خودآگاهی
یکی از مهمترین بحثهای فلسفه ذهن که در حال حاضر بحث روز آن به شمار میرود، مسئله خودآگاهی یا ماهیت ذهن (به انگلیسی: consciousness) است.
محتویات
اهمیت[ویرایش]
اهمیت مطالعات خودآگاهی یا ماهیت ذهن به حدی در حال اوج گرفتن است که نشریه ساینس در سال ۲۰۰۵ اقدام به ارائه ۲۵ تا مهمترین سئوالات علمی قرن حاضر را نمود، و در این گزارش، مطالعات علوم خودآگاهی در مکان دوم مهمترین پرسشهای علمی کنونی جهان قرار داده شد.[۱]
تعریف[ویرایش]
با اینکه خودآگاهی (ماهیت ذهن) قرن هاست که مورد توجه اندیشمندان عالم بودهاست، اما نخبگان علم امروزی هنوز از ارائه یک تعریف واحد و منسجم و حتی قابل قبول برای یکدیگر عاجزند.[۲][۳]
در این مقاله و مقالات مربوطه در ویکیپدیا، سعی شده که برگردانهای ذیل مدنظر باشند:
- خودآگاهی = consciousness (مصوب فرهنگستان زبان پارسی)
- آگاهی = awareness
- خویشتنآگاهی = self-awareness
- هوشیاری = sobriety, astuteness, alertness
این واژگان هر یک تعریف خود را دارند، و معادل یکدیگر نیستند.[۴] بطور نمونه، دیوید چالمرز تفاوت بین آگاهی و خودآگاهی را اینگونه بیان میکند:[۵]
آگاهی، قرین روانشناختی خودآگاهیست.[۶]
لذا منظور از این مقاله، همان خودآگاهی، یا consciousness است.
ماهیت ذهن، مادهگرایی، و پیامدهای آن[ویرایش]
سؤال بزرگ این است که چگونه انسان میتواند از امور مختلف آگاه باشد در حالی که ابزار فیزیکی مانند مغز و اعصاب به تنهایی هرگز نمیتوانند حالت خودآگاهی داشته باشند. مادهگرایان بزرگ همانند دانیال دنت امروزه اذعان دارند که خودآگاهی صرفاً نتیجهٔ یک سیستم پیچیدهٔ مطلقاً فیزیکی است.
به عقیده جولین هاکسلی «این انگاره که خودآگاهی نتیجه انگیزش بافتهای عصبی است درست مثل داستان مالیدن چراغ علاءالدین و بیرون آمدن غول است.» از دیدگاه برخی، ممکن است خودآگاهی را همان شکاف تبیینی (به انگلیسی: The explanatory gap) بدانند. این واقعیت بحثهای بیست سال اخیر را دربارهٔ خودآگاهی تحت شعاع خود قرار دادهاست.[نیازمند منبع]
ماهیت ذهن و مکانیک کوانتمی[ویرایش]
یکی از تعابیر مسئلهٔ سنجش در مکانیک کوانتمی اذعان میدارد که فروریزش تابع موج و تولید وقایع و ذرات کوانتمی مستلزم وجود خودآگاهیست. بدین معنی، نه تنها خودآگاهی معلول طبیعت نیست، بلکه علت آن است، و حتی دلیل ایجاد فرایندهای درون مغزی در مقیاس بسیار کوچک میباشد.[۷]
از مدافعان مشهور این دیدگاه استوارت همروف، هنری ستپ، و فیزیکدان بزرگ راجر پنرز است[۸] که معتقد است اندرکنشهای کوانتیکی در ناحیهای از سلولهای مغزی بنام میکروتوبولها به وقوع میپیوندد. وی بر این مبنا همانند کورت گودل معتقد است که مغز انسان یک سیستم فرا-الگوریتمی است.[۹]
برخی حتی این نظریات را پیشتر برده و معتقدند که خودآگاهی با فضا و زمان پیوندهای بنیادی دارد.[۱۰]
بزرگان نظریهپرداز در فلسفهٔ خودآگاهی[ویرایش]
در تاریخ[ویرایش]
-
رنه دکارت اعتقاد داشت جایگاه خودآگاهی در غده صنوبری در مغز است.
-
جرج برکلی، بانی نظریه آرمانگرایی مدرن.[۱۱]
-
باروخ اسپینوزا و اشاعهٔ فلسفه مونیسم
-
گوتفرید لایبنیتز مشهور در فلسفه خودآگاهی هم نظریاتی دارد.
