سم هریس
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد. |
سم هریس (به انگلیسی: Sam Harris) (زاده ۱۹۶۷) یک نویسنده آمریکایی و از هواداران شکاکیت علمی است. در سال ۲۰۰۵ کتاب پایان ایمان او (منتشر شده در سال ۲۰۰۴) برنده جایزه پن / مارتا آلبراند PEN/Martha Albrand شد. کتاب نامهای به ملت مسیحی درسال ۲۰۰۶، پاسخ دفاعی وی به منتقدان اولین کتابش محسوب میشود.
محتویات
زندگی[ویرایش]
هریس در مورد ذکر جزییات مربوط به زندگی شخصی و تاریخچه خانوادگی خود محتاط است. او گفتهاست که در خانوادهای با مادری یهودی و پدری عضو فرقه کویکر رشد یافتهاست. در سال ۲۰۰۹ در برنامه پخش زنده با بیل مار، هریس اظهار داشت که او در خانهای سکولار بزرگ شده و پدر و مادرش هرگز با وی دربارهٔ خدا بحث نمیکردهاند، با این حال او همواره به موضوع مذهب علاقه داشتهاست.
او شروع به تحصیل در رشته زبان انگلیسی در دانشگاه استنفورد کرد ولی تحصیلاتش را نیمه تمام رها ساخت. پس از یازده سال او به دانشگاه استنفورد بازگشت و موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته فلسفه گردید. در سال ۲۰۰۹ هریس دکترای خود را در رشته علوم اعصاب از دانشگاه کالیفرنیا اخذ کرد.
دیدگاهها[ویرایش]
آزادی انتقاد از مذهب[ویرایش]
هریس باور دارد که زمان آن فرا رسیدهاست که اعتقادات مذهبی را بتوان آزادانه مورد سؤال قرار داد. او احساس میکند به دلیل تابو بودن پرسش در مورد اعتقادات و باورهای مذهبی، بقای تمدن بشری در معرض خطرنابودی قرار گرفتهاست. او با توضیح مشکلی که امروزه از سوی اسلام در رابطه با تروریسم بینالمللی، به عنوان تنها یک نمونه ویژه مطرح است، به انتقاد از کلیه مذاهب با همه سبکها و شیوهها میپردازد. او دین را مانع پیشرفت به سوی روشنگری، معنویت و اخلاق میشناسد.
بیخدایی[ویرایش]
گر چه وی یک بیخدا است، بکار بردن این واژه را ضروری نمیداند. او اظهار میکند که بیخدایی به خودی خود یک دیدگاه یا فلسفه نیست، بلکه «در هم شکستن یک ایده اشتباه است». او میگوید که دین مملو از ایدهها و عقاید بد است و آن را «یکی از بدترین اشکال سوءاستفاده از خرد که تا کنون ابداع شدهاست» میشناسد. هریس باورهای مذهبی مدرن را با اسطورههای یونانیان باستان، که روزگاری به عنوان حقیقت کاملاً پذیرفته شده بودهاند اما امروزه منسوخ گردیدهاند، مقایسه میکند. در ژانویه ۲۰۰۷ در مصاحبه با پی بی اس، هریس گفت: «ما کلمهای برای اعتقاد نداشتن به خدای یونانی زئوس نداریم و میتوان گفت که ما همگی نسبت به او بی خدا هستیم. همچنین ما هیچ کلمهای برای نامیدن فردی که ستاره بین نیست نداریم». او نتیحه میگیرد که چنین کلماتی هنگامی از بین میروند که ما به سطحی از بلوغ و صداقت فکری برسیم که دیگر به اطمینان داشتن در مورد چیزهایی که به آنها مطمئن نیستیم تظاهر نکنیم.
