سلجوقیان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
سلسلهٔ سلجوقیان ایران
سلجوقیان
امپراطوری

۴۲۹ (قمری)
۱۰۳۷ (میلادی)۵۵۲ (قمری)
۱۱۹۴ (میلادی)

پرچم امپراتوری سلجوقیان

پرچم

قلمرو سلجوقیان در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی
قلمرو سلجوقیان در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی (۲)
پایتخت نیشابور
پایتخت تغییر یافته ری، اصفهان
همدان (پایتخت غربی)
مرو (پایتخت شرقی)
زبان‌(ها) میانه‌ای (زبان رسمی)
عربی و ترکی، اغوز (محاورات روزمره و نظامی)
دین اسلام، تسنن
ساختار سیاسی امپراطوری
سلطان طغرل بیک (بنیانگذار)
آلپ ارسلان
ملکشاه یکم
محمد یکم
احمد سنجر
طغرل سوم (واپسین)
تاریخچه
 - تأسیس ۴۲۹ (قمری)
۱۰۳۷ (میلادی)
 - انقراض ۵۵۲ (قمری)
۱۱۹۴ (میلادی)

سَلجوقیان (سَلاجقه، آل‌سلجوق)، دودمانی ایرانی و ترک‌تبار مسلمان بودند که در سده‌های پنجم تا ششم هجری قمری، بر بخش‌های پهناوری از آسیای غربی و آسیای صغیر نظیر ایران، روم، افغان، شام، ارمن، گستره‌های عرب و ترک و دیگر نقاط وسیع فرمان می‌راندند. مؤسس این سلسله طغرل بیک نام داشت که خود از نوادگان سلجوق بود و با شکست سلطان مسعود غزنوی، در نیشابور برتخت نشست.

در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی این قلمرو به اوج اقتدار رسید. این محدوده از شرق تا ماوراءالنهر و از غرب تا دریای مدیترانه امتداد یافت. واپسین شاه این سلسله از سلجوقیان عراق عجم و طغرل بن ارسلان نام دارد.

سلجوقیان زبان فارسی را زبان رسمی و درباری قرار دادند و وزیران این دوره به‌ویژه عمیدالملک کندری و خواجه نظام‌الملک توسی خدمات مهمی به این زبان و عمران و آبادانی شهرها و گسترش فنون و دانش‌ها نمودند.[۱]

پیشینهٔ سلجوقیان[ویرایش]

سلجوقیان در اصل ترکمانان غز و مردمانی ایل‌تبار بودند که در دوران صدارت حکومت سامانی در اطراف دریاچه خوارزم(آرالسیردریا و آمودریا می‌زیستند.

تاریخ ایران
تاریخ ایران
دوران باستان
نیا-ایلامی ۳۲۰۰–۲۷۰۰ پیش از میلاد
عیلام ۲۷۰۰–۵۳۹ پیش از میلاد
منائیان ۸۵۰–۶۱۶ پیش از میلاد
شاهنشاهی
ماد ۶۷۸–۵۵۰ پیش از میلاد
(سکاها ۶۵۲–۶۲۵ پیش از میلاد)
هخامنشیان ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد
سلوکیان ۳۱۲–۶۳ پیش از میلاد
اشکانیان ۲۴۷ پیش از میلاد–۲۲۴ پس از میلاد
ساسانیان ۲۲۴–۶۵۱
سده‌های میانه
خلافت راشدین ۶۵۱–۶۶۱
امویان ۶۶۱–۷۵۰
خلافت عباسیان ۷۵۰–۱۲۵۸
طاهریان ۸۲۱–۸۷۳
زیاریان
۹۲۸–۱۰۴۳
صفاریان
۸۶۷–۱۰۰۲
آل بویه
۹۳۴–۱۰۵۵
سامانیان
۸۷۵–۹۹۹
غزنویان ۹۶۳–۱۱۸۶
سلجوقیان ۱۰۳۷–۱۱۹۴
خوارزمشاهیان ۱۰۷۷–۱۲۳۱
ایلخانان ۱۲۵۶–۱۳۳۵
چوپانیان
۱۳۳۵–۱۳۵۷
مظفریان
۱۳۳۵–۱۳۹۳
جلایریان
۱۳۳۶–۱۴۳۲
سربداران
۱۳۳۷–۱۳۷۶
تیموریان ۱۳۷۰–۱۴۰۵
قراقویونلو
۱۴۰۶–۱۴۶۸
تیموریان
۱۴۰۵–۱۵۰۷
آق‌قویونلو
۱۴۶۸–۱۵۰۸
مرعشیان
۱۳۵۹–۱۵۸۲
معاصر اولیه
صفویان
۱۵۰۱–۱۷۲۱
هوتکیان
۱۷۰۹–۱۷۳۸
افشاریان ۱۷۳۸–۱۷۵۰
زندیان
۱۷۵۰–۱۷۹۴
افشاریان
۱۷۵۰–۱۷۹۶
قاجاریان ۱۷۹۶–۱۹۲۵
معاصر
دودمان پهلوی ۱۹۲۵–۱۹۷۹
دولت موقت ایران ۱۹۷۹–۱۹۸۰
جمهوری اسلامی ۱۹۸۰–امروز

