گویش سیستانی
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
گویش سیستانی | |
---|---|
سیستونی Sistoni | |
زبان بومی در: | ایران، افغانستان، تاجیکستان، [نیازمند منبع] پاکستان، [نیازمند منبع] ترکمنستان |
قومیت | مردم سیستانی |
تعداد گویشوران | (بدون برآورد دسترسی) |
کدهای زبان | |
ایزو ۶۳۹-۳ |
هیچ کدام (mis ) |
گلاتولوگ | هیچ کدام |
گویش سیستانی یکی از گویشهای زبان فارسی است که مردم سیستان بدان تکلم میکنند. این گویش هم اکنون به صورت عمده در منطقه سیستان ایران، سیستان افغانی (نیمروز و فراه)، سرخس ایران، ترکمنستان و دشت گرگان جاری میباشد.[۱]
این گویش از یک سو بیشترین خویشاوندی واژگانی و دستوری را با گویش موجود و گذشته خراسانی و فراتر از آن با لهجههای مرده ماوراءالنهری و تاجیکی کنونی دارد و از سوی دیگر واژههای مشترک بسیار با بلوچی دارد که با توجه به پیوندهای تاریخی و پیوستگیهای جغرافیایی و مهاجرتهای قومی و خویشاوندی طایفه ای، امری طبیعی میباشد.[۲] .[۲] گویش سیستانی یکی از گونههای زبان فارسی است که این زبان، خود، به گروه جنوبی-غربی زبانهای ایرانی تعلق دارد (ویندفور ،۱۹۸۹ :۲۴۸؛ بیرمن، وهمکاران۲۰۰۳ :۴۲۷). این گویش که از گویشهای شرقی زبان فارسی است دارای برخی ویژگیهای بارز واجی (همچون کشش واجی وخوشههای دو همخوانی آغازی) و به ویژه ساخت واژی (همچون ساختار تصریفی فعل در زمان، های گذ شتة ساده گذ شتة نقلی، گذ شتة دور و …) و همچنین واژهایی است که نه تنها تفاوت آن را با زبان فارسی معیار به وضوح نشان میدهند، بلکه ماهیت گویشی و نه لهجه ای این گونة زبانی راکه تا کنون حفظ شدهاست، مشخص میسازند (نک: لازار۱۹۷۴؛ اویسی، پور۱۳۷۴، برجسته دلفروز۱۳۷۵؛ محمدیخمک۱۳۷۹دوستی۱۳۸۰، اکاتی۲۰۰۸؛ اکاتی، آهنگر و جهانی۲۰۰۹، خزاعی اصفهانی۱۳۸۹، آهنگر۲۰۱۰). دراین راستا، گویش سیستانی دارای د و لهجة مهم شیب آبی و پشت آبی است که در تلفظ برخی واژهها به خصوص وندهای تصریفی فعل تفاوتهای آوایی قابل ملا حظه ای دارند (نک، آهنگر۲۰۱۰). با بررسیهای بیشتر میتوان لهجههای دیگری را، از جمله آنچه لهجة بارانی شناخته می. شود، شناسایی کرد
محتویات
سابقه تاریخی[ویرایش]
فرهنگ نویسان، سیستانی را یکی از چهار زبان متروک پارسی یاد کردهاند. ابوریحان بیرونی در الصیدنه، چند لغت از زبان قدیم سیستانی آوردهاست.[۳] بسیاری از واژگان سیستانی از هزار سال پیش تاکنون تفاوت چندانی نکردهاست.[۴] اگرچه اصل زبان که احیاناً همان سکزی است، پیش از این منقرض شده و تنها گویش آن باقیماندهاست.[۵]
یک سرود دینی به گویش سیستانی باقیماندهاست که به اواخر دوره ساسانی نسبت داده میشود. سرود آتشکده کرکویه یکی از زیباترین سرودهای مذهبی زرتشتیان سیستان بودهاست که به هنگام روشن کردن آتشگاهها، به آواز بلند خوانده میشدهاست.[۶]
خاستگاه[ویرایش]
گویش سیستانی از گویشهای وابسته به زبانهای ایرانی غربی و از شاخه جنوبی آن است که به گروه زبانهای هندوایرانی تعلق دارند.[۷]
