دیو

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

دیو موجود خیالی و افسانه‌ای است که هیکل او شبیه انسان اما بسیار تنومند و زشت و مهیب و دارای شاخ و دم پنداشته می‌شود. واژه دیو ریشه در واژه کهن دائوا دارد اما معنی آن در فارسی امروز متضاد معنی قدیمی آن است.

Schongauer Anthony.jpg
Jheronimus Bosch 050 detail 01.jpg

دیوان در شاهنامه[ویرایش]

جدال رستم و دیوسفید

هنگامی که آریاییان در منطقه ایران ویج از یکدیگر جدا شدند گروهی از آنها به سمت سیستان رفتند. در این منطقه با ایرانیان سیاه‌پوست مواجه گشته و با آنها جنگیدند. بعدها این جنگها به صورت افسانه در کتاب شاهنامه به جنگ ایرانیان و دیوان مشهور شده‌است.[۱]

همچنین این بیت از کتاب شاهنامه در داستان اکوان دیو اشاره به خلق و خوی و رفتارهای دیو گونه دارد و نشان آن که شاهنامه تنها کتابی سراسر افسانه نیست بلکه کتابیست که به اخلاقیات و مردم داری بارها بها داده.

تو مر دیو را مردم بد شناس * کسی کو ندارد ز یزدان سپاس * هرانکو گذشت از ره مردمی * ز دیوان شمر مشمر از آدمی

پیدایش دیوان در فرهنگ مزدیسنا[ویرایش]

در اسطورهٔ آفرینش آمده است که پس از آنکه اهورامزدا دست به آفرینش جهان مینوی و مادی زد و امشاسپندان و ایزدان و فروهرها پدید آمدند، اهریمن هم بیکار ننشست و دست به آفرینش جهان بدی زد و در برابر امشاسپندان، کماریکان و در برابر ایزدان، دیوان را پدیدآورد. به این ترتیب در برابر هر ایزدی دیوی به کار گمارده شد. تعداد و شمار دیوان را مانند ایزدان بسیار می‌نویسند. آنچه از نوشته‌های اوستائی و پهلوی بر می‌آید تعدادی از آنان معروف و وظیفهٔ آنان نیز معلوم است و برخی از آنان مانند ایزدان گمنام هستند.[۲]

نام و وظائف دیوان[ویرایش]

بنابر نوشته‌های اوستائی و پهلوی نام و وظائف تعدادی از دیوان چنین است:

نام دیو نام مشابه توضیح اوستایی پارسی میانه
اپوش دیو خشکسالی و با اسپخروش دیو با ایزدان باران‌ساز (از جمله تیشتر) جنگ می‌کند. apaoša apōš
استوئیدات دیو مرگ جان را بستاند.
اسروشتی دیو ناشنوائی و نافرمانبرداری است.
اشکهانی اشگهانیه یا اژگهن دیو تنبلی است.
اَکه‌تَش دیو انکار است. -akataš akataš
اَکومَن اَکه‌مَنه دیو اندیشه بد و برگزیده دیوان است. -akōman -aka.manah
بوتی دیو بت‌پرستی است.
بوشاسب بوشایست دیو خواب سنگین است و مانع از بیداری هنگام سپیده دم می‌شود. -būšyastâ būšâsp
پئری‌مئتی دیو بدمنشی و تکبر است.
پس دیو مردمان را از انجام کار بازمی‌دارد.
پوش دیو دیوی است که انبار می‌کند نه خود به کار می‌برد و نه به دیگران می‌دهد.
پینیه دیو خست است.
ترومئتی دیو نخوت و غرور است.
تب دیو فهم مردمان را پراکنده می‌کند.
جهی دیو ماده شهوت‌انگیز، پناه دهندهٔ گناهکاران است.
چشمک دیو زمین‌لرزه و آورندهٔ گردباد است.
خشم برهم زنندهٔ آسایش آفریدگان اهورامزداست.
دروگ‌دیو دروج، دروغ دیو دروغ و تباه‌کنندهٔ جهان راستی است. druj-
دریوی دیو گدائی و دریوزگی است.
دیر دیو پس‌انداختن کار مردمان است.
رشک دیو کین‌توزی و بدخواهی است.
زرمان دیو پیری است.
ساوول دیو گسترش پادشاهی بد و ستم و بیداد و آشوب در زمین و سردار دیوان است. sâwul -saurva
سپزگ دیو سخن‌چینی است.
سهم دیو ترس و نهیب است.
سیچ سیژ دیو نابودی است.
گوزهر گوچهر مخالف ماه است.
مرشئون دیو فراموشی است.
میتوخت دیو بدگمانی است.
ننک دیو ننگ است.
نسو دروج نسو دیوی است که بر تنِ مرده می‌تازد و آن را ناپاک می‌کند.
وای‌بد دیو مرگ است.
ورون دیو شهوت است.[۳][۴]

غنا[ویرایش]

در شمال کشور غنا اعتقاد بر این است که این گونه کودکان دارای ارواح شرور هستند و باید آنها را کشت. براساس این اعتقادات، کودکان دارای ارواح شرور، دارای طالع و آینده بدی هستند به همین دلیل آنها را با استفاده از نوشیدنی‌های مسموم، می‌کشند.

یکی از سران قبایل محلی به نام «نابی هنری» هم در این باره گفته است: براساس مقررات جدید، هر فردی که تلاش کند کودکی را مورد آزار قرار بدهد تحویل پلیس داده خواهد شد.

«ریموند اینی» یکی از فعالان تلاش برای منع قتل کودکان معلول مادرزادی هم از این ممنوعیت که در هفت شهر کشور غنا اعمال می‌شود اظهار خرسندی کرد. اینی افزود: در مناطق سنتی که چنین اعتقاداتی در آنجا حکمفرماست، زنان بدون حضور و نظارت ماما یا قابله‌ها یا بررسی‌های پزشکی قبل از زایمان، کودکانی را به دنیا می‌آورند. به همین دلیل زنان، فرزندان خود را با عوارض زیادی به دنیا می‌آوردند.[۵][۶]

هندو[ویرایش]

آشور[ویرایش]

ASURA detail Kohfukuji.JPG

بهایی[ویرایش]

فیلم و سریال[ویرایش]

تا کنون ده‌ها فیلم ساخته شده است که در آنها اشباحی به آزار و اذیت مردم پرداخته‌اند. در تعداد اندکی نیز اشباح موجودات بی آزاری جلوه داده شده‌اند؛

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. محمد جواد، مشکور. ایران در عهد باستان (در تاریخ اقوام و پادشاهان پیشین) پیش از اسلام. سازمان انتشارات اشرافی، ۱۳۶۷. ص ۶۵. 
  2. اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی، رحیم عفیفی، ص ۵۲۳
  3. اوشیدری، اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی، ۵۲۳ و ۵۲۴.
  4. رضی، دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت، ۳۶۸.
  5. عصر ایران
  6. سایت بی‌بی‌سی عربی