سلجوقیان که به اسلام رو آورده بودند، پس از ریاست سلجوق بن دقاق، نام سلاجقه را به خود گرفتند و به سامانیان در مبارزه با دشمنانشان بسیار یاری کردند. پسر سلجوق به نام میکاییل که بعد از مرگ او ریاست این طایفه را در دست داشت، چندین حکم جهاد برای مبارزه با (به گفته مورخان) کافران را صادر کرد.

میکاییل سه پسر داشت به نام‌های یبغو، چغری و طغرل. این قبیله که یک بار در زمان سلجوق بن دُقاق به دره سیحون کوچیده بودند، بار دگر بعد از مرگ سلجوق به سرکردگی سه پسر زاده‌اش به نزدیکی پایتخت سامانیان کوچیدند. اما سامانیان از نزدیکی این طایفه به پایتخت احساس خطر کردند؛ بنابراین سلاجقه بار دگر از روی اجبار بار سفر بسته و به بغرا خان افراسیابی پناه بردند. این حاکم از سر احتیاط، طغرل پسر بزرگ را زندانی کرد؛ ولی طغرل به کمک برادر خود چغری از زندان رهایی پیدا کرد و با طایفه خود به اطراف بخارا کوچیدند.

پرچم سلجوقیان در عهد سلطان ملکشاه یکم.

در سال ۴۱۶ هجری ترکان سلجوقی به ریاست اسرافیل بن سلجوق برادر میکاییل دست به شورش زدند. لیکن سلطان محمود او را اسیر و در هند زندانی کرد. از طرف دیگر گروهی از یارانش دست به شورش زدند.

طغرل بیک[ویرایش]

ابتدای سلطنت سلجوقیان را باید با خطبه سلطنت برای رکن الدین ابوطالب طغرل بن میکاییل بن سلجوق در تاریخ شوال ۴۲۹ هجری در نیشابور دانست.

طغرل به کمک ابوالقاسم علی بن عبدالله جوینی معروف به سالار پوژکان، که همواره در دستگاه قدرت طغرل باقی‌ماند، به نیشاپور وارد و سلطنت را آغاز کرد.

طغرل برای خود اسم عربی رکن‌الدین ابوطالب محمد را انتخاب کرد و این نام و مقام مورد تأیید خلیفه عباسی قرار گرفت.

طغرل وزیری با کفایت که او را هم رده خواجه نظام‌الملک طوسی می‌دانند به نام عمیدالملک کندری داشت و سیاست و تدبیر او به طغرل یاری بسیار رساند.

طغرل بیک در سال ۴۳۳ به شهر ری وارد شد و این شهر را آباد کرده به پایتختی برگزید.

او سرانجام در رمضان ۴۵۵ هجری بعد از ۲۶ سال سلطنت در سن هفتاد سالگی در ری درگذشت و در مکانی که به برج طغرل (درابن بابویه)معروف است دفن شد.

