سید علی سیستانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
سیدعلی سیستانی
Ali Sistani edit1.jpg
شناسنامه
نام کامل سیدعلی حسینی سیستانی
لقب مرجع عالیقدر
نسب از سادات حسینی
خویشاوندان
سرشناس
سید جواد شهرستانی (داماد)
زادگاه مشهد، ایران
محل زندگی نجف، عراق
اطلاعات علمی
تالیفات شرح عروة الوثقی،
منهاج الصالحین،
کتابی در ریا و تاریخ
وبگاه رسمی www.sistani.org

سیدعلی حسینی سیستانی (زادهٔ ۱۳ مرداد ۱۳۰۹ در مشهد)[۱] از مراجع تقلید شیعه و در حال حاضر بلندپایه‌ترین مرجع تقلید مقیم عراق است.[۲]

زندگی[ویرایش]

خاندان او از سادات حسینی‌اند که در عهد صفوی در سیستان می‌زیستند. سلطان حسین صفوی، جدّ اعلای او سید محمد را به منصب شیخ‌الاسلامی در سیستان منصوب کرد؛ لذا با خانواده اش به آن جا منتقل شد و سکنی گزید.

علی سیستانی در ۱۳ مرداد ۱۳۱۰ برابر با ۹ ربیع‌الاول ۱۳۴۹ در شهر مشهد متولد شد و پدرش به نام جدش، که از بزرگان علم و زهد بوده، او را علی نام نهاد. نام پدر وی سید محمد باقر می‌باشد و مادر او از خانواده آذربایجانی اهل علم، فرزند «علاّمه سیّد رضا مهربانی» می‌باشد[۳]

بعد از درگذشت سید ابوالقاسم خویی، علی سیستانی یکی از تشییع کنندگان بود و نماز میت را بر او گذارد. وی پس از درگذشت سید عبدالاعلی سبزواری، زمام مرجعیت حوزه علمیه نجف را بدست گرفت و شروع به فرستادن اجازات، تقسیم و پخش حقوق و تدریس از روی منبر خوئی در مسجد (خضرا) کرد. به این صورت، سیستانی شهرت زیادی در عراق، کشورهای خلیج فارس، هند، آفریقا و… مخصوصاً در میان قشر جوانان پیدا کرد.[نیازمند منبع]

تحصیل[ویرایش]

از پنج سالگی به تعلیم قرآن پرداخت. سپس به منظور آموزش علوم دینی، وارد مدرسهٔ دارالتعلیم دینی شد. در سال ۱۳۲۰ به امر پدرش شروع به آموختن مقدمات علوم حوزوی نمود که مجموعه‌ای از دروس ادبی همچون شرح الفیه ابن مالک از ابن عقیل، مغنی ابن هشام، مطول تفتازانی، مقامات حریری و شرح النظام اثر خطیب بغدادی را نزد عبدالجواد ادیب نیشابوری و بعضی دیگر از اساتید آموخت.

وی همزمان با تدریس و تحقیق و بحث مشغول تألیف و نگاشتن کتاب‌های مهم و چند رساله است همچنین کلیه تقریرات بحث‌های اساتید خود را به رشته تألیف درآورده است.

شرح لمعه و قوانین را نزد سید احمد یزدی فرا گرفت و قسمتی از دروس دورهٔ سطح مثل مکاسب و رسائل و کفایه را نزد هاشم قزوینی خواند. تعدادی از کتب فلسفی همچون شرح منظومه ملا هادی سبزواری و شرح الاشراق اثر قطب‌الدین رازی و اسفار را نزد شیخ سیف‌الله ایسی میانجی خواند و شوارق الالهام عبدالرزاق لاهیجی را نزد مجتبی قزوینی آموخت و در کلاس‌های میرزا مهدی اصفهانی، مهدی آشتیانی و هاشم قزوینی نیز شرکت جست. پس از فراگیری علوم ابتدایی، مقدمات و سطح، نزد برخی از اساتید و مدرسان به فراگیری علوم عقلیه و معارف الهیه پرداخت.

سپس در سال ۱۳۲۷ به شهر قم مهاجرت کرد و از سید حسین طباطبایی بروجردی در فقه و اصول بهره برد و از دانش فقهی او به‌ویژه در علم رجال و علم حدیث استفاده نمود. وی همچنین در دروس محمد حجت کوه‌کمری شرکت کرد.

در سال ۱۳۳۰ از قم به نجف مهاجرت کرد، در مدرسه بخارایی مستقر شد و در جلسات اساتیدی همچون سید ابوالقاسم خویی، حسین حلی، علی محمد بروجردی، سید محسن حکیم و سید محمود شاهرودی شرکت کرد.

