اجتماعیون عامیون

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
جنبش مشروطه
Constitutional forces in Tabriz.jpg
عده‌ای از اعضای گروه فوج نجات تبریز.
سال ۱۹۰۹ میلادی.
شاهان قاجار
نام

دورهٔ پادشاهی

آقامحمد خان

فتحعلی شاه
محمدشاه
ناصرالدین شاه
مظفرالدین شاه
محمدعلی شاه

احمدشاه

۱۱۷۵–۱۱۶۱
۱۲۱۳–۱۱۷۶
۱۲۲۶–۱۲۱۳
۱۲۷۵–۱۲۲۶
۱۲۸۵–۱۲۷۵
۱۲۸۸–۱۲۸۵

۱۳۰۴–۱۲۸۸

اجتماعیون عامیون حزب سوسیال دمکرات انقلابی ایران بود که ر سال ۱۲۸۶ (۱۹۰۶) توسط بنیادگذار آن علی مسیو بود. حزب اجتماعیون عامیون در سال‌های انقلاب مشروطیت، خدمات انکار ناپذیری انجام داده. مرکز غیبی (سازمان مخفی اجتماعیون عامیون) تبریز، مهم‌ترین و موثرترین هسته حزبی، حزب اجتماعیون عامیون محسوب می‌گردد.


اجتماعیون عامیون به معنای « سوسیال دمکرات» است. به هر رو، به همان گونه که « کمیته سوسیال دمکرات ایران »، با حزب سوسیال دمکرات ماورای قفقاز پیوند داشت، فرقه اجتماعیون عامیون ایران نیز وابسته به فرقه اجتماعیون عامیون بادکوبه بود. همچپنین آن را شعبه ایرانی‌ جمعیت مجاهدین نیز میخواندند.

این فرقه به زودی اقدام به ایجاد شاخه‌هایی‌ در شهر‌های گوناگون ایران کرد. این شاخه خود را شعبه ایالتی‌ می‌گفتند و در تهران، تبریز، مشهد، رشت، اصفهان و تفلیس فعالیت می کردند.[۱]

احمد کسروی در این باره در اثر ارزشمند خود، تاریخ مشروطه ایران نوشته‌است: در ارزیابی انقلاب مشروطه و در باره مرحله دوم آن که اندیشه‌های دمکراتیسم بر لیبرالیسم غلبه می‌یابد می‌نویسد: “در تبریز دسته‌های فدایی پدید شد و کسانی مانند ستارخان و باقرخان... بر راس این دسته‌ها قرار داشتند. وی (ستارخان) در ایام مشروطیت عضو انجمن حقیقت کوی امیرخیز تبریز بود و این انجمن که در آن عناصر رادیکال و دارای تمایلات سوسیال دموکراسی انقلابی شرکت داشتند، این مرد دلاور و ساده را چنان مجذوب آرمانهای انقلابی ساخت که بر تمام بقیه زندگی وی مهر و نشان خود را گذاشت... در پیدایش و بسط پایداری تبریز و آذربایجان، سوسیال دموکراتهای قفقاز و سازمان همت در باکو، نقش بزرگی خواه ازجهت تعلیم سیاسی و تئوریک، خواه از جهت رساندن اسلحه و خواه از جهت اعزام داوطلبان رزمجو ایفا کردند... ”

مرکز غیبی هسته اصلی ارتباط با سوسیال دموکراسی انقلابی در قفقاز بود و پیوندهای تشکیلاتی با گروه همت داشت. علی مسیو در عین حال ارتباطات شخصی نیز با نریمان نریمانف بلشویک پرآوازه و همرزم لنین (نریمان اف ایرانی تبار بود) داشت.