آلپ ارسلان[ویرایش]

عضدالدوله محمد آلپ ارسلان بن جغری (۴۵۵–۴۶۵هجری) بعد از مرگ عمویش طغرل به سلطنت رسید و وزارت را به عمیدالملک کندری سپرد. اما بعد از مدتی آلپ ارسلان به تحریک رقیب عمیدالملک (خواجه نظام الملک طوسی) او را به قتل رساند و نفوذ او به خواجه نظام الملک طوسی منتقل شد.

بیش‌تر عمر آلب ارسلان در جنگ با عیسویان سپری شد. او به قصد گسترش اسلام به ارمنستان حمله کرد و بر آن سرزمین غالب شد. اما بعد از غلبه بر آن سرزمین در سال ۴۶۴ با حملهٔ ارمانیوس دیوجانوس -امپراتور روم- مواجه شد.

آلب ارسلان در نبرد ملازگرد، رومیان را به سختی شکست داد و امپراتور ارمانیوس دیوجانوس را دستگیر کرد. مورخان این جنگ را مقدمهٔ تسخیر بیت‌المقدس و آغاز جنگ‌های صلیبی می‌دانند.

آلب ارسلان سرانجام به دست فردی به نام یوسف الخوارزمی که در جنگ آلپ ارسلان با حاکم تاوغاچ دستگیر و زندانی شده بود به سختی مجروح شد و بعد از چهار روز جان سپرد. تاریخ‌نگاران چنین ذکر می‌کنند که آلپ ارسلان پیش از مرگ چنین گفته‌است: «دیروز در روی تپه‌ای بودم و زمین را می‌نگریستم که زیرپای ارتشم به لرزه درمی‌آمد. در این هنگام به خود گفتم حاکم این جهان منم، چه کسی است که می‌تواند با من مقابله کند. خداوند غرور مرا دیده و جان مرا به وسیلهٔ یک اسیر گرفت».[۲][۳]

ملکشاه (۴۶۵–۴۸۵هجری)[ویرایش]

ملکشاه پسر آلپ ارسلان، بعد از مرگ پدرش به کمک خواجه نظام‌الملک به سلطنت دست یافت. او به کمک فراست و دانایی خواجه نظام‌الملک توانست به تمام رقیبان سلطنتی خود از جمله شاهزادگان سلجوقی مدعی غلبه کند.

او موفق به توسعه سرزمین‌های تحت سلطه سلجوقیان شد. از متصرفات او می‌توان به بازپس‌گیری اورشلیم از فاطمیون مصر و انطاکیه از روم شرقی نام برد. عراق عرب، گرجستان، ارمنستان، آسیای صغیر و شام از دیگر محدوده‌های تحت تصرف او می‌باشند.

حکومت ملکشاه که در سال ۴۶۵ هجری آغاز شده بود، پس از برکناری خواجه نظام‌الملک و روی کار آمدن تاج‌الملک قمی، حرکتی رو به زوال در پیش گرفت.

عاقبت، خواجه نظام‌الملک در نهاوند بدست یکی از اسماعیلیان به نام ابوطاهر اوانی در سال ۴۸۵ هجری کشته شد. البته بنا به روایتی دیگر، خواجه نظام الملک به دست یکی از غلامان خود و به تحریک تاج الملوک که پیشکار ترکان خاتون همسر زیبای ملکشاه بود، با ضربت دشنه کشته شد.

ملکشاه نیز در همان سال و تنها سی و پنج روز پس از مرگ خواجه نظام الملک، در حالی‌که در بغداد مهمان خلیفه عباسی بود، دچار زردی گردید و زندگی را بدرود گفت.[۴]

انشعاب در حکمرانی سلجوقیان[ویرایش]

سلجوقیان از همان آغاز پیروزی بر غزنویان، ولایت‌های کشور را بین سران خود تقسیم کردند. دارالملک (پایتخت) هر کدام از سلاجقه بدین شرح بود: جغری بیگ شهر مرو، موسی یبغو بستدر سیستان و هرات، قاورد شهذ کرمان، طغرل شهر ری، ابراهیم ینال شهر همدان، قتلمش گرگان و دامغان، و امیر یاقوتی ابهر، زنگان (زنجان) و آذربایجان را ولایت و مرکز حکومتی خود قراردادند.[۵]

یه علت گسترش حکومت سلاجقه، ملکشاه، کشور را به ایالات و ولایات مختلف تقسیم کرده بود و هر ولایت را یکی از شاهزادگان، امراء یا اتابکان اداره می‌کرد.