در سال ۱۳۳۹ تصمیم به بازگشت به مشهد گرفت و چون تصور می‌کرد که در آنجا مستقر خواهد شد، از این رو اساتیدش سید ابوالقاسم خویی و حسین حلی، رسیدن به درجه اجتهاد را برای او مکتوب کردند.

سیستانی در سال ۱۳۴۰ بار دیگر به حوزه علمیه نجف بازگشت وبه تدریس درس خارج در فقه در باب مکاسب شیخ انصاری و شرح عروه در باب طهارت و بیشتر کتاب صلاة پرداخت.

وی بعد از فوت سید نصرالله مستنبط و سید ابوالقاسم خویی، و سید عبدالاعلی موسوی سبزواری مرجع تقلید شیعیان شد[۴]

دوران جدید[ویرایش]

پس از جنگ سال ۲۰۰۲ آمریکا - عراق و اشغال عراق توسط آمریکا، نقش سیستانی در اوضاع عراق و اتحاد و امنیت این کشور، از اهمیت به‌سزایی برخوردار شد و در صدر اخبار رسانه ای قرار گرفت. دو کتاب «دیدگاه‌های سیاسی اجتماعی آیت‌الله سیستانی در مسائل عراق» و «ناگفته‌هایی از سفر درمانی آیت‌الله سیستانی و بحران نجف» گوشه‌هایی از نقش آفرینی ایشان در آن مرحله را بازگو می‌کند[نیازمند منبع]

نیوزویک در تحلیلی در سال ۱۳۸۸، از سید جواد شهرستانی داماد و نماینده وی در ایران و مدیر مؤسسه آل‌البیت به‌عنوان یکی از ۲۰ چهره با نفوذ در ایران نام برد.[۵]

انتخاب نخست وزیر[ویرایش]

علی سیستانی در تغییر نخست وزیر عراق (نوری المالکی) و انتصاب نخست وزیر جدید نیز نقشی مهم ایفا کرد. او در یازدهم رمضان ۱۴۳۵ در نامه‌ای به اعضای رهبری حزب الدعوه عراق که نوری المالکی رهبری آن را بر عهده داشت نوشت: با توجه به شرایط بحرانی موجود در عراق عزیز و ضرورت تعامل با بحران‌های گریبانگیر آن با دیدگاه متفاوت‌تر از آنچه در کشور جاری است من ضروری می‌بینم که در جهت انتخاب نخست وزیر جدیدی که از موافقت و اجماع ملی برخوردار باشد و بتواند با رهبران سیاسی و دیگر گروها کشور را از تهدیدهای تروریستی و جنگ‌های طوائفی و تقسیم نجات دهد تسریع شود.[۶]

اعلان جهاد[ویرایش]

در پی ظهور داعش، سقوط موصل و پیشروی نیروهای داعش به سمت بغداد و کربلا، این مرجع تقلید شیعه، به طور بیسابقه فتوای جهاد صادر کرد. برای دفاع از شیعیان خواسته تا «سلاح بردارند و با پیکارجویان افراطی مبارزه کنند». سخنگوی وی اعلام کرده است که «شهروندانی که قادر به حمل اسلحه هستند، وظیفه دارند که در دفاع از کشور و مردم خود و اماکن مقدس، به نیروهای امنیتی کشور بپیوندند».[۷] شیخ مهدی کربلایی نماینده آقای سیستانی و خطیب نماز جمعه کربلا گفت «هر که توانایی دارد باید به دفاع از عراق و ملت و مقدسات آن بپردازد و این امر بر دیگران ساقط است».[۸] در پی این فتوا و نام‌نویسی تعداد زیادی از مردم، نیروهای بسیج مردمی عراق (به عربی حشد شعبی) تشکیل شد. این نیروها نقش حیاتی در بازپس‌گیری شهرهای اشغال شده عراق مانند رمادی و تکریت از سلطه داعش داشته‌اند. سید علی سیستانی در نامه‌ای ۲۰ ماده‌ای به رزمندگان عراقی توصیه‌های لازم برای تحقق جهاد واقعی را در قالب ۲۰ فرمان صادر کرد و از آنان خواست در نبرد با داعش از حدود دستورات دین تجاوز نکنند. او با استناد به متون اسلامی این نیروها را از هرگونه تعرض به غیر مسلمانان و اموال آنان، هتک حرمت اسیران و بدنهای کشته شدگان بر حذر داشت.[۹]

مکتب سیستانی[ویرایش]

