نیما یوشیج
نیما یوشیج | |
---|---|
نیما یوشیج |
|
نام اصلی | علی اسفندیاری |
زمینهٔ کاری | شاعر، نویسنده، منتقد و نظریهپرداز ادبی |
زادروز | پنج شنبه ۲۱ آبان ۱۲۷۶ یوش، بخش بلده، شهرستان نور، مازندران |
پدر و مادر | ابراهیمخان اعظامالسلطنه |
مرگ | ۱۳ دی ۱۳۳۸ (۶۴ سال) شمیران، تهران |
ملیت | ایرانی |
محل زندگی | یوش، تهران، آستارا |
علت مرگ | بیماری |
جایگاه خاکسپاری | امامزاده عبدالله تهران سپس در حیاط خانهاش در یوش اما بنا به گفته پسرش شراگیم یوشیج هرگز جنازه به یوش برده نشد چه بسا خود وصیت کرده بود در یوش دفن شود |
در زمان حکومت | رضا شاه |
رویدادهای مهم | جنگ جهانی دوم، جنبش مشروطه |
لقب | پدر شعر نو |
بنیانگذار | شعر نیمایی |
پیشه | معلم |
کتابها | افسانه، آب در خوابگه مورچگان، حرفهای همسایه ، شعر چیست؟، روجا و... |
تخلص | نیما |
همسر(ها) | عالیه جهانگیر |
فرزندان | شراگیم |
مدرک تحصیلی | دانشآموختهٔ مدرسهٔ عالی سَن لوئی |
دلیل سرشناسی | نوآوری در قالب شعر فارسی |
اثرگذاشته بر | سید محمدحسین شهریار، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج و بسیاری از شاعران و نویسندگان دیگر فارسی |
اثرپذیرفته از | شاعران اروپایی |
علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج (زادهٔ ۲۱ آبان ۱۲۷۶ در دهکدهٔ یوش، بخش بلده از توابع شهرستان نور استان مازندران - درگذشتهٔ ۱۳ دی ۱۳۳۸[۱] در شمیران، تهران) شاعر معاصر ایرانی و ملقب به پدر شعر نوی فارسی[۲][۳][۴] است. وی بنیانگذار شعر نو فارسی است.
نیما یوشیج با مجموعه تأثیرگذار افسانه، که مانیفست شعر نو فارسی بود، در فضای راکد شعر ایران انقلابی به پا کرد. نیما آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خودِ نیما بر هنر خویش نهادهبود.
تمام جریانهای اصلی شعر معاصر فارسی وامدار این انقلاب و تحولی هستند که نیما نوآور آن بود. بسیاری از شاعران و منتقدان معاصر، اشعار نیما را نمادین میدانند و او را همپایهٔ شاعران سمبولیست بنام جهان میدانند.[۵][۶] نیما همچنین اشعاری به زبان مازندرانی دارد که با نام «روجا» چاپ شدهاست.