امروزه[ویرایش]
-
دیوید چالمرز بنیانگذار موسسه مطالعات خودآگاهی مشهور دانشگاه آریزونا
-
دنیل دنت، مادهگرای بزرگ که اعتقاد دارد خودآگاهی یک پدیدهٔ کاملاً فیزیکی است.
از دیگر بزرگان این رشته میتوان راجر پنرز، گوستاو برنرویدر، ستوارت همروف، دیوید بوهم، روپرت شلدریک، ستانیسلاس دوهین، مایکل تای، بنیامین لیبت، و کارل پریبرام را نام برد.
در روانشناسی[ویرایش]
هشیاری، به معنی آگاه بودن میباشد. هشیاری داشتن یعنی آگاهی داشتن از تمامی احساسها، ادراکها، خاطرات، و احساساتی که در هر لحظه از زمان روی میدهند. انسانها بیشتر عمر خود را در حالت، هشیاری-بیداری میگذرانند[۱۲] و هر روز بین خواب و بیداری دور میزند. در طول خواب از محیط اطراف خود کمتر آگاه میشویم. گو اینکه کاملاً بدون پاسخ نیستیم. وقتی خواب میبینیم در دنیایی خیالی زندگی میکنیم، جایی که رویدادهای غیرممکن امکانپذیر به نظر میرسد. چرا ما این دورههای هشیاری تغییر یافته را داریم؟ (کالات ،۱۳۸۶). این ادعا وجود دارد که هشیاری چنانچه ما امروزه آن را میشناسیم رشد تاریخی اخیر است که بعد از دوران هومر ایجاد شده است (جاینس ،۱۹۷۴). بر اساس این دیدگاه، انسانهای اولیه، کسانی که در جنگهای محلی شرکت میکردند خودشان را به عنوان فرد درونی یکپارچه از تفکرات و اعمال، حداقل به صورت امروزی تجربه نمیکردند. سایرین مطرح کردهاند که حتی در دوره کلاسیک، هیچ کلمه معادل هشیاری در یونان باستان وجود نداشته است (ویلکس ،۱۹۸۴٬۱۹۸۸، ۱۹۹۵). با شروع دوران مدرن جدید در قرن هفدهم هشیاری مرکز تفکر پیرامون ذهن شد.
کلمات هشیار و هشیاری اصطلاحاتی هستند که گسترهٔ متنوعی از پدیدههای ذهنی را پوشش میدهند. اما در معانی گوناگونی به کار برده میشوند؛ و رنج صفت هشیار ناهمگن است و برای هر دو مورد کل موجود زنده-هشیاری مخلوق- و نیز برای حالتها و فرایندهای روانی خاص- حالت هشیاری- به کار میرود (روزنتال ،۱۹۸۶؛ گنرو ۱۹۹۵؛ کاروترز ،۲۰۰۰). هشیاری شامل احساس آگاهی و محتوای آگاهی هر دو است. توجه الزاماً همان هشیاری نیست و ما نسبت به برخی از فرایندهایی که در جریان توجه در ذهن ما فعال اند آگاهی نداریم یعنی در سطح پیش هشیار آگاهی ما وجود دارند. پیش هشیار اطلاعاتی است که بدان آگاهی نداریم ولی در دسترس فرایندهای شناختی ما میباشد. فواید توجه هشیار شامل نظارت بر تعامل خود با محیط، حفظ ارتباط با محفوظات قبلی خود، کنترل و تدوین برنامههای آیندهاست. مطالعه اطلاعات پیش هشیار از طریق آمادهسازی میسر میشود. آمادهسازی زمانی اتفاق میافتد که بازشناسی محرک خاصی تحت تأثیر ارایه پیشین همان محرک یا محرک شبیه آن قرار میگیرد (استرنبرگ، ۲۰۰۶). یکی دیگر از پدیدههای مرتبط با هشیاری پدیده نوک زبانی است که زمانی اتفاق میافتد که آوردن اطلاعات پیش هشیار به آگاهی هشیار کاری دشوار باشد.