هریس در کتاب پایان ایمان، فصلی را به «سرچشمه ایمان» اختصاص دادهاست. موضوع اصلی آن این است که تمام باورهای ما، به جز آنهایی که ریشه در تعصبات مذهبی دارند بر پایه شواهد و مدارک مبتنی بر تجربه هستند. او میگوید که دین اجازه میدهد که آنچه در حال عادی نشانهای از «دیوانگی» شناخته میشود قابل قبول و یا در برخی موارد حتی «مقدس و محترم» جلوه نماید. او در این جا توجه خود را به آموزههای خاص کلیسای کاتولیک مانند تبدیل ماهیت نان و شراب به خون و بدن عیسی مسیح معطوف میدارد و میگوید که اگر این باور تنها در یک فرد بوجود آید ما او را دیوانه و مجنون خواهیم دانست. هریس بر این باور است که اعتقاد به باور پذیرفته شده نسبت به اینکه خالق جهان صدای ما را میشنود، کاملاً تصادفی است. اگر به جای آن کسی به این اعتقاد پیدا کند که خدا به واسطه رگبار باران به پشت شیشه پنجره اتاق خواب ما بوسیله خط و نقطه کد مورس در صدد ایجاد ارتباط با ما است، ما آن را نشانه بیماری روانی و دیوانگی او محسوب میکنیم.
عدم تحمل بر پایه گفتمان[ویرایش]
هریس مدافع فرمی اصلاحی از عدم تحمل است که کاملاً قابل افتراق از آزار و اذیت مذهبی به شکل تاریخی آن میباشد. او به ترویج عدم تحمل بر پایه گفتمان که در آن اعتقادات شخصی در برابر شواهد و مدارک محک زده میشوند میپردازد. در این شکل از گفتمان صداقت فکری هم در دیدگاههای مذهبی و هم در دیدگاههای غیر مذهبی ضروری است. او همچنین بر این باور است که عوامل بازدارندهای که جلوی نقد آشکار اعتقادات، باورها و رسوم مذهبی را تحت عنوان «تحمل و بردباری» میگیرند، باید از پیش پا برداشته شوند.
هریس مدعی است که چنین گفتمان و ارزیابی سازندهای جهت پیشرفت در هر زمینه دیگری از دانش ضروری به شمار میآید. به عنوان مثال، او نشان میدهد که در فیزیک یا تاریخ یک دیدگاه نو و متفاوت با دیدگاه رایج فعلی، برای اثبات خود هرگز تحت حمایت واژه «احترام» از ارایه مدارک معتبر و دلایل منطقی مبری نمیگردد و اگر چنین مدارکی ارایه نشوند این دیدگاه بسرعت کنار گذارده میشود؛ بنابراین، هریس پیشنهاد میکند مصونیتی که طبق عادت به ایدیولوژیهای مذهبی اعطا شده، به مثابه تبعیضی است که پس از وقایع مربوط به ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ به صورت خطری جدی رخنمایی کردهاست.
آمریکای مذهبی[ویرایش]
هریس قسمت عمده نقد خود را بر روی امور مذهبی معاصر در ایالات متحده متمرکز ساختهاست. او از اینکه بسیاری از حوزههای فرهنگی آمریکا توسط باورهای تعصبی و مذهبی آسیب دیدهاند ابراز نگرانی میکند. به عنوان مثال، یک نظر سنجی نشان میدهد ۴۴٪ از آمریکاییها بر این باورند که «به طور قطع» و یا احتمالاً طی پنجاه سال آینده عیسی مسیح ظهور مجدد خواهد کرد، و همین نظر سنجی نشان میدهد که همان درصد اعتقاد دارند که خلقت گرایی باید در مدارس عمومی تعلیم داده شود و به معنای واقعی کلمه، خدا سرزمین اسرائیل را به یهودیان مدرن امروزی وعده دادهاست.
وقتی که جورج دبلیو بوش رئیس جمهور سابق آمریکا آشکارا در سخنرانیهای عمومی مربوط به امور داخلی یا خارجی از خدا یاری میطلبد، هریس ما را به تأمل دعوت میکند که چنانچه رئیس جمهور، به جای خدای مدرن امروزی از زئوس یا آپولو یاری میطلبید، ما ممکن بود چگونه واکنشی نشان دهیم.
اسلام[ویرایش]
گرچه هریس همه مذاهب را به باد انتقاد میگیرد، در عین حال ادعا میکند که آموزههای اسلام به طرز ویژهای برای تمدن بشری خطرناک است. هریس پاسخ عمومی غرب به شقاوتهای تروریستی مانند حمله ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ را مورد نکوهش قرار میدهد. او این پاسخ را که از طرفی اسلام را مذهب صلح اعلام میکند و از طرف دیگر و به طور همزمان اعلام جنگ بر ضد تروریسم را پیشنهاد میکند به باد انتقاد میگیرد. هریس میگوید که نخستین جمله اشتباه و دومین جمله بیمعنی است.
