مسعود کیمیایی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
«کیمیایی» به اینجا تغییرمسیر دارد. برای دیگر کاربردها، کیمیایی (ابهام‌زدایی) را ببینید.
مسعود کیمیایی
Masoud Kimiai.jpg
زاده ۷ مرداد ۱۳۲۰ (۷۵ سال)
تهران
زمینه فعالیت کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده، تدوین‌گر، طراح صحنه، طراح لباس، نویسنده
سال‌های فعالیت ۱۳۴۳ - تاکنون
همسر ناشناس
گیتی پاشایی (۱۳۴۸–۱۳۷۴)
گوگوش (۱۳۷۶–۱۳۸۲)
صفحه در وب‌گاه IMDb
صفحه در وب‌گاه سوره
جشنواره برلین
برنده جایزه تقدیر ویژه جشنواره بین‌المللی فیلم برلین برای فیلم دندان مار ۱۹۹۱
نامزد خرس طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم برلین برای فیلم دندان مار ۱۹۹۱
جشنواره مونترال
برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بین‌المللی فیلم مونترال برای فیلم دندان مار ۱۹۹۱
جایزه سیمرغ بلورین
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر برای فیلم جرم ۱۳۸۹
جایزه‌های دیگر
برنده جایزه بهترین کارگردانی جشنواره بین‌المللی فیلم قاهره برای فیلم سفر سنگ ۱۹۷۹
مدال نقره جشنواره بین‌المللی فیلم مانهایم-هایدلبرگ برای فیلم غزل ۱۹۷۶
جایزه بهترین فیلمنامه انجمن بین‌المللی فیلم تاشکند برای فیلم داش آکل ۱۹۷۱
جایزه پلاک طلایی سازمان بین‌المللی سینمای کاتولیک جشنواره بین‌المللی فیلم قاهره برای فیلم سفر سنگ ۱۹۷۹

مسعود کیمیایی (متولد ۷ مرداد ماه ۱۳۲۰ در تهران) کارگردان و فیلمنامه‌نویس ایرانی است.

کیمیایی از چهره‌های بحث‌انگیز و جنجالی سینمایی ایران است. اکثر افراد وی را کارگردانی مولف و مؤثر دانسته که در شکل گیری بدنه اصلی سینما در ایران نقشی محوری داشته است. او با ساخت فیلم قیصر در سال ۱۳۴۸، برای نخستین بار دو قطب هنری و تجاری سینما را به هم پیوند داد و به همراه داریوش مهرجویی از آغازگران موج نو در سینمای ایران بود. اغلب آثار کیمیایی در ژانر اجتماعی-سیاسی است. او علاوه بر فعالیت‌های سینمایی، نوشتن رمان و شعر را نیز تجربه کرده‌است. کیمیایی در سال ۱۹۹۱ برای فیلم دندان مار نامزد جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین شد و جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم برلین نیز به او اهدا شد. همچنین در سال ۱۳۸۹ برای فیلم جرم، سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از جشنواره فیلم فجر دریافت نمود. از فیلم‌های مهم کیمیایی می‌توان به قیصر، بلوچ، داش آکل، خاک، گوزن‌ها، خط قرمز، دندان مار، سرب و جرم اشاره کرد. در یک نظرسنجی که برای گزینش بهترین فیلم سینمای پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، که با رأی ۲۷ تن منتقد و نویسنده اجرا شد، گوزن‌ها با ۲۰ رأی بهترین فیلم سینمای پیش از انقلاب ایران شناخته شد.[۱] در رأی‌گیری دیگر از ۵۵ منقد سینمایی ایرانی در سال ۱۳۸۱ نیز، فیلمِ گوزن‌ها با ۱۷ رأی همراهِ با باشو، غریبه کوچک اثر بهرام بیضایی بهترین فیلم کل ادوار تاریخ سینمای ایران شناخته شد.[۲]

زندگی‌نامه[ویرایش]