محتویات
سالهای اولیه زندگی[ویرایش]
نیما در سال ۱۲۷۶[۷] هجری شمسی در روستای یوش، از توابع بخش بلده شهرستان نور، بهدنیا آمد. پدرش، ابراهیمخان اِعظامالسلطنه، متعلق به خانوادهای قدیمی مازندران بود و به کشاورزی و گلهداری مشغول بود.[۸] پدر نیما زندگی روستایی، تیراندازی و اسبسواری را به وی آموخت. نیما تا دوازدهسالگی در زادگاهش، روستای یوش، و در دل طبیعت زندگی کرد.[۹]
نیما خواندن و نوشتن را نزد آخوندِ دِه فراگرفت ولی دلخوشی چندانی از او نداشت چون او را آزار میداد و در کوچهباغها دنبالِ نیما میکرد.[۱۰]
۱۲ساله بود که بههمراه خانواده به تهران رفت و در مدرسه عالی سن لویی مشغول تحصیل شد. در مدرسه از بچهها کنارهگیری میکرد و بهگفته خودِ نیما با یکی از دوستانش مدام از مدرسه فرار میکرد و پس از مدتی با تشویق یکی از معلمهایش به نام نظام وفا به شعر گفتن مشغول گشت و در همان زمان با زبان فرانسه آشنایی یافت و شعر گفتن به سبک خراسانی را شروع کرد. نیما، شعر بلند افسانه را به نظام وفا، معلم قدیمی اش تقدیم کرده است.[۱۱] پس از پایان تحصیلات در مدرسه سنلویی، نیما در وزارت دارایی مشغول کار شد، اما پس از مدتی این کار را مطابق میل خود نیافت و آن را رها کرد.[۱۲]
علی اسفندیاری در سال ۱۳۰۰ خورشیدی نام خود را به نیما تغییر داد. نیما نام یکی از اسپهبدان تبرستان بود و به معنی کمان بزرگ است. او با همین نام شعرهای خود را امضاء میکرد. در نخستین سالهای صدور شناسنامه نام وی نیما خان یوشیج ثبت شدهاست.[۱۳]
دوران نوجوانی و جوانی نیما مصادف است با توفانهای سهمگین سیاسی ـ اجتماعی در ایران نظیر انقلاب مشروطه و جنبش جنگل و تأسیس جمهوری سرخ گیلان، روح حساس نیما نمیتوانست از این توفانهای اجتماعی بیتأثیر بمانَد. نیما ازنظر سیاسی تفکر چپگرایانه داشت، و با نشریه ایران سرخ، یکی از نشریات حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)[۱۴][۱۵] که برادرش لادبن سردبیر آن بود و در رشت چاپ و منتشر میشد همکاری قلمی داشت. ازجمله تصمیم گرفت به میرزا کوچک خان جنگلی بپیوندد و همراه با او بجنگد تا کشته شود.[۱۶] دیرتر، در دهه بیست خورشیدی، در نخستین کنگره نویسندگان ایران عضو هیئت مدیره کنگره بود و اشعار وی در نشریات چپگرای این دوران منتشر میگردید.
ازدواج[ویرایش]
نیما یوشیج در جوانی عاشق دختری شد، اما بهدلیل اختلاف مذهبی نتوانست با وی ازدواج کند.[۱۷] پس از این شکست، او عاشق دختری روستایی به نام صفورا شد و میخواست با او ازدواج کند، اما دختر حاضر نشد به شهر بیاید؛ بنابراین، عشق دوم نیز سرانجام خوبی نیافت.[۱۸]
سرانجام نیما در ۶ اردیبهشت ۱۳۰۵ خورشیدی ازدواج کرد. همسر وی، عالیه جهانگیر، فرزند میرزا اسماعیل شیرازی و خواهرزاده نویسنده نامدار میرزا جهانگیر صوراسرافیل بود.[۱۹] حاصل این ازدواج، که تا پایان عمر دوام یافت، فرزند پسری بود به نام شراگیم که اکنون در آمریکا زندگی میکند. شراگیم در سال ۱۳۲۱ خورشیدی بهدنیا آمد.[۲۰]
وی ازدواج کرد تا بهگفته خودش از افکار پریشان رهایی یابد.[۲۱] اما درست یک ماه پس از ازدواج، پدرش ابراهیم نوری درگذشت.[۲۲] در همین زمان، چند شعر از او در کتابی با عنوان خانواده سرباز چاپ شد.[۲۳] وی که در این زمان بهدلیل بیکاری خانهنشین شدهبود در تنهایی به سرودن شعر مشغول بود و به تحول در شعر فارسی میاندیشید اما چیزی منتشر نمیکرد.[۲۴]
در سال ۱۳۰۷ خورشیدی، محل کار عالیه جهانگیر، همسر نیما، به بارفروش (بابل کنونی؛ مدرسه بدر) انتقال یافت. نیما نیز با او به این شهر رفت. یک سال بعد آنان به رشت رفتند. عالیه در اینجا مدیر مدرسه بود و نیما را سرزنش میکرد که چرا درآمدی ندارد.[۲۵] او مدتی نیز در دبیرستان حکیم نظامی شهرستان آستارا به امر تدریس مشغول بود.
آغاز شاعری[ویرایش]
نیما در سال ۱۳۰۰ منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفتهنامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند.[۲۶] این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند.
