اَچُمی از گویشهای به جا مانده از زبان فارسی پهلوی، مربوط به دوره ساسانیان و پیش از آن میباشد و یکی از هفت ریشه اصلی زبان فارسی کنونی است. بیشتر ساکنان جنوبی استان فارس و غرب هرمزگان شامل شهرستانهای لارستانبستک، جویم،اوز، گراش، خنج، بیغرد ، بنارویه، جناح، اشکنان و روستاهای بيدشهر ، کوره، لاغران و کاریان و بلغان و فیشور و قسمتهایی از بندرلنگه، گاوبندی (پارسیان)، بندر خمیر، رویدر ،بردستان ،و.... به این گویش صحبت مینمایند. گویش اچمی از گویشهای فارسیتبار یعنی متعلق به شاخه جنوب غربی گویشهای ایرانی است. به نظر می رسد نام اچمی برگرفته از کلمه عجمی است و این واژه از آنجا وارد زبان جنوب فارس شده که مردم جنوب فارس بالاخص مناطق لارستان و لامرد و هرمزگان در کشورهای حاشیه خلیج فارس مشغول به کار و تجارت بوده اند و مردم آن کشور ها چون لهجه آنها را میشنیدند لذا آنها را با نام عجمی به معنی اینکه به زبانی غیر از مردم بومی صحبت میکنند میشناختند و از آنجا که تمام این گویش ها مربوط به ایالت ایراهستان قدیم بوده است لذا بهتر است این زبان را "زبان لارستانی" بنامند لذا جالب نیست که بگوییم که نام این گویش از کلمه اچم که به معنای برویم- بروم- میروم، میباشد، که به علت استفاده فراوان این لفظ در یاد دیگر فارسی زبانان میماند. این گویش در جای جای منطقه جنوب به شکلهای متنوعی خود را نشان داده و نمود کردهاست که بیشتر این تفاوتها در تلفظ واژگان است. زبان لارستانی لهجههای بسیار فراوانی را در بر میگیرد. در بسیاری از مناطقی که به این گویش صحبت میکنند، کلمات و واژگانی خاص نسبت به بقیه مناطق اطراف خود به کار میبرند که در بعضی موارد تأثیر گرفته از زبانهای هندی، انگلیسی، پرتغالی و عربی است که به علت مراودات بسیار زیاد مردم این مناطق با کشورهای مختلف میباشد.
عمده کلماتی که در گویش اچمی به کار برده میشود، بر اساس مناطق مختلف دارای تلفظهای متفاوت میباشد. مثلاً در برخی روستاها و شهرها به اول افعال حرکت اَ و برخی با حرکت اُ و دیگر مکانها با صدای اِ تلفظ میگردد. حال ممکن است این اصوات در پایان و یا میانههای یک کلمه نیز وجود داشته باشد. برای مثال همین کلمه اچم را میتوان به صورتهای زیر مشاهده نمود: اَچَم، اَچُم، اُچَم، اُچُم، اَچِم و یا در برخی موارد ممکن است تلفظ برخی از حروف نیز تغییر یابد مانند: ااَشِم یا اَشَم که همان معنی برویم را میدهد.
یکی از خواص گویش اچمی دارا بودن یک صدا در برخی لهجههای این گویش است. این تلفظ میانه گ و ن میباشد که به صورت غنه (تلفظی در ادای کلمات عربی) ادا میگردد.