تیسفون

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

مختصات: ۳۳°۰۵′۳۷″ شمالی ۴۴°۳۴′۵۰″ شرقی / ۳۳.۰۹۳۶۱° شمالی ۴۴.۵۸۰۵۶° شرقی / 33.09361; 44.58056

تیسفون یا مدائن

تیسفون نام یکی از پایتخت‌های باستانی ایران است که در کشور عراقِ امروزی جای گرفته است. این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقهٔ میان‌رودان ساخته شد، و در دوران ساسانی ارزش خود را به عنوان مرکز نیروی سیاسی و اقتصادی نگهداشت. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفته‌رفته متروکه گشت.

تیسفون نزدیک به ششصد سال پایتخت ایران بود و از گودرز دوم (حک: ۴۱–۵۱ میلادی) تا اردوان پنجم (حک: ۲۵۹–۲۲۶ میلادی) در دورهٔ اشکانیان، و از اردشیر اول (حک: ۲۲۶–۲۴۱ میلادی) تا یزدگرد سوم (حک: ۱۱–۳۱/ ۶۳۲–۶۵۱) در دورهٔ ساسانیان در تیسفون شهریاری کردند. پس از اسلام سلمان فارسی در روزگار فرمانروایی عمر شهریار تیسفون شد.[۱] کاخ با شکوه ساسانیان را که هنوز آثار آن در جانب خاوری دجله نمایان است، اعراب ایوان کسری نام دادند. این ایوان چنان‌که یعقوبی گوید در شهر اسبانبر واقع بود. ساختمان مهم دیگری نیز بود کاخ سفید نامیده می‌شد که در یک میلی شمال شهر کهنه دیده می‌شد ولی این ساختمان از آغاز سده ۴ق چنان رو به ویرانی و رمبش رفت که اثری از آن نماند و از این روی است که تاریخ‌نویسان پس از آن، کاخ سفید و ایوان کسری، هر دو را با نام طاق کسری دانسته‌اند و آن یگانه جایمانده ایست که تا امروز از بناها و کاخهای پادشاهان ساسانی در آن جایگاه پایدار مانده‌است.

سالشمار[ویرایش]

تاریخچه[ویرایش]

بازماندهٔ طاق کسری در تیسفون سال ۱۹۳۲ (میلادی)

تیسفون در زمان اشکانیان بنیاد گذاشته شد. این شهر پایتخت شاهنشاهی اشکانیان و سپس ساسانیان تا پیروزی اعراب بر ایران بود.[۳]

The Taq-i Kisra, as drawn 1824 by Captain Hart.
Ruins of Ctesiphon depicted on a 1923 postage stamp of Iraq
Ctesiphon palace ruin, ۱۸۶۴

تیسفون پایتخت زمستانی ساسانیان بود.[۳] در تیسفون در زمانی که پایتخت پادشاهان اشکانی بود گویا زبان پارتی، زبان شاه و درباریان و مردم پایتخت بوده‌است. هنگامی که تیسفون پایتخت پادشاهان ساسانی شد فارسی زبان دربار و تا اندازه‌ای زبان مردم شهر شد.[۴]

پس از گرفتن شهر به دست عربها، سلمان پارسی، به فرمانداری این شهر به دست عمر بن الخطاب برگزیده شد. از آنجا که تیسفون پایتخت بزرگ‌ترین فرمانروایی آن دوران بود، دارایی فراوانی در آن گرد آمده بود، به همین روی فرستادن جنگ آوردها چند ماه به درازا انجامید. در آینده یعنی در دوره عباسیان شهر ویران و از تکه‌ها کاخ‌ها و ساختمان‌های شهر در ساخت شهر نوینی در همان نزدیکی بنام بغداد بهره گرفته شد.

هنگامی عربها بر تیسفون دست پیدا کردند، پس از این که پردهٔ گوهرنشان و فرش زربفت آن را با نام غنیمت تکه‌تکه کرده میان سربازان بخش کردند به ساختمایه‌های آن نیز چشم دوختند. نخستین خلفای عباسی پس از این که تکه‌های بزرگ سنگ مرمری را که نمای بیرونی ساختمان را می‌پوشاند برای برپا کردن کاخ‌های نوینشان از آن جا به جای‌های دیگری بردند، دستور دادند که از آجرهای آن نیز به کار گرفته شود، ولی پس از چندی پی بردند که این کار خود دارای هزینه فراوانی است و از آن چشم پوشی کردند.

