حسینقلی خان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
حسینقلی خان ایلخانی
Ilkhani.jpg
زادروز ۱۲۰۰
درگذشت ۲۴ خرداد ۱۲۶۱
اصفهان
پیشه ایلخانی بختیاری
نقش‌های برجسته ایلخانی
لقب ایلخانی
ناظم بختیاری

حسین‌قلی‌خان ایلخانی (۱۲۰۰–۱۲۶۱ خورشیدی) از سران ایل بختیاری بود که به‌عنوان مقتدرترین ایلخان بختیاری شناخته می‌شود.[۱] وی پدر علیقلی خان سردار اسعد و نجف‌قلی‌خان صمصام‌السلطنه (رئیس‌الوزرای ایران در دورهٔ قاجار) است.[۲]

دوران کودکی و جوانی[ویرایش]

حسینقلی خان ایلخانی، فرزند جعفرقلی خان دورکی و بی‌بی شاه‌پسند (دختر علی صالح آل‌جمالی[۳]) در سال ۱۲۰۰ ه‍.ش در منطقه بختیاری زاده شد.[۴] پدرش جعفرقلی خان، یکی از دو خان قدرتمند زمان خود بود، که در سال ۱۲۱۶ هنگامی که حسینقلی خان، شانزده ساله بود، در جنگ منار، توسط افراد جعفرقلی‌خان بهداروند، به قتل رسید.[۵]

لذا او و برادرانش امامقلی خان حاجی ایلخانی و رضاقلی خان ایل بیگی، تحت سرپرستی عمویشان کلبعلی خان دورکی بزرگ شدند. اما مدت زمان زیادی نگذشت، که میان آنها و عمویشان، بر سر تقسیم قدرت، اختلاف ایجاد شد و عمویشان کشته و دشتی با نام کلبعلی کشته نام گذاری شد.

جنگ با کلبعلی خان دورکی[ویرایش]

در پی اختلافات بوجود آمده، میان آنها انشعاب پیش‌آمد و حسینقلی خان بهمراه یاران و خانواده از عمویش جدا شد…

در طول سال‌های بعد چندین جنگ خونین میان حسینقلی خان به همراه برادرانش، با کلبعلی خان که از حمایت دامادش علیداد خدرسرخ که یکی از پهلوانان نامی زمان خود بحساب می‌آمد، برخوردار بود، بوجود آمد.[۶]

در جنگ‌های نخست، پیروزی از آن کلبعلی خان بود که در آن‌زمان، با جعفرقلی خان بهداروند (پسر اسدخان بختیاروند) که از خان‌های قدرتمند آن دوران بود، متحد گشت؛ ولی در نهایت، این حسینقلی خان جوان بود، که بر رقیبان چیره گشت.

نایب الحکومه[ویرایش]

حسینقلی خان، با سیاست و دوراندیشی، خود را به معتمدالدوله ارمنی، حاکم اصفهان نزدیک نمود و توانست در سال ۱۲۲۵ در سن ۲۴ سالگی، حکومت منطقه بختیاری را به اسم یکی از عموهای پیرش به نام مهدی قلی خان دورکی بگیرد؛ ولی خود، عملاً اداره امور بختیاری را بر عهده گرفت و نایب الحکومه بختیاری گشت.[۷]

دستگیری محمدتقی‌خان بختیاری[ویرایش]

حسینقلی‌خان، در جایگاه نایب الحکومه بختیاری، از حکومت مرکزی برای سرکوبی رقیبان خود، بهره جست و پله‌های ترقی و موفقیت را طی نمود. مدتی بعد، به دولت وقت در دستگیری محمد تقی خان بختیاری کمک نمود. پس از کنار زدن خان قدرتمند طایفه کیان ارثی، توانست طوایف چهارلنگ را، تحت انقیاد خود درآورد.[۸]

سپس بر آن شد که طایفه بابادی را با خود همراه سازد. با برچسب دزدی و یاغیگری، حکم بازداشت خان بابادی را از حکومت مرکزی گرفت. سپس با دستگیری موسی خان بابادی و تحویل او به دولت قاجار، که به گردن زدن وی انجامید، بر طایفه بابادی استیلا پیدا نمود.[۹]

ناظم بختیاری[ویرایش]

