اسماعیل شاهرودی
اسماعیل شاهرودی | |
---|---|
نام اصلی | محمداسماعیل شاهرودی |
زادروز | ۱۳۰۴ دامغان |
مرگ | ۴ آذر ۱۳۶۰ بیمارستان شریعتی تهران |
ملیت | ایرانی |
جایگاه خاکسپاری | بهشت زهرای تهران ق. ۹۲، ر. ۳۸، ش. ۱۹ |
تخلص | آینده |
فرزندان | افشین شاهرودی |
دانشگاه | دانشکدهٔ هنرهای زیبا |
محمداسماعیل شاهرودی (زادهٔ ۱۳۰۴ در دامغان – درگذشتهٔ ۴ آذر ۱۳۶۰ در تهران) شاعر معاصر ایرانی و از نخستین پیروان نیما یوشیج محسوب میشد، که از همان ابتدای کار خود به جریان شعر نو پیوست.[۱]
زندگینامه[ویرایش]
او دوره ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند و در نیمه دههٔ ۱۳۳۰ به حزب تودهٔ ایران پیوست. او سپس در دانشکدهٔ هنرهای زیبا در تهران به تحصیل ادامه داد و پس از آن چندی به تدریس و چندی به کار در آموزش و پرورش پرداخت.
شاهرودی پس از سفر به هند و همکاری با دانشگاه علیگره، مدتی با لغتنامهٔ دهخدا و نیز با محمد معین برای تدوین فرهنگ معین همکاری کرد. در سال ۱۳۴۴ برای مدتی بازداشت شد و پس از آن تعادل روحی خود را از دست داد و تا پایان عمر به حال عادی بازنگشت.[۲]
در سال ۱۳۴۸ به عنوان کارشناس فرهنگی با کمیسیون ملی یونسکو در ایران به همکاری پرداخت و همزمان به تدریس «رابطهٔ ادبیات و هنرهای تصویری» در دانشکدهٔ هنرهای زیبا در دانشگاه تهران مشغول شد. در سال ۱۳۵۴ بازنشسته شد و پس از تحمل رنج و بیماری که از اواخر دههٔ ۴۰ با آن دستبهگریبان بود، در چهارم آذر سال ۱۳۶۰ در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت.[۳]
اشعار[ویرایش]
اسماعیل شاهرودی در سال ۱۳۳۰، نخستین مجموعه اشعارش را به نام «آخرین نبرد» با مقدمهٔ نیما یوشیج انتشار داد. او دومین مجموعه اشعارش را در سال ۱۳۳۶ با عنوان «آینده» منتشر کرد. شعر شاهرودی شعری است اجتماعی که دارای زیبایی و قدرت القای بسیاری است[۴].
اشعار شاهرودی را میتوان به دو دوره زمانی تقسیم کرد. دوره نخست اشعاری را دربر میگیرد که زبان شاعر، تحت تأثیر زبان نیما یوشیج قرار دارد و میتوان این تأثیرپذیری را به وضوح در کلماتی که شاعر برمیگزیند و همچنین اوزانی که انتخاب میکند، ردیابی کرد. از این گونه اشعار، در کتاب «آخرین نبرد» و کتاب «آینده» فراوان است. اما اشعار دوره دوم، زبانی مخصوص به خود مییابد و پختگی خاصی در آنها ظاهر میشود. شاعر در عین حفظ هویت شعری و جهانبینی و فضای مخصوص به خود، زبانی ویژه به دست میآورد که آمیزهای است از زبان مردم عامه و زبان فاخری که از ادبیات کلاسیک برآمده است. او در کتابهای بعدی خود یعنی، «م و میدر سا»، «هر سوی راه، راه، راه، راه» و «آی میقاتنشین» به این زبان دست مییابد و بازیهای زبانی خاص او را حتی در نام کتابهایش نیز میتوان یافت.[۵]
کتابشناسی[ویرایش]
- مجموعههای شعر
- آخرین نبرد، تهران: [بینا]، ۱۳۳۰
- آینده، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۴۶
- برگزیدهٔ شعرها، تهران: انتشارات بامداد، ۱۳۴۸
- م و می در سا، تهران: انتشارات پیام، ۱۳۴۹
- هر سوی راه، راه، راه، راه، تهران: انتشارات بوف، ۱۳۵۰
- آی میقاتنشین، تهران: انتشارات زمان، ۱۳۵۱[۶]
- داستان کوتاه
- چند کیلومتر و نیمی از واقعیت، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۵۰[۷]
نمونه شعر[ویرایش]
«گر خوانده بود... » از کتاب «آی میقاتنشین»:
آیا تمامت از
شبها و روزهای روشن تو برخاست؟
آیا ز جان نیزه این دستها
آن برگ یاس
رویش نخواست دیگر؟
رویش نخواست؟
آیا مرا دگر به جلوه نمیخواهد؟
آیا مرا دگر به سینه نمیخواند؟
گر خوانده بود
اینک
پرتوگشا به سینه من چلچلراغ بود،
گر خوانده بود
اینک
رویای این کویر به چشمانم
دیدار باغ بود!
[۸]
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی....
- ↑ خزائل ۱۳۸۴، ص ۲۷۲۴ (=صفحات کتاب در جلد ۴)
- ↑ مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی....
- ↑ خزائل ۱۳۸۴، ص ۲۷۲۵ (=صفحات کتاب در جلد ۴)
- ↑ نگاهی به جهان شعری اسماعیل شاهرودی
- ↑ حقوقی ۱۳۷۷، ص ۱۰۷۷ (=صفحات کتاب در جلد ۲)
- ↑ حقوقی ۱۳۷۷، ص ۱۰۷۷ (=صفحات کتاب در جلد ۲)
- ↑ مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی....
منابع[ویرایش]
- خزائل، حسن، فرهنگ ادبیات جهان. چاپ اول تهران: نشر کلبه، ۱۳۸۴
- حقوقی، محمد، شعر نو از آغاز تا امروز. چاپ دوم تهران: نشر ثالث، ۱۳۷۷
- ««مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی» با مقدمه نيما يوشيج منتشر شد». خبرگزاری کتاب ایران، ۲۰ اذر ۱۳۹۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۱ آذر ۱۳۹۰. بازبینیشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۰.
این یک مقالهٔ خرد پیرامون افراد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |