پیشینه دانشگاه تهران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
رضاشاه و دکتر ابوالقاسم بختیار در آیین گشایش دانشکده پزشکی دانشگاه تهران.

دانشگاه تهران نخستین دانشگاه ایران است. دانشگاه تهران در زمان رضاشاه پایه گذاری و بنا شد و به اصرار شخص رضاشاه فرهنگستان زبان واژهٔ «دانشگاه» را بجای «اونیورسیته» برگزید.[نیازمند منبع]

مطالعه[ویرایش]

فکر تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۰۵ خورشیدی توسط دکتر سنک نماینده مجلس نخستین بار پدیدار شد. در نامه‌ای به وزیر معارف درباره اقدام به تاسیس دانشگاه، دکتر سید محمد تدین پاسخ داد:

راجع به اونیورسیته که آن را می‌توانیم دارالعلوم بگوییم کمال علاقه را دارم و مشغول تهیه لوازم مقدمات آن هستم. نظر من این است که در یک فضای وسیعی که شاید ۸۰ تا ۱۰۰ هزار ذرع مربع وسعت داشته باشد، بنایی ساخته شود که شعب علوم و فنون در آنجا تاسیس گردد.[۱]

وزیر دربار وقت، عبدالحسین تیمورتاش، از طرف رضا شاه، دکتر عیسی صدیق (صدیق اعلم) را مامور کرد تا در سال ۱۳۱۰ خورشیدی به ایالات متحده آمریکا سفر کرده و پس از مطالعه در «تاسیسات علمی دنیای جدید»، طرحی برای تاسیس دانشگاه در کشور به دولت تقدیم نماید.[۲] در همین جریانست که برخی منابع، زحمات اولیه تاسیس دانشگاه تهران را به وی نسبت داده‌اند.[۳]

تأسیس[ویرایش]

کلیات طرح تاسیس دانشگاه تهران از سال ۱۳۰۷ توسط محمود حسابی به وزیر فرهنگ وقت آقای حکمت پیشنهاد شد. طرح تفصیلی تاسیس دانشگاه تهران نیز در سال ۱۳۱۰ تهیه و به وزیر فرهنگ تقدیم شد و با تلاش‌های دکتر حسابی و مذاکرات وی با نمایندگان مجلس، این طرح در سال ۱۳۱۲ به مجلس شورای ملی رفت و در سال ۱۳۱۳ از تصویب مجلس گذشت.[۴]

دربارهٔ این پیشنهاد، علی اصغر حکمت وزیر معارف و مسئول اجرای طرح تأسیس دانشگاه تهران و نخستین رئیس این دانشگاه، در کتاب خاطراتش چنین نوشته است [۵][پیوند مرده]:

در یکی از شب‌های فرخنده اواخر بهمن ۱۳۱۲ جلسة هیأت وزرا در حضور شاه در عمارتی که اکنون مقر کاخ ملکه پهلوی است تشکیل شده بود. سخن از آبادی تهران و عظمت ابنیه و عمارات و قصور زیبای جدید در میان آمد. مرحوم فروغی (ذکاءالملک) رئیس‌الوزرا در این باب به شاهنشاه تبریک گفت دیگر وزیران نیز هریک به تحسین و تمجید زبان گشوده بودند. نوبت به بنده نگارنده رسید که به سمت کفیل وزارت معارف در آن میان حاضر بودم. گویا خداوند متعال به قلب من الهام کرد که عرض کردم در آبادی و عظمت پایتخت البته شکی نیست ولی نقصی که دارد این است که این شهر هنوز عمارت مخصوص “اونیورسیته“ (دانشگاه) ندارد و حیف است که این شهر نوین از همه بلاد بزرگ عالم از این حیث عقب باشد. شاه بعد از اندک تأملی یک کلمه گفتند «بسیار خوب آن‌را بسازید».

در جلسه بعدِ هیأت وزرا در آغاز به‌وزیر مالیه مرحوم علی‌اکبر داور، رو نموده و فرمودند در بودجه سال آینده مبلغ ۲۵۰٬۰۰۰ تومان به وزارت معارف اعتبار بدهید که به مصرف ساختمان مدرسه برسانند. چند روز بعد که بودجه سال نو تدوین و تنظیم شد و به تصویب رسید وزیر مالیه اضافه براعتبار مقرر سال قبل مبلغ مزبور را جهت ساختمان مدارس در فصل مخصوص گنجانیده و قبل از نوروز ۱۳۱۳ به تصویب رسید و به‌وزارت معارف هم ابلاغ شد و من مأمور و مکلف شدم که ساختمان دانشگاه را آغاز نمایم.