او میگوید اسلام پیام صلح نیست بلکه پیام اطاعت و فرمانبرداری از آموزههای مذهبی و سیاسی است. او ذکر میکند که قرآن و حدیث حاوی پیامهایی است که کشتن کافران و بیایمانان را تشویق میکند و پاداش اینگونه اعمال را بهشت به همراه حوریانش معرفی مینماید. هریس جهاد را که به قول او «متافیزیک شهادت» است دستوری برای کم رنگ کردن تلخی مرگ و بسیار خطرناک میداند. او استدلالهایی را که ذکر میکنند چنین رفتارهایی، ناشی از عملکرد بنیادگرایان اسلامی و نه عموم مسلمین است را نمیپذیرد. او ریشه جنجال کاریکاتورهای محمد در یولاندز پستن Jyllands-Posten را نه به دلیل موهن بودن تصاویر، بلکه از آن رو که اکثر مسلمانان به تصویر کشیدن محمد را در همه اشکال، عملی ضد دینی میدانند ذکر میکند. هریس مدعی است که غرب از نظر ایدیولوژیک با تصویری که اسلام در مورد زندگی، در قرآن و حدیث به مسلمانان ارایه میدهد در تعارض است.
هریس تصدیق مینماید که سایر ادیان نیز فجایع بشری را به بارآوردهاند و میتوانند کماکان الهام بخش ایجاد فجایع بشری باشند. از نمونههای آن میتوان شکار و کشتن جادوگران و تفتیش عقاید در قرون وسطی را نام برد. با این حال، هریس معتقد است که اسلام بر اساس دکترین و آموزههای خود، برای اجرای این منظور از بسیاری از ادیان دیگر تواناتر است.
میانه روی[ویرایش]
اگرچه هریس به این نکته که جایگزینی افراط گرایی مذهبی بوسیله میانه روی دینی گامی مثبت است، اذعان دارد، با این حال مخالف میانه روی است. او میگوید میانه روی دینی پوششی است که بنیادگرایی مذهبی را پنهان و حفظ میکند. او ذکر میکند که هر گونه حمله اصولی به افراط گرایی، تحت لوای میانه روی و احترام و تحمل مقدسات منع میشود.
از سوی دیگر هریس معتقد است که انتظار احترام متقابل بین اعتقادات مذهبی مختلف و متناقض ناممکن است، زیرا هر مذهبی خود را حقیقت مطلق میشناسد و دیگر مذاهب را دروغی و اشتباه میداند. در چنین سیستم فکری نمیتوان احترام متقابل واقعی را امید داشت. هریس از این امر نتیجه میگیرد که میانه روی دینی پایه عقلی استواری ندارد.
وی معتقد است که نه فقر، نه سیاست و نه بی سوادی، بلکه مذهب عامل مهمی در تروریسم محسوب میشود. او میگوید: «چند نفر دیگر از معماران و مهندسان مکانیک باید خود را با سرعت ۴۰۰ مایل در ساعت به دیوار بکوبند پیش از آنکه ما اعتراف کنیم که خشونتهای جهادی صرفاً یک موضوع مربوط به آموزش و پرورش، فقر، یا سیاست نیست؟ در سال ۲۰۰۶، اگر چه حیرتانگیز مینماید، یک فرد میتواند از نظر دانش توان عقلانی کافی و از نظر منابع مواد لازم برای ساخت بمب هستهای را در اختیار داشته و در همان حال معتقد به سهم خود برای رسیدن به ۷۲ باکره در بهشت باشد. سکولارها، لیبرالها، و میانه روهای غربی در درک این مطلب ناتوان به نظر میرسند. علت سردرگمی آنها سادهاست: آنها نمیدانند اعتقاد واقعی به خدا چه معنایی دارد.»
هریس در جایی دیگر هنگام بحث دربارهٔ میانه روی مسیحی میگوید: «خبری برای شما دارم! من انجیل را مطالعه کردهام. خدا میانه رو نیست... هیچ جایی در کتاب مقدس وجود ندارد که خدا در آن بگوید:، ' راستش را بخواهید، هنگامی که شما به دنیای جدید و مدرن پا نهادید و صاحب قوای سهگانه در دولت شدید و جامعه مدنی داشتید، آنوقت میتوانید تمام بربریتهایی که من در کتابهای نخست عهد عتیق توصیه کردهام کنار بگذارید»
انتقادات[ویرایش]
آرجی اسکو RJ Eskow هریس را به ترویج عدم تحمل نسبت به ایمان، که خود میتواند به اندازه تعصب مذهبی که او مخالف آن است مضر باشد، متهم میکند. مارگارت ورتیم Wertheim Margaret، که خود به خدا اعتقاد ندارد، میگوید که لیبرالها باید رویکرد هریس به ایمان و اعتقادات مذهبی را با دیدگاه شدیداً انتقادی بررسی کنند. از سوی دیگر، نظرات هریس با حمایت نینا بورله Nina Burleigh و بیخدای معروف دیگر ریچارد داوکینز Richard Dawkins مواجه گردید.