در پاییز سال ۱۳۰۱ شعر «ای شب» را در روزنامهٔ هفتگی نوبهار منتشر کرد. نیما در این رابطه میگوید: «در پاییز سال ۱۳۰۱ نمونهٔ دیگری از شیوهٔ کار خود «ای شب» را که پیش از این تاریخ سرودم و دست به دست و مردود شده بود، در روزنامهٔ هفتگی «نوبهار» دیدم.» شیوهٔ کار در هر کدام از این قطعات تیر زهرآگینی به خصوص در آن زمان به طرفداران سبک قدیم بود.[۲۷]
نیما پس از مدتی به تدریس در مدرسههای مختلف از جمله مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامههایی چون مجله موسیقی و مجله کویر پرداخت. انقلاب نیما با دو شعر «ققنوس» (بهمن ۱۳۱۶ش) و «غراب» (مهر ۱۳۱۷ش) آغاز میشود و او این دو شعر را در مجلهٔ «موسیقی» که یک مجلهٔ دولتی بود، منتشر کرد.[۲۸] او در 64 سال زندگی خود توانست معیارهای هزارساله شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی مینمود، با شعرهایش تحول بخشد.[۲۹]
آثار نیما[ویرایش]
منظومه قصه رنگ پریده در حقیقت نخستین اثر منظوم نیمایی است که در قالب مثنوی (بحر هزج مسدس) سروده شدهاست. شاعر در این اثر زندگی خود را روایت کردهاست و از خلال آن به مفاسد اجتماعی پرداختهاست.[۳۰] بخش نخست این کار در قرن بیستم چاپ شده بود. سپس افسانه را سرود که در آن روحی رمانتیک حاکم است و به عشق نیز نیما نگاهی دیگرگونه دارد و عشق عارفانه را رد میکند.[۳۱] چنانکه خطاب به حافظ میگوید:
حافظا این چه کید و دروغ است | کز زبان می وجام ساقی است | |
نالی ار تا ابد باورم نیست | که بر آن عشق بازی که باقی است | |
من بر آن عاشقم کو روندهاست | ||
(افسانه)
|
نیما در این آثار و اشعاری نظیر خروس و روباه، چشمه و بز ملاحسن مسئلهگو افکاری اجتماعی را بیان میکند اما قالب اشعار قدیمی است. مشخص است که وی مشق شاعری میکند و هنوز راه خود را پیدا نکردهاست.[۳۲] با این حال انتشار افسانه دنیای ادبیات آن زمان را برآشفت.[۳۳] ای شب نیز در هفتهنامه نوبهار محمدتقی بهار چاپ شد و جنجالی برانگیخت.[۳۴]
نمونه اشعار[ویرایش]
این شعر زمستان ۱۳۳۶ سروده شد. همچنین این شعر توسط احمد شاملو دکلمه شده است.
گمانِ کُپیکاری و تغییر تاریخ شعرها[ویرایش]
” | من میخواهم بگویم که احتمالاً نیما یوشیج شعر «با غروبش» را بعد از خواندن شعر خانلری سروده است؛ چنانکه تردیدی ندارم که «حرفهای همسایه» را –با هر تاریخی که در زیر آنها نهاده- به تأثیر از «چند نامه به شاعری جوان» ریلکه و ترجمه خانلری که در ۱۳۲۰، انتشار یافته نوشته است.. و بگذارید این کفر دیگر را همینجا بگویم که به نظر من بخشهای اصلی و محوری «ارزش احساسات» هم ترجمه آزاد و «بفهمینفهمی» از یک کتاب فرانسوی است که مطالبی از کتابی نظیر دائرةالمعارف اسلام (چاپ اول)، دربارهٔ شعر معاصر ترک و عرب بر آن افزوده شده است. | “ |
—شفیعی کدکنی، مقدمه گزینه اشعار ناتل خانلری، بهار ۱۳۹۴ |
شفیعی کدکنی برخی از شعرهای نیما را پس از شهریور ۱۳۲۰، تحت تأثیر پرویز ناتل خانلری میداند. او در مقدمهٔ کتاب گزینه اشعار پرویز ناتل خانلری، تاریخ درج شده در پای اشعار نیما را نامعتبر دانست و مدعی شد که احتمالاً نیما یوشیج شعر «با غروب»اش را پس از خواندن «یغمای شب» خانلری در سخن، شماره ۱۱ و ۱۲، به تاریخ مرداد ۱۳۲۳ سروده است و تاریخ قدیمیتری - فروردین ۱۳۲۳ - زیر شعر گذاشته است.[۳۵] او همچنین احتمال این که نیما بعد از شهریور ۲۰ از کارهای شاگردانش «مایه»هایی گرفته باشد و تاریخ شعرهایش را به پیش از شهریور، یا به سالهای قبل برده باشد منتفی نمیداند.
