زبان بلوچی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بلوچی
بلوچی
زبان بومی در: پاکستان، هند، ایران، افغانستان، امارات، عمان، قطر، بحرین، تانزانیا، عربستان سعودی
تعداد گویشوران
۷٫۶ میلیون  (۲۰۰۷)[۱]
وضعیت رسمی
زبان رسمی در
پاکستان (بلوچستان پاکستان)
تنظیم‌شده توسط آکادمی بلوچی (پاکستان)
کدهای زبان
ایزو ۶۳۹-۲ bal
ایزو ۶۳۹-۳ balinclusive code
Individual codes:
bgp – بلوچی شرقی
bgn – بلوچی غربی
bcc – بلوچی جنوبی
گلاتولوگ balo1260[۲]
زبان‌شناسی 58-AAB-a> 58-AAB-aa (East Balochi) + 58-AAB-ab (West Balochi) + 58-AAB-ac (South Balochi) + 58-AAB-ad (Bashkardi)
این نوشتار شامل نمادهای آوایی آی‌پی‌ای است. بدون پشتیبانی مناسب تفسیر، ممکن است علامت‌های سوال، جعبه یا دیگر نمادها را جای نویسه‌های یونی‌کد ببینید.

بلوچی از زبان‌های ایرانی شاخهٔ شمال‌باختری است؛ و البته زبان بلوچی از آریایی‌های مهاجرت کرده به بلوچستان آمده است.[۳] این زبان توسط مردم بلوچ ساکن در کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان و برخی بلوچ‌های مهاجردر کشورهای عربی حوزهٔ خلیج فارس و دریای مکران گویش می‌شود.

پیشینه[ویرایش]

زبان بلوچی از زبان‌های ایرانی شمال‌باختری است و با زبان‌های تاتی، کردی، گیلکی و تالشی نزدیکی زیادی دارد.[۴]بلوچی بیشتر رابطه نزدیکی با زبان پارتی تا زبان پارسی میانه دارد[۵] برای همین به نظر می‌رسد گویشوران این زبان در گذشتهٔ دور از نواحی شمالیِ ایران امروزی به بلوچستان کنونی کوچیده باشند. سخنگویان بلوچی احتمالاً نخست در حاشیه دریای خزر می‌زیستند و در حدود قرن ۴ق/۱۰م به مناطقی که اکنون هستند مهاجرت کردند.[۶]

زبان شناسان داده‌های زبانی بلوچی نو را باداده‌های زبانی دیگر مربوط به ادوار باستان میانه و نو مقایسه کرده‌اند. از آنجا که زبان ایرانیان باستان زبان پهلوی ومشتمل بر زبان پارسی و زبان پارتی است. زبانشناسان زبان بلوچی را همچون تالشی گیلکی و کردی در دسته‌بندی پارتی قرار می‌دهند چرا که زبان بلوچی خویشاوندی نزدیک به کردی و گیلکی دارد. الفبای زبان بلوچی همان الفبا و حروف فارسی است و کلمات مورد استفاده حاوی حروف پ چ ژ گ فراوان و متفاوت با الفبای عربی، آنان را خود به خود از اعراب متمایز می‌کنند، برخی کلمات رایج درآن مشابه یا یکسان است. بعضاً کلمات ان هم فارسی بوده و فقط در نخوه جمله‌بندی با فارسی متفاوت است. بدون دخالت کلمات انگلیسی و عربی تقریباً این زبان خالص و بدون تغییر مانده‌است.

برخی کلمات با حروف آخر در نمونه فارسی، به گ ختم می‌شودبه طورمثال:

زنده تبدیل به زندگ

آهو تبدیل به آهوگ

ماهی تبدیل به ماهیگ

شاید بتوان گفت این موضوع بر می‌گردد به ریشه زبان بلوچی که برگزفته از زبان پهلوی می‌باشد. از آنجا که زبان پهلوی با دگرگونی‌هایی به زبان فارسی نو (امروزی) تبدیل شده‌است ویکی از این دگرگونی‌ها حذف (گ) از برخی کلمات می‌باشد می‌توان اینگونه بیان کرد زبان بلوچی خالص باقی مانده و برخلاف زبان فارسی امروز گ از برخی کلمات حذف نشده و خالص باقی مانده‌است. مثال‌های دیگر از دگرگونی زبان باستان به فارسی نو اما ثابت ماندن کلمات بلوچی به زبان باستان درزیر آمده است:[۷]