مسعود کیمیایی در روز ۷ مرداد ۱۳۲۰ در کوچه سید ابراهیم خیابان ری تهران زاده شد که در جای دیگر محل تولد او خیابان چراغ‌برق یا چراغ‌گاز در کوچه‌ی سراج‌الملک ذکر شده است. پس از آن به ترتیب در کوچه دردار، آصف‌الدوله، سقاباشی، عین‌الدوله و سرانجام در خیابان بهار ساکن شد. او دو خواهر و یک برادر دارد. دیپلم متوسطه را از دبیرستان بدر گرفت. بعد از پایان دبیرستان کم‌کم وارد عوالم روشنفکری شد و همراه چند تن از دوستان علاقه‌مند، گروه انتشارات طرفه را بنیاد نهاد. از همان دوره به موسیقی هم علاقه‌مند شد و چند ساز مانند پیانو و گیتار را در حد غیر حرفه‌ای می‌نوازد. اما بیشترین کشش و علاقه او به سینما بود. او تاکنون سه بار ازدواج کرده است. او پس از طلاق از همسر اولش که دختری به نام «گیلا» از او دارد، با گیتی پاشایی (آهنگساز و خواننده۱۳۷۰–۱۳۴۸) ازدواج کرد که حاصل آن پولاد کیمیایی بود و پس از آن با گوگوش، خواننده سرشناس (۱۳۸۲–۱۳۷۰) ازدواج کرد. کیمیایی تحصیلات آکادمیک کارگردانی ندارد. تمام آموخته‌های تکنیکی و فنی او از سینما به حضور در گروه دستیاران فیلم قهرمانان به کارگردانی ژان نگولسکو و دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران محدود می‌شود. بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، نعمت حقیقی، اسفندیار منفردزاده و محمد تراب نیا چهره‌های اثرگذار بر روی آثار و فعالیت مسعود کیمیایی بودند.

کارنامه و فعالیت[ویرایش]

