مزدک
مزدک پسر بامداد (شهره به مزدکِ بامدادان یا مزدک پور بامداد) بود،در مورد مزدک اختلاف نظر وجود دارد. عدهای او را اهل فسا و تعدادی او را اهل استخر فارس میدانند. ولی اکثر مورخین زادگاه وی را نیشابور میدانند، از جمله طبری. درگذشته او در ۵۲۴ یا ۵۲۸ پس از میلاد بود. وی در نیمهٔ قرن پنجم میلادی یکی از نهضتهای اجتماعی در ایرانِ زمانِ ساسانی را ایجاد کرد.[نیازمند منبع] مزدک در زمان حکومت قباد یکم ساسانی آیین خود را منتشر کرد.
محتویات
خاستگاه[ویرایش]
ادوارد براون از او به عنوان اولین فیلسوف کمونیسم یاد کردهاست.[۱] شهرت مزدک مقارن شاهنشاهی قباد ساسانی به اوج رسید. اوضاع مملکت در این زمان سخت آشفته بود و هپتالیان از جانب مشرق و شمال پی در پی به ایران هجوم میآوردند. کشمکشهای شدید و خونین مذهبی بین موبدان زرتشتی و یهودیان، فرقههای مختلف مسیحی با یکدیگر و دولت ایران با مسیحیان که آنان را عوامل امپراتوری روم میدانست، در جریان بود. خشکسالیهای پیاپی نیز مردم گرسنه و محروم را به عصیان وامیداشت.
مزدک از روحانیون زرتشتی بود[نیازمند منبع] و بر پایهٔ آموزههای مانی در باب آفرینش و جهان دیگر معتقداتی ویژه داشت.
آموزههای مزدک[ویرایش]
وی به دو اصلِ نور و ظلمت و رهاییِ نهاییِ نور معتقد بود و میگفت انسان باید از علایقِ دنیوی بپرهیزد تا هرچه بیشتر به رهاییِ نور از بندِ ظلمتِ ماده یاری داده باشد. اما وی به خلاف مانی، ازدواج را منع نمیکرد و داشتنِ یک همسر را کافی میدانست. مزدکیان همچینین گیاهخوار بودند و باور داشتند که با کردار نیک و بدون انجام امور ظاهریِ دینی میتوانند رستگار شوند.[نیازمند منبع]
مزدک، ازدواجِ زنان با مردانی بیرون از طبقات روحانی و اشرافی را جایز دانسته و داشتن بیش از یک زن را ناروا میشمرده چرا که بنا بر گواهیهای متعدد تاریخی در مورد شمار بسیار زیاد زنان در شبستانها و حرمسراهای ساسانی سخن مکرر آمدهاست.[۲][۳]
از نظر اجتماعی مزدک از استاد خود، زرتشت خورگان، پیروی میکرد که سالها در بیزانس به سر برده بود و با کتب فلسفی یونان از جمله جمهور افلاطون آشنایی داشت. مزدک با توجه به جنبهٔ علمی این معتقدات میگفت خداوند مواهب حیات را برای استفادهٔ همگان آفریدهاست. اما حرص و زیادهخواهی و انباشتن مال به خشونت و بدرفتاری و نابرابری میانجامد. این گونه باورها با نظام اجتماعی عصر ساسانی به هیچ روی سازگار نبود. زیرا در آن جامعه، طبقات از یکدیگر جدا بودند و کسی نمیتوانست، ولو به لیاقت و استعداد، از حد اجتماعی خود تجاوز کند. مزدک که سخنوری ورزیده بود و نفوذ کلام بسیار داشت به هواخواهی مردم مستمند از درباریان میخواست که دست به تعدیل ثروت بزنند.
