زبان سکایی باستان
زبان سکایی باستان در معنی عام این اصطلاحات به گویشهای ایرانی قبایل متعدد سکاها اطلاق می شود. سکاها از هزارهٔ اول پیش از میلادمسیح تا هزارهٔ اول میلادی، منطقهٔ وسیعی را از کنارههای دریای سیاه تا مرزهای چین در تصرف داشتند. این قبایل در نوشتههای فارسی باستان -saka، در منابع یونانی skuthai نامیده شدهاند. با این همه، در چنین معنای وسیعی، کلمهٔ سکا، در زمان و مکان، معنای بیش از حد مبهم و نامشخصی پیدا میکند به همین جهت زبان قبایل سکائی غربی را که در دورهٔ باستان در مناطق شمال دریای سیاه وجود داشته و اسمهای خاص و نامهای قبایل آنها در نوشتههای یونانی باقی مانده معمولاً sythian و sythique مینامند. در کتیبههای فارسی باستان از چهاردسته قبایل سکائی زیر نام برده شدهاست : سکاهای تیزخود، سکاهای آن سوی سغد، سکاهای نوشندهٔ هوم، سکاهای آن سوی دریا .
محتویات
دسته بندی[ویرایش]
اکثر قریب به اتفاق دانشمندان موافقند که زبانهای سکایی-سرمتی (و اوستیک) به زبانهای ایرانی شرقی تعلق دارند.مانند زبان سغدی که زمانی گسترده بود اما اکنون منقرض شده است.فرضیه ایرانی بودن عمدتاً بر کتیبه یونانی که در شمال دریای سیاه یافت شده و شامل چند صد نام از زبان سرمتی است که نشان دهنده نزدیکی زیادش با زبان زبان آسی است ، استوار است.[۱]
آثار سکایی باستان[ویرایش]
از زبان سکایی باستان هیچ اثر مکتوبی تا کنون کشف نشدهاست. با این وجود در برخی منابع ایرانی، یونانی و آشوری شماری از واژگان سکایی باستان که عمدتاً نامهای خاص هستند بجای ماندهاست. پس از انقلاب زبانی دوره باستان و ورود زبانهای ایرانی به دوره میانه زبان سکایی در شرق ایران زمین به صورت دو گویش ختنی و تمشقی باقی ماند که از آن دو گویش آثاری امروزه در دست داریم.
آثار سکایی میانه را به دو دستهٔ زبان سکایی ختنی یا ختنی و سکایی تۇمشۇق تقسیم میکنند. زبان ساکا، نامی مشترک برای این دو زبان است. آثار تۇمشۇق از نظر زبانی کهنهترند.[۲] گویش دیگر زبان ختنی در ناحیهٔ تومشوق در شمال شرقی کاشغر متداول بودهاست که اسناد چندانی از آن برجای نمانده و آنچه به دست آمده نیز هنوز درست خوانده نشدهاست.[۳]
نمونهای از واژگان سکایی برجای مانده[ویرایش]
از زبان قدیم آنها نوشتهای بر جای نماندهاست، اما از زبان سکاهای مغرب که در کنارهٔ دریای سیاه و جنوب روسیه زندگی میکردهاند تعدادی واژه در کتابهای یونانی و لاتین باقی ماندهاست. چند نمونه از واژههای سکایی غربی عبارتند از:
- arvant:تند و سریع
- aspa:اسب
- atar:آذر
- carma:چرم
- gauša:گوش
- hapta:هفت.
گویشهای سکایی[ویرایش]
دانشمندان از گویشهای باستانی سکاهای مرکزی و ترکستان شرقی به جز چند نام قبیله که در کتیبههای فارسی باستان و در نوشتههای یونانی باقی ماندهاست، اطلاع دیگری ندارند. در قرن دوم پیش از میلاد مسیح، یک مجموعه از قبایل سکائی و قبایل تخاری که احتمالاً با قبایل سکایی خویشاوند بودند، منطقهٔ بلخ و زرنگ (سیستان) و رُخَّج را تصرف کردند و بعدها قلمروی خود را تا شمال غربی هند گسترش دادند . در منطقهٔ اخیر آثار یک گویش سکائی در کتیبههایی از قرن اول میلادی به خط خَرُشتی و بَراهمی باقی ماندهاست .
سکائی در حال حاضر به زبان متون ایرانی مکتوب به خط براهمی که از حفریات باستانشناسی قرن بیستم در ختن و دیگر واحههای ترکستان شرقی به دست آمدهاند، اطلاق میگردد. زبان این متون که تاریخ آنها میان قرنهای پنجم تا دهم میلادی است و بخش عمدهٔ آنها ترجمهٔ آثار بودائی سنسکریت (به شعر و نثر) است، هندی-سکائی یا بر اساس محل کشف بخش عمدهٔ اسناد سکائی-ختنی یا تنها ختنی نیز نامیده شدهاست.[۴] در اسنادی که از ختن به دست آمده، نام این زبان hvatanau،hvamno ختنی ذکر شدهاست . آنچنان که از متون به دست آمده از دیگر واحههای ترکستان شرقی (مُرتُک، تُمشُق) بر میآید، بعضی از گویشهای خویشاوند با ختنی در این مناطق رایج بوده است . در قرن پنجم قمری، یازدهم میلادی، هنوز در منطقهٔ کاشغر به گویشهایی از همین نوع تکلم میکردند.
کشف نسخ خطی سکایی در واحههای ترکستان شرقی گواه این نکته است که حتا بعد از مهاجرتهای بیشمار قبایل سکایی-تخاری و هفتالی(خیونی) به طرف غرب، یعنی بلخ، ماوراالنهر و سیستان، بخشی از مردمانی که به زبانهای شرقی گفتگو میکردند تا پایان هزارهٔ اول میلادی در این سرزمین باقی ماندهبودند. بعد از این تاریخ گویشهای ترکی به طور نهایی جای این گویشهای ایرانی را گرفت.
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- باقری، مهری. تاریخ زبان فارسی. تهران: نشر قطره، ۱۳۷۶
- تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: انتشارات سخن، ۱۳۷۶
- سمیعی احمد. ادبیات ساسانی. تهران: انتشارات دانشگاه آزاد ایران، ۱۳۵۵
- کتاب زبان فارسی و سرگذشت آن، نوشتهٔ دکتر محسن ابوالقاسمی
- کتاب زبانهای ایرانی، یوسیف م.ارانسکی، ترجمهٔ علی اشرف صادقی
پیوند به بیرون[ویرایش]
|
این یک مقالهٔ خرد مرتبط با زبان است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |