امپراتور (در زبان فرانسوی قدیم:امپرئور; در زبان لاتین:امپراتور) به حکمرانی (مرد) گفته میشود که یک امپراتوری را حاکمیت میکند. شهبانو یا امپراتریس هم به زنی که امپراتوری را فرماندهی میکند، گفته میشود؛ این زن ممکن است همسر یک پادشاه (شهبانو) باشد و یا بصورت مستقل (امپراتریس) حکومت کند. امپراتورها به طور معمول دارای افتخار و امتیاز بیشتری نسبت به پادشاهان هستند.
نخستین کسی در تاریخ که عنوان امپراتور را داشت، آگوستوس، فرزندخواندهٔ ژولیوس سزار بود که با درهم شکستن اتحاد مارک آنتونی و کلئوپاترا به فرمان روایی مطلق روم رسید. پس سنای روم لقب آگوست به معنی کبیر را به او اعطا کرد و او نیز خود عنوان امپراتور را که درآن هنگام به معنی فرماندهٔ کل قوا بود برای خود برگزید. از آن پس، فرمان روایان روم را به مناسبت وجههٔ نظامی، امپراتور میخواندند و به سبب آن که تا امپراتور نرون، از خانوادهٔ ژولیوس سزار بودند، سزار مینامیدند تا آنکه از عهد دیوکلسین در انتهای قرن سوم و ابتدای قرن چهارم میلادی و با تقسیمبندیهای تازهٔ اداری، سه مقام امپراتور، آگوست و سزار از هم تفکیک شدند و مقام سزار، فروتر از امپراتور و آگوست شد و یک امپراتور بر چند آگوست و سزار، فرمان میراند. این سلسه مراتب در دستگاه اداری روم شرقی با جدیت رعایت میشد. واپسین فرمان روایان روم غربی هرچند که بنا به عادت، امپراتور خوانده میشوند، اما در واقع سزارها و بعضاً آگوستهایی بودند که امپراتوران روم شرقی برای مدیریت غرب امپراتوری معرفی میکردند و حق برتری را برای خویش حفظ میکردند. آخرین امپراتور روم غربی، رومولوس آگوستولوس نام داشت که در سال ۴۷۶ میلادی عزل شد و واپسین امپراتور روم شرقی نیز کنستانتین یازدهم بود در سال ۱۴۵۳ میلادی در دفاع از قسطنطنیه جان باخت.
جنگ نخست جهانی را جنگ مرگ امپراتوریها میدانند، زیرا چندین امپراتوری جهان در این جنگ نابود شدند. سپس واپسین امپراتوران باقیمانده در جهان پس از جنگ دوم جهانی، جرج ششم، پادشاه بریتانیا و امپراتور هند، سپس محمدرضا پهلوی، شاهنشاه ایران، هایله سیلاسی، امپراتور اتیوپی (و مدعی وراثت سلیمان و بلقیس) و سرانجام هیروهیتو، امپراتور ژاپن، بود که در حال حاضر تنها ژاپن است که دارای مقام امپراتوری است.
امپراتور و شاه هر دو حکمران بحساب میآیند. در اروپا هم «امپراتور» و «امپراتریس» بعنوان حکمرانان برتر بحساب میآیند. امپراتورها نخست رتبه اولویتی بیشتری در مقابل شاهان در روابط دیپلماتیک میگرفتند. هماکنون اولویت به درجه رئیس دولت اعطا میشود.
معادل پارسی امپراتور، شاهنشاه (پادشاه پادشاهان) است و از این حیث، برتری امپراتور بر پادشاه (king) چنین میتواند باشد که امپراتور (چنانکه شاهنشاه)، بر چندین پادشاه فرمان میراند. مقام امپراتوری در اروپا چنین ساختاری داشتهاست و به طور دقیق معادل شاهنشاه (پادشاه پادشاهان) بودهاست. پادشاهان ایران باستان از قبیل هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، مقام شاهنشاهی (نه پادشاهی) داشتند و در متون غربی، آنان را امپراتور میخوانند. در ایران معاصر نیز، پادشاهان پهلوی (به خلاف پادشاهان قاجار) مقام شاهنشاهی داشتند و خارج از ایران، آنان را «امپراتور» میخواندند و مینوشتند هرچند که منطقاً میبایست پادشاه خوانده میشدند زیرا پادشاه زیرمجموعه نداشتند. گفتنی است که این ایراد منطقی در مجلس شورای ملی ایران نیز در ابتدای دوران پهلوی، مورد بحث بودهاست به ویژه بدین سبب که ایران امروزین، واحدی یکپارچه با یک دولت است و ترکیبی از چند کشورک نیست و به رسمیت شناختن عنوان شاهنشاه (امپراتور) برای فرمانروای ایران، نه تنها موجبی برای شوکت و مفاخرت نیست، بلکه مقدمهای است برای به رسمیت شناختن چند پارچگی ایران.[نیازمند منبع] اما سرانجام، عنوان شاهنشاه (امپراتور) برای فرمانروایان ایران در عهد پهلوی به رسمیت شناخته شد.