در مقاله‌ای که با عنوان «مکتب سیستانی»[۱۰] به قلم ابوالفضل فاتح و پس از سه ملاقات با او در طول یک دهه نوشته شده با یادآوری این که «چگونه شخصیتی گوشه عزلت اختیار می‌کند و سالها از کنج بیت محقرش بیرون نمی‌آید، با رسانه‌ها گفت و گو نمی‌کند، کمترین تصویر و فیلمی از او منتشر نمی‌شود اما در این حال موثرترین شخصیت امروز عراق و مرجع عالی شیعیان است»، توضیح داده شده «اقتدار علمی»، «قرار گرفتن در حد فاصل دولت ملت» و «اقدام مرجعیت در قالب یک نهاد مدنی»، «پرهیز از سیاست زدگی بیت»، «پرهیز از تملق»، «حساسیت به فساد»، «توجه به آزادی مذاهب»، «پرهیز از مداخله در آزادی‌های عمومی» و «سلوک شخصی و اخلاقی از جمله انسان دوستی، ساده زیستی و فروتنی» سید علی سیستانی وجوه تمایز او و از منابع اصلی اقتدار این رهبر مذهبی است. در این مقاله آمده است: «ریشه حقیقی تاثیرگذاری اقدامات ایشان در قدرت نهاد مرجعیت و استقلال آن است و گرنه آیت الله در قانون اساسی عراق جایگاهی ندارد و از نظر حقوقی دارای قدرتی نیست. اما قدرت فعلی مرجعیت در واقع ما حصل عنایت الهی و رویهٔ مردمی است که این نهاد برای خود قرار داده است. این نهاد مستقل از دولت اما در حد فاصل دولت و جامعه خود را تعریف کرده است. همین در حد فاصل بودن است که به آن قدرت می‌بخشد. نهاد مرجعیت در چنین فرایندی نه بخشی از قدرت رسمی سیاسی است که قربانی شکاف دولت – ملت شود و نه بخش بی تفاوت بدنه اجتماعی که تاثیری در سیاست‌ها و روندها نداشته باشد. او در مرز دولت و مردم است تا هم از مردم حافظت کند و هم دولت را مهار سازد».[۱۰]

نمونه‌ای از ساده زیستی علی سیستانی منزل شخصی اوست. این منزل ساده، ملک شخصی او نیست و منزلی استیجاری است و او از سال ۱۹۷۰ میلادی به مدت ۴۶ سال در این مکان زندگی می‌کند.[۱۱].

مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی، مسیح مهاجری نیز پس از ملاقات با آقای سیستانی برخی از ویژگی‌های ایشان را دوراندیشی و پرهیز از تصمیمات عجولانه و همچنین تسلط بر تاریخ و استفاده از ادبیات تاریخ، عنوان می‌کند و می‌گوید: «آیت‌الله سیستانی با توجه به نیاز و شرایط روز وارد سیاست شدند ولی سیاست‌زده نشدند؛ سیاست ایشان را هدایت نکرد بلکه ایشان سیاست را هدایت کردند. آیت‌الله سیستانی با هنر و دوراندیشی خود عراق جدید را دیده بودند؛ عراقی که به دموکراسی خود ببالد و از دیکتاتوری در آن خبری نباشد لذا ایشان توانستند دموکراسی را در عراق در قالب قانون اساسی پیاده کنند و به اشغال آمریکا بدون هرگونه درگیری پایان دهند».[۱۲]

در نظر دیگران[ویرایش]

روزنامه فرانسوی لوموند نوشت:

«آیت‌الله سیستانی، مرجع بزرگ شیعیان و پرنفوذترین شخصیت شیعی است که فقدان او موجب ایجاد خلأ در عراق خواهد شد... طلاب نجف از هم‌اکنون در تلاش خود برای جانشینی وی هستند.»
«آیت‌الله سیستانی همانند و نظیری در عراق و سراسر جهان تشیع ندارد و هاله نفوذ وی از ایران تا لبنان، از افغانستان تا هند و جنوب آسیا گسترش یافته است.»
«آیت‌الله سیستانی هرگز اقدام به سخنرانی عمومی نمی‌کند و رسانه‌ها و مطبوعات را به حضور نمی‌پذیرد و از طریق نزدیکانش از اخبار و تحولات مطلع شده و به‌دقت آنها را پیگیری می‌کند.»
«مجله «نیوزویک» در تحلیلی در سال ۱۳۸۸، از سید جواد شهرستانی، داماد و نماینده وی در ایران و مدیر مؤسسه آل‌البیت به‌عنوان یکی از ۲۰ چهره با نفوذ در ایران نام برد.»

منابع[ویرایش]

  • اسماعیل میرزاده چهل کمانی

پیوند به بیرون[ویرایش]