مسعود کیمیایی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۴۵ با دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران آغاز کرد. اولین فیلمش بیگانه بیا را در سال ۱۳۴۷ و با تم جوان هوس‌باز و دختر فریب خورده در خانواده‌ای مرفه ساخت، که از ساختار مستحکمی برخوردار نبود و اقبال چندانی نیز در گیشه پیدا نکرد. یک سال بعد قیصر وضع را تغییر می‌دهد. قیصر گرچه در نمایش اول خود در میان عامه مردم مورد پسند واقع نشد، اما در اکران دوم رکورد فروش را شکست. قیصر به یک سمبل تبدیل می‌شود و داستانش هم به یک ژانر انتقام شخصی تبدیل شد. اتفاقی که تا آن زمان در سینمای ایران کمتر رخ داده بود، اما کیمیایی با استفاده از همان فرمول‌های آشنای فیلم‌فارسی فیلمی غیرعادی ساخت که هم مخاطب را جذب می‌کند و هم به منتقدان نوید یک سینمای نوین را می‌دهد. بدینسان، قهرمان فیلم با بازی بهروز وثوقی به مردم معرفی می‌شود که ریشه در تاریخ و جغرافیای ایران دارد و مُبَلّغ نوعی انتقام فردی است که به مذاق ایرانیان ناموس پرست آن سال‌ها خوشایند می‌نماید. هچنین قیصر با دوری از تحرکات فیلم‌فارسی و با ساختاری نوین نگاه جدیدی را وارد سینمای آن دوره ایران کرد. این فیلم با موسیقی اسفندیار منفردزاده، تیتراژ عباس کیارستمی، میکس روبیک منصوری و بازی ناصر ملک مطیعی، جمشید مشایخی، بهروز وثوقی، پوری بنایی، ایران دفتری، غلامرضا سرکوب، بهمن مفید، شهرزاد و جلال پیشواییان در دو سال متوالی روی پرده سینماها رفت و به اثری ماندگار و قابل توجه در تمامی ادوار تبدیل شد. قیصر دارای دیالوگ های پر از واژه به زبان کوچه بازاری تهران اصیل بود. کیمیایی در سال ساخت قیصر بیست و هشت سال سن داشت. در سال ۱۳۹۰ در نظرسنجی روزنامه بانی فیلم، قیصر از دید خوانندگان به عنوان تاثیرگذارترین فیلم سینمای ایران انتخاب شد.[۳] داش‌آکل در سال ۱۳۵۰ چهارمین ساخته کیمیایی محسوب می شود. این فیلم بر اساس داستان داش آکل از کتاب سه قطره خون نوشته صادق هدایت ساخته‌شده‌است. اکثر منتقدین داش آکل را اقتباس قابل احترام و فیلمنامه و دیالوگ فیلم را قابل توجه دانستند. مشارکت قابل توجه کیمیایی و بهروز وثوقی فیلم را اثری با شخصیت پردازی درست، قهرمان داستان همراه می سازد. گوزن‌ها فیلم بعدی کیمیایی در سال ۱۳۵۴ با بازی بهروز وثوقی و فرامرز قریبیان ساخته می‌شود، که به زعم بسیاری بهترین فیلم کیمیایی است و دو تیپ مختلف از قهرمان را در کنار هم قرار می‌دهد که در نهایت مکمل شخصیت هم می‌شوند. به باور بسیاری، این فیلم به‌همراه قیصر مهمترین آثار کیمیایی پیش از انقلاب را شامل می‌شوند. در رأی‌گیری از ۵۵ فیلم‌شناس ایرانی در سال ۱۳۸۱ گوزن‌ها همراهِ فیلم باشو، غریبه کوچک اثر بهرام بیضایی بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شده است.[۴]در گوزن ها شخصیت‌های داستان فیلم بسیار قوی ساخته می شوند. در همین سال پیچیده‌ترین مورد سانسور روی فیلم گوزن‌ها اعمال می‌شود و پس از نمایش در سومین جشنواره فیلم تهران یک سال توقیف می‌ماند و بعد هم با عوض کردن کامل داستان و فیلم‌برداری مجدد به آن اجازه نمایش داده شد. غزل فیلم بعدی او که اقتباسی از کتابی از نویسندهٔ معتبر خورخه لوئیس بورخس است، متفاوت‌ترین و عجیب‌ترین فیلم کارنامه وی از دیدگاه برخی از منتقدین لقب گرفت. وی برای این اثر از سوی برخی ها مورد تمجید قرار گرفت و مدال نقره جشنواره بین‌المللی فیلم مانهایم-هایدلبرگ را از آن خود نمود. کیمیایی پس از آن سفر سنگ را در سال ۱۳۵۶ ساخت که به‌نوعی جنبه‌ای پیشگویانه دربارهٔ انقلاب ایران به خود می گیرد. او برای این فیلم جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره بین‌المللی فیلم قاهره دریافت کرد و در ادامه نیز پلاک طلایی سازمان بین‌المللی سینمای کاتولیک از همین جشنواره به کیمیایی اهدا شد. سفر سنگ روایتی روستایی با تم اتحاد داشت. او در سال ۱۳۶۱ فیلم خط قرمز را با بازی سعید راد کارگردانی کرد، این فیلم توقیف شد و به جز یک بار نمایش در جشنواره فیلم فجر دیگر هرگز نمایش داده نشد.

