محمد رفیع روزهدار
محمد رفیع روزه دار | |
---|---|
زادروز | ۱۳۱۴ خورشیدی کوخرد، هرمزگان |
درگذشت | ۱۳۸۲ خورشیدی، (۶۸ سالگی) کوخرد، ایران |
آرامگاه | در جوار دوگنبدان |
ملیت | ایرانی |
نامهای دیگر | محمد رفیع احمد عبدالرحمن ایوب |
آثار | (دیوان معروف کوخردی) دیوان شعر |
فرزندان | سعاد (دختر) |
وبگاه | |
kookherd.net |
محمد رفیع روزه دار فرزند احمد (۱۳۱۴–۱۳۸۲) یکی از شاعران بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران بود. نام کامل وی: ( محمد رفیع بن احمد بن عبدالرحمن ایوب روزه دار ). وی در اشعارش معروف تخلص میکرد.[۱][۲][۳]
محتویات
زندگی[ویرایش]
معروف مشهور به «معروف کوخردی» به سال ۱۳۱۴ خورشیدی در روستای کوخرد (بستک) زاده شد، وی از جمله شاعران محلی شهرستان بستک محسوب میشود که شعرها و دوبیتیهایش را به زبان فارسی و گویش بستکی و بویژه کوخردی سرودهاست، و از آغاز جوانی علاقه خاصی به شعر و شاعری داشت. در سنین جوانی عازم بحرین شد و اولین قصیدهاش را در بحرین سرود.[۱]
بدرود زندگی[ویرایش]
معروف در روز هیجدهم خردادماه ۱۳۸۲ خورشیدی، در ۶۸ سالگی در کوخرد دار فانی را وداع گفت وبه جوار رحمت حق پیوست و با حزن و اندوه و تشییع دوست داران وهم شهریانش در زادگاهش به خاک سپرده شد.[۱][۲][۳]
دیوان اشعار معروف کوخردی[ویرایش]
دیوان اشعار معروف کوخردی در سال ۱۳۸۵ خورشیدی توسط مؤسسهٔ «همسایه» به چاپ رسید. چاپ این دیوان باهمت والای جوانان کوخردی آقایان: «محمد حسنی» و «حسام حبیبی» و با کوشش استاد: احمد حبیبی فرماندار پیشین شهرستان بستک انجام گرفت.[۳]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ محمدیان، کوخردی، محمد، “ (به یاد کوخرد) “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ دیوان: (اشعار معروف کوخردی) به کوشش: حسنی، کوخردی، محمد و حبیبی، حسام، ناشر: همسایه . ، ایران: چاپ اول، انتشار سال ۱۳۸۵ خورشیدی.
نمونهٔ اشعار[ویرایش]
دوبیتی
گل از گلـزار، لؤلؤ هم ز دریا | محبت از سمرقند و بخارا | |
وصیت میکند «معروف» به دلدار | غم دنیا مخور، زنهار، زنهار |
فلک بربار من بار جفا کرد | دوچشمانم پر ازآب سیاه کرد | |
زتقدیر ازل معروف پریشان | که دندان سیاهان را طلا کرد |
عزم صحرا
صحراء سوزن روز بهار | چندی خشن گشت وگذار | |
زمیـن پر از خیر و اَکال | دلبـر موگه میـاد اتات | |
ای دل دگه دعوا مکو | بی ول عزم صحـرا مکو | |
خوبی بکو، جفا مکو | معروف موگه شیاد اتات |
عاشقان[ویرایش]
به نام عاشقان دفتر گشایم | به فرق عاشقان عنبر فشانم | |
دل بی غم در این دنیا نباشد | سر بی عشق هم پیدا نباشد | |
دل حالا مبتلای عشق جانان | برفتم بمبئی ومدراس وسیلان | |
بگشتم هند وچین وحیدرآباد | که فیل از هند دایم میکند یاد | |
سر پر عشق مانند تنور است | پری رویان هندی مثل حور است | |
قضا روزی بُدم در حیدرآباد | چو بلبل دید گُل، آمد به فریاد | |
میان مهوشان دیدم نگاری | پری پیکر چه گویم گُل عذاری | |
قدَش چون سرو چشمانش چو آهو | دلم گشت مبتلای آن پری رو | |
دل از عشقش به جوش آمد به یک بار | برفتم من سراغ آن ده و چار | |
بپرسیدم من از نام ونشانش | دگر از نام باب مهربانش | |
بگفتا هست بابم فرد درویش | گهی در مسجد وگه خانه خویش | |
چوشد وقت نماز وذکر وطاعت | نماز کردم من آن جا باجماعت | |
بدیدم شخص نورانی وخوشخو | سلام کردم نشستم در بر أو | |
بگفتم بنده از ملک خلیجم | به أمید خدا، بخت ونصیبم | |
گهی در مکه وگه در مدینه | گهی در شهر هند نزد طبیبم | |
جواهر وطلا و پول بسیار | بکن ای شیخ به فرزندی قبولم | |
خدا را شکر که شیخ هم گشت راضی | همان شب هم بیاوردند قاضی | |
که بعد از عقد هم خوش نوازی | دلم از وصل جانان گشت راضی | |
تو هم «معروف» بکن شکر خداوند | که داری یار، ز یاران بینیازی |
فهرست منابع و مآخذ[ویرایش]
- محمدیان، کوخردی، محمد. به یاد کوخرد ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.
- دیوان: (اشعار معروف کوخردی) به کوشش: حسنی، کوخردی، محمد و حبیبی، حسام، ناشر: همسایه . ، ایران: چاپ اول، انتشار سال ۱۳۸۵ خورشیدی.
- نگاره از: عبدالغفار علیرضایی.
- الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.