این گفتهها پاسخهایی هم در پی داشت. از جمله احمد افرادی در نامهای سرگشاده همه اتهامهای شفیعی کدکنی به نیما را محترمانه رد کرد.[۳۶] شاپور جورکش نیز در واکنش به نظر شفیعی کدکنی نظریّه او را نادرست دانست.[۳۷]
خانه نیما[ویرایش]
خانه نیما یوشیج واقع در یوش، بنایی است که قدمت آن به دوره قاجار میرسد. این بنا به شماره ۱۸۰۲ از سوی سازمان میراث فرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شدهاست و حفاظت میشود. بازدید از خانه نیما برای عموم آزاد است.
درگذشت[ویرایش]
این شاعر بزرگ، درحالیکه به علت سرمای شدید یوش، به ذاتالریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تأثیری نداشت و در ۱۳ دی ۱۳۳۸ درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد.[۳۸][۳۹] سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی بنا به وصیت وی پیکر او را به خانهاش در یوش منتقل کردند. مزار او در کنار مزار خواهرش، بهجتالزمان اسفندیاری (درگذشته به تاریخ ۸ خرداد ۱۳۸۶) و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط جای گرفتهاست.
کتابشناسی[ویرایش]
اشعار[ویرایش]
اشعار فارسی[ویرایش]
- قصه رنگ پریده
- منظومه نیما
- خانواده سرباز
- ای شب
- افسانه
- مانلی
- افسانه و رباعیات
- ماخ اولاً
- شعر من
- شهر شب و شهر صبح
- ناقوس قلم انداز
- فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ
- آب در خوابگه مورچگان
- مانلی و خانه سریویلی
- مرقد آقا (داستان)
- کندوهای شکسته (داستان)
- آهو و پرندهها (شعر و قصه برای کودکان)
- توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان)
اشعار طبری[ویرایش]
- روجا
آثار تحقیقی، نامهها و یادداشتها[ویرایش]
آثاری که در کتاب نیما یوشیج، دربارهٔ هنر و شعر و شاعری با گردآوری سیروس طاهباز" انتشار یافته:
- ارزش احساسات در زندگی هنر پیشگان
- تعریف و تبصره
- حرفهای همسایه
- مقدمه خانواده سرباز
- نامه به شین پرتو
- مقدمهٔ «آخرین نبرد» شعرهای اسماعیل شاهرودی «آینده»
- یادداشت برای مجموعه شعر منوچهر شیبانی
- شعر چیست؟
- از یک مقدمه
- یک مصاحبه
- دربارهٔ جعفرخان از فرنگ آمده
- یک دیدار
سایر آثار:
- دنیا خانه من است
- نامههای نیما به همسرش - عالیه جهانگیر
- کشتی توفان
- مجموعه کامل اشعار(تدوین توسط سیروس طاهباز)
نامهها[ویرایش]
نامههایی از نیما یوشیج به جا مانده که بیشتر این نامهها را نیما به برادر خود نوشته است. در میان این نامهها پنج نامه هم وجود دارد که نیما به همسر خود نوشته است.[۴۰]