اجتماعیون عامیون در ایران و قفقاز شعبه‌هایی داشتند. در راه تشکیل سازمان سراسری آن در ایران، کربلایی علی مسیو به اتفاق دو پسرش، و به همراهی حیدرخان عمواوغلی و برخی دیگر مانند بشیر قاسموف، حسین سرابی، سوچی میرزا، قره داداش، تلاشی بسیار کرده ونقش اصلی را داشتند.

“حزب سوسیال دمکرات (انقلابی) ایران که اغلب به نام مرکز غیبی خوانده می‌شود از حزب همت الهام می‌گرفت، حزب همت همکاری نزدیک و موثری با مرکز حزب سوسیال دمکرات روسیه را آغاز کرد و همکاری آنها تا به آنجا رسید که لنین اعلامیه‌های خود را که نام گولپن داشت، از راه تبریز برای یاران خود و انقلابیون روسیه به آن کشور می‌فرستاد. ”

علی مسیو با همکاری گروهی از یاران و همفکران خود مانند رسول صدقیانی و حاج علی دوا فروش، حوزه‌های اجتماعیون عامیون را با نظم خاصی سازماندهی کرد و بعلاوه با تلاش پیگیرانه او مرامنامه سوسیال دموکراتهای کارگری روسیه به فارسی ترجمه و در اختیار انقلابیون ایرانی قرار گرفت، که بر مبنای آن مرکز غیبی، دسته‌های مسلح مدافع انقلاب مشروطه به نام مجاهد و فدایی را بوجود آورد.

احمد کسروی در این باره در اثر ارزشمند خود، تاریخ مشروطه ایران نوشته‌است: “در تبریز شادروان علی مسیو، حاج علی دوافروش ورسول صدقیانی همان مرامنامه را به فارسی ترجمه و دسته مجاهدین را پدید آوردند... که رشته کارهای دسته را در دست خودمی داشت و آن را راه می‌برد. ”

علی مسیو بی شک از نبوغ خارق العاده‌ای درامر سازماندهی بویژه فعالیت پنهانکاری برخوردار بود. مرکز غیبی برای عضو گیری، در بدو امر افرادی از روشنفکران آزاد اندیش و زحمتکشان مستعد را به خود جلب می‌کرد و با آن‌ها تماس انفرادی بر قرار می‌ساخت و پس از آن، طی آزمایش‌های گوناگون، فرد مورد نظر را به حوزه‌ها (حوزه‌های خصوصی و عمومی) مرتبط می‌نمود.

در کلیه منابع تاریخی قید شده که مرکز غیبی به شدت اصول کار پنهانی را رعایت می‌کرد. در این باره از جمله آمده‌است که مرکز فعالیت اجتماعیون عامیون ناشناخته وکاملا مخفی بود. بطوری که نام آن را مرکز غیبی می‌گفتند.

مرکز غیبی به رهبری علی مسیو، جلسات و برنامه‌هایی را در جهت انجام آموزش و تعلیمات مهم تدارک می‌دیدند. پس از مرکز، مسئولین حوزه‌ها بودند که هر یک ۷ تا ۱۱ نفر تحت مسئولیت در هر حوزه داشتند، این اعضا مدت مدیدی، جز در تاریکی (برای اینکه شناخته نشوند) با یکدیگرروبرو نمی‌شدند، هر ۷ یا ۱۱ نفر دستور حزبی را از مسئول همان حوزه دریافت می‌کردند. خطرناک‌ترین دستورات کمیته مرکزی بدون جزئی تخلف به موقع اجرا گذارده می‌شد.

ارتجاع شامل دربار، فئودال‌ها وروحانیونی که از سفره فئودال‌ها تغذیه می‌کردند اعضای اجتماعیون _ عامیون را، بی دین، منکر خدا، طبیعیون (ماتریالیست) و بابی می‌نامیدند و به این وسیله قتل آنها را مجاز می‌شمردند. در تبریز به لحاظ رویارویی عریان انقلاب و ضد انقلاب این امر به وضوح دیده می‌شد. گزمگان دولتی، فراش‌های محلات که توسط فئودال‌ها وروحانیون وابسته به آن حمایت می‌شدند، دستور اکید داشتنداعضای حزب بویژه اعضای مرکز غیبی را دستگیر، شکنجه و اعدام کنند.