  1. دگردیسی واک «ژ» به «ز» و «چ». مانند سوچن
  2. افتادن واک «گ» و «ک» از پایان واژه‌ها.
  3. افتادن «الف» از آغاز شماری از واژه‌ها مثل اسپید
  4. دگردیسی واک «ژ» به «ج» در شماری از واژه‌ها. مانند هژده
ردیف پارسی نو زبان پهلوی باستان بلوچی
۱ سوزن سوچن سوچن
۲ مرد مرت مرت
۳ باد وات گوات
۴ هجده هژده هژده
۵ نشسته نشستگ نشتگ
۶ آهو آهوگ آهوگ
۷ سپید/ سفید اسپید اسپید

نمونه کلمات مشابه با زبان کردی

فارسی امروز بلوچی امروز کردی
sab sap sab
ruz ruec ruz
baradar brat brad
pidar pit Pid/piaar
kard kurt kird
damad Damad/zamat damad
کردی بلوچی فارسی
mezin مزن mazan بزرگ
وش وش خوش/خوب
چم چم/چژم چشم
بان بان بام
بیت بیت/بات باد(بودن)
هیر هیر خیر
زانی زانه می دانی
چونی چونه چطوری
بانگ بانگ اذان
پار پاری پارسال
هاوین هامین(خرماپزان) تابستان
جُوان جُوان زیبا/ خوب موردپسند
مه شی مش مگس
سور سور/ سوحر سرخ
حوشتر حوشتر شتر
ئه سپ اسپ اسب
مشک مشک موش
بیسه بیسه واستا(صبرکن)
ده س و ديم دس و دیم وضو/ دست و صورت
پیرار پیراری پیرار سال
شوانه شوانگ چوپان
نیشته ی نیشته ن نشستن
هوون هون خون
دز دز دزد
په ری په ری ری پریروز
به رز برز بلند
جلي جل لباس-لباس گشاد
شوو شوو شوهر
پیاله پیاله استکان
هه نار هه نار انار

نمونه کلمات مشابه بازبان گیلکی

بلوچی سولاح اسپ همسه هشتن مشتن

میزکرتن

کوش ایشتادن

ایساتن

تی
گیلکی سولاخ اسپ هسه هشتن دیمیزِئن میشتن کوش اشتئن تی
فارسی سوراخ اسب اکنون اجازه دادن ادرار کردن کفش ایستادن تو

از دیدگاه زبان شناسان و بااستفاده از داده‌های زبانی و مقایسه آن‌ها این زبان نه تنها ارتباط بنیان با سایر زبان‌های ایرانی دارد بلکه مشابهت زیادی با زبان ایران باستان (کهن) دارد به‌طور نمونه.[۸]

۱-از منظر واج‌شناسی

فارسی امروز بلوچی امروز ایرانی میانه غربی ایرانی کهن
sab sap sab xsap
ruz ruec ruz raucah
baradar brat brad bratar
pidar pit Pid/piaar pitar
kard kurt kird krta
damad Damad/zamat damad zamatar

۲-از منظرواژگانی

فارسی امروز بلوچی امروز ایرانی باستان
گوسفند pas pasva
دریا zer zrayah
تابستان hamian hamina
کوه gar garay

محل سکونت[ویرایش]

عمدهٔ بلوچ‌ها در سرزمینی نسبتاً وسیع و گرم زندگی می‌کنند که این منطقه بلوچستان (مکران و سرحد) نامیده می‌شود. بلوچستان جزو قلمرو ایران باستان بوده‌است همواره اما بعد از نفوذ بریتانیا و استعمار هند بخش بزرگی از ان به پاکستان واگذار شده‌است. تعدادی از آنان در ترکمنستان بسر می‌برند مجموع قبایل بلوچ جمعیتی بالغ بر هشت میلیون نفر تخمین زده می‌شوند؛ که بیشتر آن‌ها در دو کشور پاکستان و ایران ساکن‌اند. اما مسلماً این رقمها اعتبار قطعی ندارند. بلوچها در تعدادی از کشورهای غرب آسیا سکونت دارند و به دلایل مختلفی از سرزمین خود خارج شده‌اند؛ که بخشی ازآنها درکشورهای حوزه خلیج پارس زندگی می‌کنند. بلوچهای افغانستان که بسیار اندک اند اغلب در دو ولایت هلمند و نیمروز بسر می‌برند.