بیش‌تر اهالی سینما منسجم‌ترین ساختهٔ بعد از انقلاب کیمیایی را دندان مار ساخته سال ۱۳۶۸ می‌دانند که نامزد دریافت جایزه خرس طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم برلین شد و جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بین‌المللی فیلم برلین را دریافت کرد. دندان مار همچنین نامزد هوگو طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم شیکاگو نیز ششد. دندان مار را می توان سند تصویری درخشان و بی نظیری از تهران روزهای جنگ ایران و عراق دانست. پس از آن کیمیایی با استفاده ز چهره‌های جوان، آثار خود را به‌عنوان تصویرگر زندگی جوانان دههٔ هفتاد معرفی کرد. با فیلم سلطان پسرش پولاد کیمیایی را به عنوان بازیگر به سینما معرفی کرد. کیمیایی فیلمنامهٔ تمامی آثارش را خودش نوشته و همچنین تدوین و طراحی صحنه و لباس تعدادی از فیلمهایش، مانند گروهبان، ردپای گرگ، مرسدس و فریاد، را نیز خود به عهده داشته‌است. کیمیایی در ۱۳۶۶ تهیه کنندگی شیرک اثر داریوش مهرجویی را عهده دار شد. تیغ و ابریشم در سال ۱۳۶۴ و سرب در سال ۱۳۶۷ نیز با با سبک سیاسی و عقیده‌ای توسط کیمیایی ساخته شد که اثر قابل توجه است. در حالی که برخی از منتقدین سرسخت نیز سرب را بهترین فیلم ساخته شده کیمیایی بعد انقلاب می دانند. این فیلم از فیلم نامه ‌هاگانا برگرفته شد و تمی کلاسیک داشت. گروهبان در سال ۱۳۶۹ اثر بعدی وی کیمیایی بود. این فیلم مانند فیلم بعدی او در حال گرفتن حق شخصی بود. گروهبان در فهرست نامزد جایزه شیر طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز نیز قرار گرفت اما به دور نهایی راه نیافت. ردپای گرگ در سال ۱۳۷۰ دیگر ساخته کیمیایی در این دوره بود که دارای دیالوگ ها و سکانس های بحث بر انگیز و قابل توجه بود. تجارت در سال ۱۳۷۳ اولین فیلمی بود که کیمیایی در خارج از ایران ساخت و قهرمان همیشگی‌اش را رهسپار خیابان‌های آلمان کرد. اعتراض در سال ۱۳۷۸ با دست مایه‌های سیاسی ساخته شد که دارای دیالوگ‌های ماندگار بود.اعتراض زمانی ساخته شد که اتفاقات مهمی در تیرماه همان سال افتاده بود. کیمیایی همچنین برای نخستین بار در سال ۱۳۸۲ در فیلم مستند هشتصد قدم در لاله‌زار[۵] ساخته امید شریف موسوی، مقابل دوربین قرار گرفت و راوی اصلی این فیلم دربارهٔ خیابان مشهور تهران قدیم یعنی لاله زار شد که همواره در اغلب فیلم های ساخته خودش و حتی رمانش نیز دلبستگی بسیار خود را به آن ابراز کرده است. کیمیایی بعد از انقلاب کارگاه آزاد فیلم را تاسیس کرد. کیمیایی در سال ۱۳۸۳ حکم فیلمی با تم رفاقت و انتقام را ساخت. حکم مانند سرب یک اثر کلاسیک با شرایط روز جامعه بود. کیمیایی در سال ۱۳۸۵ رئیس را کارگردانی کرد که فیلم به مانند حکم نشانه از انتقام و عصیان گروهی داشت. کیمیایی در سال ۱۳۸۷ با همکاری اصغر فرهادی، محاکمه در خیابان را ساخت. محاکمه در خیابان یک نوستالژی از آثار قبلی او و در همان حال رویکردی جدید به حساب می آید. جرم در سال ۱۳۸۹ یکی از فیلم های قابل توجه او بوده است. فیلمی که برای کیمیایی اولین جایزه سینمایی از جشنواره فیلم فجر را به ارمغان آورد. او در مراسم افتتاحیه و اختتامیه با سخنانی کنایه‌آمیز از اینکه پس از ۳۰ سال به یاد او افتاده‌اند گلایه کرد و در مراسم اختتامیه در حالی که با پسرش برای دریافت جایزهٔ بهترین فیلم به روی صحنه رفته بود تأکید کرد که فیلم سازی مستقل است و به جایی وابسته نیست. جرم قاب بندی های سینمایی موفقی دارد. متروپل کیمیایی در سال ۱۳۹۲ نیز با نظرات دو طیف وسیع جامعه همراه بود، فیلمی که نقطه مورد نظر کارگردان سینما است. کیمیایی در سال ۱۳۹۵ قاتل اهلی را با بازی پرویز پرستویی کلید زد.

