غرب‌شناسی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

باخترشناسی یا غرب شناسی به رشته‌ای گفته می‌شود که درباره سرزمینهای غربی گفتگو می‌کند و درباره غرب قضاوت کرده و واقعیت‌های آن را بررسی و تفسیر می‌کند.

ادوارد سعید در مقدمهٔ کتاب معروف خود، شرق‌شناسی، می گوید: «خاورشناسی عبارت از نوعی سبک فکری است که بر مبنای یک تمایز شناختی و شناخت‌شناختی است که میان «شرق» و (غالب موارد) «غرب» قرار دارد.»[۱]

غرب باستان از دو کانون تمدن، یونان و دیگری روم باستان، برخوردار می باشد. بررسی فرهنگ و تمدن یونان باستان، از این جهت حائز اهمیت است که فرهنگ و تمدن غربی، در تشکل بنیادهایش وامدار فرهنگ و تمدن یونان باستان می باشد.

سیر تحولات فکری غرب را بر اساس پنج دوره کاملاً متمایز از یکدیگر، می توان که مورد بررسی قرار داد:

  1. غرب پیش از قرون وسطی: الگو پذیری از شرق باستان
  2. قرون وسطی
  3. رنسانس: عصر دگرگونی ژرف در اندیشه ها و روش ها
  4. مدرنیسم: عصر تحولات نوین علمی و صنعتی (عصر بروز بحران های اجتماعی)
  5. پست مدرنیسم به بعد[۲]

در هر یک از این دوره ها، فیلسوفانی ظهور کرده و افکار فلسفی جدیدی از سوی این فلاسفه ارائه شده اند.تمام این دوره ها با هم در ارتباط بوده و هر دوره ای مهیا کننده زمین، برای دوره دیگر و افکار و آراء آن بوده است.[۳] ضعف نظری و عملی زندگی انسان شرقی، بخصوص مسلمانان، در ضعف دانش ایشان از غرب شناسی است.[۴]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. سعید، ادوارد، شرق‌شناسی، ترجمهٔ عبدالرحیم گواهی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، صص ۱۵-۱۶
  2. نشریه دانشگاهی شهر و اجتماع، تاریخچه امور پرسنلی
  3. : تاریخ فلسفه غرب
  4. محمد خاتمی، از دنیای شهر تا شهر دنیا، ص35، 1373 خورشیدی، نشر نی.