سیستم نوشتاری[ویرایش]

سیستم‌های نوشتاری زبان بلوچی چندین سیستم نوشتاری هستند که مهم‌ترین آن‌ها سیستم نوشتاری ظهورشاه هاشمی می‌باشد. یکی دیگر از شیوه‌های نوشتاری زبان بلوچی، بلوچی لاتین (بلاتین) هست که دارای بیست و نه حروف هست به ترتیب زیر: Aa Āā Bb Čč Dd Ďď Ee Èè Gg Hh Ii Jj Kk Ll Mm Nn Oo Òò Pp Rr Ss Šš Tt Ťť Uu Vv Yy Zz Žž

گویش‌ها[ویرایش]

بلوچی را به سه گروه اصلی تقسیم می‌توان کرد: شرقی، یا شمال‌شرقی، و غربی، یا جنوب‌غربی و مرکزی سرحد.

غربی (رخشانی)
  • لاشاری
  • رخشانی
  • سراوانی
جنوبی (مکرانی)
  • کچی
  • مکرانی
شرقی (سلیمانی)
  • بوگتی (بامبور)
  • مری رند (سیبی) که چاکربرهای سیب را شامل می‌شود
  • دوکمی-مزاری
  • مندوانی & گویش جاتووی سند غربی

{بلوچی سرحد مرکزی}

  • سرحدی
  • ایرندگانی

تقسیم‌بندی[ویرایش]

اولین محققی که لهجه‌های بلوچی را بیشتر بطور سیستماتیک مورد مطالعه قرارداد ویلهلم گیگر Wilhelm Geiger بود. او بلوچی را به دو لهجه اصلی تقسیم کرده و بلوچی شمالی (سرحدی) و بلوچی جنوبی (مکرانی) نامید. وی همچنین بلوچی جنوبی را به گروه‌های شرقی و غربی و بلوچی شمالی را به گروه‌های شمالی و جنوبی که به ترتیب توسط طوایف لغاری Leghلri و مری Mari نمایندگی می‌شدند تقسیم کرد. گیگر برای نشان دادن تفاوت لغوی لهجه‌ها به این واقعیت اشاره می‌کند که بلوچی جنوبی به میزان بالایی از زبانهای هندی و پاکستانی همسایه لغت اقتباس می‌کند در حالیکه بلوچی شمالی بیشتر دارای لغات اقتباس شده از گویش اصیل سیتانی با ریشه فارسی می‌باشد. (ترجمه و نقل از جهانی (۸۹))

یکی دیگر از محققان لهجه‌های بلوچی «سر جرج گریرسون»[۹] می‌باشد. او لهجه‌های بلوچی را به شرقی و غربی تقسیم کرد. وی معتقد بود که بلوچی غربی در محدوده حکومتی بریتانیا دارای سه لهجه می‌باشد و آنهارا بر اساس منطقه عمده‌ای که در آن صحبت می‌شوند، لهجه کراچی karلči، کیچی kیči و پنجگوری panjguri نامید.

محقق برجسته دیگری که به صورت سیستماتیک لهجه‌های بلوچی را مطالعه کرده‌است پروفسور جوزف الفنبین[۱۰] می‌باشد، او در کتاب «زبان بلوچی، لهجه‌شناسی با متن» برای نشان دادن تفاوت بین لهجه‌های مختلف، لیستی شامل آواشناسی، دستور (صرف و نحو) و لغت تهیه کرده و آن را به عنوان معیار مقایسه شباهت‌ها و تمایز لهجه‌ها بکار برده‌است. در اینجا فقط به چند مورد از ویژگی‌های خاص این لهجه‌ها بر اساس معیار الفنبین اکتفا می‌کنیم. (نقشه جغرافیایی لهجه‌ها)

وی بر اساس این معیار، زبان بلوچی را به شش لهجه تقسیم می‌کند که عبارتند از:

لهجه‌های تپه‌های شرقی[ویرایش]

این لهجه‌ها در مناطق طوایف مری، بگٹی، لغاری و مزاری صحبت می‌شوند.

