برخی منابع جمعیت مردم بلوچ را بیش از ۱۵ میلیون تن برآورد کردهاند؛ که به طور تخمینی ۹ میلیون تن در پاکستان،[۳][۱۲]، ۴ میلیون تن در ایران،[۱۱] ۵۰۰٬۰۰۰ نفر در افغانستان،[۳] ۱ میلیون تن در عمان، ۵۰۰۰۰۰نفر در امارات، و سایر آنان در هند، سوئد،تاجیکستان، ترکمنستان، زنگبار (تانزانیا) و دیگر کشورها زندگی میکنند. بیشتر بلوچ های اروپا در شهر گوتنبرگ کشور سوئد زندگی میکند در شهر گوتنبرگ دومیلیون مهاجر ایرانی وجود دارد که بیش از نیمی از انها بلوچ ها می باشند[۱۳] همچنین برخی دیگر از منابع جمعیت بلوچها را۴۰ میلیون تن تخمین زدهاند.[۱۴]
نخستین ظهور بلوچان در آثار تاریخی در کتاب حدودالعالم و نیز در مقدسی با نام بلوص است.∗ در شاهنامه ذکر مسکن این قوم در حدود شمال خراسان امروزی آمدهاست. در کتابهای جغرافیائی از این قوم (همراه با طایفه کوچ - یا قفص) در حدود کرمان یاد میشود. پس از آن بر اثر عوامل تاریخی این قوم به کنارههای دریای عمان رسیده و در همانجا اقامت کردند. در مورد قوم بلوچ بعضی از محققین معتقدند که آنها یکی از شاخ نسل آریا هستند که متعلق به ایران میباشند سرهنگ دیمز در نوشته خود The Baloch Race بلوچها را ایرانی النسل میداند. در کتاب (ایتهنوگرافی آف افغانستان) دکتر بیلو لفظ بلوچ را از دو لفظ سانسکریتی «بل» و «اوچا» میداند که معنی آن (زورآور یا طاقتور) میباشد که به گذشت وقت تبدیل به بلوچ شده و بلوچها را به راجپوتها منسلک میکند. آقای سرایچ رالنسن(rawlinson)در کتاب خود بنام «پادشاهی قدیم» در مورد بلوچ این نظر را دارد. «لفظ بلوچ از بالوس یا بلوص ایجاد شده که لقب پادشاه بابل بوده»
حکومت خاش و سرحد بلوچستان تا هشتاد سال پیش یعنی دوره محمد حسن خان کرد به دست خوانین ملوک الطوایفی کرد میربلوچ زهی و سهراب زهی اداره می شد و پس از حمله ژنرال ریجنالد ادوارد هری دایر به بلوچستان و تضعیف این سلسله عملا این زمامداری پایان یافت
قبل از حکومت سید خان شیرانی در بمپور حکومت بمپور به دست «ملکها» بوده است که وی داماد آخرین حاکم ملک بوده و پس از فوت وی متصرفاتش را بهمراه تنها باجناقش مهراب خان بارکزیی تقسیم مینمایند و بمپور سهم شیرانیها و پهره و ایرانشهر سهم بارکزاییها میشود
حکومت بخش جنوب غربی بلوچستان ایران در دست خانهای سرباز بود که شامل قبیلههای (بلیدهای - بارکزایی)و میباشند.
حکومت بخش دریای مکران که معروف به گیاوان زمین میباشد در دستان قوم میر وطاهرزیی بوده است. از سرداران بنامی که تا زمان دوره پهلوی حاکم این خطه از ایران بودهاند میتوان به طاهرمحمد، پیردادطاهر، علی پیرداد، علی جلال، حسن یارمحمد سردار بزرگ شجاع و با غیرت گیاوان زمین که شجاعت آن زبان زد عام میباشد، دوست محمد کرمداد طاهرزیی میباشد.
چند ویژگی شاخص که قوم بلوچ را متمایز میسازند عبارتند از:
۱ـ میارچاری (پناهنده پذیری)۲ـ قول و قرار ۳ـ مهمان نوازی ۴ـ حشر و مدد ۵ـ بجار ۶ـ چَنَدء ۷ـ بْیـِر یا انتقام ۸ـ جن طلاق (نوعی قسم است که فرد برای اثبات ادعایی آن را یاد میکند) ۹ـ دیوّان ۱۰ ـ پتّر ۱۱ـ پوشاک
سوزندوزی از جمله آثار فرهنگی و محصولات هنری زنان بلوچ است.[۱۵]
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد.