ثعالبی از قولِ مزدک مینویسد: «خداوند وسیله معیشت را در زمین نهاد تا مردم آنها را به تساوی میان خود تقسیم کنند چنانکه هیچیک از آنان نتواند بیش از سهم خود بگیرد، اما مردم به یکدیگر ستم ورزیدند و در پی آن بر آمدند تا بر دیگری برتری یابند؛ زورمندان ناتوانان را بشکستند روزی و دارایی را برای خود گرفتند. بسیار ضروری است که از توانگران بگیرند و به تهیدستان دهند چنانکه همه در دارایی برابر گردند. هر آنکه در خواسته، زن و کالا فزونی حق او بر آنها بیش از دیگران نیست.»[۴]
همیگفت هر کو توانگر بوَد | تهیدست با او برابر بوَد | |
نباید که باشد کسی بر فزود | توانگر بوَد تار و درویش پود | |
جهان راست باید که باشد به چیز | فزونی توانگر حرامست نیز | |
زن و خانه و چیز بخشیدنیست | تهیدست کس با توانگر یکیست | |
من این را کنم راست تا دینِ پاک | شود ویژه پیدا بلند از مغاک |
محمد بن عبدالکریم شهرستانی هم مینویسد: مزدک مردم را از مخالفت، دشمنی و کشتار باز میداشت. چون بیشتر درگیریها به سبب مال و ثروت و زن روی میدهد.[۶]
بدین ترتیب او خواستار مساوات و برابری مردم و مالکیت و توزیع عادلانه زن و خواسته بودهاست. با بررسی و غور در ساختار نظام ساسانی و قوانین حقوقی مربوط به زنان ساسانی میتوان به درستی فهمید که مزدک برای کاستن امتیازات طبقات بالا، تعدیل و تغییر قوانین به سود تهیدستان تلاش میکردهاست. از جمله توزیع ثروت از طریق تقسیم اراضی بزرگ، جلوگیری از احتکار، تعدیل سهم مالکان از بازده زمین، ادغام آتش مقدس و کاستن تعداد آتشکدهها و ساده کردن سازمان دستگاهی موبدان زرتشتی و به دنبالش کوتاه کردن دست روحانیون در امور اجرایی کشوری.[۷] بدین ترتیب، نهضت مزدک به انقلابی اجتماعی تبدیل گردید و با آنکه مزدک پیروان خود را از ستیز و کینهجویی منع کرده بود، کار به خشونت و افراط کشید. اما آنچه که از آن به عنوان اشتراک در زن و خواسته نام برده شدهاست نه دزدیده شدن زنان حرمسرا بوده و نه دزدی مال و اموال نجبا چراکه مزدک خود روحانی معتقدی بودهاست. آنچه که در این قیام رخ داد واکنش روستاییان به فشار و ظلمی بود که بر آنها میرفت. علاوه بر آن آیین عیاشی دستهجمعی به سبب آنکه از آیینهای باستانی روستاییان بوده در میان آنان مرسوم بود. در این میان بعضی نجبا نیز به صف مزدکیان پیوستند.
فرجام مزدک و مزدکیان[ویرایش]
قباد یکم، شاهنشاه ساسانی، با اصلاحات اجتماعی موافق بود و از مزدک حمایت میکرد. اما بعدها بر اثر وقایعی تغییر رای داد. در پایانِ شاهنشاهی قباد، پسرش خسرو اول، که بعدها انوشیروان لقب گرفت، مجلس مناظرهای ترتیب داد که در آن روحانیان زرتشتی و مسیحی حریف مزدکیان بودند. دراین دوره، مسیحیان نیز همچون مزدیسنان پاس داشته میشدند. در پایانِ این مناظره، مزدکیان مغلوب شده و نهایتاً قتلعام شدند.
گفتهاند که در یک روز دوازده هزار مزدکی کشته شد.[نیازمند منبع] کتابهای ایشان را سوزاندند و اموالشان را مصادره کردند[نیازمند منبع].
افکار مزدک پس از وی، قرنها همچنان پنهانی دوام داشت و انتشار مییافت. نیم قرن پس از او، پسر خاقان بزرگ ترکان غربی، به همراهی فقرا و محرومان اطراف، بخارا را متصرف شد و زمین داران و بازرگانان بزرگ را مجبور به فرار کرد اما خود نیز سرانجام سرکوب شد. در قرن هشتم میلادی نیز در خوارزم براساس عقاید مزدک عصیانی صورت گرفت که دیری نپائید و از هم پاشید.
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ EDWARD G. BROWNE,THE PERSIAN REVOLUTION OF 1905—1909,CAMBRIDGE UNIVERSITY PRESS,1910,PREFACE,page XIV
- ↑ دکتر مهری باقری، افدیهای هژده گانه خسرو پرویز، صفحه ۱۰۹
- ↑ دکتر مهری باقری، دینهای ایران باستان، صفحه ۱۲۸
- ↑ ثعالبی، ملوک الفرس وسیرهم، صفحه ۶۰۰
- ↑ شاهنامه - داستان مزدک با قباد
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سید کلانی جزء اول صفحهٔ ۸۰
- ↑ ابن فقیه، مختصر البلدان، صفحهٔ ۲۴۷
منابع[ویرایش]
- تاریخ اجتماعی ایران. مرتضی راوندی. تهران، ۱۳۵۴
- تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی - م. آ. داندامایو، مترجم، کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵
- تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن ۱۸، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳.
- مشاهیر نیشابور،شهر قلمدانهای مرصع،
فریدون گرایلی،مشهد: سعیدی منش،1377
پیوند به بیرون[ویرایش]
|
|
|
|
- اعدامشدگان بدست شاهنشاهی ساسانی
- ایرانیان در سده ۵ (میلادی)
- ایرانیان در سده ۶ (میلادی)
- بنیانگذاران مذهب
- پیامبران ایرانی
- تاریخ مزدیسنا
- درگذشتگان دهه ۵۲۰ (میلادی)
- دین در سده ۶ (میلادی)
- شخصیتهای شاهنامه
- شورشیان در برابر شاهنشاهی ساسانی
- فلسفه مذهبی
- فیلسوفان سیاسی
- گیاهخواران اهل ایران
- مذهب در ایران
- مذهبها، سنتها، و جنبشها
- موبدان
- هرطقه
- دینهای ایرانی
- واژهها و عبارتهای فارسی