برهمکنش زبانهای فارسی و عربی
در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. |
زبانهای فارسی و عربی در زمینهٔ داد و ستد واژگان بر یکدیگر تأثیراتی داشتهاند. علت اصلی نفوذ کلمات عربی در فارسی، موقعیت زبان عربی بهعنوان زبان رسمی و مذهبی بود که موجب شد تا عموم باسوادان، بیش از آنکه با کلمات فارسی آشنا باشند، لغات عربی را بشناسند و درنتیجه نویسندگان و دانشمندان ایرانی که در اطراف و اَکناف ایران بزرگ میزیستند، برای تفهیم اغراض و مطالب به یکدیگر، از لغات عربی که برخلاف فارسی برای کل آنها قابل فهم بود استفاده کنند.
محتویات
نظرات دو زبانشناس غربی[ویرایش]
پروفسور ریچارد دیویس میگوید: اقتباس کردن زبان فارسی از زبان عربی به کلمات محدود است و زبان عربی، تأثیری بر ریختشناسی زبان فارسی نداشتهاست به جز چند مورد معدود مثل طریقهٔ جمع بستن در زبان عربی که جهت آن دسته از کلماتی که از عربی به فارسی آمده، استفاده میشوند همانطور که در زبان انگلیسی هم لغات وام گرفته از لاتینی به همان شکل لاتینی خود جمع بسته میشوند؛ و به همین نهج هستهٔ اصلی زبان و کلمات فارسی از زبان پهلوی و پارسی میانه منتقل شده است و دستور زبان فارسی کاملاً مشابه سایر زبانهای اروپایی هم دورهٔ خود است.
پروفسور ژان پری زبانشناس در دانشگاه شیکاگو معتقد است: اثر گذاری عربی بر فارسی از قرن نهم میلادی و با تلفیق اسلام و سیستم نوشتاری عربی ممکن شد. این میزان تأثیرگذاری در حدود هشت هزار لغت در بیست هزار کلمات روزانهٔ قرن نهم میلادی (در حدود چهل درصد) و در بازهای از حداقل کمتر از نه درصد با فراوانی دو و چهار دهم درصد در شاهنامه و تا حداکثر بیش از پنجاه درصد با بسامد بیست و پنج درصد در آثار کلاسیک و نوین فارسی است.
تأثیرات عربی بر فارسی[ویرایش]
در یک تجربهٔ آزمایشی دایرهٔ کلمات مصنوعات فرهنگی، در میان چهار نمونه از چهار زبان با کلمات عربی، ۵۲ درصد کلماتاسپانیایی از زبان عربی اقتباس شدهبود و این میزان در زبان فارسی تنها ۱۴ درصد بودهاست. درحالیکه زبان اسپانیایی توسط گروه بزرگی از غیرمسلمان با موضوعات غیراسلامی بهکار میرود. بر اساس این تجربهٔ آزمایشی، میزان کلمات عربی در زبان فنیِ اسپانیایی در زندگی روزمره، ۸ درصد و در زبان فارسی ۲۴ درصد بود.
ژان پِری میافزاید: اغلب واژگان عربی که در فارسی کاربرد دارند، بهعنوان مترادف بهکار میروند؛ برای نمونه، واژه «مریضِ» عربی با «بیمارِ» فارسی که میتوانند یا در بسیاری از موارد به فارسی ترجمه شوند یا پیشتر ترجمه شدهاند؛ هچون «تعلیم» که به «آموزش» تبدیل شدهاست.
اثرات قاعدههای عربی[ویرایش]
قانونها و قاعدههای (گرامر) زبان عرب بر فارسی اثر گذاشته؛ یکی از آنها استفادهٔ جمع مکسر عربی است که فهم فارسی را جهت غیرفارسزبانان مشکل میکند (مانند: ادویه، اَشرِبه، اغذیه، اساتید، بَساتین، دَساتیر، خوانین، دهاقین، بازارات، اساطیر، عشاق، میادین، اکراد، افاغنه، بهترتیب بهجای دواها، شربتها (نوشیدنیها)، غذاها، استادان، بستانها، دستورها، خانها (یا خانان)، دهقانها (یا دهقانان)، بازارها، استورهها، عاشقها (یا عاشقان)، میدانها، کردها، افغانها، که همگی با افزودنِ «ها» جمع بسته میشوند نه بهصورت جمع مکسر عربی. علامت جمع در فارسی «ها» و «ـان» و در محاوره در اکثر موردها، فقط «ـا» است، مانند: افغانیا، کُردا، بلوچا، مردا، خیابونا.[۱] [۲]
تأثیرات فارسی میانه بر عربی[ویرایش]
ژان پِری معتقد است: درحقیقت زبان پارسی میانه یک زبان ناکارا نبوده، نه بهلحاظ تکنیکی و نه دایرهٔ کلمات انتزاعی، و این زبان از سیستم پیچیدهای از کلمات استعمال میکرده، در جمعآوری کلمات محلی دینی بر زبان عربی تقدم داشته و در فلسفه و طب هم از اصطلاحات یونانی اقتباس کرده و همهٔ اینها را چه در دوران قبل از اسلام و چه دوران پسااسلامی به زبان عربی انتقال دادهاست.