علی اصغر حکمت بی درنگ دست به کار شد و جستجو برای مکان یابی مناسب دانشگاه را با کمک و مشاوره آندره گدار، معمار چیره دست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغاز کرد. آنان پس از جستجوی بسیار در میان ابنیه، باغها و زمینهای فراوان آن روز اطراف تهران باغ جلالیه را برای احداث دانشگاه برگزیدند.

علی اصغر حکمت نوشته است[۶]:

از جمله زمین‌هایی که عرضه شد در بهجت‌آباد بود که آن وقت در اطراف باغ معروف آن عمارات و خانه‌هایی بنا شده بود. مهندس وزارت معارف آندره‌گدار آن را نپسندید و کمی عرصه و قلت وسعت آن را خاطر نشان ساخت.

مالکین اراضی بهجت‌آباد که از این جانب مایوس شدند در نزد وزیر مالیه کوشش کرده و خاطر آن مرحوم را بر رجحان زمین خود جلب کردند. یکی از شب‌های فروردین ماه همان سال که پیشنهاد دو زمین جلالیه و بهجت‌آباد مطرح شد مرحوم داور، رجحان بهجت‌آباد را قویاً پشتیبانی می‌کرد و بالاخره اخذ رأی به عمل آمد و معلوم شد ایشان اکثریت داشتند و من بسیار دلشکسته و نومید گشتم. در این اثنا شاه به جلسه وزرا ورود فرمودند. پس از اندکی به رسم معمول از مرحوم فروغی نخست وزیر سئوال کردند (چه می‌کردید؟) مرحوم فروغی عرض کرد «صحبت انتخاب زمین برای دانشگاه بود و دو محل پیشنهاد شده یک بهجت‌آباد و دیگری جلالیه» شاه بعد از اندک تأملی فرمودید «باغ جلالیه را انتخاب کنید. بهجت‌آباد شایسته نیست. عرصه آن کم و اراضی آن سیل‌گیر است. من همه این نواحی را با اسب گردش کرده و دیده‌ام» مطلب تمام شد و من مشغول به کار شدم.

تصویب مجلس و افتتاح رسمی[ویرایش]

دکتر مهدی خزعلی به هنگام ضمن شرح خاطره دیدارش با دکتر حسابی، از وی چنین نقل می کند: جهت تاسیس دانشگاه تهران با وساطت یکی از دوستان وقت ملاقاتی از وزیر معارف وقت گرفتم، پس از توضیح طرح، وزیر معارف از من پرسید: «دانشگاه بسازید که چه بشود؟» من عرض کردم: «دکتر و مهندس‌ها که برای تحصیل به فرنگ می روند را در مملکت خودمان تربیت کنیم.» و او پاسخ داد: «تربیت دکتر و مهندس برای ما صد سال زود است.»

متاثر از کوته فکری وزیر معارف از دفتر وزیر خارج شدم، دوستی که آزردگی مرا دید برای تسلی خاطر گفت من می توانم از رضا شاه برایت وقت ملاقات بگیرم. وقت ملاقات با رضا شاه تعیین شد، برای او طرح تاسیس دانشگاه تهران را شرح دادم، و شاه پرسید «که چه شود؟» عرض کردم، به جای آنکه جوانان ما به فرنگ بروند در مملکت خودمان دکتر و مهندس آموزش دهیم و رضا شاه باز پرسید «که چه شود؟» و عرض کردم: «این جاده‌ها و راه آهن را آلمان‌ها می سازند مهندسین خودمان بسازند و ...» شاه بسیار استقبال کرد و گفت بروید طرحتان را بنویسید به مجلس می گویم رای بدهد! و من از همان شب شروع به نگارش طرح دانشگاه کردم. فردای آن روز از دربار به در خانه‌ام آمدند، تعجب کردم که با من چه کار دارند، دیدم یکصد هزار تومان پول فرستاده‌اند که اعلیحضرت فرموده‌اند، کارتان را شروع کنید و طرح تان را نیز بنویسید. این همان مبلغ خرید زمین دانشگاه تهران بود و کار ساخت و ساز همزمان با نوشتن طرح آغاز شد.[۷]

سرانجام با پیگیری دکتر عیسی صدیق، دکتر علی‌اصغر حکمت، دکتر محمود حسابی و دیگران، طرح ایجاد دانشگاه تهران در هشتم خرداد ماه ۱۳۱۳ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

در ۱۵ بهمن ماه همان سال بود که کلنگ تاسیس دانشگاه تهران توسط رضاشاه در زمینهای پردیس جلالیه تهران (در جنوب پارک لاله کنونی) به زمین زده شد و در جمعه ۲۴ اسفند رسماً دانشگاه تهران تاسیس گشت.[۸]