سرکوبی شورشیان و مخالفان دولت مرکزی، ایجاد امنیت و ثبات در منطقه بختیاری، شرکت در جنگ ایران و انگلیس؛ به حمایت از دولت قاجار در سال ۱۲۳۵ و اقدامات و خدمات دیگر وی، باعث ترقی جایگاه و افزایش محبوبیتش نزد دولت قاجار گردید؛ لذا در مهر ماه ۱۲۳۹ از طرف دولت؛ لقب ناظم بختیاری گرفت.[۱۰]

ایلخانی بختیاری[ویرایش]

حسین‌قلی خان، در طول سال‌های بعد، عملأ ایلخانی بختیاری بود، ولی تحت عنوان ناظم بختیاری فعالیت می‌نمود… سپس در دی ماه ۱۲۴۶ فرمان ایلخانی بختیاری، از جانب ناصر الدین شاه قاجار، برای وی صادر گردید.[۱۱]

حسینقلی خان، از آن پس به مدت ۱۵ سال، در اوج نفوذ و اقتدار بود، تا اینکه در سال ۱۲۶۱، از طرف ظل السلطان (یکی از پسران ناصرالدین شاه)، حاکم اصفهان و ایالات جنوبی ایران، به اصفهان احضار گردید.[۱۲]

قتل و دلایل آن[ویرایش]

دلیل مدت طولانی حکومت و نفوذ و ثروت حسینقلی خان در مناطق غربی و جنوبی کشور، ناصرالدین شاه را نگران کرد، بنابراین حاجی میرزا عبدالغفارخان ملقب به نجم‌الدوله را به‌ظاهر برای برآورد هزینه ساخت آب بند اهواز، اما در واقع برای گردآوری اطلاع دربارهٔ میزان و قدرت نیروهای حسینقلی خان به منطقة بختیاری فرستاد. نجم‌الدوله در گزارش خود به شاه دربارهٔ میزان قدرت ایلخانی در جنوب اشاره کرد.[۱۳]

گزارش نجم‌الدوله، گزارش‌های قبلی را که فرهاد میرزا معتمدالدوله؛ حاکم فارس، برای شاه تهیه کرده بود، تأیید می‌کرد؛ بنابراین ناصرالدین شاه به کشتن ایلخانی برانگیخته شد و به پسرش ظل‌السلطان حاکم اصفهان دستور داد، که او را به قتل رساند.

سرانجام در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۲۶۱ ظل السلطان، ایلخانی را به اصفهان فراخواند و حسینقلی خان، در مراسم بازدید از سربازان شرکت کرد و در پایان مراسم؛ اظهار داشت:

یکصد سوار بختیاری، برابر یک هزار از چنین نیرویی هستند… !

این گفته، به ظل‌السلطان انگیزه بیشتری برای اجرای نقشه اش داد. او پس از پایان مراسم، ایلخانی و دو پسرش اسفندیار خان و علیقلی خان را برای گفتگو به دارالحکومه برد. پس از جداکردن او از پسرانش و زندانی کردن آنان، دستور قتل ایلخانی را داد، که توسط یک قهوه آمیخته به زهر کشنده، وی را مسوم کرده، سپس او را زندانی نمود که حسینقلی خان پس از ۲ روز درگذشت.[۱۴]

فرزندان[ویرایش]

حسینقلی خان در طول زندگیش ۱۰ همسر اختیار کرد واز همسرانش صاحب ۱۸ فرزند شد که ۱۲ دختر و ۶ پسر که نامهای پسران وی بترتیب عبارتند از:

  1. اسفندیار خان
  2. نجفقلی خان صمصام‌السلطنه
  3. علیقلی خان سردار اسعد
  4. خسرو خان سردار ظفر
  5. یوسف خان امیر مجاهد
  6. امیرقلی خان

یکی از دختران حسینقلی خان، بنام بی بی مریم بود، که بخاطر شهامتش در بختیاری بسیار محبوب می‌باشد. به حدی که به سردار مریم بختیاری ملقب گشت.

حسینقلی خان علاوه بر بیرحمی و شجاعت، که لازمه زندگی و شرایط ایلخانی بود، طبعی حساس و لطیف داشت و به سبب شعرهایش به گویش بختیاری معروف بود.