ویژگی‌های سینمای کیمیایی[ویرایش]

تِم اغلب فیلم‌های کیمیایی با باورها و ارزش‌های انسانی در جایگاه یک فیلمساز جامعه‌گرا ساخته شده اند. تمی که خود او به آن پایبند است اما با گذشت زمان در نگاه برخی ها یا از بین رفته و یا کمرنگ شده‌اند. کیمیایی از جوانمردی، غیرت و رفاقت تا سر حد مرگ قصه می‌گوید و قهرمانانش را با این صفات در بستر جامعهٔ امروزی با مشکلات سیاسی و اجتماعی درگیر می‌کند تا از ارزش‌های خود دفاع کنند. ارزش‌هایی که مردم عامه‌پسند دوستشان دارند. باور به آرمان‌خواهی انسانی و شخصی نیز ویژگی اثرهای وی به شمار می آیند. بخش مهمی از جذابیت فیلم‌های کیمیایی در آفرینش شخصیت قهرمان است. قهرمانی که در دل اجتماع مبارزه می‌کند تا جهانِ خواستهٔ خود را بسازد. مفهوم کلمات و داستان و روایت هدف شخصی و تیمی در آثار کیمیایی جایگاه ویژه ای دارد. از دیگر شاخصه كيميايی معرفی تعداد زيادی بازيگر به سينمای ایران است. به لحاظ ساختاری سینمای کیمیایی از سه عنصر عمده موسیقی، دیالوگ ها و ارتباط انسانی - عاطفی کاراکترهای آن بهره می گیرد. از برآیند این عناصر، سینمای کیمیایی در مرز میان رئالیسم اجتماعی و ذهنیت نوستالژیک در حرکت است و این ساختار زیربنایی ستون اصلی و استخوان بندی تمام آثار وی را می سازد. دیگر نکته قابل توجه آثار وی واقف بود خود او به نوشتار و گفتار و لحن بازیگران و داستان فیلم است.[۶]

دیالوگ نویسی[ویرایش]

بارزترین توانایی کیمیایی در فیلمنامه‌هایش دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های خاص اوست. کیمیایی زبان عامیانه (کوچه و بازار) را به خوبی می‌شناسد و در ایجاد ضرباهنگ مناسب برای ادای آنها مهارت زیادی دارد. به‌همراه علی حاتمی، کیمیایی را نیز باید خالق بخش عمده‌ای از مشهورترین دیالوگ‌های تاریخ سینمای ایران دانست. از آن جمله گفتار می توان از گفتار ملک مطیعی، مفید و وثوقی در فیلم قیصر و قریبیان و وثوقی در فیلم گوزن‌ها نام برد. می‌توان گفت پیام قهرمانان فیلمهای کیمیایی در چند دیالوگ مهم و منحصر به فرد در لابلای فیلم آشکار می‌شود. پیامی که آرمانهای ناب ایرانی را به تصویر می‌کشد.

همکاری با کیمیایی[ویرایش]

تعداد زیادی از بازیگران برجستهٔ سینمای ایران را کیمیایی مطرح کرده‌است: فرامرز قریبیان، فریبرز عرب نیا، بهمن مفید، سعید کنگرانی، فریماه فرجامی، محمدرضا فروتن، فرامرز صدیقی، احمد نجفی، میترا حجار و... . کارگردانان مطرحی همانند امیر نادری، تهمینه میلانی، سامان مقدم و... نیز کار خود را ابتدا با سینمای کیمیایی شروع کرده‌اند. سعید رضا خوش‌شانس نویسنده، نمایشنامه‌نویس و مترجم، در حوزه آموزش و تربیت هنرجویان سینما با مسعود کیمیایی همکاری داشته است. فرزاد موتمن، سعید عقیقی، جواد طوسی، مصطفی خرقه پوش و... کسانی هستند که به عنوان مدرس در کنار مسعود کیمیایی به آموزش و تربیت سینماگر پرداخته‌اند.

