراگاههای خوبی هستند.[۵]
در تعیین مالکیت جزیرههای ارس میان هیئتهای مرزبندی ایران و شوروی مقرر شدهبود تا خط مرزی از میان رود ارس بگذرد و اگر در محلی چند شاخه از رود وجود داشتهباشد میانهٔ شاخهٔ عمدهتر خط مرزی شود. در تاریخ ۶ مهرماه ۱۳۳۴ یعنی زمانی که مالکیت جزیرهٔ نزدیک به پاسگاه عباسی تعیین میشد بر سر این که شاخهٔ عمدهٔ رود در این محل کدام است میان هیئت شوروی و ایران مشاجرهای درگرفت. یکی از افسران ایرانی به نام ستوان یکم نورالله کثیری نقشهبردار لشکر تبریز، برای اثبات این که شاخهای که به سود ایران بود عمیقتر و بنابرین شاخهٔ عمدهاست با اسب خود بیباکانه به آب زد. وی و اسبش در زیر امواج ناپدید شدند ولی یکی از مرزبانان ایرانی به نام صمد مدداقلی توانست افسر ایرانی را نجات دهد. اعضای هیئت روس با دیدن این صحنه، مالکیت ایران بر جزیرهٔ ۱۳۰ در این شاخه از رود را پذیرفتند. جزیرهٔ ۱۳۰ بعداً با تصویب مقامات عالی ایران جزیرهٔ کثیری نام گرفت و به ستوان یکم نورالله کثیری پاداش و نشان افتخار دادهشد.[۶] در دوران جنگ سرد، برخی از ایرانیان کمونیست از طریق این رودخانه به اتحاد جماهیر شوروی فرار کردند. همچنین صمد بهرنگی، نویسندهٔ ایرانی کتابهای کودکان در این رودخانه غرق شد.[۷]
↑Elisabeth Bauer. Armenia: Past and Present, p. 49. ISBN B0006EXQ9C
↑"Calumet, A. D. 1672–1757, Rosebmuller, 1768–1835, Kell, 1807–1888, and some other scholars believed the source river [for Eden] was a region of springs. The Pishon and Gihon were mountain streams. The former may have been the Phasis or Araxes, and the latter the Oxus." Duncan, George S. (October 1929) "The Birthplace of Man" The Scientific Monthly 29(4): pp. 359-362, p. 360