مرکز غیبی به رهبری علی مسیو، مبتکر ایجاد و تربیت واحدهای مسلح خلقی در دفاع از انقلاب مشروطیت بود. چهره‌هایی چون ستارخان در اثر این ابتکار بدل به قهرمانان انقلاب شدند.

احمد کسروی در تاریخ مشروطه ایران، منظره دل انگیز وتاریخی تشکیل دسته‌های مسلح توده‌ای را چنین ترسیم کرده‌است: “شهر به یکباره دگرگون گردیده و گفتگوی همه از تفنگ خریدن و مشق سربازی کردن و آماده جنگ وجان فشانی کردن شده بود. هر روز هنگام پسین بازارها بسته و چیت فروش، مسگر و هر چه که می‌بودی به خانه‌های خود می‌شتافتند و رخت دیگر کرده، تفنگ برداشته و آهنگ سربازخانه کوی خود می‌کردند (مرکز غیبی با ابتکار مستقیم علی مسیو در هر محله وکوی تبریز مرکز تربیت وآموزش تشکیل داده بود) چون از کوچه‌ها گذشتی، پیاپی این شعر از زبان بچگان شنیدی: دولت مشروطه ما زنده وجاوید باد ملت مشتاق ایران زنده و جاوید باد”

هسته‌های اصلی نیروی مسلح توده‌ای مدافع انقلاب که مرکز غیبی آنرا رهبری می‌کرد را کارگران، تهیدستان شهر، خرده بورژوازی و دهقانان تشکیل می‌دادند. در این دوران که اوج فعالیت مرکز غیبی وشخص علی مسیو است، ما شاهد کاردانی، کارایی، هوشیاری وخردمندی او هستیم. چنین نمونه انقلابیونی به لحاظ تاریخی در جهان انگشت شمار هستند.

در این زمان نفوذ معنوی مرکز غیبی در میان مردم فوق العاده بود. تشکیلات منظم و درایت رهبری اجتماعیون _ عامیون بویژه شخص علی مسیو سبب اعتبار وکامیابی‌های بسیار بود. مجموعه قیام تبریز در دست مرکز غیبی بود. این واقعیت را کسروی در کتاب خود چنین بیان نموده: “در بیرون (یعنی ظاهراً") حاج میزا حسن مجتهد و دیگر ملایان و برخی بازرگانان در انجمن (تبریز) نشسته و سررشته دار شمرده می‌شدند، ولی آنان را آن شایستگی نمی‌بود و در نهان رشته جنبش را آن انجمن نهانی (مرکز غیبی) می‌داشت. ”

رابطه میان علی مسیو و حیدرخان عمواوغلی بسیار عمیق بود. آن‌هادر مسائل خطیر با یکدیگر مشورت می‌کردند. حیدر خان همواره در زمانی که در تبریز بود، در کنار علی مسیو قرار داشت. و در جریان پایین کشیدن پرچم‌های سپید در تبریز به‌وسیله ستار خان مبتکر ومشوق اصلی علی مسیو بود.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. محمد تقی موسوی نیا، روند پیدایش احزاب و انجمن‌های سری درانقلاب مشروطه، مجله: اطلاعات سیاسی - اقتصادی، مرداد و شهریور و مهر و آبان ۱۳۸۵ - شماره ۲۲۷-۲۳۰، برگ ۱۴۷
  • اسماعیل امیرخیزی: قیام آذربایجان و ستارخان
  • تاریخ انقلاب مشروطیت. رحیم نامور. انتشارات چاپار ۱۹۵۸
  • بهزاد کریم طاهرزاده، قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران، تهران، انتشارات اقبال، ۱۳۳۴.