ویژگی[ویرایش]

  1. تبدیل /u/ به /i/. مثال: بیت bit «شد»، سیر sir «عروسی» (۲)
  2. ساخت مجهول در زمان گذشته افعال متعدی (۳)
  3. تلفظ س در لغات «پس» pess پدر، «ماس» mas مادر، «براس» bras برادر. (۴)
  4. به کاربردن شناسه لn برای اول شخص مفرد و on برای اول شخص جمع (۵)
  5. استفاده از لغت لوگ lْg «خانه»، چوک čokk «بچه»

لهجه رخشانی[ویرایش]

این لهجه شامل شاخه‌های زیر می‌باشد:

  1. کلاتی (مناطق بین «لس بیلا» Las belل در شمال کراچی تا مستونگ Mastung در جنوب کوئته Quetta (عمدتاً منطقه براهویی نشین))
  2. چاغه‌ای و خارانی (نواحی شمالی بلوچستان پاکستان شامل نوشکی، دالبندین، خاران و کلات)
  3. افغانی (مناطق جنوبی و جنوب غربی افغانستان عمدتاً نواحی اطراف رودخانه هیرمند)
  4. سرحدی (منطقه‌ای که از شرق به دالبندین در پاکستان و از شمال شرقی به چهاربرجک در افغانستان منتهی شده و شامل مرو در جمهوری ترکمنستان و سیستان در ایران می‌باشد، به‌طوری‌که نصرت آباد در بلوچستان ایران جنوبی‌ترین بخش آن را تشکیل می‌دهد)

در تألیفات بعدی، الفنبین لهجه رخشانی را به سه گروه کلاتی، پنجگوری و سرحدی تقسیم می‌کند که لهجه سرحدی در آن شامل مرو در ترکمنستان شوروی، بلوچستان افغانستان و مناطق شمالی بلوچستان ایران که جنوب خاش و شمال ایرانشهر (آب رئیس، زنده کوه بزمان، رمکان) مرز جنوبی آن را تشکیل می‌دهند و همچنین نواحی از نرماشیر (چاهدگال، رودشور) ومناطق شمالی بلوچستان پاکستان شامل نوشکی، دالبندین، خاران و کلات (که مناطق لهجه پنجگوری مرز جنوبی آن را تشکیل می‌دهند) را دربر می‌گیرد.

پنجگوری[ویرایش]

شامل بخش اعظم منطقه خاران xلrلn که کیچ kیč مرز جنوبی و رودخانه رخشان Raxshلn مرز شمالی آن را تشکیل می‌دهند و کولوا Kolwل در شرق آن واقع می‌شود.

ویژگی[ویرایش]

  1. /u/ نامتغیر باقی می‌ماند «بوت» but شد، «سور» sur عروسی
  2. ساخت معلوم جمله عادی‌ترین شکل است ولی شکل مجهول هم به ویژه در جنوب پیش می‌آید. (۶)
  3. تلفظ س لغات «پس» pess پدر، «ماس» mلs مادر، «براس» brلs برادر.
  4. شناسه in برای اول شخص مفرد و an برای اول شخص جمع
  5. «گس» ges خانه، «زهگ» zلg / zahg بچه

لهجه سراوانی[ویرایش]

سراوان و مناطق اطراف آن که خاش مرز شمالی و اسپیدان Espidلn مرز غربی آن را تشکیل می‌دهند. مناطق مرزی ایران و پاکستان در شرق این منطقه واقع شده و مرز جنوبی آن رودخانه گل gel در شمال راسک می‌باشد. در تألیفات بعدی الفنبین، ایرانشهر و بمپور نیز در حوزه لهجه سراوانی شمرده می‌شوند.