اینان به علت دوری از اصفهان، پایتخت آن عهد و قدرتی که ملکشاه به آنها داده بود، بعد از مدتی شروع به تشکیل حکومتی جدا و مستقل کردند.

سلسله خوارزمشاهیان به دست انوشتکین غرجه که یکی از امراء بود تأسیس شد.

اتابکان نیز برای خود دم از استقلال زدند. در کرمان سلسله سلاجقه کرمان و در روم سلسله سلاجقه روم بوجود آمد. از طرف دیگر اتابکان آذربایجان و اتابکان لرستان هم ادعای استقلال کردند.

سلطان محمد[ویرایش]

سلطان محمد را می‌توان آخرین پادشاه سلجوقیان دانست که بر تمام تصرفات این سلسله حکومت کرد. پس از اینکه ملکشاه زندگی را بدرود گفت بین پسران و شاهزادگان سلجوقی جدال سنگینی درگرفت.

... ابتدا بین دو پسر او محمود و پسر بزرگ برکیارق جنگ بر سر تاج و تخت سر گرفت. این جدال عاقبت در اصفهان با پیروزی محمود به پایان رسید و برکیارق زندانی شد. اما بعد از مدتی محمود بر اثر بیماری آبله در گذشت و قدرت دوباره به برکیارق برگردانده شد.

گستره حکومت سلجوقیان در آسیا.

محمد پسر دیگر ملکشاه که در آن موقع سلطنت گنجه را بر عهده داشت سر به شورش علیه برادر خویش برداشت. بجز جنگ اول که در نزدیکی همدان رخ داد و با شکست محمد به پایان رسید، پنج جنگ دیگر نیز رخ داد که عاقبت با صلح بین دو برادر به پایان رسید. اما برکیارق در سال ۴۹۸ هجری یک سال بعد از صلح با برادرش محمد در گذشت و امور به محمد منتقل شد.

سلطان محمد امور مربوط به خراسان را به برادر خود سنجر واگذار کرد و خود امور دیگر تصرفات را به عهده گرفت. شام، آسیای صغیر و عراق عرب بخاطر از بین رفتن قدرت خلفای عباسی در فرمان او بود.

سلجوقیان شرق ایران[ویرایش]

بعد از آنکه سلطان محمد در گذشت سلطنت ایران تقریباً به دو قسمت تقسیم شد: سلجوقیان شرق به دست سلطان سنجر برادر سلطان محمد و سلجوقیان غرب به دست محمود. سلطان سنجر در دوران سلطنت خود کشمکش‌های فراوانی را پشت سر گذاشت، اما قسمتی از کشور یعنی خراسان به پایتختی مرو را کاملاً در اختیار خود داشت.

عاقبت سنجر در سن ۷۲ سالگی و بعد از تقریباً ۶۲ سال سلطنت در سال ۵۵۲ هجری زندگی را بدرود گفت. سنجر برای خود جانشینی نداشت و خواهر زاده‌اش رکن الدین محمود به جای او بر تخت نشست.

اما در سال ۵۷۷ هجری به دست یکی از سرداران سلجوقی کور شد و اواخر حیات خود را در زندان به سر برد.

بدین‌سان، حکومت سلجوقیان شرق ایران با مرگ سلطان سنجر از بین رفت.

