حاجی میرزا آقاسی
این نوشتار کامل نیست. |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
حاج میرزا آقاسی | |
---|---|
شخص اول ایران (صدراعظم ایران) | |
مشغول به کار ربیعالاول ۱۲۵۱ – ۲۲ ذیقعدهٔ ۱۲۶۴ ه.ق. |
|
در زمانِ | محمد شاه قاجار |
پس از | میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی |
پیش از | امیرکبیر |
معلم شاهزاده محمد | |
اطلاعات شخص | |
زاده | عباس بیات ایروانی ۱۱۶۲ یا ۱۱۶۳ خورشیدی ماکو، |
درگذشت | مرداد ۱۲۲۸ کربلا، |
ملیت | ایران |
شغل | سیاستمدار |
مذهب | اسلام |
لقب(ها) | حاجی میرزا آقاسی |
عدهای از اعضای گروه فوج نجات تبریز.
سال ۱۹۰۹ میلادی. |
|
شاهان قاجار | |
---|---|
|
|
فتحعلی شاه |
۱۱۷۵–۱۱۶۱ |
حاجی ملا عباس بیات ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی (زاده ۱۱۶۲ یا ۱۱۶۳ ش. در ماکو - درگذشته مرداد ۱۲۲۸ ش. در کربلا)، آخرین صدر اعظم محمد شاه قاجار بود. او پس از آن که قائم مقام فراهانی به فرمان محمدشاه کشته شد به این جایگاه رسید. در زمان او ایران به سمت قهقهرا کشیده شد.
«میرزا آقاسی از خاندان بیاتی بود که شاه عباس ۳۰۰ خانوار از آنان را از ایروان در ارمنستان امروزی به دره ماکو انتقال داد تا امنیت این گذرگاه مهم کوهستانی که دههها در دست راهزنان ساکن در قلعهٔ ماکو بود حفظ کنند. آقاسی بعد از طی تحصیلات اولیه به عراق رفته و بعد از اتمام تحصیلاتش به ماکو برمیگردد و سپس به عنوان معلم نوادگان فتحعلی شاه که به صورت سنتی در خوی ساکن میشدند گمارده میشود. داستان آشنایی وی با شاهزاده محمد (محمد شاه آینده) از همین کلاسها آغاز میگردد و در نهایت او بهعنوان مراد محمد شاه درمیآید.»
او سرانجام پس از مرگ محمد شاه، توسط امیرکبیر به کربلا تبعید گردید و همانجا درگذشت.
دیدگاهها دربارهٔ میرزا آقاسی[ویرایش]
دیدگاه های متفاوتی در مورد حاج میرزا آقاسی وجود دارد:
یکی از این دیدگاهها که تندترین نظر مخالف را نسبت به او دارد میگوید:
او «در فن حکومت ناشایسته و در عین حال بامبول زن و جاه طلب بود».[۱] گفتهاند که در مسائل مدنی، داخلی، روابط بینالملل و به ویژه ارتباط با بیگانگان برخورد بسیار سادهلوحانهای داشت به طوری که در کمال تعجب هر نامهای را که به زیردستان خود مینوشت، یک نسخه را به سفارتهای روس و انگلستان هم میفرستاد. در این باب، میرزا محمدتقی خان (امیرکبیر بعدی) که وزیرش بود بارها به او تذکر میداد اما او گوشش بدهکار نبود. «مسئله این است که حاجی اصلاً حوصلهٔ کار دیپلوماسی نداشت»[۲] و در مقابل بیگانگان دچار مقداری حس خودکمبینی بود.
راستش اینکه بساط دولت حاجی (میرزا آقاسی) از پای بست ویران بود. کج اندیشی و غلط کاریهایش، دولت را ناتوان کرد. در بیشتر ولایات آشوب بر پا کرد. دستگاه مالیه را به کلی ور شکسته کرد. دشمنی بزرگان دولت با او حساب جدایی داشت. اگر چه او خودش آدم کش نبود، مدر حکومتش بر سنت ظلم میگشت و عمّال او بیداد میکردند. خاصه فوج خوی و ماکو که به پشتیبانی وی دلگرم بودند و «از برای روز بد آنها را پیراهن خود میدانست»، انواع ستم و تعدی بر مردم روا میداشتند. حتی از شر آنان در خود دارالخلافه «غروب که میشد هیچ بچه و زنی جرأت بیرون شدن از خانه نداشت». مردم را راهی نبود که عرضحالی بکنند و اگر به «هیئت اجتماع میخواستند تظلمی کنند... به انواع و اقسام تهمتها مبتلا میشدند. حاجی به جز فحش کار دیگر نداشت». این تدبیر بزرگ او بود در فن سیاست...[۳]
نامه حاجی به مسیو کلمباری[ویرایش]
میرزا آقاسی ۲۴ روز پس از مرگ محمد شاه قاجار به حرم عبدالعظیم رفته نامه ای به این مضمون به مسیو ف. کلمباری (F. Colombari) از اعضای فارسی دان سفارت فرانسه مینویسد. به نوشته فریدون آدمیت، این نامه در کتابخانه ملی پاریس موجود است. تاریخ نامه، اول ذیقعده ۱۲۵۴ قمری برابر با جمعه ۲۹ سپتامبر ۱۸۴۸ است:
عالیجاه فرزند عزیز، نور چشم مکرم، مسیو کلمباری، مراسله شما را ملاحظه کردم. الحمدالله تعالی سلامت هستید، خوشحال شدم. اما بسیار تعجب کردم که شما جوان هوشیار عاقل دانا هستید و در دوستی هم مثل اهالی ایران سست نیستید، جماعت حضرات سفرا و اتباعشان از شما حرف پوشیده ندارند - چرا تحقیق نکردید و مرا مستحضر نساختید که منظور دولتها در باب من چیست و چه خواهند گفت.