دکتر محمد معین در مقدمه کتاب برهان قاطع، گویشهای سگزی و زاولی را زیرمجموعه زبانهای ایرانی قید کردهاست.[۸]
نوشتار[ویرایش]
گویش سیستانی هیچگاه یک زبان نوشتاری نبودهاست، پس اثر مکتوبی که مستقلاً متعلق به گویش سیستانی باشد نیز وجود ندارد. در میان کتب ادبی به نوشتار سیستانی در صده اخیر نیز ناهماهنگیهای بارزی در رسمالخط سیستانی به چشم میخورد. تلاشهای اخیری که برای یکپارچه سازی رسمالخط سیستانی انجام شدهاست تاکنون با بی اقبالی مواجه شدهاست.[۹] در این زمینه در حال حاضر کوششهای تازه ای صورت گرفته و چند جلد کتاب به گویش سیستان با خط فونتیک بینالمللی ipa و ترجمه به فارسی نوشته شده که عبارتند از: ۱- ادبیات سیستان، بخش نثر، ادبیات داستانی، آسوکه، جلد نخست، غلامرضا عمرانی، نشر دریافت، ۱۳۹۲؛ ۲- ادبیات سیستان، بخش نثر، ادبیات داستانی، آسوکه، جلد دوم، غلامرضا عمرانی، نشر دریافت، ۱۳۹۳؛ ۳- ادبیات سیستان، بخش نثر، ادبیات داستانی، آسوکه، جلد سوم، غلامرضا عمرانی، نشر دریافت، ۱۳۹۴؛ ۴- ادبیات سیستان، بخش نظم، شعر امروز، جلد نخست، (موسیقی) غلامرضا عمرانی، نشر دریافت، ۱۳۹۴.
چند مطلب دستوری[ویرایش]
۱- اگر حرف ب در آخر کلمات چند حرفی فارسی بعد از الف بیاید و ساکن باشد در گویش سیستانی تبدیل به واو میشود مانند:
- خواب = خو (xow)
- آفتاب = افتو (aftow)
۲- کلمات سه حرفی نیز که در آخر آنها ن باشد، تبدیل به واو میشود مانند:
- نان = نو (no)
- جان = جو (jo)
- ران = رو (ro)
ضمایر[ویرایش]
مفرد
- مه (me): من
- تو (to): تو
- او (o): او
جمع
- مأ (ma): مای غیر شامل مخاطب
- مشمأ (meshma): من و شما (مای شامل مخاطب جمع)
- منتو (mento): من و تو (مای شامل مخاطب فرد)
- شمأ (shma): شما
- اوشو (osho): ایشان
مفرد
- منه (mna): مرا
- تره (tra): تو را
- اونه ( ona): او را
جمع
- مأ ره (ma ra): ما را (غیر شامل مخاطب)
- مشمأ ره (meshma ra): ما را (مای شامل مخاطب جمع)
- منتو نه (mento na): ما را (مای شامل مخاطب فرد)
- شمأ ره (shma ra): شما را
- اوشنه ره ( oshnara): ایشان را
صرف فعل در گویش سیستانی[ویرایش]
ماضی ساده:
برفتو / برفتی / برفتک - بره / برفتئ / برفتئ / برفتئ
ماضی استمراری:
مئ رفتو / مئ رفتی / مئ رفتک / مئ رفتئ / مئ رفتئ / مئ رفتئ
ماضی بعید:
- صورت قدیمی تر: رفتدو / رفتدی / رفتده / رفتدهٔ / رفتدهٔ / رفتدهٔ
- صورت جدید تر: رفته بودو / رفته بودی / رفته بو (دک) / رفته بودئ/ رفته بودئ / رفته بودئ
ماضی نقلی:
رفتا / رفتئ / رفته / رفتهٔ / رفتهٔ / رفتهٔ
ماضی نقلی استمرای:
مرفتا / مرفتئ / مرفته / مرفتهٔ / مرفتهٔ / مرفتهٔ
ماضی نقلی بعید:
مرفتدا / مرفتدی / مرفتده / مرفتدهٔ / مرفتدهٔ / مرفتدهٔ
مضارع ساده:
برا / برئ / بریه / برهٔ / برهٔ / برهٔ
مضارع استمراری:
مئ را / مئ رئ / مئ ره / مئ رهٔ / مئ رهٔ / مئ رهٔ
مستقبل:
- صورت جدید تر: مو رفتنو / مو رفتنئ / مو رفتنه / مو رفتنه ئ / مو رفتنه ئ / مو رفتنه ئ
- صورت قدمی تر: کمه رفتنو / کمه رفتنئ / کمه رفتنه / کمه رفتنه ئ / کمه رفتنه ئ / کمه رفتنه ئ.