رئیس قبلی
کلبعلی خان دورکی
رئیس خاندان بختیار

حسینقلی خان ایلخانی

جانشین:
امامقلی خان حاجی ایلخانی

منابع[ویرایش]

  1. «نسبت برخی از خوانین بختیاری». دانشنامه ایرانیکا. 
  2. Ervand Abrahamian. «Iran Between Two Revolutions page.30». Princeton University Press، 1982. بازبینی‌شده در 2014. 
  3. سردار ظفر بختیاری، خسرو خان. یادداشت‌ها و خاطرات، تهران، انتشارات یساولی:۱۳۲۶ چاپ اول، ۲۶۳۱، ص ۳۵
  4. گارثویت، جن راف. بختیاری در آئینه تاریخ، ترجمه مهراب امیری، تهران، انتشارات آنزان:۱۳۷۵، ص ۸۶
  5. گارثویت، جن راف. تاریخ سیاسی اجتماعی بختیاری، ترجمه مهراب امیری، انتشارات سهند، چاپ اول، تهران:۱۳۷۳، ص ۱۴۱.
  6. Arash Khazen. «Tribes and Empire on the Margins of Nineteenth-Century Iran p.187». University of Washington، ۲۰۰۹. بازبینی‌شده در ۲۰۱۴. 
  7. مکبن روز، الیزابت. با من به سرزمین بختیاری بیایید، ترجمه مهراب امیری، تهران، انتشارات سهند، چاپ اول:۱۳۷۳، ص ۱۶۶
  8. Arash Khazen. «Tribes and Empire on the Margins of Nineteenth-Century Iran p.62». University of Washington، ۲۰۰۹. بازبینی‌شده در ۲۰۱۴. 
  9. سردار ظفر بختیاری، خسرو خان. یادداشت‌ها و خاطرات، تهران، انتشارات یساولی:۱۳۶۲ چاپ اول، ص ۶۳
  10. میرزائی دره شوری، غلامرضا. بختیاریها و قاجاریه، انتشارات ایل، شهرکرد، ص ۱۴۹.
  11. ظل السلطان، مسعود میرزا. تاریخ سرگذشت مسعودی، جلد دوم، انتشارت بابک، چاپ اول، تهران ۱۳۶۲، ص ۵۲۵.
  12. Arash Khazen. «Tribes and Empire on the Margins of Nineteenth-Century Iran p.50». University of Washington، ۲۰۰۹. بازبینی‌شده در ۲۰۱۴. 
  13. Arash Khazen. «Tribes and Empire on the Margins of Nineteenth-Century Iran p.67». University of Washington، ۲۰۰۹. بازبینی‌شده در ۲۰۱۴. 
  14. Arash Khazen. «Tribes and Empire on the Margins of Nineteenth-Century Iran p.72». University of Washington، ۲۰۰۹. بازبینی‌شده در ۲۰۱۴. 
  • سعیدی سیرجانی، علی اکبر. مجموعه گزارشهای خفیه نویسان انگلیس در ولایت جنوبی ایران، انتشارات نوین، چاپ دوم، تهران:۱۳۶۲.
  • سردار ظفر بختیاری، خسرو خان. یادداشت‌ها و خاطرات، تهران، انتشارات یساولی:۱۳۶۲
  • گارثویت، جن راف. بختیاری در آئینه تاریخ، ترجمه مهراب امیری، ۲تهران، انتشارات آنزان:۱۳۷۵.
  • مکبن روز، الیزابت. با من به سرزمین بختیاری بیایید، ترجمه مهراب امیری، تهران، انتشارات سهند، چاپ اول:۱۳۷۳.
  • گارثویت، جن راف. تاریخ سیاسی اجتماعی بختیاری، ترجمه مهراب امیری، انتشارات سهند، چاپ اول، تهران:۱۳۷۳.
  • ویلسون، سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان، ترجمه و حواشی از مهراب امیری، انتشارات فرهنگسرا، چاپ اول، تهران:۱۳۷۱.
  • وحیدنیا، سیف‌الله، خاطرات و اسناد، جلد دوم، انتشارات وحید، چاپ اول، تهران:۱۳۶۷.
  • ظل السلطان، مسعود میرزا. تاریخ سرگذشت مسعودی، جلد دوم، انتشارت بابک، چاپ اول، تهران:۱۳۶۲.
  • عکاشه، اسکندرخان. تاریخ ایل بختیاری، انتشارات فرهنگسرا، چاپ اول، تهران:۱۳۶۵.

جستارهای وابسته[ویرایش]