شاهنامه کردی
شاهنامهٔ کردی مجموعهای از شعرهای رزمی است که از دیرباز بهصورت شفاهی در میان مردم کرد [۱] رواج داشتهاست و مکتوب کردن و بازسرایی بخشهایی از آن به الماسخان کنولهای نسبت داده شدهاست[۲]. علاوه بر زبان، شاهنامهٔ کردی تفاوتهای دیگری هم با شاهنامهٔ فردوسی دارد، از جمله اینکه برخی کاراکترهای آن در شاهنامهٔ فارسی وجود ندارند[۳]. شهرام ناظری در آلبوم آواز اساطیر بیتهایی از شاهنامهٔ کردی را خوانده است، به همین دلیل، نام دیگر این آلبوم شاهنامهٔ کردی است.
محتوا و بخشبندی[ویرایش]
در یک تقسیمبندی میتوان داستانها و قصههای مرتبط با شاهنامه را چند دسته دانست: ۱-داستانهایی که با شاهنامه تطابق دارند. ۲- داستانهایی که با اندکی جا به جایی و تغییر از شاهنامه نقل شدهاند. ۳- داستانهایی که جزو بخشهای الحاقی شاهنامه محسوب میشوند. ۴- داستانهای متفرقه شامل دو بخش: الف) داستانهای کاملاً عامیانهای که پس از سرودن شاهنامه و در دورههای بعدی در میان مردم رایج شدهاند. ب) داستانهایی که به ظاهر شکل شاهنامهای دارند؛ اما از منابع و یا روایاتی غیر از شاهنامه گرفته شدهاند. ۵- داستانهایی که به شاهنامه کردی منسوبند که در سرودن این داستانها، فرزندان، نوهها و نبیرههای رستم چون تیمور، جهانگیر، جهاندار، جهانبخش و ... نقش دارند.[۴]
داستانهایی که به شاهنامهٔ کُردی منسوبند شامل: رفتن رستم به مازندران و کشتن دیو سپید، داستان «رستم و زه رده هه نگ»، داستان «ئه شکه پووس»، داستان « کاموس کشانی»، رستم و برزو [با الهام از برزونامه]، جدال فرامرز و برزو و انتقام خواهی جهانبخش، به جنگ رفتن نوههای زال و نجات یافتن جهاندار توسط رستم، رستم و رستم یکدست، اهمیت رخش برای رستم و دزدیده شدن آن و ... این داستانها را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: بخشی از این داستانها شامل ترجمهها، نظیره گوییها و تقلیدی است که از شاهنامه فردوسی صورت گرفته است و بخش دیگر متونی هستند که با شاهنامهٔ فردوسی در اسامی برخی از شاهان و پهلوانان مانند فریدون، کیکاووس، کیخسرو، رستم، سهراب، فرامرز، اسفندیار، گیو و ... همانند است.[۴]
نسخ تصنیفی یا شاهنامه کردی، اکنون به صورت دستنویس در جزوات گوناگون در دسترس مردم جنوب استان کردستان و شمال کرمانشاه قرار دارند که مشهورترین این جزوات شاهنامه عبارتاند از: رزمنامه زرده نگ و رستم، هفت لشکر، رستم و زوراب، رستم و اسفندیار، رزمنامه یاقوت پوش، جواهر پوش، لعل پوش، جنگ نامه رستم با رستم یکدست، مرجانه جادو، هفت خان جهانبخش، رزمنامه جهانبخش با قطران، هفت رزم، رزمنامه کیخسرو و افراسیاب، کنیزک و یازده رزم، خسرو خرامان.[۵]
کیستی سراینده[ویرایش]
گروهی بر این باور هستند که این شاهنامه مستقل و جدا از شاهنامهٔ فردوسی است و گروهی نیز اعتقاد دارند که ترجمهای از شاهنامهٔ فردوسی است که بدست سرهنگ المان خان کنولهای انجام شده است. او از سرداران سپاه نادرشاه افشار بود و فرماندهی تیپ سنندج را بر دوش داشت و در یکی از جنگهای نادر با هندوان هندوستان، سرهنگ الماسخان با سپاهش عقبنشینی میکند و این عقبنشینی موجب شکست نادر میشود. نادر خشمگین از کار الماسخان، دستور اخراج و مجازات قطعالنسل سردار را صادر میکند و پس از این رویداد، سردار الماسخان به موطن خود کنوله برمیگردد و به باغداری و تصنیف یا ترجمه شاهنامه کردی و تنبورنوازی روزگار میگذراند. مردم منطقه بیلوار و کلیائی در مورد سرنوشت الماسخان میگویند که چون او شاهنامه را سر آورد، نادر کسی را در پی وی فرستاد تا او را با خلعت و دینار به دربار بازگرداند، اما چون پیک نادر به مرز کنوله میرسد، مردم پیکر بیجان الماسخان را در تابوت چوبین بر دوش و در میان نوای دهل و سرنا و چمری مردان و وای زنان به گورستان میبرند. این روایت جدا از درست یا نادرست بودنش نشان از اشتراک سرنوشت مصنف یا مولف شاهنامه کردی با پایان زندگی فردوسی توسی دارد و داستان همیشگی بیمهری شاهان به اندیشمندان را بازگو میکند.[۶]
منابع[ویرایش]
- ↑ "شاهنامه در فرهنگ شفاهی کردی و ارمنی".
- ↑ "کرد پرِس؛ شاهنامهٔ کردی، یکی از مهمترین آثار ادبی ماست".
- ↑ "طاق وسان؛ شاهنامهٔ کردی، خشی از میراث ادبی و فرهنگی جهان است/ گفتگو با -دکتر بهروز چمنآرا- درباره شاهنامه کُردی".
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ "سامانه مدیریت اطلاعات پژوهشی دانشگاه کردستان؛ بازتاب حماسه ملی در داستانها و قصههای مردم قروه/ تیمور مالمیر و خالد سلطانی".
- ↑ "پرتال جامع علوم انسانی؛ شاهنامهٔ کردی اثری مستقل یا ترجمه ای از شاهنامه فروسی/ احمد شریفی".
- ↑ احمد شریفی. «شاهنامه کردی». در نمیرم از این پس که من زندهام، مجموعه مقالات کنگره جهانی بزرگداشت فردوسی. موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۴. ۹۴۷-۹۵۵. شابک ۹۶۰۰۳۳۶۹۲۰.
این یک مقالهٔ خرد پیرامون ادبیات است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |