ابوالفرج رونی
ابوالفرج رونی شاعر ایرانی قرن پنجم و ششم هجری است.
ابوالفرج ابن مسعود رونی (درگذشتهٔ ۵۲۵ هجری[نیازمند منبع])، در رونه از قراء نیشابور[نیازمند منبع] متولد شد. چون مدتی در لاهور زیست اور را لاهوری نیز گفتهاند[نیازمند منبع]. آغاز شهرت او از هنگام ورودش به دربار سلطان ابراهیم بن مسعود غزنوی بود، و در زمان پسرش سلطان مسعود غزنوی ادامه یافت. انوری از سبک او پیروی کرد. نامش بلفرج نیز ضبط شدهاست.
زادگاه[ویرایش]
به عنوان اولین شاعران پارسیگوی هندوستان بعد از نکتی به شاعر هندی شهیر دیگری به نام ابوالفرج رونی متوفی در حدود ۴۹۲ برمیخوریم[۱] که به عقیدهٔ مؤلف «لبابالالباب»[۲] و «راحة الصدور» و «منتخب التواریخ» و «هفت اقلیم» و «مرآة العالم» و «مجمع النفائس» و «فرهنگ جهانگیری» و «برهان قاطع» و غیره اهل رون و از هندوستان بود، ولی لطفعلیبیگ آذر[۳] او را از دهات دشت خاوران، و رضاقلی خان هدایت[۴] از قرای نیشابور میدانند. منصف «تاریخ فرشته»[۵] و صاحب «ریاض الشعرا» مولدش را سیستان نوشتهاند.[۶]
دوران زندگی[ویرایش]
در عهد سیستان ابراهیم بن مسعود و فرزندش مسعود بن ابراهیم غزنوی میزیسته، و هر دو را ستایش کردهاست. وی در اشعار خود تشبیهات فلسفی و عملی زیاد به کار بردهاست. زبانی شیرین و متین و کلامی محکم دارد. و ارباب تذکره مانند مصنفان «لباب الالباب»[۷] و «مجمع الفصحا»[۸] و «آتشکده»[۹] و غیره او را از استادان انوری دانستهاند. بیشتر به قصیدهسرایی و مدیحهگویی توجه داشته و رباعیاتِ خوب زیاد سرودهاست. غزلیاتی نیز از او باقی است[۱۰] میگویند دیوانش قریب به دوهزارودویست بیت دارد.[۱۱] برخی از شعرا از جمله مسعود سعد سلمان[۱۲] و فیضی دکنی[۱۳] به سبک او نظر داشتهاند.[۱۴]
نمونه شعر[ویرایش]
تا یک نفس از حیات باقی است مرا | در سر هوش شراب و ساقی است | |
مرا کاری که من اختیار کردم این بود | باقی همه کار اتفاقی است مرا | |
***
|
||
هر تیر که در جعبهٔ افلاک بود | آماجگهش این دل غمناک بود | |
تا چرخ چنین ظالم و بیباک بود | آسوده وخوش کسی که در خاک بود | |
***
|
||
جشن فرخندهٔ فروردین است | روز بازار گل و نسرین است | |
آب چون آتش عود افروز است | باد چون خاک عبیر آگین است | |
باغ پیراسته گلزار بهشت | گلبن آراسته حور العین است | |
برج ثور است مگر شاخ یاسمن | که گلش را شبهٔ پروین است |
جستارهای وابسته[ویرایش]
پینوشت[ویرایش]
- ↑ برای تفضیل ر. ک. «The Early Persian Poets of India» (ص۱۵-۱۶) و «A literary History of Persian» (ج۲، ص۳۹۰) و آثار الکرام قادری (ج۱، ص۱۱۹).
- ↑ لبابالالباب (ج۲، ص۲۴۱). برای کتب دیگر ن. ک. به کتاب مذکور تألیف اقبال حسینی (ص ۱۱-۱۴) و دیوان ابوالفرج رونی به تصحیح پروفسور چایکین مستشرق (ص۱۷۱)
- ↑ آتشکده، ص۱۸۲-۱۸۳)
- ↑ مجمع الفصحا، ج۱، ص۷۰
- ↑ ر. ک. The Early Persian Poets of India، ص۱۲
- ↑ سدارنگانی، پارسیگویان هند و سند.
- ↑ لبابالالباب، ج۲، ص۲۴۱
- ↑ مجمعالفصحا، ج۱، ص۷۰
- ↑ آتشکده، ص۱۸۲-۱۸۳
- ↑ The Early Persian Poets of India، ص۴۶ و ۶۴-۶۶
- ↑ ریاض الشعرا، به قول دکتر رضازاده شفق (تاریخ ادبیات ایران، ص۱۸۸) دیوان رونی که چاپ شده در حدود چهارهزارواندی بیت دارد.
- ↑ شاعر در تعریف مسعود گوید:
نازم بدانکه هستم شاگرد تو شادم بدانکه هستی استاد من - ↑
ذوقی که توان گرفتن از شعر از شعر ابوالفرج گرفتم - ↑ سدارنگانی، پارسیگویان هند و سند.
منابع[ویرایش]
- سدارنگانی، هرومل. پارسیگویان هند و سند. تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۵.
- دایرةالمعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به ابوالفرج رونی در ویکیگفتاورد موجود است. |