گستهم و طوس پسران نوذر پادشاه ایران که پس از قتل نوذر بدست افراسیاب پورپشنگ بزرگان ایران هیچ یک از ایشان را برای جانشینی تاج و تخت ایران شایسته ندانستند.
گستهم پسر گژدهم، از او زمانی که سهراب به ایران لشکر کشیده یاد شده و فردوسی او را جوانی خردسال به تصویر میکشد. گستهم با همهٔ کودکیاش، رزم آور نیز هست. او فرزند گژدهم دژبان دژ سپید است که سهراب در حمله به ایران بر سر راهش قرار داشت و باید از آن دژ گذر میکرد. به نظر میرسد گستهم برادر گردآفرید نیز باشد.
گستهم دایی خسرو پرویز که در برخی منابع تاریخی به نام ویستهم شناخته میشود.
فردوسی در جای دیگر از گستهم به عنوان پهلوانی بزرگ یاد میکند که فرزند گژدهم مرزبان ایرانی است و در جنگهای کین سیاوش از مطرحترین پهلوانان ایران است. احتمالا اولین بار گستهم پسر نوذر پیش از دیگر در شاهنامه مطرح است زمانیکه نوذر مطمئن هست که در جنگ پیشرو با افراسیاب پورپشنگ شکست خواهد خورد و نتیجتا خود و تمام ایرانیان هلاک خواهند گشت. به همین خاطر برای اینکه از نژاد کیان بر عرصهٔ خاک باقی بماند دو فرزند خویش یعنی طوس و گستهم را شبانه از محاصره لشکر توران رهانیده[۱] به سوی پارس روانه کرد. وداع نوذر در شب آخر با فرزندان خویش چنین است:
↑تورانیان با سپاهی عظیم پشت حصار دهستان پایتخت ایران اردو زده بودند. نوذر و ایرانیان در محاصره شدید قرار داشتند از قارنکاوگان شاه ری متحد نوذر برای دفع محاصره نیز کاری بر نیامد