پژوهشگران[نیازمند منبع] بر این باورند که دراویدیها در روزگاری بسیار کهن در جنوب آسیا زندگی میکردهاند. بعدها یعنی حدود ۴۰۰۰سال پیش از میلاد، در اثر زیادشدن جمعیت و یا برخی علتهای دیگر، از این سرزمینها به مهاجرت پرداخته و هر دسته از آنان بهجانبی رهسپار شده و در آن اقامت گزیدند. گروهی از این قبیلهها از راه خوارزم بهسوی بلخ و پیرامون آن سرازیر شده و در حدود شرقی و شمالشرقی ایران کنونی ساکن گردید. بعدها همین گروه بهسوی غرب پیش آمد و به شعب و قبایل گوناگون بخش شدند. شاهان هخامنشی، بخش اعظم این سرزمینها و اقوامی را که در آن زندگی میکردهاند به زیر فرمان خود درآوردند. در برخی از کتیبههای داریوش از جمله کتیبهٔ بیستون که در آغاز سال ۵۲۰ پیش از زایش به فرمان وی در صخرهای از کوه بیستون کنده شده از ایالتهای ۲۳گانهٔ هخامنشی از جمله ماکا (بلوچستان) نام برده شده است بیتردید قوم سختکوش بلوچ نیز از همین اقوام دراویدی جدا شده و پس از گذشتن از بخشهای شمالی به ناحیهٔ جنوب آمده است.[نیازمند منبع] تأثیرگذاری فرهنگ بلوچستان بر دیگر ملل دنیا: به دلیل همجوار بودن بلوچستان با کشورهای پاکستان و هند و افغانستان و اینکه بخش اعظم پاکستان و. افغانستان در روزگار قدیم متعلق به بلوچستان بوده است فرهنگ و آداب و رسوم بلوچستان تأثیر زیادی بر این سه کشور و کشورهای دیگر گذاشته است.[نیازمند منبع] از همان زمان که اشرف افغان قصد گریختن به افغانستان داشت و بدست یکی از سرداران بلوچ در کوههای تفتان کشته شد سپس نادر شاه حکومت را بدست گرفت و برای حمله به هند از بلوچها کمک طلبید و سپاه عظیمی از بلوچها و سواران بلوچ تشکیل داد که منجر به فتح هند گشت و همین موجب تأثیر فرهنگ بلوچستان بر هند بود. در گویشهای هندی و افغانی از واگان بلوچی و ترکیبهای وصفی بلوچی استفاده میشود و فرهنگ هند و پاکستان نزدیک به فرهنگ بلوچستان است.[نیازمند منبع] گدروزیا مکانی که بیش از پنج هزار سال قدمت دارد. گدروزی (به یونانی: گدروزیا)، نامی که یونانیان به بلوچستان میدادهاند.[نیازمند منبع] هرودت تاریخدان یونانی گدروزی را یکی از ساتراپیهای هخامنشیان برشمرده است. بلوچ مردم بلوچ یکی از اقوام ایرانیتبار ساکن در پاکستان، ایران، و افغانستان هستند. مردم بلوچ به زبان بلوچی سخن میگویند، که یکی از زبانهای شاخه شمال غربی زبانهای ایرانی است. بیشتر مردم بلوچ، مسلمان اهل سنت هستند. جمعیت مردم بلوچ در حدود ۴۳ میلیون تن برآورد شدهاست؛ که به طور تخمینی۱۷میلیون تن در پاکستان، ۱۱ میلیون تن در ایران، ۵ میلیون تن در افغانستان، ۳ میلیون تن در عمان، ۱ میلیون تن در امارات، و سایر آنان در دیگر کشورهای مثل هند، ترکمنستان، تانزانیا، اروپا و آمریکا زندگی میکنند. نخستین ظهور بلوچان در آثار تاریخی در کتاب حدودالعالم (۹۸۲م/۳۷۲ق) و نیز در مقدسی (حدود ۹۸۵/م/۳۷۵ق) با نام بلوص است. در شاهنامه ذکر مسکن این قوم در حدود شمال خراسان امروزی آمدهاست. در کتابهای جغرافیائی از این قوم ایرانی (همراه با طایفه کوچ - یا قفص) در حدود کرمان یاد میشود. پس از آن بر اثر عوامل تاریخی این قوم بلوچ به کنارههای دریای عمان رسیده و در همانجا اقامت کردند. بلوچ اصیلترین قوم آریایی است که با تسلط بر هند و پاکستان و افغانستان بر فرهنگ این سه کشور تأثیر عظیمی داشته که اکنون هر سه کشور از لباس بلوها تبعیت میکنند و تنها نحوه دوخت لباسهای این سه کشور با لباس محلی بلوچ تفاوت دارد.[۱۶]