منابع[ویرایش]
- مهدی اخوان ثالث، بدعتها و بدایع نیما یوشیج
- مهدی اخوان ثالث، عطا و لقای نیما یوشیج
- احمد افرادی، درآمدی بر نوآوریهای نیما
- احمد افرادی، نامهٔ سرگشاده به دکتر شفیعی کدکنی(مقالهای در رد اتهام کپیکاری و تغییر تاریخ شعرها)
- شاپور جورکش، بوطیقای شعر نو
- بهمن شارق، نیما و شعر فارسی، بررسی و نقد آثار نیما یوشیج
- حسین صمدی، کتابشناسی نیما
- سیروس طاهباز و محمدرضا لاهوتی، یادمان نیما یوشیج
- محمد عبدعلی، فرهنگ واژگان و ترکیبات اشعار نیما یوشیج
- محمود فلکی، نگاهی به شعر نیما
- حمید حسنی، موسیقی شعر نیما (تحقیقی در اوزان و قالبهای شعریِ نیما یوشیج)
- سیروس طاهباز، کماندار بزرگ کوهساران: زندگی و شعر نیما یوشیج
- محمد حقوقی، نیما یوشیج: شعر نیما یوشیج از آغاز تا امروز، شعرهای برگزیده تفسیر و تحلیل موفقترین شعرها
- سعید حمیدیان، داستان دگردیسی: روند دگر گونیهای شعر نیما یوشیج
- سیاوش کسرایی، در هوای مرغ آمین: نقدها، گفتگوها و داستانها
- محمدعلی شهرستانی، عمارت دیگر (معنی شعر نیما) در پنج بخش
- تقی پورنامداریان، خانهام ابری است: شعر نیما از سنت تا تجدد
- عطاالله مهاجرانی، افسانه نیما
- امید طبیب زاده، نگاهی به شعر نیما یوشیج: بحثی در چگونگی پیدایش نظامهای شعری، انتشارات نیلوفر
- مسعود بیزارگیتی، نیما، پاسخی به ضرورتی تاریخی
- میرانصاری، علی، اسنادی دربارهٔ نیما یوشیج
- میرانصاری، علی، دو سفرنامه از نیما یوشیج
- میرانصاری، علی، کتابشناسی نیما یوشیج
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ (تاریخ تحلیلی شعر نو، شمس لنگرودی، ج ۱، ص ۹۰)
- ↑ «نیما یوشیج پدر شعر نو در مدار ۱۱۰». روزنامه اعتماد، ۲۲/۸/۸۶.
- ↑ «نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی». روزنامه آفتاب یزد، ۲۱/۶/۸۷.
- ↑ (نیما، زندگی و آثار او، نوشته ضیاء هشترودی صفحه ۱۱۷)
- ↑ صادقی شهپر، رضا. «نیما و دنیای آرمانی سمبولیستها». نشریه اطلاعرسانی و کتابداری کیهان فرهنگی، مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۲۰۲.
- ↑ صادقی شهپر، رضا. «منشیزاده: شعر ورلن به پای شعر نیما هم نمیرسد». خبرگزاری کتاب ایران، ۲۱ آبان ۱۳۸۷.
- ↑ «زندگینامه: نیما یوشیج (۱۲۷۶–۱۳۳۸)». همشهری آنلاین. بازبینیشده در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۷.