سانسور[ویرایش]

رابطه مدیران دولتی با آثار وی هیچگاه مطلوب نبود. مسعود کیمیایی تنها دو جایزه از جشنواره فیلم فجر در کارنامه‌ خود دارد. آن دو جایزه هر دو هم متعلق به سال ۱۳۸۹ و سال ِ ساخت فیلم جرم بوده است. فیلم های وی مانند خط قرمز، تیغ و ابریشم و ردپای گرگ دچار ممیزی و سانسورهای زیادی شد. و در این بین فیلم اول ذکر شده هیچگاه به نمایش در نیامد. سرب، دندان مار و گروهبان از فیلم‌های محبوب منتقدین در سال‌های پایانی دهه شصت و در اکران جشنواره فجر بودند که بخش قابل توجهی از گردش مالی جشنواره در دهه شصت و ازدحام و صف‌ها و البته بازار سیاه بلیت‌های آن به خاطر فیلم‌های کیمیایی بود. اما هیچ کدام از این سه فیلم محبوب، داوران را مجاب نکرد تا او را در جوایز جشنواره شریک کنند. سرب که در سال های گذشته در صدا و سیما نیز پخش شد با سانسور شدید مواجه شد.[۷]

اخبار جنبی و نظرها[ویرایش]

کیمیایی پیش از انقلاب به عنوان یک فیلمساز مردمی و گاهی سیاسی شناخته شد. او پس از انقلاب هم سعی در نشان دادن مشکلات سیاسی-اجتماعی ایران داشته است. ولی در تمام این سالها، از جنجال موج نو در سینما با فیلم قیصر، سر و صدای فیلم گوزن‌ها و آتش گرفتن سینما رکس آبادان گرفته تا توقیف فیلم خط قرمز، جنجال ازدواج با گوگوش و... همواره موضوع بحث بوده‌است، به ویژه پس از انقلاب که انتقاد از فیلم‌هایش فزونی یافته‌است. البته کیمیایی معتقد است منتقدان به جای فیلم‌هایش خود او را نقد می‌کنند و مشکل اصلی آنها با زندگی شخصی اوست. روزنامه کیهان در سال ۱۳۵۴ گفتگویی با مسعود کیمیایی منتشر می‌کند. کیمیایی دراین مصاحبه که در سایت پارس توریسم پس از سال‌ها منتشر شده می‌گوید:

«شغل من فیلمسازی نیست. بلکه من گاهی مشغول فیلم ساختن می‌شوم. زیرا سینما کوچک‌تر و بی حیاتر از آن‌ست که همهٔ زندگی من باشد.

اصولاً هنر کوچکتر از آنست که همهٔ زندگی آدم باشد. این حرف را به حساب روشنفکربازی نگذارید، چون من روشنفکر نیستم. فقط یک انسانم.

این را به قشنگ‌ترین چیزهای زندگیم و به خون بچه‌ام قسم می‌خورم که من روشنفکر نیستم!»

کیمیایی و تهران[ویرایش]

کیمیایی به شدت به زادگاه خود تهران علاقه‌مند و وابسته است. این وابستگی از آثار سینمایی وی، مقالاتش در جراید به ویژه در روزنامه همشهری،[۸] و مصاحبه‌هایش آشکار است. وی در پنجمین جشنواره فیلم شهر شب گفت: «خوشحالم که از شهرم، از تهران جایزه می‌گیرم».[۹][۱۰][۱۱]

فروغ فرخزاد[ویرایش]