اولاً من رعیت دولت فخیمه روسیه هستم و ثانیاً در دولت علیّه ایران، نوکر و صاحب مواجب و وظیفه نبودم. اخلاصی به سلطان مبرور مغفور طاب ثره داشتم و ایشان با زور التفات و مرحمت مرا نگاه داشتند. معروف جمیع دولتها بودم و صاحب نشان و حمایل آبی دولت فخیمهٔ روسیه...جناب جلالت مآب وزیر مختار دولت فخیمه روسیه نوشته داد که: جناب حاجی در حمایت دولت فخیمه روسیه است. احدی گوش نداد و هر چه توانستند کردند...[۴]
دیدگاه دیگری که با دیدگاه قبلی در تعارض است عنوان میکند:
البته دیدگاهی نیز کاملاً مخالف آن وجود دارد. علت بیشتر تهمتهایی را که به میرزا آقاسی میزنند سعی او در کم کردن قدرت روحانیت و کوتاه کردن دست آنان از قدرت میدانند. و این بر خلاف سایر صدراعظمهای قاجار است. چنانکه میرزا نواب بدایع نگار در رساله خود از میرزا آقاسی ستایش می کند.
دیگر دلیلی که موجب شد بدگویی در مورد وی رواج کامل یابد رونق کار باب در زمان وی است. و از او به دلیل اینکه از همان ابتدا غائله باب را ساکت نکرده مخصوصادر نزد روحانیان انتقاد شده است. برعکس امیرکبیر که خود با علما ارتباط فراگیری داشت، دستخطی به برادرش میرزا حسن خان فرستاد تا از روحانیان فتوای قتل باب را بگیرد مورد تمجید گروه روحانیون بعد از خود قرار گرفت.
همچنین گروهی دیگر از پژوهندگان استقلال ایران در زمان وی را ستودهاند همجنانکه: دکتر موسی نجفی- موسی حقانی در روزنامه کیهان مینویسند: با توجه به ضعف حکومت مرکزی بعد از ترکمنچای، حفظ نسبی استقلال ایران در زمان محمد شاه وحاجی آقاسی را باید مثبت ارزیابی کرد.
وی در ادامه مینویسد:
«بعد از قائم مقام، صدارت به حاج میرزا آقاسی رسید. او آدمی تندخو و به ظاهر صوفی منش بود. در زمان وی، امتیاز مشخص و عمده ای به اروپاییان داده نشد و اصولاً قضاوت راجع به او، دشوار است؛ فقط تا این حد می توان گفت که وی نه مانند آقاخان نوری فردی خائن و وابسته بود و نه مانند قائم مقام و امیرکبیر نبوغ سیاسی فراوان داشت. از کارهای مهم دوران حاج میرزا آقاسی، اصلاح شبکه آبیاری و کندن قنات بوده که به هر حال نوعی اصلاح و آبادانی را برای ایران به همراه داشته است. یکی از عواملی که باعث می شود نتوان یک جانبه درباره محمدشاه و حاج میرزا آقاسی صریح قضاوت کرد، این است که ایرانی که به دست اینان افتاد، ایران بعد از ترکمنچای بود که به هر صورت دولتمردان را سخت در محظور و فشار نگه می داشته و قدرت و سرعت عمل سیاسی را از آنان سلب می کرده است.» روزنامه کیهان مورخه 7 اسفند 1385
منابع[ویرایش]
- معرفی و بررسی نقاشیهای کاخ سردار ماکو، مهدی محمدزاده، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس تهران، ۱۳۸۰.
- امیرکبیر و ایران، دکتر فریدون آدمیت، نشر خوارزمی، تهران، چاپ نهم:۱۳۸۵.
پیوند به بیرون[ویرایش]
این یک مقالهٔ خرد پیرامون تاریخ است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |
- صدراعظمها و نخستوزیران قاجاریان
- افراد ایرانیتبار در سده ۱۹ (میلادی)
- اهالی ماکو
- درگذشتگان ۱۲۲۸
- درگذشتگان ۱۲۶۵ (قمری)
- درگذشتگان ۱۸۴۸ (میلادی)
- درگذشتگان ۱۸۴۹ (میلادی)
- درگذشتگان دهه ۱۸۴۰ (میلادی)
- زادگان ۱۱۶۲
- زادگان ۱۱۶۳
- زادگان ۱۱۹۸ (قمری)
- زادگان ۱۷۸۳ (میلادی)
- زادگان ۱۷۸۴ (میلادی)
- زادگان دهه ۱۷۸۰ (میلادی)
- مدفونان اهل ایران در کربلا
- نخستوزیران ایران