اغلب آن دسته از کلمات عربی که وارد فارسی شدهاند در معنایی بجز معنای اصلی خود در زبان عربی کاربرد دارند.
معربات از فارسی[ویرایش]
- گفتار اصلی فهرست واژگان عربی با ریشه فارسی
از زبان فارسی کلمات زیادی به شکلهای مختلف به زبان عربی وارد شدهاست. در زبان عربی کلمات بسیار زیادی وجود دارد که به آنها معرّبات (یعنی عربیشده) میگویند. ریشهٔ بسیاری از معرّبات هنوز ناشناخته است. «سازمان استانداردسازیِ عربی» کوشش فراوانی کرده تا ریشهٔ اینگونه کلمات شناسایی شود، اما بهدلیل اینکه در عربیسازی کلمات بیگانه عموماً بهطور کامل برهم ریخته میشود، نمیتوان بهسادگی اینگونه معرّبات را ریشهیابی کرد. گفته میشود حدود ۵۰۰۰ کلمهٔ معرب، از کلمات رایج در زبان فارسی به زبان عربی راه یافتهاست؛ از جملهٔ آنها میتوان به این چند کلمه اشاره کرد: جُناح (از «گناه»)، کَنز (از «گنج»)، سِراج (از «چراغ»)، جَصّ، مجصّص و سایر مشتقات آن (از «گچ»)، و اساطیر و اسطوره از stori لاتین و خارِطة و خَوارِط از carta و منهیعنه و نهی از نه (no) فارسی و سانسکریت.[۱]
جستارهای وابسته[ویرایش]
- خط در ایران
- آمیختگی فارسی با زبانهای دیگر
- فهرست واژگان عربی با ریشه فارسی
- گرتهبرداری
- ویکیپدیا:املای برخی واژهها
- ویکیپدیا:ویکیپروژه فهرست اشتباههای نگارشی
- ویکیپدیا:دستور خط
- بگوئیم - نگوئیم -
- زبان فارسی در شبهقاره هندوستان
منابع[ویرایش]
- Richard Davis, “Persian” in Josef W. Meri, Jere L. Bacharach, “Medieval Islamic Civilization”, Taylor & Francis, 2006. Ppg 602-603. “The grammar of New Persian is similar to many contemporary European languages. ”
- John R. Perry, “Lexical Areas and Semantic Fields of Arabic” in Éva Ágnes Csató, Eva Agnes Csato, Bo Isaksson, Carina Jahani,”Linguistic convergence and areal diffusion: case studies from Iranian, Semitic and Turkic”,Routledge, 2005. excerpt:”
- صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات در ایران (۵ جلد)، انتشارات فردوس، ۱۳۶۷.
- تاریخ ادبیات ایران و جهان (۱و۲)، سال دوم و سوم آموزش متوسطه، رشتهٔ علوم انسانی، دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی ایران، ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳.
پیوند به بیرون[ویرایش]
- پایگاه آذرگشنسپ: داد و ستد پارسی و تازی
- دکتر جلیل دوستخواه: چند یادآوری درمورد استقلال ساختاریِ زبان فارسی
- معربات در قرآن از زبان سریانی سایت معارف قرآنی
- کلمات فارسی معرب در قرآن
- دکتر عجم: تأثیر زبان فارسی بر زبان عربی
- پهرست: درگاه زبان و ادب پارسی (فارسی،دری، تاجیکی) این وبگاه ویژه همه فارسی زبانان گیتی است و بر آن است تا حوزه تمدنی زبان فارسی را پاسداری کند و زنده بدارد.
|