ایالت بلوچستان پاکستان که منطقه خودمختاری در کشور پاکستان است دارای پرچمی متعلق به بلوچستان است.[نیازمند منبع] پرچم جدایی طلبان بلوچ نیز از سه رنگ فیروزهای که در کنار میله قرار میگیرد و به صورت مثلث است و ستارهٔ سفید رنگی نیز در آن وجود دارد و بالای پرچم نیز رنگ قرمز دارد و پایین پرچم نیز سبز رنگ میباشد که این پرچم توسظ احزاب جدایی طلب بلوچ مورد استفاده قرار میگیرد.
درواژه نامههای فارسی (برهان قاطع وفرهنگ عمید) واژه بلوچ را به معنی تاج خروس آمده است چون برخی از بلوچان یک سر دستار خود را مانند تاج خروس برکلاه خود مینشانند. پژوهشگران خارجی معانی متفاوتی برای بلوچ ذکر کردهاند برخی ازآنان نوشتهاند بلوچ یک تیره از راجبوتان هند و بالیچا هستند دیگری این واژه را دیگر گشته ملیچه سانسکریت دانسته که هندوان به بیگانگان و دون دینان میگفتند و برخی کوتاه شده بدروچ یا کسانی که دچار روز و روزگار بد بودند میدانند نظر دیگر این است که ریشه بلوچ از بل و بعل خدای اکدی و بابلی است و دستاویز اوهم شکل یونانی شده آن بلوس است که بسیار مانند عربی شده آن بلوص است. بل همان پهل فارسی است واوچ دراوستا از(uz)آمده و معنی بلند را دارد. پس بلوچ پهلوان برزو بلند و بلند را نامند شاید این نام را جتان که بسی پیش از بلوچان شاید درزمان ساسانیان یا ازآن هم پیشتر به مکران و کرمان و تا فارس و خوزستان راه یافته بودند به آنان دادهاند و چون بابلوچان بالابلندتر و نیرومندتر از خود روبرو شدند و زبون آنان گشتند آنان را پهلوانان بالا بلند خواندند. علاوه براین ما به نام بلوچ هنگامی برمیخوریم که آنان را در همسایگی جتان و کوچان مییابیم. سادهترین معنی بلوچ همان است که خودشان میگویند آن را سرهم شده دو واژه میدانند یکی «بر» به معنی بر، بیرون، دشت و دیگری «لچ» که معنی آن لخت وعوراست نه تنها این معنی با زندگی امروزین بلوچ درست میآید بلکه اگر تاریخ را بنگریم برای نخستین بار با نام بلوچ هنگامی برمیخوریم که آنان رادر سده چهارم هجری (نهم مسیحی) دردشت جنوبی کرمان دردامان کوهستان بشکرد مییابیم آنان دردشت بلوچ و مردمی دیگر در کوهستان کوچ هم آوردان یک دیگر بودند و تا سدهها کوچ و بلوچ به گفته بهار مترادف یکدیگر بودند تا آنکه سرکوبیهای سلطان محمود ودیگران ازیک طرف و نبردهای پیاپی با بلوچان نام کوچ را ازمیان برداشت (جعفری، سخن ش. ۸ و۹ ص ۷۷۱)
↑Iran, Library of Congress, Country Profile. Retrieved December 5, 2009.
↑ ۳٫۰۳٫۱۳٫۲Afghanistan, CIA World Factbook. Retrieved December 5, 2009. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «CIA_Afghanistan» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شدهاست