  • بطور کلی علل زوال خاندان سلجوقیان عبارتند از:
  1. جنگ‌های داخلی و نبردهای درون‌طایفه
  2. ملوک الطوایفی و تجزیه قلمرو
  3. ناتوانی مردم به دلیل مالیات‌های بسیار
  4. تضعیف نیرو و روحیه ارتش

طغرل بن ارسلان سلجوقی[ویرایش]

طغرل فرزند سلطان ارسلان‌شاه ملقب به «رکن الدنیا»، پس از مرگ پدر جانشین او و بر تخت شاهی جلوس کرد. وی در آغاز پادشاهی با تدبیر و اندیشه و کفایتمندی وزیر خود بر مشکلات و سختیها فائق آمد و توانست برای مدت یک دهه آسوده‌خاطر امارت کند. او بر رقیبان خود مانند اتابک ایلدگز، عثمان قزل ارسلان، خلیفه ناصر الدین بالله (حاکم بغداد وقت) و چندی سلطان تکش خوارزمشاه پیروز شد و یکی از شاهان مشهور تاریخ سلجوقی است.

عاقبت، سلطان تکش خوارزمشاه پس از چندی، بار دیگر علیه طغرل برخاست و رهسپار عراق شد. طغرل نیز از همدان بیرون آمد و در روز بیست و چهارم جمادی الثانی ۵۹۰ ق، از ری به آهنگ مبارزه با تکش سپاه خود را در برابر سپاه خوارزمشاهیان به صف آورد. اما به سبب خیانت فرماندهان و پا به فرار گذاشتن سپاهیان سلجوقی، طغرل یک و تنها در میدان باقی ماند. دشمنان نیز او را محاصره کرده و به قتل آوردند.

با مرگ طغرل بن ارسلان «طغرل سوم» سلسله سلجوقیان در ایران فرو پاشید.[۶]

سلسله‌های دستاورد[ویرایش]

سلجوقیان روم سلجوقیان کرمان سلجوقیان شام
ایوبیان دانشمندیان اتابکان فارس
دودمان زنگیان بنی سلدق اتابکان آذربایجان
بوریان آل ارتق اتابکان لرستان

سلاطین سلجوقی[ویرایش]

پادشاه مدت فرمانروایی
رکن‌الدین طغرل‌بیک بن سلجوق ۱۰۳۷–۱۰۶۳
عضدالدوله آلپ ارسلان ۱۰۶۳–۱۰۷۲
جلال‌الدوله ملکشاه ۱۰۷۲–۱۰۹۲
ناصر الدنیا و الدین محمود بن ملکشاه ۱۲۰۰–۱۲۱۸
رکن الدین برکیارق ۱۰۹۴–۱۱۰۵
جلال‌الدین ملکشاه بن برکیارق ۱۱۰۵–۱۱۰۵
غیاث الدنیا و الدین محمد ۱۱۰۵–۱۱۱۸
محمود بن محمد بن ملکشاه ۱۱۱۸–۱۱۳۱
داود سلجوقی ۱۱۳۱–۱۱۳۱
مسعود بن محمد بن ملکشاه ۱۱۳۴–۱۱۵۲
معزالدین احمد سنجر ۱۰۹۷–۱۱۵۷

شجره‌نامه آل‌سلجوق[ویرایش]

     سلاجقه بزرگ      سلاجقه روم      سلاجقه خراسان

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دقاق تیمور یالیغ
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
سلجوق بیگ
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ارسلان اسرائیل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
میکائیل
 
 
 
موسی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     قتلمش
 
 
 
 
 
 
 
 
     چغری‌بیگ
 
 
 
     طغرل یکم
 
 
ابراهیم ینال
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     سلیمان یکم
 
     منصور
 
 
 
 
 
     آلپ ارسلان
 
 
سلیمان
 
قرا ارسلان قاورد
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     قلیچ ارسلان یکم
 
 
 
 
 
 
 
     ملکشاه یکم
 
 
تتش
 
تکش
 
ارسلان ارغوان
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     مسعود یکم
 
 
     ملکشاه دوم
 
     محمود یکم
 
     احمد سنجر
 
     محمد یکم سلجوقی
 
     برکیارق
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     قلیچ ارسلان دوم
 
 
 
 
 
 
 
     طغرل دوم
 
     محمود دوم
 
     سلیمان‌شاه
 
     مسعود
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     کیخسرو یکم
 
     سلیمان دوم
 
 
 
 
 
     محمد دوم
 
     داود
 
     ملکشاه سوم
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     کیکاوس یکم
 
     قلیچ ارسلان سوم
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     کیقباد یکم
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     کیخسرو دوم
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     کیقباد دوم
 