واژههای سیستانی[ویرایش]
- ارمون (armon) : [همریشه با آرمان] آرزو
- بی موچ (be moch): ساکت
- پوتوک (pottok): قورباغه
- تندور (tandur): تنور
- زرونه (zrona): شراره، اشتعال
- کارتوس (kartus): فشنگ
- نروشک (narushk): جهش خون، فواره
- دجگ (dajg): گره
- کنجه (kenja ): دختر
- آئیکه(Aika ): لالائی
- بپور(ba'pur): پدر بزرگ
- پتّوک (pottok): قورباغه
- پلپلاسی(palpalAsi ): پرستو
- پوتّک ( puttak ): نوزاد
- القچ (alghach): بنداز، پرت کن
شعری با گویش سیستانی[ویرایش]
زابل سلام، زابل تو کبه بودی ورمهِ سیستونی | قربون خاک و پلگِ تونو، چور و بستونی | |
زابل تو یادگار رستم و یعقوب و فرخی | زابل و آسمون ملکِ کیو، نور و چرخی | |
زابل تو پیتوی و گرمی افتو و نیمروز | از زرونِ آتش تو بوده، فرخی و سوز | |
اتماً شرنگِ رخش رستم، از در بادِ تو | فردوسی اشنیدَ و نویشتهَ، کتابَ و یاد تو | |
آسوکه گوی پیر زمو دیده زابلی | روفرقِ صد کتاب، سنت قدیم کاکلی | |
زابل تو آتشی و گرمی آتشگه گبرکو | زابل تو کنهای و کنگی خاکِ زیر کو | |
زابل تو تشنهای بتر از پرهِ آسِ اَو | زابل تو سیراوی و پریِ رودِ شیبِ اَو | |
زابل افْ اشْ سال دورُ مِ از خیرِ زندگی | پیغوم دِه از خوا، ورمِ که، رسم منه بندگی | |
آیا اَنوز کفترکو، گرمِ پور پور؟ | آیا اَنوز پتک سرگرمِ کور کورِ؟ | |
آیا انوز پتک و پچ دارِ چوپونو؟ | یا شیر دغ بر و گرماس مخوارِ چوپونو؟ | |
آیا انوز مرغووی گو مپرِ روی شر؟ | گودار ماس چکی مبرَ روی سر؟ | |
آیا انوز گورم، درِ بشِ دلبرِ؟ | آیا انوز مایه شو پر شیرو زر دره؟ | |
آیا مرامِ مردون تو قول مردی یه؟ | یا رسم وسنت پدرو رو وسردی یه؟ | |
آیا انوز پروندنِ گال استه رسمِ شو؟ | ممونونه دارِ دوست، که خدا نکنه خصم شو؟ | |
کوه خواجه روکِ سینه تو، یکْ چشْ کِ قربونی | برنظر، پرزه تو حوض دار و ترقونی |
جستارهای وابسته[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
- سلسله قواعد رسمالخط سیستانی
- w صفحه فیس بوک گویش سیستانی با نام « لبظ سیستونی »
- در چاردوگرد لبظ سیستونی (نوشتاری سیستانی پیرامون گویش مردم سیستان)
- توصیف واجی گویش سیستان (حوزهٔ مرکزی شهر زابل)، غلامرضا عمرانی، مجلّهٔ زبانشناسی، سال سیزدهم، ش اول و دوم، پیاپی ۲۵ و ۲۶
- توصیف واجی گویش سیستان (حوزهٔ مرکزی شهر زابل ۲)، غلامرضا عمرانی، مجلّهٔ زبانشناسی، سال چهاردهم، ش اول و دوم، پیاپی ۲۷ و ۲۸
- گویش سیستان، (حوزهٔ مرکزی شهر زابل)، غلامرضا عمرانی، جلد نخست، آواشناسی، مجموعهٔ سیستان (۱)، تهران، هنر رسانهٔ اردیبهشت
- گویش سیستان، (حوزهٔ مرکزی شهر زابل)، غلامرضا عمرانی، دستور توصیفی گویش سیستان جلد دوم، ساختمان جمله در گویش سیستان، مجموعهٔ سیستان (۲)، تهران، نشر دریافت،
- گویش سیستان، (حوزهٔ مرکزی شهر زابل)، غلامرضا عمرانی، دستور توصیفی گویش سیستان جلد سوم، گروه فعلی (۱)، مجموعهٔ سیستان (۳)، تهران، نشر دریافت،
- گویش سیستان، (حوزهٔ مرکزی شهر زابل)، غلامرضا عمرانی، دستور توصیفی گویش سیستان جلد چهارم، گروه فعلی (۲)، مجموعهٔ سیستان (۴)، تهران، نشر دریافت،
منابع[ویرایش]
- ↑ بهاری، محمدرضا. زبانشناسی عملی، بررسی گویش مردم سیستان. زاهدان، ناشر: مؤلف، ۱۳۷۸، ص ۱۲.
- ↑ محمدی خمک، جواد. واژهنامه سکزی. تهران. سروش، ۱۳۷۹، ص ۱۱.
- ↑ فرهنگ معین، ج ۵، زیر عنوان «سیستانی».
- ↑ محمدی خمک، جواد، مقاله «گویش سیستانی در ترجمه قرآن قدس» در ماتیکان سیستان، مجموعه مقالات سیستانی، مشهد، واژیران، ۱۳۷۸، ص ۴۷۱.
- ↑ بهار، محمدتقی، سبک شناسی. ج ۱، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۵، ص ۲۹.
- ↑ سیستانی، محمداعظم. مقاله «سرود آتشکده کرکوی یا قدیمیترین شعر در لهجه محلی سیستان» در ماتیکان سیستان، مجموعه مقالات سیستان شناسی. مشهد، واژیران، ۱۳۷۸، ص ۳۹۴.
- ↑ برجسته دلفروز، بهروز. واژهنامه ریشه شناسانه و تطبیقی گویش سیستانی. پایاننامه فوق لیسانس. دانشگاه شیراز، ۱۳۷۲.
- ↑ خلف تبریزی، محمد حسین. برهان قاطع، به اهتمام محمد معین. تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲(چاپ پنجم)، ص ۳۰.
- ↑ http://www.iranstb.com/forum/sistani-rasmolkhat-t551.html
- ایرج افشار. واژههای سیستانی. چاپ ۱۳۶۵. بنیاد نیشابور.
- غلامعلی رئیسالذاکرین. کورنامه نیمروز. چاپ ۱۳۵۶. نشر فرهنگ سیستان.
- فرهنگ لغات سیستانی ۱
- فرهنگ لغات سیستانی ۲
گروههای قومی فارسیزبان در افغانستان و لهجههای آنها | |||||||||||||||
موقعیت | گروه قومی | نام محلی لهجه | ویژگیها | ||||||||||||
تاجیک |
کابلی |
شهری، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی | |||||||||||||
شهر هرات غرب هرات شمال هرات قلعهنو (بادغیس) غور غور غور شهر فراه شهر قندهار |
تاجیک ایماق تیمنی ایماق جمشیدی هزاره ایماق ایماق فیروزکوهی ایماق تَیمَنی تاجیک تاجیک |
هراتی فارسی فارسی فارسی ایماقی فیروزکوهی تَیمَنی فراهی فارسی |
شهری، واژگان خراسانی روستایی، واژگان خراسانی روستایی، واژگان خراسانی روستایی، واژگان خراسانی روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان تُرکی-مُغولی روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان تُرکی-مغولی روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان تُرکی-مغولی شهری، واژگان خراسانی شهری، واژگان خراسانی | ||||||||||||
کَنگ (نیمروز) و منطقۀ ابراهیمآباد (در مجاورت شهرستان زابل در ایران) | تاجیک سیستانی | سیستانی | روستایی، واژگان سیستانی و بلوچی | ||||||||||||
هزارهجات | هزاره | هزارَگی | روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان تُرکی |
|
}