نخستین شورا[ویرایش]

دانشگاه تهران زیر نظر شورایی کار خود را آغاز کرد که اعضای آن عبارت بودند از[۹]:

  • لقمان الدوله، دکتر امیر اعلم (از دانشکده طب)
  • عیسی صدیق، دکتر علی اکبر سیاسی (از دانشکده ادبیات)
  • میرزا غلامحسین خان رهنما (از دانشکده علوم)
  • حاج سید نصرالله تقوی، بدیع الزمان فروزانفر (از دانشکده علوم منقول و معقول)
  • دکتر محمود حسابی (از دانشکده فنی)
  • دکتر ولی خان نصر (پدر سید حسین نصر) (از وزارت معارف)

نقش دکتر محمود حسابی[ویرایش]

در کتاب استاد عشق درخاطرات دکتر محمود حسابی اینگونه آمده است که بنا به پیشنهاد واصرار دکتر حسابی به وزیر فرهنگ وقت آقای حکمت وراضی کردن ایشان وقت ملاقات با رضا شاه گرفته شد وپس از نیم ساعت مذاکره وتوجیه رضاشاه توسط دکتر حسابی ایشان دستوردادند که آقای حکمت لایحه تاسیس دانشگاه تهران را به مجلس ببرند وپس از تهیه طرح تاسیس دانشگاه توسط دکتر حسابی از روی قوانین دانشگاه فرانسه ونروژ، پس از بحثهای فراوان در مجلس این لایحه رای آورد.[۱۰]

زمین دانشگاه و طراحی پردیس[ویرایش]

باغ جلالیه در شمال تهران آنروز مابین قریه امیرآباد و خندق شمالی تهران قرار داشت. این باغ زیبا که پوشیده از درختان کهنسال مثمر و غیرمثمر بود، در حدود ۱۳۰۰ ه.ق در واپسین سالهای حکومت ناصرالدین شاه قاجار به فرمان شاهزاده‌ای به نام جلال الدوله بنا یافته و در آن روز در مالکیت تاجری به نام حاج رحیم آقای اتحادیه تبریزی بود.

به هر حال باغ جلالیه از قرار متری ۵ ریال و جمعاً به مبلغ ۱۰۰۰۰۰ تومان از این تاجر خریداری شد و آندره گدار به سرعت مامور تعیین حدود، نرده گذاری، طراحی و اجرای عملیات ساختمانی در آن شد.

دانشگاه تهران بر اساس موسسات آموزش عالی فرانسه الگوبرداری شد و حتی طراحان ساختمان‌های دانشگاه تهران مهندسین فرانسوی بودند، و دروس و برنامه‌های هنرکده (دانشکده هنرهای زیبای فعلی) دقیقاً بر اساس الگوی دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس طراحی گردید.

پردیس و بناهای این دانشگاه توسط معماران اروپایی رولاند دوبرول، ماکسیم سیرو، مارکوف، آلکساندر موزر، آندره گدارد، و محسن فروغی طراحی گردید.[۱۱]

نخستین ساختمان دانشگاه[ویرایش]

تالار کالبدشکافی نخستین ساختمان دانشگاه بود. قرار شد که ساختمان دانشگاه از دانشکده پزشکی آغاز شـود. در اوایل اردیبهشت این ساختمان شروع شد.[نیازمند منبع] نقشه محل نگهداری اجساد در طبقه زیرزمین و تالارهای کالبدشکافی در دو طبقه و آمفی‌تئاتر ویژه آموزش‌های نظری به مرحله اجرا گذارده شد و تا اواخر دی‌ماه ۱۳۱۳ خاتمه پذیرفت. دکتر امیر اعلم که رئیس کرسی تشریح بود و دکتر ابوالقاسم بختیار جراح و معاون دانشکده پزشکی و دکتر بلر جراح بیمارستان آمریکایی تهران کوشش فراوان در این راه به خرج دادند. به نوشتهٔ حکمت، حتی برای اولین بار اجساد اموات بلاصاحب را مخفیانه دکتر بختیار از مریضخانه‌های دولتی تحویل گرفته و در اتوموبیل شخصی خود به تالار تشریح می‌آورد و در سالن زیرزمین در محفظه‌های مخصوص مملو از محلول ضدعفونی قرار می‌گرفت.[نیازمند منبع]

هم‌زمان با گشایش تالار کالبدشکافی، در پانزدهم بهمن ماه ۱۳۱۳ ه.خ. لوح یادبود تأسیس دانشگاه با حضور رضاشاه در محلی که اکنون پلکان جنوبی دانشکده پزشکی است در دل خاک به امانت گذاشته شد.