هشیاری نیاز به شبکهٔ پیچیده ایی از عناصر با اتصالات داخلی سلولهای عصبی دارد. زیر لایهٔ جسمی، عقده تالاموس_قشری، که هشیاری را با محتوای دقیقش فراهم میکند در هفته ۲۴ ام تا ۲۸ام بارداری ایجاد میشود. بسیاری از عناصر مدار مورد نیاز برای هشیاری در سهماهه سوم بارداری ایجاد میشود (کوچ، ۲۰۰۹). ویژگی کیفی با احساسات خام معادل دانسته میشود و با تجربه رنگ قرمز هنگامی که یک گوجه قرمز را میبینید و یا با مزه شیرینی خاصی که هنگام چشیدن آناناس با آن مواجه میشوید توضیح داده میشود (لوک ،۱۶۸۸) نوع ویژگی کیفی مربوط به هشیاری به حالتهای حسی محدود نمیشود بلکه به عنوان یک جنبه حالتهای تجربی مانند تجربه، افکار و تمایلات در نظر گرفته میشود (سویورت ،۱۹۹۸).
در نهایت فهم جامع هشیاری نیازمند تئوریهای متنوع است، که هر کدام ممکن است تنوع مدلها را به صورت مفید و بدون تناقض قبول کند که هر کدام به شیوه خودشان بازنماییهای فیزیکی، نورونی، شناختی، کارکردی و جنبههای سطح بالای هشیاری را هدف قرار میدهند. بعید به نظر میرسد که یک چشمانداز تئوریکی منفرد برای تبیین تمام جنبههای هشیاری کافی باشد؛ بنابراین به نظر میرسد که یک رویکرد ترکیبی و کثرت گرایانه بهترین راه برای پیشرفت آینده باشد.[۱۳][۱۴]
آزمایشها[ویرایش]
همایشها و مراکز بزرگ مطالعات خودآگاهی[ویرایش]
- مرکز مطالعات خودآگاهی دانشگاه آریزونا
- کنفرانس دوسالانه Toward a Science of Consciousness که در سال ۲۰۰۸ در شهر توسان برگزار گردید.
- کنفرانس ذهن کوانتمی ۲۰۰۷ در سالزبورگ اتریش
نشریات[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ 125th Anniversary Issue: Science Online Special Feature
- ↑ Closer to Truth. Is Consciousness Definable? | PBS
- ↑ http://www.pbs.org/kcet/closertotruth/transcripts/312_consciousness.pdf
- ↑ بطور مثال مراجعه کنید به بحثی که در این کتابها شده:
Title Brain and mind. David A. Oakley. Publisher Taylor & Francis, 1985. ISBN 0-416-31630-1 pp.133
The structure and development of self-consciousness: interdisciplinary perspectives. Dan Zahavi, Thor Grünbaum, Josef Parnas. John Benjamins Publishing Company, 2004. ISBN 1-58811-571-2 pp.56 - ↑ Zombies and Consciousness. Robert Kirk. Oxford University Press, 2005. ISBN 0-19-928548-9. pp.71
- ↑ «Awareness is the psychological correlate of consciousness»
- ↑ The Mindful Universe: Quantum Mechanics and the Participating Observer. Henry Stapp. 2007. Springer. ISBN 3-540-72413-3
- ↑ کتاب The Emperor's New Mind نوشته Roger Penrose چاپ ۱۹۹۱ ISBN 0-14-014534-6
- ↑ Introducing Consciousness. David Papineau, Howard Selina. 2000. ISBN 1-84046-115-2 ص۱۲۷–۱۲۸
- ↑ فضا، زمان، و خودآگاهی
- ↑ The Roots of Consciousness. Jeffrey Mishlove. 1993. ISBN 1-56924-747-1
- ↑ گنجی، مهدی. دکتر حمزه گنجی. زمینه روانشناسی اتکینسون و هیلگارد. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۶۰۹-۶۴-۷.
- ↑ استرنبرگ، رابرت (۱۳۸۷). روانشناسی شناختی. ترجمه کمال خرازی و الهه حجازی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت): پژوهشکده علوم شناختی.
- ↑ کالات، جیمز. (۱۳۸۶). روانشناسی عمومی. ترجمه یحیی سید محمدی. تهران: نشر روان.
جستارهای وابسته[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
نوشتارها[ویرایش]
نوانما[ویرایش]
- کلیپهای ویدئویی جلسه مباحثه خانم دکتر سوزان گرینفیلد (دانشگاه آکسفورد) و دکتر کریستوف کوش (دانشگاه کلتک) راجع به زیربنای عصبشناختی خودآگاهی در مغز
- سخنرانی دکتر سید حسین نصر در دانشگاه هاروارد در مورد خودآگاهی از دیدگاه مذهبی
دیگر پیوندها[ویرایش]
|