     کیکاوس دوم
 
 
     کیقباد سوم
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     قلیچ ارسلان چهارم
 
     مسعود دوم
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
     کیخسرو سوم
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

رویدادهای برجسته[ویرایش]

رویداد واقعه
۹۲۰-۹۶۰ سلجوقیان به دین اسلام ایمان آوردند
۱۰۴۰ نبرد دندانقان و شکست غزنویان از سلجوقیان
۱۰۴۳ طغرل مرو را به پایتختی خود برگزید و به عنوان سلطان شرق و غرب خوانده شد
۱۰۴۵ سلجوقیان برای نخستین بار به ارمنستان حمله کردند
۱۰۵۸ طغرل از سوی خلیفه عباسی در بغداد، به عنوان سلطان شرق و غرب خوانده شد
۱۰۷۱ نبرد ملازگرد و شکست دولت بیزانس از سلجوقیان
۱۰۹۲ مرگ سلطان ملکشاه و تسلط سلجوقیان از شرق تا ماوراءالنهر و از غرب تا دریای مدیترانه

اوضاع اداری[ویرایش]

نوشتار اصلی :اوضاع اداری سلجوقیان

نظام دیوانی مهمترین بخش حکومت سلجوقی بود. وزرا اکثراً از نخبگان عصر سامانی بودند که بعد از سقوط غزنویان در ایران به سلجوقیان پیوستند تا ارزشهای فرهنگی خود را حفظ کنند. به همین دلیل مقام وزیر وظایف بسیاری را بر عهده داشت همچون وظایف مالی، وظایف نظامی، وظایف قضایی و مذهبی و وظیفه تصدی و تشریفات. اما مهمترین و اصلی‌ترین وظیفه وزرا حفظ روابط حسنه بین خلیفه و سلطان بود (خلیفه قدرت عرفی و مذهبی و سلطان قدرت سیاسی را داشت)

امرا و فرماندهان سلجوقی مرکب از فرماندهان نظامی و حکام ولایات بودند که آنها را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد: آنهایی که در درگاه سلطان بودند، آنهایی که زمیندار بودند و آنهایی که آواره بودند.

یکی از مقام‌هایی که با قدرت گیری سلجوقیان دچار تحول شدید شد، منصب قاضی بود. رئیس قاضیان قاضی القضات نام داشت که در پایتخت توسط سلاطین سلجوقی انتخاب می‌شد.

اوضاع اجتماعی[ویرایش]

یکی از خصیصه‌های مهم وضع اجتماعی عصر سلجوقی هجوم دسته‌های ترکمن به شهرها و روستاهای ایران بود. اطلاعات چندانی از اوضاع شهرها در دست نیست و تنها این معلوم است که نیاز مردم شهرها از طریق فراورده‌های دامی تأمین می‌شد.

کشاورزی اصلی‌ترین منبع درآمد دولت بود که وزیر مسئولیت افزایش آن را داشت.

اصلی‌ترین مالیات‌ها در عهد سلجوقی عبارت بود از: مالیات ارضی، مالیات مراتع و مالیات احشام.

فرهنگ[ویرایش]

بنیادگذاری مدارس نظامیه، در بغداد، بلخ، نیشابور، اصفهان و ایجاد کتابخانه‌ها و خانقاه‌ها و مدارس گوناگون از کوشش‌های فرهنگی این دوره‌است.

نویسندگان و مشاهیری مانند: امام فخر رازی، امام محمد غزالی، ابوالفرج بنجوزی، شیخ شهاب الدّین سهروردی، امام الحرمین جوینی و امثال آنان نیز در این روزگار می‌زیستند.[۷]

زبان فارسی در این دوره رواج کامل یافت و بیشتر پادشاهان سلجوقی در گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی و سخن فارسی و تشویق و ترغیب شعرا و نویسندگان فارسی زبان کوشش فراوان کردند.