- ↑ (از صبا تا نیما، یحیی آریانپور، جلد ۲، صفحه ۴۶۶)
- ↑ (نیما، زندگانی و آثار او، صفحه ۴۶۷)
- ↑ (نیما، زندگانی و آثار او، جلد ۲، صفحه ۴۶۷)
- ↑ وب سایت رسمی نیما یوشیج
- ↑ (نامههای نیما، به کوشش سیروس طاهباز، صفحه ۲۲)
- ↑ (اسنادی دربارهٔ نیما یوشیج، به کوشش علی میرانصاری، چاپ اول، انتشارات سازمان اسناد ملی، صفحه ۷۳)
- ↑ پیدایش حزب کمونیست ایران، تقی شاهین، تهران، ۱۳۶۲
- ↑ مطبوعات کمونیستی ایران در سالهای ۱۲۹۶–۱۳۱۱، سولماز توحیدی، ۱۹۸۵، ص. ۵۹
- ↑ (پیشین)
- ↑ (گزینه اشعار نیما یوشیج، به کوشش یدالله جلالی پَندَری، صفحه ۱۳)
- ↑ (از صبا تا نیما، یحیی آریانپور، جلد ۲، صفحه ۴۶۷)
- ↑ (اسنادی دربارهٔ نیما یوشیج، صفحه ۷۵)
- ↑ (گزینه اشعار نیما یوشیج، صفحه ۲۴)
- ↑ یادمان نیما یوشیج، بهکوشش سیروس طاهباز، صفحهٔ ۴۰
- ↑ نامههای نیما، صفحهٔ ۲۰۵
- ↑ گزیده اشعار نیما یوشیج، صفحهٔ ۱۸
- ↑ بدعتها و بدایع نیما یوشیج، نوشته مهدی اخوان ثالث، صفحهٔ ۱۹
- ↑ (گزینه اشعار نیما یوشیج، صفحه ۱۸)
- ↑ (اسنادی دربارهٔ نیما یوشیج، صفحه ۷۳)
- ↑ بررسی جامعه شناختی جایگاه زن در شعر نیما، نیما و میراث نو (مجموعه مقالههای دومین همایش ملی نیما شناسی)، رحمتاله دادور و مریم حبیبی فتحآبادی، بابلسر: انتشارات دانشگاه مازنداران، بهار 1389، صفحهٔ 661.
- ↑ «زادروز نیما یوشیج؛ پدر «شعر نو» ایران». خبرگزاری ایمنا.
- ↑ «زندگینامه: نیما یوشیج». همشهری آنلاین.
- ↑ (از صبا تا نیما، جلد ۲ صفحه ۴۶۷)
- ↑ (نظریه ادبی نیما، دکتر منصور ثروت، صفحه ۱۱)
- ↑ (نظریه ادبی نیما، صفحه ۱۲)
- ↑ (از صبا تا نیما، جلد ۲، صفحه ۴۶۸ تا ۴۶۹)
- ↑ (چشمانداز شعر نو فارسی، نوشته حمید زرینکوب، صفحه ۴۹)
- ↑ آیا نیما یوشیج کپی کار بود؟! / شفیعی کدکنی از کپیبرداری نیما از اشعار ناتل خانلری میگوید
- ↑ نامه سرگشاده به دکتر شفیعی کد کنی؛ تداوم نیما ستیزی در سنت ادبی و ادبیات سنتی ایران
- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/50464
- ↑ «سالشمار زندگی و آثار نیما یوشیج». وبگاه رسمی نیما یوشیج.
- ↑ «زندگینامه: نیما یوشیج». همشهری آنلاین.
- ↑ گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغwww.seemorgh.com/cultureاختصاصی سیمرغ
پیوند به بیرون[ویرایش]
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به نیما یوشیج در ویکیگفتاورد موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ نیما یوشیج موجود است. |
- آشنایی با خانه نیما یوشیج - تهران، همشهری آنلاین.
- خانهٔ «پدر شعر نو ایران» موزه میشود، روزنامه جام جم، اردیبهشت ۱۳۸۸.
- مجموعه اشعار نیما یوشیج
- در شب سرد زمستانی (دکلمه: احمدرضا احمدی؛ آواز: محمد نوری؛ آهنگساز: فریبرز لاچینی) - به مناسبت سی امین سال درگذشت نیما یوشیج
- عکس کمیابی از پدر شعر نو فارسی، مشرق نیوز، ۱۸ فروردین ۱۳۹۱.
|
- اهالی گرجیتبار ایران
- اهالی نور
- خاندان اسفندیاری
- دانشآموختگان مدرسه سن لویی تهران
- درگذشتگان ۱۳۳۸
- درگذشتگان ۱۹۶۰ (میلادی)
- زادگان ۱۲۷۴
- زادگان ۱۸۹۵ (میلادی)
- زادگان ۱۸۹۶ (میلادی)
- شاعران اهل نور
- شاعران ایران بزرگ
- شاعران سده ۲۰ (میلادی)
- شاعران فارسیزبان
- شاعران مرد اهل ایران
- شاعران معاصر اهل ایران
- مجله خروس جنگی
- خاکسپاریها در امامزاده عبدالله شهرری
- منتقدان ادبی اهل ایران