سعد و پیروزی وی بر مدائن[ویرایش]

پس از پیروزی (مسلمانان) در جنگ قادسیه، زمین‌های بارور سواد (عراق) در برابر اعراب بی پشتیبان ماند. دو ماه بعد سعد به دستور خلیفه آهنگ مدائن و تیسفون، پایتخت پر آوازهٔ ساسانیان کرد. مدائن چنان‌که از نامش پیداست، گروهی شهرهای نزدیک به هم، مانند تیسفون و سلوکیه بود که از روزگار پارتیان وارث نقش باستانی بابل بوده‌است. به گفته دیگر مدائن از هفت شهر کنار هم که در دو جانب دجله جای داشتند سازمان می‌یافت. گرد این شهرها را پرچینهای بلند کشیده بودند و دروازهایی روبروی هم در آن‌ها پیش بینی کرده بودند. در کران غربی دجله شهرهای ویه‌اردشیر (بهرسیر)، سلوکیه، درزیجان، ساباط و ماخوزه بود و تیسفون، اسانبر، رومیه که ویه اندیو خسرو (بهتر از انطاکیه خسروان) نیز نام داشت، در کران شرقی رود جای داشتند. پادشاه در کاخ سفید تیسفون می‌زیست، و ایوان مداین که پذیرایی‌ها و جشن‌ها در آن جا برپا می‌شد در اسانبر جای داشت. پس از جنگ قادسیه، نخستین کنش سعد محاصره کردن بخش‌های غربی این شهرها بوده‌است. در برخی گزارش‌ها از درازی زمان محاصره سخن می‌رود، بر آن که اعراب در این زمان دو بار خرمای تازه خوردند و دو بار قربان کردند. در این میان در مداین نایابی افتاد و مردم شهر در تنگنای سختی درافتادند، چنان‌که سرانجام خانواده ساباط به درخواست از اعراب آغاز کردند، و به پذیرفتن پرداخت باج تن دردادند. مردم ویه‌اردشیر شهر را رها کردند و هنگامی که عربان به شهر درآمدند، در ویه‌اردشیر کاخ سفید تیسفون از دور پدیدار بود و دیدار آن بانگ تکبیر از اعراب برآورد. بهارگاه بود و دجله جوشش داشت. ایرانیان پل‌ها را بریدند، اما با این همه، اعراب گذاری یافتند و آرام از آب گذاره کردند. نگهبانان تیسفون چون تازیان را نزدیک دروازه‌های شهر دیدند بانگ برآوردند که دیوان آمدند. پیش از درآمدن تازیان به مداین، یزدگرد سوم با برداشتن چند هزار تن از کسان و یاران و گنج و خواسته‌ای که در گنجینه خویش داشت، شهر را فروگذاشته بود. خره‌زاد فرخزاد، برادر رستم فرخزاد پس از زدوخوردی اندک و ناامیدانه، شهر را که یزدگرد بدو سپرده بود رها ساخت و به سوی کوه‌های زاگرس به شادفیروز (که عرب‌ها آن را حُلوان نامیدند) که یزدگرد نیز بدان جا رفته بود گریخت. دروازه‌های تیسفون به روی اعراب گشوده گشت، و سربازان بدوی از دیدن جنگ آوردهای بسیار که بنابر گزارش بلاذری از فرش‌ها، جامه‌ها، جنگ‌افزارها، گوهرها و مانند آن بود چشمشان خیره ماند. گویند که شمار سپاه سعد بن ابی وقاص در این هنگام به شصت هزار تن رسیده بود، و سپاهیان هر یک دوازده هزار درهم از جنگ آوردها بهره برداشتند. با آن که باید در پذیرفتن این شمارگان جانب احتیاط نگه داشت، با این همه، جای سخن نیست که بهرهٔ جنگ‌جوی عرب از جنگ آوردها تیسفون بسیار بوده‌است.

سعد چون به کاخ خسروان درآمد، به جای سپاسگذاری پیروزی هشت رکعت نماز گزارد و آیه کم ترکوا من جنات و عیون برخواند. او در کهندز تیسفون مسجدی برآورد و برای مدتی پایتخت چهارصد سالهٔ ساسانیان لشگرگاه این عربها بود.

پیوند به بیرون[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. <دانشنامهٔ جهان اسلام، سرواژهٔ تیسفون
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، بین‌النهرین، ایران و آسیای مرکزی از زمان فتوحات مسلمین تا ایام تیمور، ۱۳۳۷ خورشیدی، گای لسترنج ترجمه: محمود عرفان، ناشر فارسی: بنگاه ترجمه و نشر کتاب صفحهٔ ۲
  4. ژیلبر لازار: ریشه‌های زبان فارسی ادبی. در: مجله «ایران‌نامه»، پاییز ۱۳۷۲ - شماره ۴۴. (از صفحه ۵۶۹ تا ۵۸۴).

جستارهای وابسته[ویرایش]