ویژگی‌ها[ویرایش]

  1. تبدیل /u/ به bǖt ǖ «شد»
  2. مجهول، ساخت معمول جمله است
  3. تلفظ ت لغات «پت» petپدر، «مات» mلt مادر، «برات» brلt برادر.
  4. شناسه لn برای اول شخص مفرد و in برای اول شخص جمع (با تلفظ i کوتاه در in)
  5. لوگ lْg یا گس ges «خانه»، چوک čokk یا زهگ zahg بچه

لهجه کیچی[ویرایش]

منطقه کیچ kیč در بلوچستان پاکستان شامل تربت

ویژگی[ویرایش]

  1. /u/ نامتغیر، بوت but «شد»
  2. ساخت مجهول
  3. تلفظ ت لغات «پت» petپدر، «مات» mلt مادر، «برات» brلt برادر.
  4. شناسه in برای اول شخص مفرد و in برای اول شخص جمع (با تلفظ i کوتاه در in)
  5. لوگ lْg «خانه»، چوک čokk «بچه»

لهجه لتونی (لاشاری)[ویرایش]

منطقه لاشار lلڑلr در بلوچستان ایران شامل «اسپکه» Espakka، «پیپ» pیp، «مسکوتان» Maskْtan، «پنوچ» pannْč

ویژگی[ویرایش]

  1. /u/ نامتغیر، بوت but «شد»
  2. ساخت مجهول
  3. تلفظ ت لغات «پت» petپدر، «مات» mلt مادر، «برات» brلt برادر.
  4. شناسه un برای اول شخص مفرد و in برای اول شخص جمع (با تلفظ i کوتاه در in)
  5. لوگ lْg «خانه»، چوک čokk بچه

لهجه‌های ساحلی[ویرایش]

شامل قصرقند kaser kand، نیکشهر nیkshahr، راسک rلsk و نواحی ساحلی جنوبی بلوچستان از «بی آبان» biلbلn در نزدیکی بندرعباس تا بندر کراچی شامل بنادر چاه بهار، گواتر gwلdar، پسنی pasni، جیونی jiwani و همچنین مناطق مند mand و دشت daڑt.

ویژگی[ویرایش]

  1. تبدیل /u/ به /i/. مثال: بیت bit «شد»، سیر sir «عروسی»
  2. ساخت مجهول در زمان گذشته افعال متعدی
  3. تلفظ ت در لغات «پت» pet پدر، «مات» mلt مادر، «برات» brلt برادر.
  4. بکاربردن شناسه لn برای اول شخص مفرد و eyn برای اول شخص جمع
  5. استفاده از لغت لوگ lْg «خانه»، چوک čokk «بچه»

نمونه واژگان زبان بلوچی[ویرایش]

بلوچی معادل پارسی نوشتار با حروف لاتین
پْیـِراپ شبنم pýeráp
گوتل مه gotal
گورآپگ سراب gorápag
مورینگَه زنگ (آهن) moringa

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. بلوچی منبع در اتنولوگ (16th ed., 2009)
    بلوچی شرقی منبع در اتنولوگ (16th ed., 2009)
    بلوچی غربی منبع در اتنولوگ (16th ed., 2009)
    بلوچی جنوبی منبع در اتنولوگ (16th ed., 2009)
  2. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "بلوچی". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology. 
  3. "Eastern Iranian languages". Encyclopedia Iranica.
  4. Balochi language:History
  5. Compendium Linguarum Iranicarum, Herausgegeben von Rudiger Schmitt, p353
  6. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، رضایی باغ بیدی، بلوچی، ص 520
  7. http://parsianjoman.org/?p=2008
  8. نگاهی به سابقه نژادی قوم بلوچ بر مبنای داده‌های زبانی. گذری بر تاریخ بلوچستان. محودزهی موسی.1387. دانشگاه سیستان و بولچستان
  9. Sir George Grierson
  10. Josef Elfenbein

الگو:کد زبان‌های معرفی‌شده در ایزو ۶۳۹–۳ که حرف اول عنوان بین‌المللی آن‌ها حرف B است