ایده یا مثال یا صورت یا انگاره یا طرح، در حقیقت یک تصور ذهنی است. شاید بتوان ایده دادن را اولین گام برای حل یک مشکل یا برآورده کردن یک نیاز دانست. به عبارت دیگر ایده سادهترین راه حلی است که انسان در برابر یک مسئله یا نیاز به آن فکر میکند. هر چند میتوان یک ایده را بسط داد و پیچیده کرد.
طرح یک ایده، با توجه به ماهیت ذهنی آن، میتواند فارغ از هر گونه قید و بندی صورت پذیرد. اما برای عملی کردن آن، باید به بسیاری از این محدودیتها مثل قوانینی فیزیکی، حقوقی و ... توجه کرد. طرح ایدههای نو، رابطه مستقیمی با خیال پردازی و خلاقیت دارد. این مطلب از کتاب داستان رابرت مک کی ترجمه محمد گذر آبادی چنین است که عناصر در داستان شامل واژهشناسی، ساختار، حادثه، صحنه، لحضه، سکانس، پرده، داستان، مثلث داستان، شاه پیرنگ، خرده پیرنگ، ضد پیرنگ، تفاوتهای صوری در درون مثلث داستان، پایانههای بسته در برابر پایانههای باز، کشمکش بیرونی در برابرکشمکش درونی، قهرمان منفرد در برابر تعدد قهرمان منفعل، زبان خطی در برابر غیر خطی، علیت در برابر تصادف، واقعیت پایداردر برابر واقعیت نا پایدار، تغییر دربرابر ایستائی، سیاست طرحی داستان، وبلاخره نویسنده باید بر فرم کلاسیک تسلط داشته باشد وبه چیزی که مینویسد ایمان داشته باشد واین کلید حل معمای طرح یا ایده میباشد.
ایده شامل چند جمله است که ماجرای اصلی یک فیلم را در بر دارد. می توان گفت ایده همان چیزی است که پس از دیدن فیلم به عنوان داستان فیلم می توانید آن را در چند جمله کوتاه تعریف می کنید. [۱]