مسعود کیمیایی در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق مدعی شد که جنازه فروغ فرخزاد را پس از جاری شدن صیغه برای محرم شدن به او شسته است. همچنین گفت که با صادق هدایت رابطه داشته است. پوران فرخزاد، خواهر فروغ فرخزاد در پاسخ گفته است که آقای کیمیایی اصلاً در آن مراسم حضور نداشته است و جهانگیر هدایت نیز اشاره کرده است که در زمان خودکشی صادق هدایت آقای کیمیایی تنها ده سال سن داشته است. فرج سرکوهی نیز ادعای مسعود کیمیایی مبنی بر اینکه با امیرپرویز پویان بحث و گفتگو داشته است را رد کرده است.[۱۲][۱۳] همین‌طور وی یکی از آثار تئاتر خود به نام شب روشن را هم مدعی است که از الهامات صادق هدایت ساخته است محمدعلی سپانلو در این باره گفته است این حرف آقای کیمیایی کذب است، آقای کیمیایی در آن زمان هیچ شهرتی نداشت که بخواهد با این جمع همراه باشد. او اولین فیلمش را در سال ۱۳۴۷ ساخت، در حالی‌که فروغ در سال ۱۳۴۵ از دنیا رفت. حالا می‌گوید شخص دیگری هم بوده که شریک جرم پیدا کند؟ او در زمان مرگ فروغ جوانی بیش نبود و گذشته از این، مگر می‌شود با مرده محرم شد؟ مگر مادر فروغ می‌گذاشت چنین اتفاقی رخ بدهد؟ این حرف‌ها کذب است و من نمی‌دانم هدف کیمیایی از زدن این حرف‌ها چیست.[۱۴] کیمیایی در مصاحبه بعدی خود در واکنش به حرف نه تاریخ را تحریف کرده، نه به کسی بی‌حرمتی کرده و نه کسی را زیر سؤال برده است. اسماعیل نوری‌علاء دوست فروغ فرخزاد حرف کیمیایی را تایید کرد و در این مورد گفت، مردی از غسالخانه بیرون آمد. گفت غسال ‌زن نداریم. باید به مرحوم محرم شوید. خطبه‌ای خوانده می‌شود. دو نفر از ما به فروغ محرم می‌شویم. می‌شویم برادران او. روی او آب می‌ریزیم.[۱۵]

سعید امامی[ویرایش]

شایعات زیادی دربارهٔ همکاری او با سعید امامی وجود داشت که او آنها را تکذیب کرد و تلویحاً سینا مطلبی را عامل انتشار آن دانست. شایعه بر این اساس بوده که وی نام امامی را در تیتراژ فیلم ضیافت آورده است، در حالی که در نه در تیتر اول و نه در تیتراژ پایانی نامی از سعید امامی وجود ندارد.[۱۶][۱۷]

سیاست[ویرایش]

کیمیایی به عنوان یکی از چهره های معتبر حوزه اندیشه و فرهنگ هرگز به هیچ گروه سیاسی و یا ایدئولوژی خاصی وابسته نشده است.[۱۸]

ترانه سرایی[ویرایش]

همواره گفته می‌شود کیمیایی با نام مستعار نصرت فرزانه برای اولین آلبوم گوگوش بعد از خروج از ایران، یعنی آلبوم «زرتشت»، ترانه‌سرایی کرد. خروج گوگوش از کشور و به دنبال آن تور کنسرت‌های گوگوش، جنجال‌های زیادی را به دنبال داشت؛ ولی آنچه که همگان بر آن اتفاق نظر دارند نقش کیمیایی در خارج شدن گوگوش از کشور و شکستن سکوت ۲۰ سالهٔ اوست.

فیلم‌شناسی[ویرایش]

نوشته‌ها[ویرایش]

  • - جسدهای شیشه‌ای، رمان، ۱۳۸۰، انتشارات آتیه
  • - زخم عقل، دفتر شعر، دی ماه ۱۳۸۲، نشر ورجاوند
  • - حسد (بر زندگی عین القضات) ۱۳۸۴
  • - سرودهای مخالف ارکستر بزرگ ندارد، رمان، ۱۳۹۴ اختران

جوایز[ویرایش]

داخلی[ویرایش]

خارجی[ویرایش]

دربارهٔ مسعود کیمیایی[ویرایش]

کتاب‌ها[ویرایش]

مستندها[ویرایش]

  • «آقای کیمیایی» ساخته امیر قادری
  • حکم رئیس
  • قیصر: چهل سال بعد
  • وقت رو به انتهاست

نمایش آثار[ویرایش]

  • گالری گلستان: نمایشگاه عکس‌های عزیز ساعتی با عنوان با کیمیایی در تهران در اوایل اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ در گالری گلستان برگزار شد. در این نمایشگاه حدوداً با سی عکس، گوشه‌ای از دنیای سینمایی کیمیایی به نمایش گذاشته شده بود.
  • موزه هنرهای معاصر: هفته فیلم مسعود کیمیایی با عنوان پنج دهه با مسعود کیمیایی به مدت یک هفته در مرداد ماه ۱۳۹۲ در سینما تک موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
  • هتل لاله تهران: در ۹ بهمن ماه ۱۳۹۲ در مراسم تجلیل از سینماداران، از مجموعه آثار رسول ملاقلی پور، مسعود کیمیایی و کیومرث پوراحمد رونمایی شد.

پانویس[ویرایش]

  1. «گوزنها» بهترين فيلم سينماي قبل از انقلاب به انتخاب منتقدان / بانی فیلم
  2. فراستی، «بهترینهای عمر ما»، ۷۳.
  3. 10 فیلم جنجالی رئیس سینمای ایران
  4. فراستی، «بهترینهای عمر ما»، ۷۳.
  5. هشتصد قدم در لاله زار
  6. کیمیایی سینماگر صاحب سبک
  7. تأثیرات متقابل سینمای کیمیایی و جشنواره فیلم فجر
  8. زیر آسمان شهر پیاده‌روی در تهران قدیم و مشکلات شهروندان تهران امروز
  9. میهن امروز و کیمیایی/
  10. تجلیل از هنرمندان و خواسته های «شهری» سینماگران
  11. عاشقانه پیری ندارد/ تهران برای من پر از رازهای تصویری است
  12. «یک تکذیب دیگر برای ادعای کیمیایی در مورد غسل دادن فروغ فرخزاد». 
  13. ««مسعود کیمیایی در غسل دادن فروغ فرخزاد نقش نداشت»». 
  14. «سپانلو هم حرف‌های جنجالی کیمیایی را تکذیب کرد». 
  15. روایت یکی دیگر از حاضران منطبق با بخشی از گفته‌های کیمیایی است
  16. تابناک. «واکنش بی‌سابقه کیمیایی دربارهٔ اتهام همکاری‌اش با سعید امامی»(فارسی)‎. تابناک، ۱ شهریور ۱۳۹۳. 
  17. تابناک. «کیمیایی در تیتراژ سلطان و ضیافت از سعید امامی تشکر کرد؟»(فارسی)‎. تابناک، ۵ شهریور ۱۳۹۳. 
  18. به انگیزه سالروز تولد مسعود کیمیایی تیغه چاقو؛ یک ایده آلیسم کامل ایرانی

منابع[ویرایش]

  • فراستی، مسعود. «بهترینهای عمر ما: بهترین فیلمها و فیلمسازان تاریخ سینما از نگاه ۵۵ منتقد سینمایی». نقد سینما، ش. ۳۳ (۱۳۸۱): ۷۲-۸۷. 
  • زاون قوکاسیان، مجموعه مقالات در نقد و معرفی مسعود کیمیایی، انتشارات آگاه، ۱۳۶۹
  • مسعود کیمیایی ۶۹ ساله شد
  • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Masoud Kimiai»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۴).

پیوند به بیرون[ویرایش]