ادغام موسسات دیگر در دانشگاه تهران[ویرایش]

دانشگاه تهران با ادغام کردن دارالفنون، مدرسه علوم سیاسی، مدرسه طب[۱۲]، مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی[۱۳]، مدرسه فلاحت مظفر (اولین مدرسه کشاورزی در ایران)، مدرسه صنایع و هنر (تأسیس توسط کمال الملکمدرسه عالی معماری، مدرسه عالی حقوق، و چند مرکز آموزش عالی دیگر تهران دایر گشت.[۱۴]

نقش موسسات آمریکایی[ویرایش]

در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی ساختار درسی و پژوهشی دانشگاه رفته رفته به سمت الگوبرداری از سیستم دانشگاه‌های آمریکایی شروع به حرکت نمود[۱۵]: بطور نمونه دانشکده کشاورزی این دانشگاه به کمک دانشگاه یوتا توسعه و گسترش یافت.

اما نمونه‌های دیگری نیز می‌توان بر شمرد: در سال ۱۹۵۴ موسسه علوم اداری دانشگاه (دانشکده مدیریت کنونی[۱۶]) به کمک دانشگاه کالیفرنیا جنوبی و به ریاست دکتر هری مارلو از این دانشگاه آغاز به ارائه مدارج دکترا نمود. در سال ۱۹۵۸ موسسه روزنامه نگاری دانشگاه تهران به کمک دانشگاه ویرجینیا و دکتر جیمز ولارد آغاز به کار نمود. و دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا بود که در سال ۱۹۶۵ رشته دکترای بیماریهای سلولی (cytopathology) را راه اندازی نمود.

انقلاب ۱۳۵۷ ایران و اثرات آن[ویرایش]

نوشتار اصلی: وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸

پس از انقلاب فرهنگی ایران در سال ۱۳۶۴ دانشکده‌های علوم پزشکی از دانشگاه تهران رسماً به دستور بخشنامهٔ جدید دولت جدا و مستقل گردیدند و دانشگاه علوم پزشکی تهران را تشکیل دادند.

اما بر اساس تفاهم نامه بین دو دانشگاه در سال ۱۳۸۵، اعضای هیات علمی دانشجویان وپژوهشگران دو دانشگاه کماکان متعهد هستند مقالات علمی و پژوهشی خود را در مجلات وکتب وکنفرانس‌های خارجی وبین‌المللی با یک نام به چاپ برسانند.[۱۷]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. مذاکرات دوره ششم قانونگذاری. تهران. مجلس شورای ملی. ۱۳۰۵.
  2. آموزش و پرورش در ایران. ناصر تکمیل همایون. دفتر پژوهش‌های فرهنگی. شابک ۹۶۴-۳۷۹-۰۹۲-۴ ۱۳۸۵ ص۸۷-۸۸
  3. "The deserved credit for these achievements however, was due to Abdolhossein Khan Teymourtash,..." The New Iranian Leadership. Alexander and Hoenig. Praeger Security International. 2008. ISBN 978-0-275-99639-0 pp.2
  4. وبگاه دانشگاه تهران
  5. [۱]
  6. خاطرات علی‌اصغر حکمت
  7. ایرانیان
  8. آموزش و پرورش در ایران. ناصر تکمیل همایون. دفتر پژوهش‌های فرهنگی. شابک ۹۶۴-۳۷۹-۰۹۲-۴ ۱۳۸۵ ص۸۸
  9. آموزش و پرورش در ایران. ناصر تکمیل همایون. دفتر پژوهش‌های فرهنگی. شابک ۹۶۴-۳۷۹-۰۹۲-۴ ۱۳۸۵ ص۸۸
  10. اطلاعات بیشتر در سایت دانشگاه تهران http://www.ut.ac.ir/fa/main-links/overview.htm
  11. M. Marefat. «The Protagonists who Shaped Modern Tehran», in Ch. Adle and B. Hourcade, eds. Teheran, capitale bicentenaire, Paris and Tehran, l۹۹۲, pp. ۱۰۶.
  12. Encyclopædia Iranica - Faculties Of The University Of Tehran
  13. Encyclopædia Iranica - Faculties Of The University Of Tehran
  14. دانشنامه ایرانیکا: [۲]
  15. Encyclopædia Iranica - Faculties Of The University Of Tehran
  16. دانشکده مدیریت دانشگاه تهران - درباره ما
  17. MehrNews.com - Iran, Iranian, Nuclear, political, world, sport, Cultural, economic, SocialAndOccations news and headlines