پادشاهان سلجوقی برخی خود شعر می‌سرودند، چنان‌که ملکشاه سلجوقی هم اشعار فارسی حفظ داشت و هم خود به فارسی شعر می‌گفت و همچنین طغرل سوم آخرین پادشاه این سلسله شاعر فارسی گوی بوده‌است.[۸]

گروهی از شاعران این دوره هم‌چون امیرالشعرا معزی، انوری و خاقانی و نظامی در شمار استادان و پیشکسوتان بزرگ شعر و ادب فارسی قرار گرفتند و سخن‌سرایان و نویسندگان دیگری که در این دوره از پشتیبانی شاهان و وزیران سلجوقی برخوردار بودند عبارتند از: ابوالفضل بیهقی، خواجه عبدالله انصاری، اسدی طوسی، حکیم ناصر خسرو، عمر خیام، سنایی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و دیگران… شعر فارسی در این روزگار پیشرفت‌هایی کرد و سبک ویژه‌ای به نام سبک عراقی در آن پدید آمد.[۸]

هم‌چنین در دوران سلجوقی آثاری چون کتاب «الابنیه عن حقایق الادویه» در داروشناسی و مفردات دارو «زادالمسافرین» ناصرخسرو در حکمت نظری و «کیمیای سعادت غزالی در حکمت عملی به فارسی نوشته شدند؛ ولی کسانی چون زَمَخشَری و شهرستانی، نیز در این دوره کتب فراوانی به زبان عربی که در واقع زبان دینی به شمار می‌رفت تألیف کردند.[۸]

هنر در دوران سلجوقیان[ویرایش]

نوآوری‌های معماران ایرانی در این دوره از هند تا آسیای صغیر، نتایج و پی‌آمدهای وسیعی دربرداشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعی از هنرها، شامل نساجی و سفالگری، عاجکاری، فلزکاری با ویژگی‌های منطقه‌ای آثار ماندگاری را خلق کردند.

نگارخانه[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • رضایی، عبدالعظیم. تاریخ ده هزار ساله ایران. جلد سوم.
  • جی.آ. بویل، تهران، تاریخ ایران کمبریج، انتشارات امیر کبیر، جلد پنجم.
  • تداوم و تحول در تاریخ میانه ایران، آن لمبتن، ترجمه یعقوب آژند، نشر نی
  • دیوان سالاری در عهد سلجوقی، کارلا کلوزنر ، انتشارات امیر کبیر

پانویس[ویرایش]

  1. دبیری‌نژاد، بدیع‌الله، سلاجقه و گسترش ادب ترکی. در: «چشم‌انداز ارتباطات فرهنگی»، تیر و مرداد ۱۳۸۴ خورشیدی، شمارهٔ ۱۷، صص ۵۷–۶۰.
  2. Daha dün bir tepenin üstünden birliklerimi teftiş ediyordum, onların adımlarının altında yerin sarsıldığını hissettim ve kendi kendime, `Şu cihanın hakimiyim! Benimle kim boy ölçüşebilir ?` dedim. Allah bu kibirime bu böbürlenmeme karşı, insanların en sefilini , yenilmiş, esir düşmüş bir adamı, bir idam mahkumunu saldı üzerime ; o benden daha güçlü çıktı, vurdu devirdi beni tahtımdan, aldı canımı.
  3. Sultan Alparslan’ın Ölümü | TARİHTEN NOTLAR
  4. خداوند الموت، نوشته پل آمیر، ترجمه ذبیح‌الله منصوری
  5. باستانی راد، «نظام پایتختی ایران در عصر سلجوقیان: با تأکید بر دارالملک‌های کرمان»، �����مطالعات تاریخ فرهنگی؛ پژوهش‌نامهٔ انجمن ایرانی تاریخ���.
  6. «طغرل بن ارسلان (طغرل سوم سلجوقی)». 
  7. دبیری‌نژاد، بدیع‌الله، سلاجقه و گسترش ادب ترکی. در: «چشم‌انداز ارتباطات فرهنگی»، تیر و مرداد ۱۳۸۴ - شماره ۱۷. صص۵۷–۶۰.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ دبیری‌نژاد، بدیع‌الله. صص۵۷–۶۰.

پیوند به بیرون[ویرایش]