مادلین بانتینگ Madeleine Bunting به نقل از این بخش از نوشتههای هریس «برخی از عقاید مذهبی آنقدر خطرناکند که کشتن مردمی که به آنها باور دارند حتی ممکن است اخلاقی به نظر برسد،» پرداخته و میگوید: «این بیانیه بعینه مانند استدلالهایی است که برگزار کنندگان دادگاههای تفتیش عقاید در قرون وسطی مطرح میکردهاند..» متخصص الهیات کاترین کلرCatherine Keller با نقل همان جمله هریس میپرسد: «آیا میتوان پیشنهادی خطرناک تر از آن را ارایه داد؟» و استدلال میکند که این دیدگاه «عدم تحمل» ممکن است باعث در هم شکستن دیواری شود که جفرسن در آمریکا بین کلیسا و دولت بنیان نهاد. هریس در پاسخ گفتهاست که پیام وی و به خصوص جمله دوم از متن به اشتباه تعبیر شدهاست و آنگونه نشان داده شدهاست که وی مدافع کشتن مردم به خاطر اعتقادات مذهبی آنها ست.
آثار[ویرایش]
- پایان ایمان:دین، وحشت و آیندهٔ خرد (۲۰۰۴)
- نامهای به ملت مسیحی (۲۰۰۶)
- چشمانداز اخلاقی:چگونه علم میتواند ارزشهای انسانی را تعیین کند (۲۰۱۰)
منابع[ویرایش]
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Sam Harris»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در December ۲۵ ۲۰۰۹).
پیوند به بیرون[ویرایش]
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به سم هریس در ویکیگفتاورد موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ سم هریس موجود است. |
- وبسایت رسمی
- ویدیوهای سم هریس در TED (بازیرنویس فارسی)
- نقد و بررسی کتاب «دروغگویی» نوشته سم هریس
|
|
- اراده آزاد
- افراد زنده
- بیخدایان اهل ایالات متحده آمریکا
- بیخدایان یهودی
- پادکستسازان اهل ایالات متحده آمریکا
- جبرگرایان
- حامیان مواد روانگردان
- دانشمندان علوم اجتماعی اهل ایالات متحده آمریکا
- دانشآموختگان دانشگاه استنفورد
- دانشآموختگان دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس
- زادگان ۱۹۶۷ (میلادی)
- شکگرایان اهل ایالات متحده آمریکا
- ضدخدایان
- عصبپژوهان اهل ایالات متحده آمریکا
- عصبشناسان شناختی
- فعالان اجتماعی اهل ایالات متحده آمریکا
- فعالان بیخدایی
- فعالان علم
- فیلسوفان اخلاق
- فیلسوفان اهل ایالات متحده آمریکا
- فیلسوفان بیخدا
- فیلسوفان تحلیلی
- فیلسوفان دین
- فیلسوفان ذهن
- فیلسوفان سده ۲۱ (میلادی)
- فیلسوفان علم
- فیلسوفان یهودی
- مقالهنویسان اهل ایالات متحده آمریکا
- مقالهنویسان سده ۲۱ (میلادی)
- منتقدان ادیان
- منتقدان اسلام
- منتقدان مسیحیت
- نقد دین
- نویسندگان اهل ایالات متحده آمریکا
- نویسندگان اهل لس آنجلس، کالیفرنیا
- نویسندگان علم اهل ایالات متحده آمریکا
- نویسندگان مذهبی اهل آمریکا
- نویسندگان مذهبی اهل ایالات متحده آمریکا
- نویسندگان یهودی
- نویسندگان یهودیتبار اهل ایالات متحده آمریکا
- وبلاگنویسان اهل ایالات متحده آمریکا
- وبلاگنویسان علم
- یهودیان اهل ایالات متحده آمریکا